logo negah

نگاه هفته

logo negah
مجموعه ای از اخبار و رویدادهای هفته در شهرهای کردستان
نسان نودینیان ـ نسرین رمضانعلی

اجتماعی
“فریده” ٢٠ ساله فرزند حبیب‌الله ساکن روستای “آلمانه” از توابع شهر مریوان به دلیل “فشار روانی و اجتماعی” اقدام به خودسوزی کرد و جان سپرد. این دختر ٢٠ ساله به دلیل مخالفت خانواده‌با ازدواج وی با پسر مورد علاقه، هفته گذشته اقدام به خودسوزی کرده بود و سرانجام روز گذشته در بیمارستان مریوان به دلیل سوختگی شدید جان خود را از دست داد.

٢٩شهریور: شورش غلامی فرزند علی به زندگی خود پایان داد.

انجمن ام‌اس استان کُردستان برگزارکننده‌ی کنسرت گروه کامکارها
کامکارها گروه موسیقی در سنندج به روی صحنه رفتند. درآمد کنسرت و عواید مالی از این اقدام خیرخواهانه به بیماران ام‌اس در شهرهای کُردستان اهداء می‌شود. به طور رسمی ٢٨٥ نفر بیمار ام اس در سنندج و ١٥٠ نفر نیز در سقز عضو انجمن می‌باشند اما تخمین زده می‌شود بیش از دو هزار بیمار ام اس در استان کُردستان وجود داشته باشد.

اعتراض به اخراج خود از سوی مدیریت دانشگاه
تحصن نیروهای شرکتی در اعتراض به اخراج خود از سوی مدیریت دانشگاه تحصن کنندگان از سوابق تحصیلی دانشگاهی، برخوردار هستند، خواهان رسیدگی مسئولان دانشگاه به اخراج شده‌اند. وب‌سایت محلی “ایلامِ ‌بیدار” تعداد اخراجی‌ها را ٣٣ تن عنوان کرده که همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید صورت می‌گیرد. مقام‌های دانشگاه ایلام دلیل اخراج این کارکنان شرکتی را “کمبود اعتبار دانشگاه” در سالجاری عنوان کرده‌اند. همزمان، از “امکان اخراج” نیروهای دیگر شرکتی نیز سخن به میان رفته است. پیشتر دانشگاه ایلام دارای ١٨٧ نیروی شرکتی و ٧٥ کارمند رسمی بود. این دانشگاه در سال ١٣٥٥ شاخه‌ای از دانشگاه رازی کرمانشاه فعالیت نمود اما در سال ۱۳۷۱ این دانشکده از دانشگاه رازی مستقل و به دانشگاه ایلام ارتقاء یافت. هم اکنون بیش از ٦٠٠٠ دانشجو در مقاطع تحصیلی مختلف در این دانشگاه مشغول به تحصیل می‌باشند.(منبع سایت کردپا)

اعدام
تأیید حکم اعدام سامان نسیم، در زندان ارومیه.
صدور حکم اعدام برای سامان نسیم اهل مریوان در حالی است که وی به هنگام محاکمه در شعبه اول دادگاه انقلاب مهاباد، به “سن قانونی” نرسیده و دادگاه را “فاقد صلاحیت” تلقی کرد.
سامان نسیم فرزند فایق در تابستان ٩٠ زمانی که کمتر از ١٨ سال داشت توسط نیروهای امنیتی استان آذربایجان‌غربی بازداشت شده بود.

کارگران
مريوان – اعتراض كارگران شهرداري
۲۳ شهریور: کارگران شهرداری مریوان در اعتراض به کمبود بودجه شهرداری مریوان دست به تجمع اعتراضی زدند.

کشته شدن٢کارگر
٢٩شهریور: سانحه رانندگی درمحور بوکان ـ میاندوآب ٢کشته بر جا گذاشت . در این حادثه که براثر واژگونی یک دستگاه مینی بوس حامل کارگران مزارع چغندرقند و باغات انگور رخ داد ١٥ نفر هم زخمی شدند.

نگاهی به یک خبر منتشره در باره کارگران فولاد زاگرس
اخیرا “کارگر فلزکار” گزارشی در مورد کارگران فولاد زاگرس منتشر* و در آن اعلام کرده است: “پس از دوسال تلاش کارگران فولاد زاگرس قروه تمامی کارگران این کارخانه به بیمه بیکاری فرستاده شدند و تنها کارخانه صنعتی و مادر در این استان تعطیل شد” و در ادامه به خصوصی سازی کارخانه فولاد زاگرس و مسائلی از این دست پرداخته است.
این گزارش علیرغم ظاهر درست آن مبنی بر تعطیلی کارخانه و وصل کارگران به بیمه بیکاری، بسیار کلی و مبهم است بطوریکه هر خواننده ای بی ثمر بودن مبارزات کارگران فولاد زاگرس را از آن نتیجه میگیرد و طبیعی است که چنین رویکردی در برخورد به مبارزات کارگری، تن دادن به شرایط موجود را از همان اول کار تلقین میکند. هر چند که نیت و نظر منتشر کننده گان این خبر میتواند چنین نباشد اما در عالم واقع، گزارش ارائه شده همین نتیجه ای را که به آن اشاره شد در خود دارد. لذا نظر به اهمیت و جایگاه مبارزات کارگران فولاد زاگرس در جنبش کارگری لازم است به واقعیات زیر اشاره شود: ١. اولا کارخانه فولاد زاگرس همین امروز و یا دیروز تعطیل نشده است بلکه این کارخانه از ١٨ تیر ماه سال ٩٢ و با اخراج بیش از ٢٣٠ کارگر عملا به تعطیلی کشانده شد و کارگرانش مبارزه جانانه ای را برای بازگشت بکار سازمان دادند و موفق شدند از تاریخ اخراج و تعطیلی تعمدی کارخانه توسط مدیریت در ١٨ تیر ماه سال ٩٢ ، با گرفتن رای بازگشت بکار و علیرغم ممانعت کارفرما از حضورشان در محل کار، به مدت ٩ ماه تا پایان سال ٩٢ بیمه هایشان واریز و به عنوان کارگر شاغل این کارخانه حقوق دریافت کنند ٢. این کارخانه متعلق به بخش خصوصی نیست و عمده سهام هایش متعلق به نهادهایی است که تحت اختیار دولت جمهوری اسلامی می باشند. عمده ترین سهامداران این کارخانه به ترتیب سهم عبارتند از: ٣٣ درصد صندوق بازنشستگان خدمات کشوری، نزدیک به ٣١ درصد صندوق بازنشستگان صنایع فولاد، ١٦ درصد صندوق سازمان تامین اجتماعی و ١٧/٥ درصد دانایان پارس متعلق به سپاه پاسداران. اما واقعیت این است که مافیای چپاول و غارت در صندوقهای بازنشستگی کشور (که همگی شان توسط این مافیا به ورشکستگی کشانده شده اند) سردمدار تعطیلی کارخانه فولاد زاگرس بوده است و شخص وزیر کار جناب آقای ربیعی در همسوئی با به تعطیلی کشانده شدن این کارخانه، کاری کرد که هیاتهای تشخیص و حل اختلاف اداره کار قروه با گذشت پنج ماه از رای بازگشت بکار کارگران، رای خود را نقض و “به صرف انحلال شرکت” که عملا اقدامی برای دور زدن آرا قانونی این هیاتها بود به ضرر کارگران اقدام به صدور رای کنند ٣. از آنجا که رای جدید هیات حل اختلاف اداره کار قروه مبنی بر قطع رابطه کاری کارگران به صرف انحلال شرکت “قطعی و لازم الاجرا” صادر شده بود و طبق قانون چنین آرائی از لحظه ابلاغ دارای اعتبار قطعی اجرائی می باشند لذا کارگران فولاد زاگرس در روند مبارزه برای دست یابی به خواستهایشان خود را به بیمه بیکاری متصل کردند بدون اینکه این اتصال به بیمه بیکاری به لحاظ قانونی به معنای اختتام قطعی رابطه کاری آنان با کارفرما تلقی بشود. همچنین این کارگران میتوانستند حین تسلیم شکایت به دیوان عدالت، خواهان توقف اجرای رای اخراج هیات حل اختلاف اداره کار قروه شوند (که چنین نیز کرده اند) اما از آنجا که از یک سو احتمال تمام شدن مهلت یکماهه وصل به بیمه بیکاری (با توجه به طول کشیدن رسیدگی به شکایات در دیوان عدالت اداری) وجود داشت و از سوی دیگر با تمام شدن این مهلت با تعمدی که وزیر کار و اداره کار شهرستان قروه در اخراج کارگران فولاد زاگرس به خرج داده بودند احتمال کار شکنی تعمدانه و عدم وصل انتقام جویانه این کارگران به بیمه بیکاری میرفت لذا کارگران فولاد زاگرس با درایت خود را به بیمه بیکاری متصل کردند بدون اینکه همانطور که اشاره شد چنین وصلی به بیمه بیکاری به لحاظ قانونی به معنای قطعی شدن اخراج آنان به حساب آید ٤. کارگران فولاد زاگرس ضمن وصل به بیمه بیکاری و وقوف بر این نکته که چنین اتصالی به بیمه بیکاری به لحاظ قانونی به معنای نهایی شدن قطع رابطه کاریشان با کارفرما نیست، شکایتی را تسلیم دیوان عدالت اداری کرده اند و مصممانه در پی مبارزه و دادخواهی برای رسیدن به خواست هایشان می باشند. هر چند دسایس مافیای حاکم بر صندوقهای بازنشستگی و وزارت کار با تحمیل شرایط طاقت فرسا بر کارگران فولاد زاگرس موفق به خانه نشین کردن بخشهایی از آنان شده است اما کارگران این کارخانه با سیل شکایت به دیوان عدالت اداری (تا لحظه تنظیم این خبر ١٠٠ شکایت، که همچنان ادامه دارد) و در دستور گذاشتن تجمعات احتمالی، همچنان در پی دست یابی به خواست هایشان هستند. لذا بر خلاف گزارش مبهم و کلی “کارگر فلزکار” که در فحوا، وصل شدن کارگران فولاد زاگرس به بیمه بیکاری را ختم کار کارخانه فولاد زاگرس و کارگرانش اعلام کرده است، چنین نیست. اینکه مبارزه جاری کارگران فولاد زاگرس به کجا ختم شود چندان قابل پیشگوئی نیست اما چیزی که در میان روشن است این است که این کارگران تن به اخراج و تعطیلی کارخانه نداده اند و همه چیز به آخر نرسیده است. اتحادیه آزاد کارگران ایران – ٢٩شهریور ماه ١٣٩٣ خبر منتشره از سوی “کارگر فلز کار” پس از دو سال تلاش کارگران فولاد زاگرس قروه تمامی کارگران این کارخانه به بیمه بیکاری فرستاده شدند و تنها کارخانه صنعتی و مادر در این استان تعطیل شد. کارخانه ای که توسط بخش خصوصی اداره می شد و ظرفیت پذیرش بیش از ٥٠٠ کارگر را داشت امروز به انبار متروکه ای تبدیل شده است.میلیاردها وامی که برای این کارخانه پرداخت شده بود به همت سرمایه داری مالی و بانکها محل بازی موشها و گربه ها شده است.تعطیلی این کارخانه بار دیگر نشان داد اعتصاب کارگران بافق برای مخالفت با خصوصی سازی درست و به جا بوده است.استاندار و مسوولین ذیربط به کارگران گفته اند که شما ارتباط کاریتان با کارخانه قطع نشده است و امیدوار باشید که اگر روزی کارخانه بازگشایی شد شما در الویت برای بازگشت به کار هستید.هرچند قبلا کارگران به مسوولین و وزارت کار گفته بودند که باهمکاری کارگران و با تغییر خط تولید به تولید آلیاژ های منگنز بخصوص فرومنگنزمی توان هم سوددهی کارخانه را تضمین کرد و هم با این تغییر تعداد کارگران کارخانه را دو برابر کرد.اما بخش خصووصی دلال از نابودی کارخانه ها و خانواده های کارگری سود بیشتری را بدست خواهد آورد.

اطلاعیه شماره ١٩ کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد:سازمان زندانها یا وزارت اطلاعات
در گذشته هر زمان یک متهم را به سازمان زندانها تحویل می دادند به آن معنا بود که دیگر متهم از سلول انفرادی وزارت اطلاعات خلاص و دیگر بازجویی او تمام شده و برای سپری کردن احکام صادره از سوی قوه قضائیه به سازمان زندانها تحویل داده می شود. یعنی به استناد به قانون قضایی دیگر مسئولان اداره اطلاعات شهرستان‌ها نمی توانند در مورد زندانیان و یا نوع نگهداری و… دخالت کنند. اما برای کارگران زندانی وزارت اطلاعات در مورد آنان در زندان هم امر و نهی می کنند و حتی به یکی از زندانیان بنام یوسف آب خرابات اعلام کردند” در صورتکیه با ما همکاری نکیند از دکتر و درمان خبری نیست” . یوسف آب خرابات کارگر زندانی که در تاریخ ١٥/١٠/٩١ همراه دو نفر دیگر از کارگران بنام‌های محمد مولانایی و واحد سیده در شهر مهاباد توسط اداره اطلاعات آن شهر دستگیر شدند. یوسف آب خرابات مدت ٥١ روز زیر شدیدترین بازجویی در اداره اطلاعات مهاباد بود. بعد از ٥١ روز با قرار وثیقه ٢٥ میلیون تومانی از زندان آزاد شدد. تاریخ ٦/١٢/٩١ در شعبه اول دادگاه انقلاب به جرم عضویت در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری همراه محمد مولانایی و واحد سیده محاکمه و به ٢ سال حبس عزیری محکوم شد. وکیل این کارگران به احکام صادره اعتراض نمود و پرونده جهت تجدید نظر به دادگستری استان آذربایجانغربی ارسال شد. دادگاه تجدید نظر استان آذربایجانغربی حکم صادره شعبه اول دادگاه انقلاب مهاباد را عیناً تائید نمود و آن را جهت اجرا به شعبه اجرای احکام دادگستری مهاباد ارسال کرد. یوسف آبخرابات در تاریخ ١٣/١١/٩٢ برای سپری کردن احکام ناعادلانه خود را به زندان مهاباد معرفی نمود.
یوسف آبخرابات کارگر جایگاه سوخت چند منظوره واقع در جاده مهاباد ارومیه است که به علت کارهای سخت و زیان آور دچار آسیب دیدگی در شبکه چشم شده بود به همین دلیل تحت عمل جراحی قرار گرفت. این کارگر زندانی به دلیل اینکه داروهایی که جهت ساکت کردن درد شدید در داخل زندان به او می دهند مشکلات ایشان از ناحیه چشم چند برابر شده و به همین دلیل درخواست کرده بود تا جهت معالجه چشم به بیمارستان اعزام شود. اما بعد از چند ماه در این روزها چند نفر لباس شخصی به زندان مراجعه و از یوسف می خواهند تا با انان همکاری کند و بعد او را به بیمارستان اعزام خواهند کرد. کارگران ، تشکل‌های کارگری و مردم آزاده : سازمان زندانها مسئول جان کلیه زندانیان است و موظف می باشد تا زندانیان بیمار را جهت مداوا به بیمارستان اعزام کند. ما ضمن محکوم کردن هر گونه فشار به زندانیان سیاسی و کارگری از کلیه وجدان‌ها ی بیدار می خواهیم به هر طریق ممکن اعتراض خودشان را به گوش جامعه جهانی برسانند. ما اعضای کمیته دفاع از کارگران دستگیرشده مهاباد خواستار ‌مرخصی درمانی فوری برای یوسف هستیم و هر گونه تعلل از سوی مسئولان امنیتی و تحت فشار قرار دادن این کارگر زندانی و دیگر کارگران زندانیرا تعرض آشکار به حقوق انسانی‌ این عزیزان می‌دانیم. کمیته دفاع از کارگران دستگیر شده مهاباد

کارگران کولبر
نهمین کولبر در نقطه صفر مرزی با گلوله نظامیان جان سپرد
یک کولبر اهل شهر ارومیه به نام ظاهر سربازی براثر شلیک نیروهای نظامی حکومت اسلامی ایران جان خود را از دست داد.

ناهید وفائی
تو بمان ای دختر کوبانی!
حال که «عدم» شبانه
با پرچم سیاه و قلب سیاه و سخنان سیاه آمده است
و شهر را خونین
جاده را خونین
خانه را خونین
و سفره را خونین کرده است
حال که عدم
برای خاموش کردن فانوس امید و آزادی آمده است
و لاشه ای گندیده سیّاری را می ماند
که به هر جا پا می گذارد
نشانی از خون و ویرانی و تباهی بر جا می گذارد
تو بمان ای دختر کوبانی
در کنار رودخانه ی جاری امید
با تفنگ و گل و گیاه و عطر روئیدن
با آئینه و پرواز پروانه و آواز کبوتر.
بگذار ماندن ات
شعله ی مخوف آتشی باشد
به جان جهالت و کهنه گی و پوسیده گی اعصار
بگذار ماندن ات
بر هم زند
تعادل ابر ظلمت و باران خفقان
بگذار ماندن ات بر هم بزند
پیش بینی هوای یخبندان آزادی و
خروش دختران آزاده و هشیار!
٢٢سپتامبر٢٠١٤

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *