قطعنامه درباره اوضاع افغانستان – دفتر سیاسی حزب کمونیست کارگری ایران

فاجعه تروريستى ١١ سپتامبر مساله افغانستان و طالبان را به يک مساله مبرم جهانى تبديل کرد. حمله نظامى آمريکا و بريتانيا به افغانستان تحت عنوان مبارزه با تروريسم و دستگيرى اسامه بن لادن، سرنگونى طالبان، اين جريان فوق ارتجاعى اسلامى را که زندگى مردم افغانستان را به تباهى کشانده، بسيار محتمل کرده است.

بيش از دو دهه جنگ داخلى ميان جريانات ارتجاعى، اسلامى، جنايتکار، گانگستر و قاچاقچى مواد مخدر، که با حمايت کامل نظامى، سياسى، و اقتصادى دولتهاى غربى و در راس آن آمريکا بر افغانستان حاکم گرديده اند، هر نوع مدنيتى را در اين کشور نابود کرده است. بيش از دو ميليون کشته، هزاران نفر معلول، ميليونها نفر آواره حاصل اين جنگ خونين است.

مردم افغانستان تحت حاکميت اين جريانات، بويژه طالبان، از ابتدايى ترين حقوق خود محروم و وحشيانه سرکوب شده اند. زنان اولين قربانيان اين باندهاى مافيايى اسلامى اند، که ابتدايى ترين حقوق انسانى از آنان سلب شده و موقعيتشان تا حد يک برده تنزل پيدا کرده است.

با در نظر گرفتن شرايط فوق حزب کمونيست کارگرى اعلام ميکند که:

١- سرنگونى طالبان و رهايى مردم افغانستان از اين بختک اسلامى-مافيايى، خواست اکثريت عظيم مردم افغانستان، قدمى بجلو و پيش شرط دستيابى به يک جامعه آزاد و انسانى در افغانستان است.

٢- حمله نظامى آمريکا و بريتانيا به افغانستان عليرغم آنکه تحت عنوان مبارزه با تروريسم انجام گرفته است، نه تنها تروريسم را تضعيف نخواهد کرد، بلکه آنرا شدت ميبخشد. اين حمله بطريق اولى بخاطر دفاع از مردم افغانستان در مقابل طالبان نيست بلکه بدليل تقابل با اسلام سياسى و تروريسم عنان گسيخته اين جنبش پس از ١١ سپتامبر در دستور آنها قرار گرفته است. طالبان و جريانات اسلامى را دولت آمريکا و غرب شکل دادند و به جان مردم افغانستان انداختند و خود اينها مهمترين مانع سقوط آن بودند.

٣- هرگونه حمله نيروهاى آمريکا و موئتلفين آن به مردم غير نظامى افغانستان و تخريب شهرها و روستاها و زيرساختها و وسائل مادى زندگى شان محکوم است.

٤- موضع جرياناتى که از مخالفت درست و اصولى با ميليتاريسم آمريکا، به حفظ وضع اسفناک و جهنمى موجود و رها شدن مردم افغانستان زير دست طالبان ميرسند، پاسيفيستى است و در عمل به يک خواست انسانى و پيشرو پشت ميکند.

٥- سازمان ملل مسئول حمايت همه جانبه از آوارگان افغانى است. ايران و پاکستان بايد درهاى خود را بروى پناهندگان افغانى باز کنند. حق پناهندگى مردم افغانستان بايد در کشورهاى همجوار آن و در سطح بين المللى برسميت شناخته شود، شرايطى انسانى براى آنان فراهم شود و حرمت آنها مصون بماند.

٦- هر نوع بند و بست دولت آمريکا، دولتهاى غربى و منطقه براى حقنه کردن جريانات مرتجع بر مردم افغانستان، از جمله آلترناتيوهاى قومى و اسلامى از قماش لويا جرگه و اتحاد شمال، غيرقابل قبول و محکوم است. مردم افغانستان بايد بتوانند در يک شرايط آزاد دولت منتخب خود را سر کار بياورند.

٧- سازمان ها، جريانات و مردم آزاديخواه، بشردوست و مترقى بايد سازمان ملل و دولتهاى غربى را تحت فشار بگذارند و خواهان آن شوند که ترتيبات سياسى اى که در صورت سرنگونى طالبان در افغانستان حاکم ميشود اصول زير را بعنوان اصول پايه حقوق مردم افغانستان محترم شمرده و تضمين کند:
الف) آزادى هاى سياسى از جمله آزادى بيان، تشکل و عقيده؛
ب) آزادى مذهب و بى مذهبى؛
ج) حقوق فردى و مدنى کليه مردم؛
د) برابرى زن و مرد؛
ه) لغو قوانين ضد زن موجود؛
و) برقرارى يک دولت سکولار غيرمذهبى- غيرقومى؛
 

دفتر سياسى حزب کمونيست کارگرى ايران
٢٣ مهر ١٣٨٠- ١٥ اکتبر ٢٠٠١

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *