در هفته های اخیر و بدنبال پیروزی بایدن درانتخابات ریاست جمهوری آمریکا، موضوع بازگشت آمریکا به برجام و امید جمهوری اسلامی برای باز کردن گره کور توافق اتمی، دوباره داغ شده است. موضوع انتخابات آمریکا وبویژه پیروزی بایدن “امید و آرزوی بازگشت آمریکا به برجام “، را میان باندهای حکومتی از بیت رهبری گرفته تا دولت روحانی بیشتر کرده است. واکنش های روحانی و ظریف به پیروزی بایدن و شرایط “بهتر برای مذاکره” در کنار تقلاهای کشورهای باقیمانده در برجام، برای مجاب کردن بایدن به بازگشت به گفتگوهای اتمی ظاهرا اوضاع را برای مذاکره مساعدتر کرده است. در واکنش به روحانی و سیاستش مبنی بر ضرورت ادامه گفتگوهای اتمی، جناح مقابل حکومت؛ بیت رهبری و مجلس، “نواهای مخالف” سر داده اند. حتی چند هفته پیش دوباره طرحی را در مجلس تصویب کردند و وعده غنی سازی ٢٠ درصدی را دادند. البته اینها فقط رجزخوانی بوده و بیت رهبری و خامنه ای هم به صرافت نجات برجام و مذاکره افتاده است.
مخالفان برجام علیرغم همه هیاهوها و سر دادن شعار”مرگ بر جام” در منکوب کردن باند دولت در مجلس، به اعتراف بخش هایی از اصولگرایان و حتی شخص خامنه ای، خواهان مذاکره و گفتگو بر سر برجام با استناد به طرح خودشان هستند.هر دوجناح حکومت علیرغم موافقت ها و مخالفت هایشان با روند و نحوه آغاز مذاکرات حول برجام، دریک مورد بحران هسته ای حکومت حرف مشترکت می زنند و آن اینکه ادامه بن بست گفتگوهای برجامی، موضوع تحریمها و موقعیت منطقه ای حکومت به روال و شکل ۵ سال گذشته دیگر نمی تواند ادامه یابد. بیت رهبری و دولت هرهارت و پورتی که بکنند، هر کدام به سیاق خودشان چراغ سبز مذاکره و گفتگو با آمریکا بر سر برجام و لغو تحریمها را در سردارند.
صحبت های یک ماه پیش خامنه ای که گفت آمریکا تحریمها را لغو بکند ما هم حاضریم مذاکره بکنیم، با دفاع روحانی از برجام ۵ سال پیش و این بار با لابی گری کشورهای باقیمانده در برجام،هر چند در ظاهر با فرمولبندی های متفاوتی اعلام شده اما شکی در این موضوع نمی گذارد که هر دو جناح حکومت حاضر به معامله و گفتگو بر سر برجام و روند اجرایی شدن آن دوره بایدن می باشند.
همزمان با ادامه جنگ و دعواهای داخل حکومت بر سر نحوه و موضوعات مطروحه در مذاکرات احتمالی آینده با آمریکا بر سر برجام و پیشنهاد ظریف مبنی بر “آمادگی حکومت” به مذاکره بر سر برجام، دولت آمریکا و طرف های درگیر در برجام هم به تقلا اقتاده اند. در همین رابطه در تازه ترین واکنش آمریکا به بازگشت به برجام، «ند پرایس»، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا روز سه شنبه این هفته گفت: “اگر ایران بار دیگر به طور کامل به مسئولیت هایش در برجام عمل کند، ایالات متحده هم چنین خواهد کرد.”او گفت که دولت آمریکا “با متحدانش، با شرکایش، با کنگره رایزنی خواهد کرد و بعد به نقطه ای خواهد رسید که مستقیما با ایرانی ها وارد تعامل شود و مایل خواهد بود هرگونه پیشنهادی را بررسی کند.”
خامنه ای و سرداران سپاه ومجلس ضمن تاکید بر ادامه غنی سازی و ادامه اجرا نکردن تعهدات برجامی شان،معتقد به افزایش فشار بر کشورهای باقیمانده در برجام و آمریکا برای گرفتن امتیازات بیشتردر مذاکرات احتمالی آینده هستند. سیاست این جناح حکومت علاوه بر دو مورد فوق، خارج کردن موضوع موشک های بالستیک از گفتگوهای احتمالی آینده، در کنار آنچه این جناح حکومت” تدابیر برای “تثبیت موقعیت رژیم در منطقه” می نامند، تعریف شده است. این “تدابیر” چه می باشند؟ و کل موقعیت رژیم در مذاکرات احتمالی را در چه موقعیتی قرارمی دهند؟
یک سیاست استراتژیک جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته حمایت از تروریسم اسلامی وسازمان دادن دستجات تروریستی برای درست کردن حاشیه امن برای خودش در منطقه خاورمیانه در کنار استفاده از این موقعیت برای چانه زنی با رقبای منطقه ای و غرب و آمریکا بوده است. مداخله رژیم درعراق، لبنان، سوریه و حمایت از گروههای تروریستی مهمترین این تدابیر می باشد که قرار است خامنه ای را درمذاکرات احتمالی در موضع برتر قرار دهد.
اما بطور واقعی موقعیت نظامی و سیاسی رژیم در منطقه زیر ضرب حملات نظامی و سیاسی آمریکا و اسرائیل قراردارد. روزی نیست که مواضع رژیم در سوریه توسط اسرائیل بمباران نشود.رژیم در برخورد به این مسئله سیاست انفعالی گرفته حتی کار تا جایی پیش رفت که فرمانده سپاه قدس مدتی پیش گفت که ادامه حضور نظامی گسترده حکومت در سوریه توجیهی ندارد و باید از مرزهای لبنان عقب نشینی کنیم. درعراق گروههای تروریستی مورد حمایت رژیم زیر فشار آمریکا و بخشا دولت این کشور دارند حاشیه ای میشوند. دخالت رژیم در یمن و حمایت از حوثی ها کمتر شده است. متقابلا عربستان به عنوان قطب مقابل ایران در منطقه در همسویی با غرب فشارها بر رژیم را افزایش داده است.در کنار این ضربات بر پیکر رژیم در منطقه موضوع اعتراضات مردم به حضور و دخالت رژیم در امور این کشورها، در جریان اعتراضات جاری، تبدیل به یک خواست عمومی مردم شده که خود این امر موقعیت رژیم را به مراتب شکننده ترکرده است.
فشارها در منطقه به رژیم افزایش پیدا کرده وحکومت بشدت ضربه دیده و دیگر قادر به ادامه حضورش درمنطقه مثل دهه قبل نیست. حالا خامنه ای و جناح اصولگرای حکومتی در صدد استفاده از این وضعیت، آنچه که اینها از آن به عنوان “تثبت دستاوردهای مقاومت” اسم می برند، حاضرند در مذاکرات بعدی بر سرآنها چانه زنی کرده و بده و بستان راه بیندازند. این یک عقب نشینی وشکست منقضحانه برای حکومت می باشد.
در داخل کشوروضعیت رژیم و رابطه اش با مردم دچار تغییرو تحولات جدی تری شده است. خود حکومت هم رسما اعتراف می کند که مشروعیت نظامش روز به روز کمتر میشود، اعتراضات و مبارزات مردم اوج می گیرد، وضعیت اقتصادی، فقر و فلاکت دمار از روزگار مردم درآورده و خطر عصیان وشورش گرسنگان یک تهدید جدی برای کل نظام می باشد. هر دوجناح حکومت با مشاهده این وضعیت و اساسا در برابر قد علم کردن مردم و برای حفظ کل نظام حاضر به هر کاری می باشند. تجربه جهاردهه گذشته هم نشان داده هر موقع فشارها از داخل و خارج به رژیم بیشتر شده، حکومت ناچار شده هم مذاکره بکند و هم بخشا در برابر مردم عقب نشینی هایی بکند.
در طول چند سال گذشته جنبش سرنگونی و اعتراضات مردم علیه حکومت یک فاکتور بسیار مهم و جدی در رقم زدن روند سرنوشت آتی ایران و بخشا منطقه شده است. ترس و وحشت بر حکومت مستولی گشته، هزاران میلیارد صرف تجهیز دم و دستگاه سرکوب و.. کرده و می کند. خامنه ای و کل حکومت می دانند که مردم مترصد هر فرصتی برای بزیر کشیدن حکومت می باشند.
در یک چنین وضعیتی است که موضوع برجام و کلا توافق هسته ای حکومت به عنوان عامل بقای حکومت در تخاصمات منطقه ای و اوضاع داخلی تبدیل شده است. خامنه ای بارها از موضوع تقلاها و تلاش های هسته ای حکومت به عنوان “بیمه نظام” یاد کرده که قادراست هر تهدیدی را از سر حکومت رفع بکند. برجام و توافق هسته ای یک بخش مهم استرتژی بقای رژیم می باشد و حکومت برای گرفتن امتیازاتی از آمریکا و غرب درگفتگوهای احتمالی آینده نهایت استفاده را خواهد کرد. اما موانع سر راه آن زیاد است.
اینکه دولت بایدن و کشورهای باقیمانده در برجام در گفتگوهای آتی چه سیاستی را در پیش خواهند گرفت و نتیجه آن چه خواهد شد، هنوز باز می باشد. احتمال عقب نشینی های بیشتر رژیم در برابر غرب به امید لغو تحریمها و گشایش سیاسی و اقتصادی برای حکومت لرزان جمهوری اسلامی، و نهایتا نجات برجام به عنوان راه نجات بن بست و بحران حکومت وجود دارد. پایان دادن به بحران هسته ای؛ به زیر کشیدن کل بساط حکومت تروریسم اسلامی در منطقه، امر انقلاب کارگران و مردم ایران است. راه حل دیگری برای برون رفت از بحران و پایان دادن به این وضعیت متصور نیست. جمهوری اسلامی باید سرنگون شود.
محمد شکوهی
انترناسیونال ۹۰۶