جدید ترین

کاظم نیکخواه : کمدی برجام و تشدید نزاعهای حکومتی

 

هنوز چند ماهی از توافق اتمی و به اصطلاح برجام نگذشته است که شروع کرده اند به اینکه بگویند منتظر حل مشکلات نباشید و باید برجام ٢ و برجام های بعدی هم برسد تا دنیا گلستان شود. اتفاقی که افتاد همان بود که ما قبل از برجام گفتیم: شدت یافتن دعواهای درون حکومت. روزهای عید همه شاهد بودند که چگونه روحانی وعده برجام های  بعدی را داد و گفت باید جامعه را برای برجام دو و برجامهای بعدی آماده کنیم و خامنه ای این ایده را علنا به تمسخر گرفت. خامنه ای گفت “در قضیه هسته‌ای توافق شد، اسمش را گذاشتیم “برجام”؛ برجام دیگری در قضایای منطقه و قانون اساسی کشور و برجام ۲ و ۳ و غیره باید به‌ وجود بیاید تا بتوانیم راحت زندگی کنیم؛ این منطقی است که سعی می‌کنند در میان نخبگان جامعه و از سوی نخبگان جامعه به افکار عمومی جامعه منتقل کنند.” این چراغ سبزی به طرفدارانش بود که حملات به روحانی را تشدید کنند. هنوز چند روز از این حمله نگذشته روزنامه های جناح اصولگرا هم توافق اتمی و برجام و هم روحانی و دولتش را با استناد به سخنان خمنه ای زیر حمله گرفتند. احمد خاتمی امام جمعه تهران هم گفت “برخی آب نبات برجام در دهانشان مزه کرده است و از برجام 2 و 3 سخن میگویند”. رسانه های جناح اصولگرا این روزها حملات به توافق برجام و دولت روحانی را تشدید کرده اند.

از خلال این جنگ و کشاکش ها فقط وضعیت نزار روحانی نیست که آشکار میشود. بلکه حال خراب جناب ولی فقیه نیز بر همگان آشکار میشود. او به توافق و عقب گرد اتمی به ناچار تن داد. منتظر بود همانگونه که روحانی و رفسنجانی وعده میدادند اوضاع اقتصاد و انزوای بین الملی شان بهبود یابد و حکومت خودرا از بن بست بیرون بکشد. اما با افت جدی قیمت نفت و همچنین شروع رکودی تازه در اقتصاد جهانی، تمام ارزیابی ها اینست که نوش داروی بین المللی بعد از مرگ سهراب نیز نخواهد رسید. یعنی اوضاع جمهوری اسلامی و اقتصادش به این سادگیها نجات دادنی نیست. اینجاست که جناب فقیه به اپوزیسیون دولتش تبدیل شده است و حسن روحانی رئیس جمهور فعلی و آخوند قدیمی حکومتش را محمل و عامل نفوذ آمریکا میخواند. تا بلکه چهره خودرا نجات دهد.

توافق اتمی و برجام همانگونه که ما بارها تاکید کرده ایم معضل و کشاکش جمهوری اسلامی با غرب را که ریشه های عمیق تری دارد پایان نداده و اقتصاد را به ثبات و رشدی رهنمون نشده است. و همین بهانه ای به جناحهای مخالف دولت روحانی داده است که فشارهایشان را تشدید کنند. میتوان مطمئن بود که در ماههای آتی این کشاکش بسیار تشدید خواهد شد و میتواند اشکال خشن تر و حادتری بخود بگیرد. از خلال این کشاکش ها مردم بیشتر و بیشتر متوجه میشوند که تنها راه برای جمهوری اسلامی سرنگونی آن با تمام جناحها و دارو دسته های آنست.

تا آنجا که به کارگران و مردم مربوط میشود کل سیاست روحانی و تعامل با غرب حتی اگر همانگونه که میخواهند پیش برود در واقع تشدید ریاضت اقتصادی بر کارگران و مردم را دنبال میکند. گسترش مبارزات بخشهای مختلف کارگران و اعلام همبستگی معلمان با همکاران دربندشان در ماههای اخیر نشان میدهد که فعالین و رهبران کارگران و معلمان عزم کرده اند که در مقابل این سیاست متحدانه بایستند و خواستهای رفاهی و سیاسی خودرا مورد تاکید جدی قرار دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *