ناصر اصغری
اخیرا “كانون مدافعان حقوق كارگر” از جلسه مشترك عده ای از فعالان كارگری در شهر سقز خبر داده است. امیر عباس آزرموند در نوشته ای تحت عنوان “درباره ضرورت ایجاد تشكل سراسری كارگران” درباره این نشست نوشته است كه “از مهمترین خبرهایی كه طی روزهای اخیر در جنبش كارگری و چپ ایران مورد بحث قرار گرفته، گزارش نشست جمعی از فعالان كارگری در سقز است”. و در ادامه می نویسد كه “میتوان اینگونه نتیجه گرفت كه برخی از فعالان كارگری از جمله شركت كنندگان در این نشست، ضرورت همكاریهای گستردهتر و متحدتر را از مهمترین نیازهای كنونی جنبش كارگری میدانند. این احساس نیاز خود میتواند مژده حركت به جلویی در جنبش نوین كارگری ایران باشد”.
گرچه جلسه و تبادل نظر هر چه گسترده تر فعالین كارگری یك اتفاق خوب و مهم است، اما جلسه درباره تشكیل یك جمع دیگر و اینبار شاید بزرگتر از نهادهای هم اكنون موجود فعالین كارگری، آنچنان كه امیر عباس آزرموند می گوید، هیچ هم اتفاق مهمی نیست. حتی در بین نهادهای هم اكنون موجود كارگری و فعالین كارگری، و سایتهای آنها هم انعكاسی نیافت. شاید در ایام عید و بخاطر تعطیلی بسیاری از مراكز كارگری كه شاهد جنب و جوش آنچنانی در بین كارگران نبودیم این خبر تنها خبری باشد كه نام “كارگر” را به دنبال دارد و برای تعدادی مهم بنظر برسد، اما جنبش كارگری از این مرحله كه تعدادی از فعالین كارگری دور هم جمع و بعد از مدتی دور و متفرق شوند مدتهاست كه گذشته است. اگر تشكیل “كمیته پیگیری ایجاد تشكلهای آزاد كارگری” یكی از مهمترین اتفاقات جنبش كارگری در زمان خود بود، اما به دنبال آن ایجاد تشكل و نهادهای دیگر اینچنینی، دیگر نه آن جایگاه را داشتند و نه هم خبر ایجاد آنها انعكاس آنچنانی در بین كارگران و فعالین كارگری و سیاسی داشته است.
دوم اینكه نهاد بزرگتری متشكل از فعالین متشكل در نهادهای هم اكنون موجود فعالین كارگری تجربه شده است. تجربه “شورای همكاری تشكلها و فعالین كارگری” كه حداقل متشكل از “١ ـ اتحاد كمیته های كارگری، ٢ ـ انجمن فرهنگی و حمایتی كارگران، ٣ ـ كمیته هماهنگی برای ایجاد تشكل كارگری، ٤ ـ كمیته پیگیری ایجاد تشكلهای آزاد كارگری، ٥ ـ گروهی از فعالین كارگری و ٦ ـ جمعی از دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب دانشگاههای ایران” بود را به یادتان می آورم.
اگر در جلسه فوق درباره برگزاری یك اول مه بزرگتر و یا چگونگی مقابله با حمله وسیع و سازمان یافته رژیم اسلامی به سطح معیشت و زندگی كارگران، مورد بحث و تبادل نظر قرار می گرفت، حتما ارزیابی من هم در باره یك چنین نشستی مثبت می بود. اما این نشست، تا آنجا كه از خبر منتشر شده در سایت “كانون مدافعان حقوق كارگر” نتیجه می شود، چنین نبوده است. جلسه ای بود كه در آن “بر ضرورت گسترش و هماهنگی فعالیت های کارگری در سراسر کشور تاکید گردید و نظرات مختلف در جهت ایجاد تشکل سراسری مورد بحث قرار گرفت. تاکید همگان بر آن بود که حاکمیت سرمایه داری با همه جناح های خود در جهت جلوگیری از گسترش فعالیت های کارگران هماهنگ و متحدانه عمل میکنند”. و در ادامه نتیجه می گیرد: “اکنون بیش از هر زمان احساس میشود که فعالان و تشکل های واقعی کارگری، در یک برنامه هماهنگ به تدوین ساز و کارهای مناسب برای دفاع از کارگران اقدام نمایند.” یادآوری تعدادی از فعالین كارگری به خود “كه حاکمیت سرمایه داری با همه جناح های خود در جهت جلوگیری از گسترش فعالیت های کارگران هماهنگ و متحدانه عمل میکنند” حتما خوب است، اما گامها با سطح جنبش اعتراضی كارگران فاصله دارد. كارگران روزانه این رژیم را به چالش می كشند و عملا آن را در خیابان و كارخانه فریاد می زنند كه این رژیم ضد كارگر است و باید برود!
آنچه كه امروز برای جنبش كارگری مهم است و اهمیت آن در بین كارگران و سایتهای نهادهای كارگری و چپ هم بازتاب خواهد یافت، یك اتحاد عمل حول مطالباتی است كه كارگران هرچه بیشتری را متحد كند. بحث و تبادل نظر حول برگزاری موفق و بزرگ یك اول مه خواهد بود. بحث و تبادل نظر و راه نشان دادن عملی حول مقابله با حمله دولت به سطح معیشت و زندگی كارگران خواهد بود. مقابله با دستمزدهای بارها زیر خط فقر خواهد بود. جنبش كارگری و كارگران دهها مطالبه مهم و عاجل دارند كه همه آنها زمینه متحد كردن بخش وسیعی از جامعه را حول خود دارند و آنچه كه برای كارگران و جنبش كارگری مهم است، متحد كردن كارگران حول این مطالبات است. ایجاد یك نهاد دیگر از فعالین كارگری جواب هیچ معضلی از كارگران و جنبش كارگری نیست!
٥ آوریل ٢٠١٤