mostafa saber

مصطفی صابر

mosaber.mosaber@gmail.com

سوریه: مجازات یک انقلاب!

mostafa saber

مصطفی صابر:
جنایت مدهش بمباران شیمایی دمشق در هفته گذشته بار دیگر جهان را متوجه شرایط مهلک حاکم بر مردم سوریه کرد. به احتمال زیاد این سبعیت کار اسد بود که میدانیم برای بقای خود از هیچ جنایتی فروگذار نکرده و نمی کند. هرچند اینرا هم میدانیم که در بین اپوزیسون او نیز به همان اندازه ظرفیت جنایت وجود دارد.
بهررو، این جنایت، تاثر و تالم افکار عمومی جهان و نگرانی عمومی از خطر بکارگیری گسترده تر سلاح شیمایی، فرصتی به دول غربی و متحدین محلی آنها (نظیر ترکیه و عربستان سعودی) داد تا مساله حمله نظامی به منظور “تنبیه بشار الاسد” را در دستور قرار دهند. چیزی که به نوبه خود موجب بیم و التهابی جهانی شده است.
باید اعتراف کرد که ما با وضعیتی بسیار اسفبار و شرم آور روبرو هستیم. دولت اسد و متحدینش (روسیه، جمهوری اسلامی، حزب الله لبنان و) چنان روزگار سیاهی را بر مردم سوریه تحمیل کرده اند که جهان باید یکپارچه علیه آن اعتراض و نفرت شود. اما از سوی دیگر در میان مخالفین اسد نیروهای سیاهی دست بالا گرفته اند که بهمان اندازه نفرت انگیزند. در سایه سیاست غرب که خواهان معامله با روسیه بر محور “اسد برود اما سیستم باقی بماند” و تداوم وضعیتی کجدار و مریز است، دولتهای منطقه نظیر ترکیه و عربستان سعودی و نیروهای وحشی اسلامی و یا سر به این دولتها، کاملا فعالند و اهداف خاص خود در رقابت های منطقه ای را پیش میبرند. انقلاب و مبارزه بر حق مردم سوریه برای رهایی از شر اسد اکنون عقب رانده شده و سوریه عرصه کشمکش قطب های بورژوایی، ارتجاعی و ضد انقلابی شده است که هریک برای پیشبرد منافع و سیاست های خود مسابقه خون پاشیدن به جامعه گذاشته اند. حاصل بلافصل این وضعیت آن است که مردم بیچاره سوریه از حمایت فعال مردم آزاده جهان عملا محروم باشند و زندگی، آرزوها و انقلاب شان در منگنه جنایات اسد و متحدینش و دخالتهای دول منطقه و نیروهای ارتجاعی و اسلامی له شود.
مساله البته تنها سرنوشت تلخ وتیره ای که به مردم سوریه تحمیل شده و میشود نیست. بشریت از آنچه که در سوریه میگذرد لطمات شدیدی میخورد. مساله فقط این نیست که جنایت های آشکار جنگی (که بمباران شیمایی تنها نمونه برجسته آنست) باب میشود، مساله فقط این نیست که حرمت انسانی چنین پایمال میشود، مساله فقط این نیست که باز بورژواها و احزاب و دولتهایشان فعال مایشائی شان را به رخ میکشند، بلکه مساله همچنین این است که با به خاک سیاه نشاندن مردم سوریه در واقع دارند انقلاب و انقلاب کردن را مجازات میکنند!
بهمه این دلایل بسیار ضروری است که جهان یکصدا به دفاع از مردم سوریه و مبارزه و تلاش آنها برای رهایی از شر اسد و برای تحقق آمال و آرزوها و انقلاب شان برخیزد. بهمه دلایل فوق لازم است که مردم جهان، کارگران و همه نیروهای آزادیخواه ساکت نباشند، منتظر وقایع ننشینند و سیاست فعالی در قبال سوریه اتخاذ کنند. رئوس چنین سیاستی طبعا نکاتی نظیر این است:
اسد و دولت جنایتکارش هرچه زودتر باید به زیر کشیده شود. این اولین قدم در راه بهبود اوضاع است. واضح است که اسد و حکومتش فاقد هرگونه مشروعیتی است و هر روز بقای آن بمعنی ادامه وضع مدهش کنونی است. لذا باید توسط تمام مردم جهان یکصدا محکوم شود و باید هرچه سریعتر شرش را کم کند.
نه فقط اسد و حکومتش مرتکب جنایت علیه بشریت شده و میشود بلکه هر دولت و نیرویی نظیر جمهوری اسلامی و روسیه که از چنین جنایتکاری حمایت میکنند باید بعنوان مرتکبین جنایت علیه بشریت محکوم شوند. باید موجی از نفرت و اعتراض علیه حامیان اسد در همه جا برپا شود.
در عین حال باید نیروهای ارتجاعی و اسلامی که در صف مخالف اسد قرار گرفته و دست به جنایت علیه مردم میزنند محکوم شوند. اینها هم باید شرشان را گم کنند. هرگونه دخالت دولتهای دیگر که به مردم سوریه لطمه بزند و یا موجب قدرت گیری نیروهای ارتجاعی شود باید با همان حرارت مورد اعتراض قرار گیرد.
سرنوشت سوریه باید در دست خود مردم سوریه و ارگانهای مستقیم و بلافصل خودشان قرار گیرد. مردم قهرمان سوریه شایسته بیشترین حمایت ها و موجی از همبستگی فعال جهانی اند.
طبعا به میزانی که این جهت گیری نیرو به خود جذب کند میتوان به جنبه های عملی تری هم پرداخت. ولی در قدم اول باید همین سیاست ها رابطور جدی پیگیر در همه جا طرح کرد و مردم را به دخالت فعال در چهارچوبه فوق فراخواند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *