داعش را میتوان و باید متوقف و نابود کرد!

انترناسیونال ۶۰۹

نویسنده روزنامه سوئدی افتون بلادت ولفگانگ هانسون سوالی را در مقابل خوانندگان خود قرار داده است. او نوشته است که نزدیک به یک سال است که ائتلاف آمریکا و ۶۰ دولت نتوانسته است دولت اسلامی داعش را در هم بشکند. این گروه تروریستی به اشغال شهرها ادامه می دهد و دنیا همچنان ایستاده و نظاره گر است. او پرسیده است: “آیا کسی می تواند داعش را متوقف سازد؟” و نوشته خود را هم با این سوال پایان داده است که: “دنیا چقدر فرصت دارد؟”

نویسنده روزنامه افتون بلادت به توضیح وضعیت داعش در عراق و سوریه می پردازد. نیرویی که به ادعای سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در حدود سی هزار نفر سرباز دارد و در چندین جبهه میجنگد توانسته است در مقابل ارتش دولتهای عراق و سوریه بایستد، بر مناطق وسیعی در این دو کشور سلطه داشته باشد و خلافت اسلامی اعلام کند. بنظر ولفگانگ هانسون این با هیچ منطق استراتژی های نظامی سازگار نیست. او حملات هوایی آمریکا و متحدانش به پایگاه های داعش را بدون وجود نیروی زمینی قابلی که بتواند مکمل این حملات باشد، کافی و موفق نمی داند و به علل ضعف و ناتوانی ارتشهای سوریه و عراق در مقابل داعش را توضیح می دهد.

اما آیا حتی وجود چنین نیروی زمینی قدرتمندی می تواند مانعی برای ارتش جنایتکارانی باشد که از تاریکترین اعماق تاریخ سر بر آورده اند، جنایتکارانی که تنها چیزی که برایشان بی ارزش است زندگی انسان است و بجز کشتار و غارت منطقی نمی شناسند؟

آنچه تحلیلگران سیاسی نظیر نویسنده روزنامه افتون بلادت و یا سیاستمداران دولتهای غربی نمی خواهند به روی مبارک بیاورند، این است که داعش بر زمینه چه اوضاع سیاسی بوجود آمد، رشد کرد و پیشروی های امروز آن تابع کدام معادلات سیاسی است.

بوجود آمدن داعش نتیجه شقه شقه کردن جامعه عراق به مذاهب و قومیت های مختلف و دامن زدن و گسترش شکافهای مذهبی و قومی توسط دولت آمریکا و متحدانش بود. با اشغال عراق توسط دولت آمریکا و متحدانش در سال ۲۰۰۳ شیرازه جامعه مدنی از هم پاشیده شد. عراق رسما بین گروههای مختلف  قومی و مذهبی تقسیم شد و مردم بر اساس مذاهب و قومیت های مختلف هویت گرفتند. نهادهای مختلف قدرت هر کدام در اختیار یک مذهب و قوم قرار گرفت. با سقوط صدام مردم نه تنها اجازه کمترین دخالت در اداره امور جامعه نیافتند بلکه مورد تهاجم یانواع مختلف باندهای مختلف مذهبی و روسای قبایل و دستجات مسلح زیر فرمان آنها قرار گرفتند. قوانین وحشیانه ضد زن مصوب و به اجرا درآمد. و حملات به نیروهای سکولار، جنبش های آزادیخواه و برابری طلب دامنه گسترده تری پیدا کرد. و هزاران نفر از مردم قربانی کشمکها و بمب گذاری های باندهای مختلف مافیائی مذهبی و قومی شدند. دولتهای غربی نه تنها در مقابل جنایات دولت ها و دستجات مختلف قومی اسلامی سکوت کردند بلکه به شکلهای مختلف آنها را مورد حمایت قرار داده و به سازماندهی و تسلیح آنها کمک کردند. ظهور و گسترش نیروی فوق ارتجاعی داعش در چنین شرایطی و با حمایتهای آشکار و پنهان عربستان، ترکیه و متحدان غربی آنها در کشمکش با جمهوری اسلامی امکانپذیر شد و همچنان نیز ادامه دارد.  

آنچه که در بسیاری تحلیل های سیاستمداران غرب و ژورنالیست های رسانه های بورژوایی وجود ندارد سرنوشت میلیونها نفر مردم عراق و سوریه است که بطور دائمی در معرض تهدید و تعرض قرار دارند و فاجعه بزرگی است که هر روزه در این دو کشور بوقوع میپیوندد. تصاویر و گزارشهای هولناک انتشار یافته سربریدن، سوزاندن، تجاوز، غارت، به بردگی گرفتن و خرید و فروش زنان و کودکان فقط گوشه های کوچکی از این فجایع را نشان می دهد.

آخرین اخبار حاکی از پیشروی های جدید داعش در عراق و سوریه است. جانیان داعشی هفته گذشته شهر رمادی در عراق را تصرف کرده و در روزهای اخیر شهر تاریخی تدمر (پالمیرا) را اشغال کرده اند. آنچه که محور اصلی اخبار رسانه های پرتیراژ و قدرتمند را تشکیل می دهد نگرانی از خرابی میراث باستانی چند هزار ساله در این مناطق است. از جمله مدیر یونسکو نگرانی خود را از تخریب احتمالی شهر تدمر سوریه اعلام داشته و آنرا ضایعه ای بزرگ برای بشریت دانسته است. در نگرانی مدیر یونسکو باید شریک بود. دشمنی وحشیانه با فرهنگ و تاریخ و آثار هنری و تاریخی یک خصلت نیروهای مختلف اسلامی است. آثار گرانبهای هنری و تاریخی بیشماری توسط جمهوری اسلامی در ایران، یا نیروهای رنگ وارنگ اسلام سیاسی در افغانستان، عراق، سوریه و هر جای دیگر دنیا که حاکمیت یافته اند، تخریب شده و یا به غارت رفته است. این خطر در شهرهای اخیرا اشغال شده در سوریه و عراق هم جدی است. اما آنچه که کمتر نسبت به آن ابراز نگرانی میشود سرنوشت میلیونها انسانی است که هر لحظه در معرض تهدید نیروهای اسلامی قرار دارند، گلویشان بریده میشود، سوزانده میشوند، سنگسار میشوند  و یا زنان و کودکانی که به بردگی گرفته شده، مورد تجاوز قرار میگیرند و در بازارها به فروش می رسند.

اگر فرار ارتشهای مقتدر دولتهای عراق و سوریه از مقابل نیروهای اندک داعش و از هم پاشیده شدن آنها ناشی از بهم خوردن توازن قوای سیاسی در منطقه و معاملات و زد و بندها بین قدرتهای منطقه است، شکست و نابودی ارتش داعش هم در گرو قدرتگیری نیرویی سیاسی است که هیچ نفعی در بقای هیچ نیروی اسلام سیاسی نداشته و از بنیان با آن مخالف باشد. و فقط مردم سکولار، کمونیست ها و آزادیخواهان بطور جدی خواهان نابودی قشون جانوران اسلامی هستند. تجربه کوبانی این را نشان داد که داعش و حتی دولت حامی آن ترکیه در مقابل اراده مردمی که عزم ایستادن در مقابل این وحشی ها را دارند، قدرت مقاومت ندارد.

برای نظاره کردن صحنه های اعدام، سنگسار، تجاوز و جنایات نیروهای اسلامی در عراق، سوریه و هر کجای دیگر جهان هیچ فرصتی باقی نیست. باید بدون درنگ به این توحش خاتمه داد. صحنه این مبارزه نه فقط در عراق و سوریه بلکه در سراسر جهان است. باید صف مردم متمدن، سکولار و کمونیستهای عراق و سوریه را در مقابل اسلامیون تقویت کرد. سکوت و حمایت دولتهای غربی از دولتها و نیروهای مرتجع اسلامی به بهانه احترام به “سایر فرهنگها” باید افشا نمود. دنیا باید بلند شود و از حقوق انسانی و آزادی های مردم کشورهای اسلامزده در مقابل نیروهای مرتجع حاکم بر آنها حمایت کند. دولتهای غربی را باید واداشت از همراهی، همکاری و  تغذیه نظامی و سیاسی نیروهای اسلامی دست بردارند. باید زد و بند های دولت آمریکا و دولتهای غربی با نیروهای اسلامی را افشا کرد. سر مار اسلامی سیاسی در ایران است، جمهوری اسلامی را باید مورد تعرض دائمی قرار داد و آنرا در هم کوبید. جنبش اسلامی را باید در همه جای دنیا کوبید، ایزوله کرد و به عقب راند. در چنین فضایی است که جنبش های مردمی و رادیکال بسرعت رشد خواهند کرد و نه تنها خواهند توانست در مقابل داعش و دولتهای داعشی نظیر جمهوری اسلامی بایستند بلکه قادر خواهند بود آنها را نابود کرده و بشریت را از شر آنها خلاص نمایند. 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *