از کوزه همان برون تراود که در اوست!

قاضی تردست، عليه ريحانه حکم اعدام داده است و در يک مصاحبه از حکم اش دفاع ميکند!
حملات زهر آگين عليه همه زنان در ايران، عليه زنان آزاده و حملات سخيف عليه خانواده ريحانه، عليه کمپين دفاع از ريحانه و وکلای پرونده ، قاضی مملو از نفرت به انسان و انسانیت است!
این مصاحبه از سوی پاسدار- قاضی تردست درمورد پرونده ای که هنوز به سرانجام نرسیده، اگر در یک کشور اروپایی بود و یک قاضی چنین اتهامات سخیفی را در رسانه های علنی علیه یک متهم و بدتر از آن علیه خانواده وی منتشر میکرد، کمترین مجازات او کنار گذاشتن وی از مسند قضاوت بود.
این جناب پاسدار بوده، استعداد بیرحمی و آدمکشی داشته، وارد سیستم قضاوت میشود و امروز یک قاضی بازنشسته حکومت اسلامی است. این مصاحبه نشان میدهد که جان و زندگی مردم ایران در دستهای چه جانورانی بوده و هست. زهر آگین ترین حملات به زنان آزاده، به منتقدین مذهب و به میلیونها نفر مردم ایران را در این لجن پراکنی پاسدار – قاضی مشاهده میکنید! کمپین نجات ریحانه اگر فقط یک فایده داشته باشد، عریان کردن کراهت قاضی و بازپرس و سیستم قضاوتی است که هیچ ربطی به حداقل های استاندارد های بین المللی دفاع از عدالت و حفظ حرمت مردم ندارد.
اینجا ایران است و ما شاهد سیرک علنی وحوش اسلامی در قدرت هستیم.
به بخش هایی از حرفهای این جناب توجه کنید:
خانم جباری حداقل سه بار در دادگاه گفت من به مقتول سرویس می‌دادم تا او هم به من خدمات بدهد. اصلاً رابطه کاری مطرح نبود. دراصطلاح این گروه از جوانان بی‌بندوبار، منظورازسرویس دادن، ایجاد روابط نامشروع ودر اختیار قراردادن خوداست،
زهر آگین ترین مصاحبه در مورد ریحانه از زبان قاضی پرونده است. این جناب پاسدار – قاتل که دستش به خون صدها نفر آغشته است، در این مصاحبه ، ریحانه را که اسیر دست این حکومت است، بی بند و بار، لاابالی، تن فروش و قاتل بالفطره معرفی میکند، به خانواده ریحانه توهین میکند، در مورد پدر ریحانه، غیر مسئولانه در رسانه های علنی اظهار نظر میکند و اتهام سنگین کتک زدن فرزندانش و از جمله ریحانه را در رسانه علنی علیه وی مطرح میکند. سوال اینست آیا حکومت اسلامی و رسانه های معلوم الحال، به خود ریحانه و خانواده اش امکان پاسخ گفتن به این ترهات را میدهند؟
“متهمه قبل ازرابطه با مقتول با چند نفررابطه ویژه داشته وطبق اعترافات در دادگاه، ایشان با مدیرشرکت محل کارخودچند باربه ویلای اودرسیرا (جاده چالوس) رفته اندوباکره نبوده است. حسب دلالت پرینت تلفن وی اس‌ام‌اس‌های رد وبدل شده بین ایشان، به‌طورصریح روابط بسیار نزدیک حتی بچه‌دار شدن را نشان می‌دهد ونیزاین رابطه، مورد اعتراض یکی از دوستان پسرش که قبلاً نامزد متهمه بوده قرار گرفته که مستندات مسلم آن در پرونده پیوست است.”
سراسر این مصاحبه مملو از نفرت از زنان، بی بند وبار قلمداد کردن میلیونها زن آزاده در ایران، و زهر ریختن خطاب به مردمی است که به فرهنگ و سنتهای ضد انسانی اسلامی پشت کرده اند. از یک اس ام اس ریحانه در مورد پدرش که ظاهرا گفته ، می کشمش که این حرف را بمن زد، قصد کشتن و میل به کشتن در ریحانه را نتیجه گرفته اند و برای راست و ریس کردن پرونده ای که به افتضاح کامل سیاسی برای حکومت اشان تبدیل شده است، هر چه بیشتر موضوع را بهم میزنند، گند داستان بیشتر در می آید.
قاضی پرونده ، علیه وکلا حرف میزند و اتهامات سنگین علیه مصطفایی بطور علنی در این مصاحبه بلغور میکند. او میگوید وکلا موضوع تجاوز و دفاع در مقابل قصد تجاوزرا به ریحانه یاد دادند و هدفشان زمینه سازی برای فرار از ایران و گرفتن پناهندگی در یک کشور دیگر بود!!!
او به حرفهای مصطفایی مبنی بر اینکه زنان و دختران زیادی برای دفاع از خود چاقو با خود حمل میکنند چنین جواب میدهد:
: چند دختر وزن در تهران با خود چاقو حمل می‌کنند؟؟!!! آیا این توهین به ساحت پاکیزه زنان ودختر ایرانی نیست که آن‌ها را با اراذل واوباش در یک ردیف قرار می‌دهند؟؟!!. البته بنده هم حسب تجارب خدمتی قبول دارم که اشخاصی از افراد لاابالی با خود آلات جارحه و چاقو، حمل می‌کنند. ولی نوعاً این ویژگی رفتاری جوانانی است که زندگی بی‌بند وباری دارند وبه‌لحاظ روحیات ورفتارناهنجاراجتماعی وروابط با خلافکاران درمعرض تعدّی ودرگیری خشونت‌آمیزهستند…
او رسما علیه کمپین نجات ریحانه حرف میزند که البته این برای ما کاملا آشنا و قابل فهم است چرا که این کمپین آب در لانه مورچگان ریخته است:
“لیکن با کمال تأسف طبق تجارب پرونده‌های مشابه، مداخله وجوسازی سیاسی یک عده حقوقدان سیاسی‌کاروخارج نشین وداخل کشور که به‌فکر چهره‌سازی به قصدمخالفت سیاسی با نظام حکومتی این کشورو زیر سوال بردن مطلق دستگاه قضایی، هستند، همیشه کسب رضایت از شکات سخت و ناممکن شده است. این افراد باسوءاستفاده از شبکه‌های گسترده اجتماعی ورسانه‌ای متوسل به دروغ و قلب واقعیت‌شده وبا زدن تهمت به مقتول موجب کدورت بیش از پیش اولیای دم شده وامکان جلب رضایت ایشان راازبین می‌برند.”
ایشان هم شبیه به هیلا صدیقی و انجمن ” امام علی” و … به کمپین نجات ریحانه و اعتراضات بین المللی از این نوع حمله میکند و پشت سر خانواده های مقتول قائم میشود و میگوید اگر کمپین کنید جری تر میشویم و کوتاه نمی آییم. اما واقعیت اینست که فقط با کمپین و اعتراض میتوان زندگی نجات داد و تاثیر همین کمپین ها است که امروز چوبه های دار رژیم اسلامی تکان خورده اند و این حربه دارد از دست رژیم خارج میشود. جمهوری اسلامی بعد از کمپین جات ریحانه، جمهوری اسلامی قبلی نخواهد بود ، اینرا به همه قول میدهیم.
یک موضوع پرونده ریحانه، بحث قصد تجاوز است که مطرح میشود ببینید قاضی چگونه موضوع را سرهم بندی میکند و از متجاوز دفاع علنی و رسمی میکند. مقتول به ریحانه به آرامی گفته:
«روسریت را درآر وراحت باش وجایی نمی‌تونی بری”
با توجه به اینکه قبلا بارها همدیگر را دیده بودند این یک جمله ساده بوده است.
در مورد کاندوم در این اطاق و خرید کاندوم از یک داروخانه میگوید، طبیعی است که مقتول قصد رابطه جنسی داشته و ریحانه هم اینرا می دانسته، این برای ریحانه عادی بوده چون داشته خدمات جنسی میداده .او رفته بود که خدمات جنسی بدهد و امکانات بگیرد!!
در مورد داروی خواب آور در یک لیوان شربت هم ایشان می فرمایند داروی مسهل بوده ، تنها موردی که از قاضی تا بازپرس و تا فرزندان مقتول، لااقل در آن مورد یک حرف زدند. یعنی تصمیم گرفته شد بگویند داروی مسهل بود. و افکار عمومی چون به صداقت و راست گویی حکومت اسلامی آشنا است اینرا هم پذیرفت و آرام شد.
در این مصاحبه اما جناب پاسدار- قاضی تردست ، مرزها را در می نوردد، وارد مسائل زندگی خانواده ریحانه شده و در مورد آنها اتهامات سنگینی را در رسانه علنی مطرح میکند. متهمه گفته است: که پدرم هر وقت مست می‌کند مرا زیر کتک می‌گیرد. خانواده، رفتاردرستی با فرزندان نداشته …
و در مورد علت اینکه ریحانه ۱۹ ساله یک نفر را میکشد، توضیح قاضی پرونده این است . شاید همین ناهنجاریها و نفرت از پدرش باعث شده او دست به قتل بزند!!!
“شرایط خاص محیط خانوادگی ورابطه ناهنجار والدین با هم وآثار مخرب درگیری‌های درون خانواده برشخصیت متهمه وروحیه مردانه وخود شیفتگی و خود بزرگ بینی وتصمیم گیری در لحظه عصبانیت وی شاید مهم‌ترین دلیل ارتکاب قتل باشد. وی در دادگاه می‌گوید که دربچگی دلم می‌خواست بازی‌های پسر‌ها را بکنم وازاینکه نمی‌توانستم مانند پسر‌ها با تبرهیزم بشکنم ناراحت می‌شدم روان‌شناس منتخب معتقد بود او دچار خود شیفتگی است”
بهمین راحتی ! هر زن آزاده و هر دختری که خود را آدم حساب کند و ضعیفه و نفقه بگیر نداند، میتواند تبدیل به قاتل شود. از این سخیف تر و زهر آگین تر حمله به زن و آزاد منشی او دیده اید؟ این سیستم فکری و ایدئولوژی جانوران حاکم بر ایران است.
و در مورد دروغی که تحویل داده اند که ریحانه از پشت، سربندی را در حال نماز خواندن مورد حمله قرار داده قاضی – پاسدار بیشرم میگوید:
“صرف‌نظرازعمل غیرشرعی واخلاقی مقتول، باتوجه به زاویه داشتن روحی وروانی این‌گونه افراد بی‌اعتقاد نسبت به مذهب ونماد آن نماز، به‌نظرم نماز خواندن وی دراین شرایط که اورا به‌ظاهر مذهبی نشان می‌دهد برنفرت متهمه افزوده است وامید خدمات گرفتن از این مرد مذهبی (باضعف ایمان ومقهور شیطان) به باد می‌رود چون قبل از ورود به خانه این حس وذهنیت وجود نداشته به‌طوری که در مسیر خانه، مقتول کاندوم می‌خرد ودرداخل منزل جلوی چشمان ریحانه خانم روی میز می‌گذاردوبرای وی ناآشنا نبوده است. “
یعنی میگوید ریحانه رفته بود که مورد تجاوز قرار بگیرد، با توجه به اینکه مقتول این کار را نمیکند ریحانه عصبانی شده وا و را مورد حمله قرار میدهد. تف بر این قاضی و بر این سیستم قضاوت!
این سیستم قضایی جمهوری اسلامی است!
یک نکته مهم در مورد مقتول
“از طرفی حسب اظهارات متهمه چون مقتول به‌خاطر مسائل کاری و خرید لوازم پزشکی زیاد سفر می‌رفت به‌وی قول سفر به کشورهای اروپا داده بود اما او را نبرده بود که باعث دلخوری و عصبانیت ریحانه شده بود.”.
تاجر کدام بخش از حکومت بوده؟ آیا سرنخ اینجا نیست ؟ طبعا در زیرزمینهای نمناکی که هزاران جانور خود را قائم کرده اند، کشف حقیقت کار ساده ای نیست. این گره کور باید با گسترش دادن به اعتراضات و مجبور کردن حکومت به لغو حکم اعدام ریحانه باز شود. این تاریک خانه ها را فقط بعد از سرنگونی حکومت اسلامی میتوان روشن کرد و حقایق را بازگو نمود. که آنهم چندان دور نیست!
مینا احدی
۲٣ آوریل ۲۰۱۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *