ali javadi 1

علی جوادی

ali_javadi@yahoo.com

“گل همینجاست٬ همین جا برقص!”

ali javadi 1
گفتگو با علی جوادی پیرامون کنگره ۹ حزب کمونیست کارگری ایران
محمود احمدی: کنگره نهم حزب کمونیست کارگری بزودی در یکی از کشورهای اروپا برگزار خواهد شد. این کنگره مطابق با سنت کمونیسم کارگری یک کنگره علنی خواهد بود و شرکت در آن برای همگان آزاد است. همچنین از احزاب و رسانه های مختلف برای حضور در کنگره دعوت رسمی بعمل آمده است. سئوال اولم این است که این کنگره در چه شرایط سیاسی ـ اجتماعی معینی در جامعه ایران برگزار میشود؟

علی جوادی: اولین و مهمترین مساله ای که در رابطه با شرایط سیاسی ـ اجتماعی حاضر در ایران باید به آن اشاره کرد: تلاش جامعه٬ تلاش توده های مردم کارکن٬ جوانان٬ زنان و کارگران برای خلاصی از نکبت حکومت اسلامی هست. تلاشی برای دستیابی به آزادی٬ برای رهایی٬ برای رسیدن به برابری در عرصه های حقوقی و سیاسی و اجتماعی٬ برای خلاصی از چنگال فقر و فلاکتی که رژیم اسلامی سرمایه بر جامعه تحمیل کرده است. ما جامعه ای را مشاهده میکنیم که تشنه آزادی و برابری و رفاه است. ما با جامعه ای مواجه هستیم که آرزوها و آرمانهای بزرگی دارد. جنبشهای اجتماعی عظیمی را مشاهده میکنیم که علیرغم سرکوب وحشیانه حکومت اسلامی زنده و پویا و پر تحرکند. و از هر منفذ و مجرایی برای اعتراض به رژیم اسلامی بهره برداری میکنند. و هر عرصه ای از اعتراض به مجرای اصلی اعتراضات در جامعه یعنی تلاش برای سرنگونی حکومت اسلامی گره میخورد و تبدیل میشود. این واقعیت که ما بیش از هر زمانی با جامعه ای مواجه هستیم که تشنه آزادی و سرنگونی رژیم اسلامی است٬ اصلیترین مشخصه اوضاع سیاسی کنونی جامعه است.

و نتیجتا تلاش برای رهبری کردن و به پیروزی رساندن این جنبش عظیم سرنگونی طلبانه توده های مردم٬ با کمترین مشقت٬ در پی موثرترین شیوه ها٬ و با کارآ ترین روشهای برای استقرار نظام حکومتی ای که بتواند خواستهای توده های مردم را اجرا و پیاده کند٬ مساله اصلی حزب کمونیست کارگری و جنبش کمونیسم کارگری است. بر خلاف جریانات راست و ارتجاعی که به دنبال اصلاح حکومت وحوش اسلامی هستند٬ بر خلاف جریاناتی که امید و آرزوی خودشان را به آمریکا و اسرائیل و نیروهای متحدشان گره زده اند٬ جنبش کمونیسم کارگری راه اصولی و متمدنانه رسیدن مردم به این خواستهای دیرینه و انسانی خودشان را از طریق سازماندهی و رهبری یک انقلاب اجتماعی و رهبری جنبش سرنگونی طلبانه در دل این تحولات میداند. و در اینجا کلمه کلیدی بنظرم مقوله “سازماندهی” و “رهبری” این اعتراضات و جنبشهای اجتماعی است. نتیجتا باید به ملزومات تحقق این مساله پرداخت.

مساله دومی که باید اشاره کرد این است که معمولا جنبشها و خیزشها و قیامهای توده های مردم ستمدیده به سکوی پرش نیروهای دست راستی و ارتجاعی که در میدان اصلی مبارزه قرار دارند تبدیل شده است. و پس از چندی خود این توده های مردم بار دیگر در موقعیت استثمار شونده و تحت ستم قرار گرفته اند. به “انقلاب ۵۷” نگاه کنید٬ یک جریان ارتجاعی ضد انقلابی گندیده اسلامی را با نام “انقلاب” به توده های مردم حقنه کرده و با سرکوب خونین مستقر کردند. به مصر نگاه کنید می بینید که چطور قدرت سیاسی علیرغم خیزش عظیم توده های مردم که تاریخ را ورق زدند به قدرت گیری جناحهایی از طبقه حاکمه تبدیل شد و مردم بپاخواسته در تلاش خود ناکام شدند. این تجربیات یک بار دیگر نشان میدهد تا زمانیکه این اعتراضات توسط جنبش و حزبی که نماینده تمام و کمال خواستهای و آروزهای توده مردم باشد٬ نمایندگی نشود٬ سهم مردم بار دیگر اسیر نوعی از استبداد و استثمار و محرومیت و نابرابری است. بار دیگر نوع و ترکیب دیگری از نمایندگان طبقه حاکمه در راس قدرت قرار خواهند گرفت و امید و آرزوهای مردم را له و لگد مال خواهند کرد. بار دیگر تحولات اخیر نشان داد مادام که جنبشی که نماینده آزادی و برابری و رفاه و سعادت مردم است در راس اعتراضات قرار نگیرد٬ این اعتراضات به پیروزی نخواهند رسید و مردم علیرغم مبارزات و جانفشانی های تاریخی خود باز ناکام خواهند شد. این یک درس عظیم تاریخی است که ما همواره بر آن تاکید کرده ایم اما امروزه باید به یک امر حیاتی در مغز استخوان اعتراضات جامعه و روانشناسی پیروزی جنبش سرنگونی طلبانه توده های مردم تبدیل شود. همانقدر که نفس اعتراضات سرنگونی طلبانه حائز اهمیت است به همان درجه هم تامین رهبری رادیکال و آزادخواهانه حائز اهمیت است. تلاش برای رفع این نقیصه جنبشهای اجتماعی یک وظیفه حیاتی حزب و جنبش کمونیسم کارگری است.

بنظرم صورت مساله و معضل روشن است. معضل در عین حال یک معضل قدیمی است. مساله کلیدی و حیاتی همانطور که تاکید کردم مساله “سازماندهی” و “رهبری” است. حزب کمونیست کارگری باید به حزب “سازمانده و رهبر” اعتراضات تبدیل شود. این یک شرط لازم برای پیروزی است. و سئوال این است که این امر را چگونه در شرایط حاضر با توجه به ویژگی های جامعه و امکانات معاصر باید پیش برد و تامین کرد. بنظرم نمایندگان کنگره در حزب باید توجه ویژه و تعیین کننده ای به این امر داشته باشند٬ چگونه میتوان به حزب “سازمانده و رهبر”٬ به حزب نماینده و رهبر اعتراضات آزادیخواهانه و برابری طلبانه و سرنگونی طلبانه توده های مردم تبدیل شد؟ چگونه میتوان تضمین کرد که این اعتراضات به پیروزی خود مردم و نه دشمنان رنگارنگ مردم منجر خواهد شد؟ این مقوله بنظرم برای حزب و جنبش ما حیاتی است. به قول مارکس “گل همینجاست٬ همین جا برقص!”

محمود احمدی: شما در صحبتهایتان به مولفه های اصلی سیاسی امروز ایران اشاره کردید اما از طرف دیگر ما شاهد این هستیم که جریانات مختلف اپوزیسیون دارند آلترناتیو سازی میکنند. تا آنجائیکه به موقیعت جنبش کمونیسم کارگری و حزب کمونیست کارگری برمیگردد به این مساله چگونه باید برخورد کرد؟ چه کارهایی را باید در این زمینه در دستور قرار داد؟

علی جوادی: همانطور که اشاره کردید جریانات مختلف اپوزیسیون٬ جنبشهای دست راستی و ارتجاعی در اپوزیسیون٬ در پی آلترناتیو سازی برای فردای جامعه ایران هستند و این یکی از واقعیتها و ویژگیهای امروز اپوزیسیون است. این واقعیت نشاندهنده این امر است که نیروهای مختلف اپوزیسیون اهداف واحد و یکسانی را دنبال نمیکنند. خواستها و انتظارات و آینده یکسانی را برای فردای جامعه ایران٬ پس از سرنگونی رژیم اسلامی٬ رقم نمیزنند. ببینید بر خلاف تبلیغات عوامفریبانه جریانات راست اپوزیسیون “همه با همی” در پس تلاش برای سرنگونی رژیم اسلامی در کار نیست. جنبشهای متفاوت در اپوزیسیون علیرغم همسویی در سرنگونی رژیم اسلامی آینده کاملا متفاوتی را دنبال میکنند. یکی برای یک آینده کاپیتالیستی که بازار و رقابت و سرمایه بار دیگر در ارتباط ارگانیک با سرمایه جهانی بر مقدرات و زندگی مردم حاکم خواهد شد٬ تلاش میکند و دیگری برای اصلاح هیولای اسلامی و نتیجتا برای حفظ آن تلاش میکند. تنها و تنها این اردوی عظیم کمونیسم کارگری است که برای آزادی و برابری و رفاه و یک جامعه آزاد سوسیالیستی تلاش میکند. بدون هیچ اغراقی تنها این جنبش است که بیانگر خواست و تلاش واقعی مردم برای آزادی و رهایی انسانها از تمامی قید و بندها و محدودیتها و عقب ماندگیهای حاکم بر جامعه است.

نتیجتا بنظرم جنبش کمونیسم کارگری و حزب کمونیست کارگری بطور مشخص در عین مبارزه همه جانبه برای تامین رهبری جنبش سرنگونی طلبانه توده های مردم باید پرچمدار شکل دادن و سازماندهی آلترناتیو کارگری و سوسیالیستی در مقابل آلترناتیوهای بورژوایی باشد. باید آلترناتیو سوسیالیستی و کارگری و آزادیخواهانه جامعه را در مقابل آلترناتیو بورژوایی و سرمایه داری و راست و ناسیونالیستی شکل داد. و این یکی از مشغله ها و معضلاتی است که بنظرم باید بطور جدی و همه جانبه ای به آن پرداخت. ببینید پرداختن به این مساله یعنی پرداختن و آماده سازی قطب چپ جامعه برای تصرف قدرت سیاسی از پائین و توسط خود توده های مردم. اپوزیسیون راست جامعه تلاش میکند در پس آلترناتیو سازی خود این وجهه “ظاهر پسند” را به خود بگیرد که آلترناتیوی برای همگان برای فردای جامعه پس از جمهوری اسلامی در چنته دارد. البته این بخشی از تلاش همیشگی شان برای مقبول و مشروع جلوه دادن آلترناتیو حکومتی خود در انظار جامعه است. بخشی از تلاش برای کنترل و مهار اعتراضات اجتماعی در چهارچوب اسارت آور آلترناتیو بورژوایی است. ظاهر مساله این است که آلترناتیو آنها گویی آلترناتیو “همه” جامعه است. اما این تبلیغات نمیتوانند ماهیت واقعی این آلترناتیوها را پنهان کنند. ما ماهیت راست و ارتجاعی آنها را میشناسیم و برای توده مردم در عین مبارزه قاطع علیه رژیم اسلامی نقد و افشاء میکنیم. اما در عین حال باید دست به کار سازماندهی و شکل دادن به آلترناتیو سوسیالیستی و کارگری خود شویم و چپ جامعه را به دور آن گرد آوریم. ما نباید اجازه دهیم که جریانات دست راستی و محافظه کار اپوزیسیون با کمک دول غربی خود را آلترناتیو “مشروع” جامعه جلوه دهند و تلاش کنند که توده های مردم را یکبار دیگر از تحقق خواستها و آرزوهای خود محروم کنند. حزب کمونیست کارگری باید پرچمدار تحقق چنین تلاشی باشد. ما باید اردوی وسیع آزادیخواهی و برابری طلبی و چپ جامعه را که میخواهد از استبداد مذهبی خلاص شود٬ میخواهد استثمار توده عظیم کارکن را که منشاء تمامی نابرابریهای و سرکوبگریها و ستمهای جامعه است٬ درهم بشکند٬ میخواهد به نابرابری و ستم بر زن برای همیشه پایان دهد٬ از ملزومات تحقق پیروزی خود محروم کنیم. کنگره ما باید به این مقوله بپردازد که چگونه میتوان به این حلقه پیشروی شکل داد و آن را به یک اهرم برای اتکاء توده های جامعه در مبارزه برای سرنگونی حکومت اسلامی تبدیل کرد. ما باید به قالبی گسترده تر از تحزب کمونیسم کارگری برای تحقق آلترناتیو مورد نظر خود شکل دهیم.

محمود احمدی: شما پیامتان به جامعه در رابطه با این کنگره چیست؟

علی جوادی: پیام من این است که من خوشحال در این کنگره شرکت خواهم کرد. دوست دارم دوستان و رفقای بسیاری در این خوشحالی من سهیم شوند. این کنگره در مقطع مهمی از تاریخ و حیات جامعه تشکیل میشود. ما تجربیات خیزش انقلابی توده های مردم در مصر را دیدیم. ما تجربه اعتراضات سرنگونی طلبانه عظیمی را در کشورهای منطقه را مشاهده کردیم٬ در عین حال ناکامی های این مبارزات را مشاهده کردیم. ما جمع بندی روشن و صریحی از علل ناکامی و عدم موفقیت این اعتراضات داریم. ما بطور رسا اعلام میکنیم مادامیکه توده های مردم نتوانند آلترناتیو سیاسی خودشان٬ آلترناتیو رادیکال و رهائیبخش خودشان را در راس اعتراضات سرنگونی طلبانه جامعه قرار دهند٬ پیروزی تضمین نخواهد شد. آزادی تضمین نخواهد شد. رهایی تضمین نخواهد شد. برابری تضمین نخواهد شد. بلکه برعکس این اعتراضات سکوی پیشروی جریانات راست و ارتجاعی در اپوزیسیون رژیم اسلامی خواهد شد. به این اعتبار متشکل شدن٬ متحزب شدن٬ پیوستن به حزب کمونیست کارگری٬ قرار گرفتن رهبران اعتراضات اجتماعی در راس اعتراضات جامعه٬ تبدیل کردن حزب کمونیست کارگری به حزب “سازمانده و رهبر” حزب آلترناتیو “رهائیبخش و سوسیالیستی” مشغله اساسی ماست. این معضل هم روی میز ما قرار دارد و هم روی میز تمامی رهبران جنبشهای اجتماعی که در عرصه های متفاوت این جنبش فعالیت میکنند.

من امیدوارم که ما در این کنگره گامهایی مهمی برای دستیابی به حکومتی که بتواند تضمین کننده آزادی و رهایی تمامی شهروندان باشد٬ برداریم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *