جدید ترین

رهبر درمانده و سلام به پایان- هادی وقفی

واقعیت آن است که گسترش و تعمیق اعتراضات کارگران، معلمان و بازنشستگان و در کل توده مردمی که هرچه بیشتر متعین تر، مصمم تر و آگاه تر برای بزیر کشیدن نظام اسلامی بمیدان آمده اند و در واقع، تغییر توازن قوای اجتماعی بنفع مردم و نیروهای سرنگونی طلب، خامنه ای را هم هرچه بیشتر به این صرافت انداخته است که برای جمهوری اسلامی و دیکتاتور درمانده اش، زمان سلام به پایان فرا رسیده است!
رهبر مفلوک، درمانده و پریشان حال جمهوری اسلامی، طی هفته ای که گذشت، اقداماتی را در جهت ترمیم ساز و کار سرکوب و کشتار خود انجام داد و نیز در جمع مقامات و قضات دستگاه قضایی، اظهاراتی را بمنظور خط و نشان کشیدن و مرعوب کردن معترضان و توده مردم بجان آمده بیان داشت.
خامنه ای حدود یک هفته پیش، “حسین طائب” معروف به “حاج میثم” را از ریاست سازمان اطلاعات سپاه برکنار کرد و “محمد کاظمی”، جانشین اش در فرماندهی سازمان حفاظت اطلاعات سپاه را بجای او منصوب نمود. “حسین طائب”، یک درنده خوی تمام عیار و سرسپرده کامل یک حکومت خونخوار و انسان کش بود. او خوش خدمتی خود در برخورداری از میزان بالای خونریزی و پرونده سازی بر علیه معترضین در خیزش های مختلف اجتماعی و بخصوص در جریان خیزش ۸۸ و پس ازآن را به خامنه ای اثبات کرده بود و در کنار اینها، البته دستگیری ایرانیان دو تابعیتی بمنظور باج گیری در عرصه بین المللی ، بازداشت و شکنجه و کشتار بیرحمانه معترضان جنبش های اجتماعی و فعالین محیط زیست و تلاش برای به دام انداختن فعالین اپوزیسیون و روزنامه نگاران خارج از کشور را هم در کارنامه سیاه و نکبت بار و مملو از جنایت وآدمکشی خود به ثبت رسانده بود!
کنار گذاشتن این مهره خونخوار حکومت و در واقع، همکار مجتبی خامنه ای در سرکوب اعتراضات مردم در سال های گذشته، البته برای خامنه ای آسان نبود اما، شکست های اطلاعاتی و امنیتی رژیم در مقابل دشمنان،همچون ترور افراد درگیر در پرونده هسته ای جمهوری اسلامی و این اواخر فرماندهان و مقامات سپاه قدس و سازمان هوا و فضای سپاه وهمچنین خروج اسناد و مدارک سری برنامه هسته ای از کشور و سردرآوردن شان از اسرائیل و همچنین ترور مقامات دخیل در برنامه های موشکی و پهپادی سپاه و مهم تر از همه اینها، گسترش دامنه مبارزات و اعتراضات و اعتصابات هر روزه کارگران و معلمان و بازنشستگان برای اعاده حقوق از دست رفته شان و از آن طرف هم، تلاش برای محفوظ نگاه داشتن اندک نیروهای وفادار رژیم، در واقع، چاره دیگری برای خامنه ای باقی نگذاشت. او همچنین در تلاش مذبوحانه دیگری، روز شنبه هفته گذشته، سرتیپ پاسدار “ابراهیم جباری” را از سمت فرماندهی سپاه “حفاظت از ولی امر” کنار گذاشت و “حسن مشروعی فر” را بجای او منصوب نمود. سازمانی که مجموعه پرسنل آن تا دوازده هزار نفر تخمین زده می شود! و البته همه این اقدامات هنوز به اندازه کافی نشانگر ترس و هراس خامنه ای از روزهای پایانی حکومترانی منحوسش نبود!
او طی سخنرانی هایش در هفته ها و ماه های اخیر شمشیر را از رو بست و شاخ و شانه کشید و تلاش کرد هوادارانش را رهنمون دهد و در آخرین دست و پا زدن هایش هم، روز سه شنبه در جمع مقامات و قضات دستگاه قضایی باز هم به سخنان متناقض و بیهوده ای متوسل شد تا بخیال خود معترضان و توده مردم بجان آمده را مرعوب نماید. خامنه ای در این سخنرانی سرکوب ها و کشتارهای حکومت منحوس شان را در اوایل روی کار آمدنشان و طی سال ۱۳۶۰ به یاد جیره خوارانش آورد و تلاش کرد ضمن مقایسه آن دوران با شرایط انفجاری امروز ایران، مردم را تهدید کرده و باز هم توده مردم معترض را نسبت به ظرفیت آدمکشی و جنایت جمهوری اسلامی هشدار دهد!
ولی فقیه حکومت اسلامی که اینروزها ترس و وحشت و بی آیندگی سر تا پای خودش و نظامش را فرا گرفته، البته اینبار به رسانه ها و فضای مجازی هم تاخت و از مریدان و مزدورانش در دستگاه آدمکشی نظام اسلامی خواست هرچه سریعتر فکری بحال این قضیه بکنند! او ابلهانه تلاش کرد تمام مشکلات و بحران ها و اعتراضات و اعتصابات هر روزه مردم را به شایعات دشمن که در فضای مجازی بازتاب می یابد، نسبت داده و بگوید “هر چند روز یکبار و گاهی هر چند ساعت یکبار یک شایعه ای یا یک دروغی را یک آدم مشخص یا نامشخصی در فضای مجازی منتشر می کند. مردم را نگران می کند. ذهن مردم را خراب می کند… خوب امنیت روانی مردم از بین می رود و یکی از وظایف قوه قضاییه برخورد با این مسایل است”!
خامنه ای که دم و دستگاه تحت امرش چندی پیش اجازه استفاده از سلاح و شلیک مستقیم به مردم را هم بصورت قانون درآورد، خودش آشکارا اعلام نمود که واقعا چه جنایاتی هر روزه در آن مملکت زیر سایه قانون های من درآوردی و عصر حجری این باصطلاح مقامات اتفاق می افتد و اضافه کرد ” … اینجا هم البته شنیده ام بعضی گفته اند قانون نداریم. خوب می شود از همین قوانین موجود استفاده کرد و اگر ندارید هم، سریع قانون تهیه کنید”!
واقعیت این است که طی هفته ها و ماه های اخیر، شروع دور جدید اعتصابات و اعتراضات هماهنگ، همبسته و متشکل کارگران، معلمان و بازنشستگان در هر گوشه و کنار ایران، روند سرنگونی رژیم اسلامی را هم وارد فاز جدیدی کرده است و خامنه ای و کلیت مقامات دزد و آدمکش این حکومت هم بخوبی بدین امر واقفند. مین وضعیت جدید است که آتش در هیمنه نظام نکبت اسلامی انداخته و بواقع بحران و زلزله ای را حتی در میان مخوف ترین و خونخوارترین لایه های امنیتی حکومت موجب شده است!
اینبار بحران در حساس ترین نیروی حکومت یعنی در صف نیروهای امنیتی و اطلاعاتی حکومت است که آشکارا بیرون زده است. خامنه ایبرای باصطلاح تجدید قوا و سازماندهی مجدد نیروهای درماندهاش که در ضعیف ترین موقعیت خود قرار دارند و برای مقابله با مردمی که گام به گام این تضعیف و فروپاشی و عقب نشینی را به این دزدان و جنایتکاران تحمیل کرده اند، راهی جز جابجایی مهره هایش ندارد. این فشار اعتراضات و اعتصابات دوره ی جدید در داخل و بن بست گردنکشی های منطقه ای حکومت است که این جانیان را به دستپاچگی و تغییر مهره های امنیتی و اطلاعاتی شان واداشته است. باید گفت پس لرزه ها و تبعات این زلزله های امنیتی و اجتماعی، دودمان این باصطلاح مقامات را بر باد خواهد داد. این سرآغاز تغییر و تحولات عمیقتری زیر فشار توده مردم معترض و جان به لب رسیده است که روزبروز عقب نشینی های هرچه بیشتری را به این راهزنان و آدمکشان اسلامی تحمیل می کنند. این جابجایی ها هم میان آدمکش ترین و دزدترین مقامات رژیم، این ساز و کار مملو از جنایت و خونریزی را نجات نخواهد داد. به این دلیل که بر خلاف ادعاهای خامنه ای شرایط امروز ایران بطور واقعی با سال ۶۰ متفاوت است. اساسا به این دلیل که مردم کلیت این نظام منحوس و خون آشام و چپاولگر و فاسد و شیاد را نمی خواهند. به این دلیل که این حکومت بطور کامل از حل این بحران های متعدد و هر روزه داخلی و بین المللی اش عاجز است و در یک بن بست و ورشکستگی مطلق گرفتار شده است.
این اظهارات و تغییر و تحولات در واقع، اعتراف به شکست سیاست های تبلیغاتی و دشمن تراشی های حکومت و همچنین اعتراف به ناکارایی ساز و کار امنیتی حکومت است در مقابل دشمنان خود ساخته اش. این دریوزگی ها و هذیان گویی ها بیش از هر چیز نشانه اثبات هارت و پورت های توخالی حکومت است و اعتراف به اینکه بیش از چهار دهه فریب مردم، ره آوردی جز بن بست و نفرت و بی آبرویی هرچه بیشتر برای این جانیان و دزدان اسلامی نداشته است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *