بنا بر آمار رسمی سال گذشته ۴۳۳ نفر در اثر حوادث ناشی از کار در استان تهران جان خود را از دست داده اند. یعنی بیش از یک کارگر در روز. این تنها آمار رسمی اعلام شده آنهم تنها در یک استان است. مسلما آمار واقعی کشته شدگان سوانح کار در استان تهران و در سراسر ایران بسیار بیشتر و تکاندهنده تر از آمار رسمی است. این عدم تامین جانی را در کنار بی تامینی اقتصادی، یعنی حداقل دستمزد کمتر از یک چهارم خط فقر، و عدم تامین سیاسی و قضائی، یعنی بازداشتهای وسیع و احکام شلاق و حبسهای سنگین علیه فعالین کارگری، قرار بدهید تا چهره کریه سرمایه داری اسلامی کامل شود. جزء دیگر این تصویر چپاول و دزدیهای میلیاردی آیت الله ها و دار و دسته های حکومتی و دلالان و مقاطعه کاران و سرمایه داران وابسته به آنها و سودهای نجومی است که این مافیای اقتصادی به جیب میزند. این نظام را باید از ریشه برانداخت و برای رسیدن به این هدف نقش طبقه کارگر و جنبش کارگری حیاتی است. جمهوری اسلامی ارتجاعی ترین و وحشی ترین و ضد انسانی ترین حکومت سرمایه داری در ایران است و دقیقا به همین دلیل تنها بقدرت یک جنبش کارگری چپ، رادیکال، متحد و پیشرو که کل توده مردم به ستوه آمده را علیه جنایت مقدسی که جمهوری اسلامی نامیده میشود نمایندگی کند و به حرکت در آورد، میتوان جامعه را از بی تامینی جانی و اقتصادی و اجتماعی حاکم نجات داد. قطعنامه هفت تشکل کارگری بمناسبت اول مه مه گام مهم و امید بخشی در این راستا است.
یادداشتهای هفته
حمید تقوایی