عبدل گلپریان:
خطری که مدام زندگی کارگران را تهدید می کند اخراج سازیهای مکرر در مراکز کارگری است. کارگران بجز فروش نیروی کار خود به زالوهای مغتخور و سود جو هیچ منبع درآمد دیگری برای ادامه زندگی خود و خانواده هایشان ندارند. چنین وضعی تحت حاکمیت، آیت اله های مفتخور و کارفرمایان، جهنمی بتمام معنا را در مقابل کارگران بوجود آورده است.
علاوه بر پایمال کردن ابتدایی ترین حقوق پایه ای که در هر کشوری جزو حقوق اولیه شهروندان است، در رژیم اسلامی، برای کارگران از هیچکدام از این حقوق اولیه خبری نیست. پرداخت نکردن دستمزدهای معوقه و چندین برابر زیر خط فقر نیز شمشیری بر بالای سر کارگر برای تهدید به اخراج است. می گویند اگر حقوقت را طلب کنی اخراج خواهی شد. دارو دسته های سودجو و مسئولین نهادهای وزارت کار از یک سو به کارگران می گویند مواد اولیه موجود نیست و کارخانه باید تعطیل شود و وقتیکه کارگران دستمزدهایشان را طلب می کنند در پاسخ به آنان می گویند نقدینگی نیست.
اما از طرف دیگر همین انگلهای اسلامی دزد و چپاولگر وقیحانه و بی شرمانه ادعا می کنند که هیچ گونه معضل و مشکل کارگری در جامعه وجود ندارد و از طرفی دزدیهای میلیاردی توسط مقامات و مسئولین این شبکه مافیایی به امری عادی و روزمره تبدیل شده است. ۲۵۰ نفر از کارگران ذوب آهن کردستان در چنین وضعیت دردناکی قرار دارند.
روز دوشنبه ۲۵ تیرماه کارگران ذوب آهن کردستان ( فولاد زاگرس ) بعلت بی توجی مسئولین و نهادهای رژیم به خواستهایشان در مقابل بیت خامنه ای دست به تجمع اعتراضی زدند. بدنبال این تجمع اعتراضی ۵ نفر از نماینده های کارگران به داخل محل دفتر بیت رهبری دعوت شدند و در آنجا مسئولین این دفتر با عکاسی از چهرهای این نماینده ها به آنان اعلام کردند: “بساط تان را از اینجا جمع کنید و بروید، ما اینجا کاری برای شما نمیتوانیم انجام بدهیم، بروید جلو مجلس شورای اسلامی .”
با پافشاری کارگران، مسئولین دفتر آقا با وعده رسیدگی به خواست کارگران بناچار نامه ای به مسئولین وزارت کار نوشتند. کارگران می دانستند که از این وعده ها زیاد شنیده اند و دیگر خسته شده اند و چون رسیدگی به خواستهایشان همچنان پشت گوش انداخته میشود، شب را در تهران سپری کردند و اول صبح روز سه شنبه ۲۶ تیرماه در مقابل مجلس به تجمع اعتراضی خود ادامه دادند و نماینده کارگران با نمایندگانی از مجلس رژیم به مذاکره پرداخت.
هنوز نتایج این مذاکرات معلوم نیست اما آنچه که معلوم است این است که مقامات رژیم و کارفرمایانی که از قبل سود و سرمایه حاصل از دسترنج کارگران میلیاردر شده اند، تلاش خواهند کرد با دادن وعده های دروغین همچنان کارگران را سر بدوانند.
کارگران معترض فولاد کردستان نه تنها از کار در این مجتمع اخراج شده اند بلکه دستمزدهایشان ماههاست که پرداخت نشده است. خواست بازگشت به کار و گرفتن دستمزدهای معوقه خواست و مطالبه فعلی کارگران ذوب آهن کردستان است. کارگران اعلام کرده اند که تا تحقق خواستهایشان تهران را ترک نخواهند کرد و به تجمعات اعتراضی خود در مقابل نهادهای دولتی ادامه خواهند داد.
مقامات و مسئولین رژیم اسلامی با بوجود آوردن شرایط فلاکتباری که برای کارگران و کل جامعه مهیا کرده اند، کارگری را که سالها با رنج و زحمت کار کرده و دست رنجش بجیب مفتخوران اسلامی رفته است، نه تنها از کار بیکار می کنند بلکه چندرغاز دستمزد زیر چندین برابر خط فقر او را نیز به گرو گرفته و نمی پردازند.. کارگران ذوب آهن کردستان در این شرایط و موقعیت تنگنای اقتصادی باید در نهایت دست تنگی کلی هزینه سفر و مخارج دیگر به تهران را متحمل شوند تا بلکه بتوانند حق خود را از حلقوم این مفتخورها بیرون بکشند.
اقدام اعتراضی کارگران ذوب آهن کردستان برای احقاق حقوقشان شایان بیشترین حمایتها از سوی تمامی کارگرانی است که با همین درد مشترک روبرو هستند. این اعتراض و اعتراضات مشابه دیگر در میان کارگران باید بتواند خود را هر چه بیشتر سازمانیافته و متحدانه به میدان بیاورد. تجمع اعتراضی کارگران فولاد زاگرس تا همینجا توانسته است نماینده گانی از استثمارگران اسلامی را وادار به مذاکره کند، توانسته است مسئولین دفتر سرکرده چپاول گران اسلامی را وادار به نوشتن نامه کند اما می توان این تجمع اعتراضی و دیگر تجمعات و اعتراضات کارگری که دردهای مشابهی با هم دارند را یک کاسه تر و متحدانه تر کرد و برای مصاف با مسئولین، نهادها و نمایندگان مجلس اسلامی و برای تحقق خواست و مطالبات برحق خود به میدان آورد. دهها هزارکارگر اخراج و یا در شرف اخراج شدن هستند، دهها هزار کارگر از ابتدایی ترین حقوق و مزایای انسانی خود محروم هستند، میلیونها نفر از مزدبگیران با دستمزدهای زیر چند برابر خط فقر و پرداخت نشده روبرو هستند.
این یعنی عمق یک فاجعه، یعنی فلاکت بی حد و حصری که آیت اله های دزد و میلیاردر به کارگران و به کل جامعه تحمیل کرده اند. با مسئولین، مقامات و دم و دستگاه نظام اسلامی باید با زبان، تجمعات، اعتراضات و اعتصابات گسترده حرف زد. تجمعات اعتراضی و اعتصابات گسترده و سراسری کارگران می تواند نقطه پایانی بر این تباهی و بی حقوقی بگذارد.
۱۶ ژوئیه ۲۰۱۳