جدید ترین

بیانیه مشترک در مورد مقابله با جمهوری اسلامی و ارتجاع اسلامی در منطقه

بحران امروز عراق امری خلق الساعه نیست. وضعیت فاجعه باری که امروز بر مردم ستمدیده عراق حاکم شده است، محصول مستقیم سیاست های ارتجاعی دولت آمریکا و اشغال عراق از طریق تهاجم وحشیانه و ضدانسانی به این کشور، و بر این زمینه سیاستها و عملکرد دولت های ارتجاعی عراق و عربستان و جمهوری اسلامی و ترکیه و جریانات اسلامی در منطقه است. داعش و توحشی که نمایندگی میکند، محصول فرعی این اوضاع اند. جریان اسلامی داعش که امروز در عراق میداندار شده و دست به جنایات عظیمی علیه مردم زده است، جرثومه کثافتی است که از دولت آمریکا و متحدین غربی اش تا دول اسلامی زمینه های آنرا ایجاد کرده اند.

اکنون پدیده دولت اسلامی “داعش” نیز مانند طالبان و القاعده عملا به بهانه و ابزاری برای پیشبرد دور جدیدی از سیاستهای میلیتاریستی و تروریسم دولتی آمریکا و ناتو تبدیل شده است. تلاش آمریکا برای شکل دادن به ائتلاف بین المللی علیه “داعش” بخشی از تلاش آن برای اعاده موقعیت از دست رفته در منطقه و کسب رهبری بر جهان چند قطبی است. آمریکا علیرغم به نمایش گذاشتن قدرقدرتی نظامی و لشکرکشی به افغانستان و عراق نتوانست هژمونی خود را بر جهان تحمیل کند و رقابت و کشمکش قطبهای سرمایه داری برسر تقسیم مجدد جهان و حوزه نفوذ ادامه یافته است. در متن بحران اقتصادی جهان سرمایه داری و جدال برسر مناطق نفوذ، نیروهای تروریست اسلامی و تروریسم دولتی غرب آینده تاریک تر و هولناک تری را برای مردم عراق و منطقه تدارک دیده اند.

تردیدی نیست که منافع مردم زحمتکش و طبقه کارگر و اردوی آزادیخواهی در عراق توسط هیچکدام از نیروهای ارتجاعی درگیر نمایندگی نمیشود. کارگران و مردم در عراق برای تقابل با نیروهای قومی و مذهبی، برای رهائی از این اوضاع و برای احیا و تحمیل اراده خویش، راهی جز سازماندهی یک مقاومت توده ای برای سرنگونی دولت قومی مذهبی عراق، شکست جریانات ارتجاعی و تروریستی و ایجاد یک جامعه سکولار و پیشرو و آزاد و برابر ندارند.

در این میان جمهوری اسلامی یک پای رقابت و کشمکش تروریستی و جنگهای فرقه ای و مذهبی در سوریه و عراق و در منطقه است. جمهوری اسلامی اکنون تلاش دارد از طریق سازش با آمریکا و دیگر قدرت های غربی و همسویی با آنها موقعیت خود بعنوان یکی از بازیگران صحنه سیاسی عراق و منطقه را حفظ کند و در داخل ایران هم با تکیه بر سرکوب و گسترش موج اعدام ها خطر خیزش های توده ای و سرنگونی را از سر دور کرده و بقای خود را تضمین نماید.

دولت ” تدبیر و امید” روحانی که اساسا بمنظور نجات جمهوری اسلامی روی کار آورده شد خود به عامل تازه ای در تشدید کشمکشهای باندهای حکومتی و گسترش تعرض مردم به کل حکومت تبدیل شده است. سیاست “صبر و انتظار” روحانی با مواجهه کارگران و مردم از یکسو و تقابل منافع و تشدید جنگ جناح های رژیم از سوی دیگر روبرو است و رژیم هیچ چشم اندازی برای حل و حتی تخفیف معضلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی مزمنی که با آن دست به گریبان است ندارد. دولت روحانی و کل نظام جمهوری اسلامی امروز در قلمرو داخلی و تقابل با جنبشهای اجتماعی و در قلمرو منطقه ای و دیپلماسی هسته ای، سردرگم و بی افق و بی آینده است.

در چنین اوضاعی بخش های مختلف اپوزیسیون بورژوایی ایران بویژه بعد از آغاز پروسه سازش جمهوری اسلامی با غرب در یک سرخوردگی و آچمز سیاسی بسر میبرد. بخشی از نیروهای پرو غرب و جریانات ناسیونالیست همچنان بدنبال جلب نظر و حمایت ِآمریکا برای گرفتن قدرت از بالای سر مردم هستند. اوضاع امروز عراق نشاندهنده ورشکستگی سیاسی این نیروها است. بخشی دیگر از اپوزیسیون راست و ملی اسلامی و حتی غیر مذهبی، اوضاع در سوریه و عراق را دلیلی بر دفاع از بقای جمهوری اسلامی میدانند. این طیف از نیروها با حمایت از پروژه روحانی تلاش دارند برای جمهوری اسلامی وقت بخرند.

در تقابل با استیصال و سرخوردگی اردوی نیروهای مختلف اپوزیسیون بورژوایی ایران، برای خنثی کردن خطر مداخله قدرت های غربی، جهت جلوگیری از غلطیدن جامعه به دام جنگ های قومی، مذهبی و فرقه ای و برای به زیر کشیدن رژیم جمهوری اسلامی، کمونیست ها تنها نیرویی هستند که می توانند افق رهایی را پیشاروی جامعه قرار دهند. در مقابله با این خطرات که آینده جامعه و امنیت و آسایش انسانها را تهدید می کنند، کمونیستها تنها نیرویی هستند که همان خواستها و اهدافی را دنبال می کنند که ریشه در شرایط عینی زندگی کارگران و مردم زحمتکش دارد. تمام خواست های اقتصادی، رفاهی و آزادیخواهانه ای که کارگران، زنان و مردم آزادیخواه روزانه در ایران برای آنها مبارزه می کنند، همواره بخشی از هویت مبارزاتی و سیاسی کمونیست ها را تشکیل داده است. تنها با به میدان آوردن این نیروهای اجتماعی و با تکیه بر مبارزات کارگران و مردم زحمتکش، مبارزه رهایی بخش زنان و جوانان و سازمانیابی این جنبش ها بر متن مبارزات جاری است که میتوان نیروهای رنگارنگ اپوزیسیون بورژوایی را به حاشیه راند، جریان های ارتجاعی سلفی را منکوب کرد، جمهوری سرمایه داری اسلامی را به زیر کشید و امکان برپایی یک جامعه سوسیالیستی، جامعه ای آزاد و عاری از هرگونه ستم و استثمار را در دسترس قرار داد.

اکنون با توجه به روند تحولات در منطقه، جامعه ایران در برابر یک آزمون تاریخی قرار گرفته است. جنبش کارگری و دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی با تکیه بر آگاهی و تجارب تاریخی که دارند و با درس آموختن از تجارب تحولات منطقه و با افق سوسیالیستی می توانند نه تنها جامعه را از معرض خطراتی که آن را تهدید می کند عبور دهند، بلکه با سرنگون کردن جمهوری اسلامی ضربه کاری به نیروهای اسلامی در منطقه و جهان وارد کنند. ما امضا کنندگان این بیانیه بر اهمیت حیاتی بمیدان آوردن این نیروهای اجتماعی و اتحاد آن علیه اردوی ارتجاع بورژوائی و برای پیروزی راه حل کارگری و سوسیالیستی در جامعه ایران تاکید میکنیم. کمونیسم و آزادیخواهی در ایران با قدرت در مقابل کل نیروهای ارتجاعی منطقه خواهد ایستاد!

حزب کمونیست ایران
حزب کمونیست کارگری ایران
حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست
۲ مهر ۱۳۹۳ – ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *