یاشار سهندی:
سالهای دراز است (از سال ١٩٩٧) که سیاستمداران بورژوازی سعی میکنند که عقل هایشان را روی هم بریزند تا شاید بتوانند تصمیم بگیرند کره زمین را از خطری که تهدیدش میکند، نجات دهند. در سال ١٩٩٧ در شهر کیوتو ژاپن بر سر پیمانی به توافق رسیدند تا شاید بتوانند گازه های گلخانه ای را کاهش دهند. “پیمان کیوتو، پیمانی بینالمللی به منظور کاهش صدور گازهای گلخانهای، که عامل اصلی گرمشدن زمین در دهههای اخیر محسوب میشوند، است. این پیمان که پیماننامهٔ ریو را تکمیل و ترمیم میکند در چارچوب سازمان ملل متّحد شکل گرفت. طی سالهای اخیر با افزایش گازهای گلخانهای نظیر متان، دی اکسید کربن، بخار آب و اکسید نیتروژن در جو زمین، دمای کره در حال افزایش میباشد که این امر باعث ایجاد تغییرات ناخوشایند در محیط زیست خواهد شد. از این رو در سال ١٩٩٧ طی پیمانی معروف به کیوتو کشورهای صنعتی متعهد شدند که ظرف ده سال آینده میزان انتشار گازهای گلخانهای خود را ٥٪ کاهش دهند و به کشورهای در حال توسعه کمکهای مالی برای افزایش ضریب نفوذ استفاده از انرژیهای تجدید پذیر نظیر انرژی خورشیدی و بادی، اعطا نمایند.”
١٧ سال از آن زمان گذشته است. روز یکشنبه ٢ نوامبر ٢٠١٤ سازمان ملل “هشدار شدیدی” در مورد تغییرات آب و هوایی کره زمین داد و تاکید کرد که اگر همین روند تغییرات و آب و هوایی ادامه یابد، کره زمین به “نقطه بی بازگشت” خواهد رسید. این یعنی در همه این سالها کوششهای بی ثمری صورت گرفته. ” بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل، در مراسم ارائه این گزارش در کپنهاگ، پایتخت دانمارک، گفت که جهان برای خطرات ناشی از پدیده تغییرات آب و هوایی ازآمادگی مناسبی برخوردار نیست. بان کی مون تاکید کرده است: “علم سخن گفته است و هیچ ابهامی وجود ندارد؛ رهبران جهان باید اقدام کنند؛ زمان به نفع ما نیست. ” بان کی مون بر اساس گزارشی که نتیجه تحقیقات ٨٠٠ دانشمند بوده در ٤٠ صفحه تنظیم گردیده است به سیاستمداران هشدار داده که حداقل حرف علم را باور کنند، ١٧ سال پیش هم علم همین هشدار را داده بود اما کو گوش شنوا!
راجندار کومار پاکوری، رییس مجمع بینالمللی تغییرات آب و هوایی در کپنهاگ گفت: “وقت زیادی برای توقف گرمایش زمین و نگه داشتن حد گرمایش زمین در حد دو درجه سانتیگراد باقی نمانده.” به گزارش رسانه های بورژوازی “مجمع بینالمللی تغییرات آب و هوایی که ١٩٥ کارشناس جهانی را زیر سقف خود گرد آورده، در گزارش نهایی چشمانداز تغییرات اقلیمی یادآوری کرده است که برای توقف پدیده گرمایش زمین، گازهای گلخانهای میبایست تا سال ٢٠٥٠ به میزان ٤٠ الی ٧٠ درصد کاهش پیدا کنند و تا پایان قرن بیست و یکم باید به صفر برسند . برای رسیدن به این هدف جامعه جهانی میبایست از منابع انرژی فسیلی صرفنظر کند و به انرژیهای پاک مانند انرژی خورشیدی، باد و آب روی بیاورد. از سوی دیگر ضرورت دارد که میزان مصرف انرژی در جهان کاهش پیدا کند” به گفته راجندار کومار پاکوری چنانچه انتشارگازهای گلخانه ای مهار نشود ” به زودی گرمایش زمین به چهار درجه سانتیگراد افزایش پیدا میکند. در این صورت جهان با پدیدههایی مانند گردبادها، طوفانها، سیلابها و دورههای گرمای شدید مواجه خواهد شد”. مجمع بینالمللی تغییرات آب و هوایی خاطرنشان کرده” برخی تاثیرات این پدیده از هم اکنون مشهود است؛ مانند بالا آمدن سطح دریاها، گرمتر و اسیدی شدن اقیانوس ها، ذوب شدن یخ های قطب و بیشتر شدن موج گرماهای شدید.”
از دانشمندان نمی توان انتظار داشت که گزارش سیاسی ارائه کنند اما متهم کردن “انسان” به طور کلی به پدید آمدن این وضعیت از هر کار سیاسی، سیاسی تر است. به گزارش بی بی سی فارسی “براساس این گزارش پدیده تغییرات آب و هوایی صرفا توسط انسان تولید میشود”. سوال اساسی اینجاست که این “انسان” چه کسی است؟ این انسان شامل من کارگر ساکن ایران، یا زاغه نشین ریو یا گرسنه میان صحراهای افریقا، ،یا کارگران شاغل در جنرال موتورز امریکا میشود یا خیر؟ چرا وقتی صحبت از پیشرفت است از یک انسان خاص و مشخص صحبت میشود مانند بیل گیتس ولی به مصیبتهای که تا همین دیروز بلای آسمانی خوانده میشدند، امروز مصببش میشود “انسان!”؟ بسیار شنیدیم و خواندیم که مدافعان نظام سرمایه داری، این نظام را پویا و خلاق خوانده اند و زندگی امروز را نتیجه کارکرد این نظام میدانند اما چرا وقتی که موقع فجایع میشود نام این نظام از دهان می افتد و میشود “جامعه جهانی”؟ در این گزارش تاکید شده است که “جامعه جهانی باید از سوختهای فسیلی بخصوص ذغال سنگ صرفنظر کند ویا ” بر اساس محاسبات مجمع بین المللی تغییرات آب و هوایی، چنانچه جامعه جهانی در سیاستهای انرژیاش تجدید نظر کند، رشد اقتصادی در کشورهای جهان کاهش چندانی نخواهد داشت” اگر به جای واژه جامعه جهانی در جمله بالا نوشته شود نظام سرمایه داری و به جای رشد اقتصادی تاکید بر سود سرمایه گردد، معمای فاجعه زیست محیطی که حیات فعلی را در کره زمین تهدید میکند حل میشود.
حقیقت این است که در طی دو قرن گذشته سرمایه داری به سرعت جهانی گردیده و برای این جهانی شدن از هیچ تبهکاری در حق انسان، بلکه هیچ موجود زنده ای فروگذاری نکرده. مصبب وضعیت پیش آمده است که هر روز دارد بدتر و بدتر میشود. این نظام به معنای واقعی کلمه از آب کره میگیرد؛ نمونه اش، پرورش سوسک در چین و یا تلاش برای فرستادن توریستها به فضا، و یا تولید صدها بمب اتم که به گفته خودشان برای چهل بار از بین بردن کره زمین کافی است. سرمایه برای رسیدن به سود هیچ چیز برایش مهم نیست حتی نوع بشر که در آستانه نابودی است. چرا عقلای این نظام هر چقدر هشدار میدهند و به قول بی بی سی فارسی “سیاستمداران را به چالش میکشند ” اما در بر مدار همیشگی میچرخد و هیچ گوش شنوایی نیست؟ دولت امریکا میگوید چرا ما باید اقدام کنیم و از مسیر توسعه سود عقب بیفتیم! سیاستمداران هندی و چینی میگویند حالا که نوبت ما شده باید از توسعه سودمان کوتاه بیاییم. همه اینها بماند، سیاستمدارانی از نوع اردوغان و جمهوری اسلامی ادعای جز این ندارند که ما کوتاه بیا نیستیم! در ترکیه شاهد هستیم برای آرزوهای احمقانه اردوغان که شبها خواب حرمسراهای سلاطین عثمانی را میبیند، کاخی عظیم ساخته شده که بخش وسیعی از فضای سبز شهر استانبول را نابودکرده است، در ایران طبیعت آستانه تحملش را دست داده است و شاهد خشک شدن دریاچه ها و نابودی رودخانه ها و خشکسالی وسیع و نشست زمین در بخشهای وسیع در استانهای مختلف هستیم که همه و همه نتیجه کار سیاستمداران اسلامی سرمایه است که اتفاقا پیمان کیوتو را امضا کرده اند!
اگر “شرایط سیاسی امروز دنیا را در پایه ای ترین سطح میتوان با بحران و بی افقی سرمایه داری توضیح داد،” شرایط زیست محیطی امروز دنیا نتیجه کارکرد طبیعی نظام سرمایه داری است که کل حیات را زیر سوال برده است. سیاستمداران بورژوازی هیچ جوابی به چالش پیش رو ندارند هر چقدر که هم در گزارش مجمع بین المللی تغییرات آب و هوایی تاکید شود ” که با کاهش ٦ صدم درصدی مصرف کالا در جهان به خوبی میتوان در مصرف انرژی صرفهجویی و با پدیده گرمایش زمین به طور مؤثر مقابله کرد. در این صورت اقتصاد جهان، شما بخوانید سود سرمایه، با کاهشی معادل ٦/١ درصد مواجه میشود. به گزارش مجمع بینالمللی تغییرات آب و هوایی، این کاهش در افزایش ثروت به هیچوجه قابل مقایسه با هزینههای ناشی از گرمایش زمین نیست”. هر بخشی از بورژوازی یا حتی هر فرد سرمایه داری اما میپرسد چرا من باید هزینه ندانم کاری دیگران را بدهم!؟
تهدید بزرگ پیش از هر چیز خود نظام سرمایه داری است. ممکن است اثرات افزایش گازهای گلخانه ای را تا حدودی کاهش دهند اما تا زمانی که این نظام پا برجاست حیات به روی کره زمین در تهدید همیشگی است و از زمین بیغوله ای بیش باقی نخواهد ماند. اگر فردا روزی کره مریخ هم مسکونی گردد آنجا پیش از هر چیز اختصاص به یک درصدیها خواهد داشت و زمین به زاغه عظیم تبدیل خواهد شد که ٩٩ در صدیها در آن در بدبختی خود غوطه ور باقی می مانند.