کاظم نیکخواه:
با روی کار آمدن حسن روحانی جنب و جوش و تقلای تازه ای از جانب جریانات مدافع حکومت اسلامی در اپوزیسیون و در درون حکومت به جریان افتاده است. این نیروها امیدی تازه یافته اند و دست به کار این شده اند که در سایه این تغییر برای حکومت اسلامی شان چندسالی دیگر عمر بخرند. به زعم آنها روحانی قرار است مشکلات اقتصادی را حل کند، فضای سیاسی را باز کند و حکومت اسلامی را قابل تحمل نماید. کلید همه این تحولات نیز از نظر آنها آشتی حکومت با غرب و قطع تحریم هاست و روحانی گویا مصمم به این تغییر و تحول است. با این پروپاگاند است که جریانات حکومتی و اپوزیسیون رنگارنگ مدافع حکومت مردم را به انتظار فرا میخوانند و موعظه توقف مبارزه و طرح خواستها را به مردم میدهند.
این یک تاکتیک پوچ و فریبکارانه و تکرار یک سناریوی قدیمی آبرو باخته از جانب نیروهایی نظیر دوم خردادیها و ملی اسلامی ها و رسانه هایی نظیر بی بی سی است که تمام هم و غمشان طی ٣٤ سال گذشته آشتی دادن مردم با جمهوری اسلامی و جلوگیری از سرنگونی حکومت اسلامی سرمایه داران با انقلاب کارگران و مردم بوده است.
روحانی یک آخوند کهنه کار جمهوری اسلامی است که از ابتدای روی کار آمدن این حکومت از طراحان و بنیانگذاران و خط دهندگان آن بوده است۔ او اکنون پا پیش گذاشته است تا با “تدبیر و تعامل” صفوف شدیدا درهم ریخته حکومتش را علیه مردم بجان آمده جمع و جور و متحد کند. تجربه ٣٠ سال گذشته باید به مردم ثابت کرده باشد که به این حکومت یک لحظه نباید فرصت داد و بدون هیچ تامل و تردیدی باید مبارزه علیه تمام جناحهای این حکومت و علیه این جهنم موجود را که زندگی توده مردم را غیر قابل تحمل کرده است گسترش و شدت داد۔ این تنها راه مقابله با رنج و درد و فقر و فلاکت و محرومیت در این جامعه است.
رویدادهای همین چند ماه اخیر و تشدید اعدام ها و فشار بر زندانیان سیاسی و ادامه بگیر و ببندها و زندانی کردن فعالین کارگری و بسیاری از فاکتورهای دیگر بر این واقعیت بدیهی تاکید میکند که جمهوری اسلامی تا آنجا که به سیاستهایش در قبال مردم مربوط میشود هیچ تغییری نکرده است و نخواهد کرد. هنوز یک ماه از روی کار آمدن این حکومت نگذشته دارند همه وعده هایشان را یکی یکی پس میگیرند۔ برای نمونه وزیر اقتصاد روحانی طیب نیا میگوید وعده ١٠٠ روزه روحانی برای بهود اقتصاد عملی نیست و چهار پنج سال طول میکشد که بهبودی را شاهد بشویم۔ او از “سونامی بیکاری” که در راه است سخن میگوید۔ رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس اسلامی هم از افزایش ٣٨ در صدی حاملهای انرژی و افزایش بیشتری در قیمت آب و برق توسط دولت روحانی خبر میدهد۔ تازه همه اینها نسبت به آنچه از نظر اقتصادی در راه است هیچ نیست۔ همانگونه که تاکنون بوده است بدون شدت دادن فشار مبارزه کارگران و مردم بر گلوی سران این حکومت اوضاع هرروز به زیان مردم تغییر خواهد کرد. نباید اجازه داد که همچون دوره خاتمی یکی مشغول جنایت بشود و یکی مردم فریبی کند و جنایات را توجیه کند.
حکومت تغییر پذیر نیست
اساس مساله اینست که جمهوری اسلامی بنا به ماهیت خود مسیر غیر قابل بازگشتی را طی میکند. ٣٤ سال سلطه این حکومت نشان داده است که تغییر پذیر نیست. سناریوهای استحاله و بهبود اوضاع و امثال اینها فریبکاری جریاناتی نظیر توده ای ـ اکثریتی ها و ملی اسلامی های اپوزیسیون شده و امثال آنهاست که ٣٠ سال است به هر آخوند تازه سرکار آمده ای دخیل بسته اند و هر بار با موج برگشتی که بر صورتشان خورده و زیر فشار مردم مجبور شده اند بگویند اشتباه کردیم و غلط کردیم و ارزیابی مان در مورد خاتمی و رفسنجانی و حتی خمینی اشتباه بود. این بار بقایای دوم خردادیهای سابق با سرشکستگی به خاکریز روحانی و در واقع رفسنجانی که او را دشمن خونی میدانستند عقب نشسته اند. و بدون شک موج برگشت این دوره آنها خیلی زودتر از قبل صورت خواهد گرفت و میتوان گفت از هم اکنون شروع شده است.
این حکومت فی الواقع راهی هم برای تغییر ندارد. یا باید توسط مردم سرنگون شود و یا اوضاع بر همین منوال پیش خواهد رفت و هرروز به زیان کارگران و زنان و جوانان و همه مردم، بدتر و غیرقابل تحمل تر خواهد شد. بن بست و معضل اساسی این حکومت هم همین جاست. حکومتی که مدام خشم و نفرت مردم را علیه خود فشرده کرده است را نمیشود یک ذره اصلاح کرد. نمیشود جلوی چپاولها دهها میلیاردی و صدها میلیاردی را یک ذره گرفت. نمیشود حجاب اسلامی را یک ذره کم کرد. نمیشود زندانیان سیاسی را یک ذره آزاد کرد یا “خودی” و “غیر خودی” کرد.
کسی از درون حکومت نمیخواهد و قدرت این را ندارد که چپاول و دزدیهای بیحد و مرز از ثروتهای جامعه و از سفره مردم را متوقف کند و فشار فقر و فلاکت را بر گرده کارگران و مرم کم کند. کسی از درون حکومت نمیخواهد و قادر نیست سیاست آپارتاید جنسی و تحقیر زنان و حجاب اجباری را متوقف کند. تورم و گرانی و اعدام و زندان و شکنجه و چماق قوانین کثیف اسلامی و هیچکدام از ناهنجاریهای مهلکی که خصیصه این حکومت طی ٣٤ سال گذشته بوده است، قرار نیست توسط روحانی یا هیچکدام از ملاهای میلیاردر حاکم تخفیف یابد. این حکومت همین است. باید با آن جنگید، باید آنرا عقب راند، باید همانگونه که تاکنون ما مردم علیه آن جدال کرده ایم زیر فشارش قرار داد. تمام سران و دست اندرکاران امروز و دیروز این حکومت در جنایات و دزدیها و سیاستهای این حکومت سهیم و دخیلند.
محور و سرگل تبلیغات مدافعان سینه چاک روحانی اینست که گویا او با غرب سازش خواهد کرد و تحریمها کنار خواهد رفت. حتی همین یک گام که ظاهرا سرراست ترین کاری است که روحانی قرار است انجام دهد توسط جمهوری اسلامی با تناقضات و موانع بسیاری روبروست و تقریبا غیر ممکن است. سیاست استراتژیک ضد غربی حکومت اسلامی که سرچشمه همه کشاکش های اتمی است، دارد نشان میدهد که کشاکشها ادامه خواهد یافت و تهدید مداوم جنگ و حمله نظامی و فشار تحریمها نیز بر زندگی مردم شدت میگیرد. تنها قرار است یک دوره طولانی با مذاکره و رفت و برگشت مردم را در انتظار و سرکار بگذارند.
تازه مساله اینست که گرچه تحریمها فشار فقر و فلاکت و محرومیت را بر مردم افزایش داده است، اما مشکل اصلی مردم با تحریمها شروع نشده است، اقتصاد با تحریمها به بن بست نرسیده است، گرانی و تورم و بیکاری چند میلیونی و نپرداختن دستمزدها تنها حاصل تحریمها نیست. این سیاستهای اساسی جمهوری اسلامی و فساد و دزدیها و بن بست آنست که یک اقتصاد ویران و یک قشر انگل و میلیاردر را به این جامعه تحمیل کرده است. گرانی فزاینده، بیکاری رو به افزایشی که وزیر کار روحانی آنرا “سونامی آینده بیکاری” مینامد، دستمزدهای زیر خط فقر و فشار فقر و فلاکت بیشتر، نتیجه مستقیم این اقتصاد و بن بست اساسی جمهوری اسلامی است. بی تردید دولت روحانی اگر جرات کند تلاش میکند چندرغاز یارانه نقدی را نیز قطع کند. همه چیز حکایت از این دارد که تا آنجا که به حکومت مربوط میشود دوره روحانی دوره شدت یافتن فقر و فلاکت و بیکار سازیها و گرانی بیشتر است. حتی اگر در رابطه با غرب هم به سازشی برسند نه بحران اقتصادی تخفیف پیدا میکند و نه وضع مردم بهتر میشود.
تا آنجا که به وعده های گشایش سیاسی مربوط میشود نیز تردیدی در این که جمهوری اسلامی بخودی خود هیچ تغییری در سیاستهایش ایجاد نخواهد کرد نباید داشت. فشار بر زنان و جوانان و کارگران معترض و مخالفان حکومت بدون مبارزه ما مردم ذره ای تخفیف نخواهد یافت. کافی است کسی به کابینه روحانی که در آن جنایتکارترین آخوندها و عوامل جمهوری اسلامی دست چین شده اند نگاه کند تا بفهمد که اوضاع قرار است بر چه منوالی پیش رود و این آخوند نیز اگر بتواند چه خوابی برای مردم دیده است. برخی از وزرای روحانی نظیر ربیعی و پورمحمدی و غیره در دوره های دیگری مستقیما شکنجه گر و قاتل بوده اند و مدارج ترقی شان را از اوین و قزل حصار و شکنجه گاههای دیگر طی کرده اند. خود روحانی یکی از چهره های امنیتی حکومت است که طراح وزارت اطلاعات و “انقلاب فرهنگی” و امثال اینها بوده است۔
در یک کلام ماجرا اینست که آخوندهای حاکم تلاش میکنند خودرا مقابل ما مردم متحد و منسجم کنند. اما جنگ و نزاع و کشاکشهایشان از هم اکنون نه فقط تخفیف نیافته عمیق ترنیز شده است. اینها یکدیگر را عامل فتنه و خائن و دزد و شکنجه گر خطاب کردند. جنگشان اجتناب ناپذیر است. باید مطمئن بود که جنگ و نزاعهای جدی و حادی میان دستجات دزد و جنایتکار حاکم در چشم انداز نزدیکی در راه است.
ما مردم باید تمام جناحها و باندها و مدافعان آنها را زیر ضرب مبارزه خود قرار دهیم. راه خلاصی ما اینست که قاطعانه همه را بعنوان نیروهای کشتارگر و مرتجع و ضد انسان محکوم کنیم و اعلام کنیم و فریاد بزنیم که این حکومت سرتاپایش باید برچیده شود و از صحنه جامعه محو گردد. وعده هایشان را باید بر سرشان کوبید. تبلیغات نفرت انگیز انتظار و صبر توسط اپوزیسیون کثیف استحاله چی را که مدام “اشتباه” میکند را باید افشا و طرد کرد. از هم اکنون باید نشان داد که مردم از نیروها و بلندگوهایی که کارشان توهم پراکنی به نفع یک جناح حکومت است متنفرند.
مردمی که فی الحال زیر بار فقر و بیکاری چندین میلیونی و حقوقها و دستمزدهای زیر خط فقر مچاله شده اند جایی برای صبر کردن ندارند. و صبر نخواهند کرد. تردیدی نباید داشت که خیلی زود جنبش سراسری کارگران و مردم برای معیشت و زندگی انسانی و علیه فقر و سرکوب و تبعیض گسترده و توانمند به جریان خواهد افتاد. زیرا برای مردم راهی جز جنگیدن برای بهبود زندگی وجود ندارد. اگر امیدی برای بهبود اوضاع و کم شدن فشار فقر و گرانی و بیکاری و عقب راندن سیاستهای ضد زن و ضد انسانی اسلامی وجود داشته باشد چشم انداز روشن گسترش همین مبارزات و افق انقلاب میلیونی “نان و آزادی و برابری” برای سرنگونی جمهوری اسلامی است.