نسان نودینیان-داوود رفاهی
١٢فروردین ـ ١٩فروردین ماه ١٣٩٣
اعتراضات کارگری
اعتراض به انحلال کارخانه
١٦فروردین: ٢٠ نفر از کارگران فولاد زاگرس در اعتراض به انحلال این کارخانه از سوی کارفرما در مقابل اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی شهرستان قروه واقع در استان کردستان تجمع کردند. «علیاکبر هدایتی»، یکی از کارگران حاضر در این تجمع تعداد کارگرانی که با انحلال این کارخانه بیکار میشوند را ٢٧٤ نفر ذکر کرد. او افزود: طبق جلسه مجمع فوق العاده سهام داران اصلی شرکت فولاد زاگرس، این واحد از مورخه ٢٢ اسفندماه سال ٩٢ منحل اعلام شده و آگهی آن روز ٢٦ اسفند در روزنامه اطلاعات به چاپ رسیده است. .
وی در ادامه به بیکاری کارگران بعد از انحلال کارخانه اشاره کرد و گفت: انحلال کارخانه فولاد زاگرس در حالی صورت گرفته که ٤ ماه از حقوق کارگران پرداخت نشده است.
وی همچنین در مورد پاسخگویی مسئولان شرکت فولاد زاگرس در مورد انحلال این واحد اظهار داشت: هیچ یک از مالکان اصلی کارخانه فولاد زاگرس برای پاسخگویی به مشکلات کارگران در تجمع امروز حاضر نشدهاند. این کارگر در خاتمه گفت: تجمع ١٦فروردین کارگران در حالی پایان یافت که این کارگران از روز ١٨ تیرماه سال گذشته تا هم اکنون به بهانه آنچه «ناتوانی مالی و زیانده بودن تولید» ذکر میشود بلاتکلیف بوده و با آنکه اجتماعات متعددی را در مقابل نهادهای مختلف انجام دادهاند اما متاسفانه هنوز نتوانستهاند مطالبات خود رادر مورد بازگشایی کارخانه، بازگشت به کار و دریافت مطالبات معوقه خود وصول کنند. پیشینه اعتراض کارگران: پیش از این، در تاریخ ٢٥ اسفندماه در پی سفر کارگران فولاد زاگرس از کردستان به تهران و تجمع در مقابل ساختمان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، با برگزاری جلسهای از جانب وزارت کار، کارفرما مکلف شده بود ٤ ماه از مجموع هشت ماه حقوق معوقه کارکران را پرداخت کند. به گفته نماینده کارگران حاضر در جلسه مذکور، تعدادی از سهامداران کارخانه بعد از امضاء صورت جلسه پرداخت بخشی از معوقات حقوقی کارگران، تهدید کردند که حداکثر تا چند روز آینده کارخانه فولاد زاگرس را منحل اعلام خواهند کرد. اتفاقی که اینک اتفاق افتاده است.
اعتراض به پرداخت نشدن پنج ماه حقوق و دستمزد در میدان کارگر اهواز
١٦فروردین: ٥٠ نفر از کارگران پیمانی اداره آب و فاضلاب اهواز در اعتراض به پرداخت نشدن پنج ماه حقوق و دستمزدشان در میدان کارگر اهواز تجمع کردند، رئیس خدمات آب و فاضلاب اهواز مدعی شد این کارگران تنها یک ماه حقوق دریافت نکردهاند. ٣٠٠ اپراتورهای پمپاژ شرکت آب و فاضلاب اهواز که به عنوان موتورچی و پمپچی فاضلاب در سطح شهر اهواز فعالیت میکنند، حدود پنج ماه از معوقات حقوقیشان که مربوط به سال گذشته (٩٢) است را دریافت نکردهاند. کارگران دارای سوابق کاری ٤ تا ١٥ساله هستند در ماههای آبان، آذر، دی، بهمن و اسفند سال ٩٢ هیچ حقوقی دریافت نکردهاند. همچنین در ماههای خرداد و مرداد سال گذشته نیز تعدادی از کارگران بخشی از مطالبات حقوقیشان را دریافت نکردهاند و هشت ماه حقوق ١٥ نفر از کارگران نیز که مربوط به سال ٩١ است پرداخت نشده است. شرکت پیمانکاری علاوه بر تاخیر در پرداخت دستمزد ماهانه، عیدی و سنولات پایان سال کارگران را نیز پرداخت نکرده است.
کارگران
شاهرخ زمانی را به زندان گوهر دشت برگردانید
محمد جراحی
من محمد جراحی کارگر اخراجی عسلویه و عضو کمیته پیگیری، همچنین هم پرونده شاهرخ زمانی ، مبحوس در زندان تبریز هستم ما بخشی از کارگران بی کناهی هستیم که جمهوری اسلامی می خواهد با زندانی کردن ما و دیگر کارگران صدا حق طلبی طبقه کارگر و مردم آزادیخواه ایران را خفه کند.در این جهت ماموران وزارت اطلاعات بیشترین هم و غم خود را گذاشتند تا شاهرخ زمانی کارگر نقاش، عضو هیات موسس سندیکای نقاشان و عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری را تابع اعمال ضد انسانی ، غیر قانونی و سلیقه خود کنند و در این راستا او را هر روز به زندانی و در زندانها از بندی به بند دیگر بدون دستور قضایی تبعید می کنند و در تازه ترین اذیت و آزار و شکنجه شاهرخ که هم رزم من و دیگر کارگران است را به زندان قزل حصار تبعید کردند و شاهرخ در جهت اعتراض به این عمل غیر قانونی و ضد انسانی 31 روز است که دست به اعتصاب غذا زده است .
من از زندان مرکزی تبریز با صدای بلند می گویم شاهرخ عزیزم ، همرزم مبارزم، با تمام وجودم از مبارزات ، مقاومت و خواسته ات دفاع می کنم و از تمامی تشکل های کارگری ، انقلابی و آزادیخواه از جمله سندیکای شرکت واحد، سندیکای هفت تپه ، اتحادیه آزادکارگران ، سندیکای نقاشان ،سندیکای فلز کار مکانیک و سندیکاهای دیگر، کمیته هماهنگی ، کمیته پیگیری ، کانون مدافعان حقوق کارگری ، کمیته های دفاع ودیگر تشکل ها و مردم آزادیخواه و تمامی نهاد ها و تشکل های جهانی می خواهم شاهرخ زمانی فرزند مبارز خود را تنها نگذارید و با تمام وجود به حمایت از شاهرخ زمانی برخیزید .
با توجه به اینکه من خود تحت ظلم و ستم جمهوری اسلامی در زندان دچار بیماری سرطان هستم و اجازه مداوا به من نمی دهند امکان و توانایی اعتصاب غذا را در جهت حمایت از شاهرخ ندارم، اما اعلام می کنم اگر جمهوری اسلامی به خواسته دوست و همرزم من شاهرخ زمانی جواب ندهد دست به اعتصاب غدا خواهم زد.
محمد جراحی از زندان مرکزی تبریز
17/1/1393
شاهرخ زمانی بیست و هفتمین روز اعتصاب غذای خود را پشت سر گذاشت!
بنا به گزارش١٣فروردین کمیته حمایت از شاهرخ زمانی،شاهرخ زمانی عضو هیئت مدیرهی کمیتهی پیگیری برای ایجاد تشکلهای مستقل کارگری که از روز ٢٠ اسفند ماه ١٣٩٢ به زندان قزلحصار کرج تبعید شده است ،بیست و هفتمین روز اعتصاب غذای خود را (روز ١٣/١/١٣٩٣) پشت سر گذاشت وهمچنان در اعتصاب غذا به سر میبرد. علت اعتصاب غذای او اعتراض به انتقالش از زندان گوهردشت به زندان قزلحصار می باشد. او ١٧ کیلو گرم وزن کم کرده است و دچار ضعف جسمی شدیدی شده و به طور میانگین هر ٢ روز یک بار به بهداری زندان منتقل میشود.
هیات موسس سندیکای کارگران نقاش استان البرز:جان شاهرخ زمانی در خطر است !
٢٦ روز از اعتصاب غذای شاهرخ زمانی عضو سندیکای کارگران نقاش می گذرد.شاهرخ زمانی از روز ١٧ اسفند سال ١٣٩٢ در اعتراض به جمع آوری کتابخانه زندانیان زندان رجایی شهر ،دست به اعتصاب إذا زده است.متاسفانه ،پس از گذشت سه روز از اعتصاب غذای شاهرخ زمانی مدیریت سازمان زندانها،بدون هیچ دلیلی و بدون اطلاع به شاهرخ زمانی، سریعا اورا به زندان قزل حصار کرج که مخصوص زندانیان عادی است، منتقل نمود. این انتقال آنچنان بی مقدمه صورت گرفت که شاهرخ زمانی بدون وسایل شخصی و فقط با لباس زندان ،به زندان قزل حصار برده شد. مسئولین زندان در پاسخ به اعتراضات شاهرخ زمانی به این شیوه غیرانسانی ،او را به مدت ٨ روز به زندان انفرادی فرستادند. شاهرخ زمانی از زمان اعتصاب إذا تاکنون ٩ بار به زیر سرم رفته و ١٧ کیلو کاهش وزن داشته و فشار خون او با افت شدیدی به روی ٧ رسیده است.او در آخرین مکالمه اش با خانواده خود دچار لکنت زبان بود. ما ضمن هشدار به مدیریت سازمان زندانها و مسئولین زندان قزل حصار در مورد خطرات ناشی از این اعتصاب و برخوردهای غیرانسانی که جان شاهرخ زمانی را تهدید می کند ، اعلام می کنیم که سازمان زندانها ومدیریت زندان قزل حصار مسئول مستقیم جان شاهرخ زمانی هستند. کارگر زحمتکش شاهرخ زمانی ! جنبش سندیکایی ایران شما و همه زندانیان کارگری را سالم و پُرتوان می خواهد.سنگر کارگری مابه وجود همه شما نیازمند است. ما کارگران سندیکای کارگران نقاش استان البرز از شما تقاضا می کنیم به اعتصاب غذای خود خاتمه داده و پُر توان تر از همیشه در صفوف جنبش کارگری ادای وظیفه کنید. سندیکاهای کارگری ایران ! برای نجات جان شاهرخ زمانی به کمک و همدلی شما نیازمندیم و امیدواریم شما هم از شاهرخ زمانی بخواهید به اعتصاب غذای خود خاتمه دهد. هیات موسس سندیکای کارگران نقاش استان البرز ١٤/١/١٣٩٣
هیات موسس سندیکای کارگران نقاش و تزیینات تهران و حومه ،سندیکای کارگران فلزکارمکانیک :جان برادر کارگرمان در خطراست!
جان و سلامتی شاهرخ زمانی پس از ٢٦ روز اعتصاب غذا بسیار ناگوار است.او در اعتراض به عدم دسترسی زندانیان به ابتدایی ترین امور زندانیان زندان گوهردشت ازجمله کتابخانه ،دست به اعتصاب غذا زده است. این چندمین بار است که شاهرخ زمانی به نقض حقوق زندانیان اعتراض می کند .هیات موسس سندیکای کارگران نقاش و تزیینات تهران و حومه و سندیکای کارگران فلزکارمکانیک هم صدا با کارگران نقاش استان البرز مسوولیت مراقبت ازسلامتی و جان شاهرخ زمانی را به عهده سازمان زندانها و زندان قزل حصار می داند. ما ضمن ارج نهادن به استقامت دوست و رفیق سندیکایمان شاهرخ زمانی به دلیل پایداری در مواضع سندیکایی و حقوق انسانی زندانیان ، از او مصرا می خواهیم که به اعتصاب غذای خود پایان داده و سلامتی خود را برای پیشبرد آرمان های سندیکایش حفظ کند. هیات موسس سندیکای کارگران نقاش و تزیینات تهران و حومه وسندیکای کارگران فلزکارمکانیک ضمن خوشامدگویی به کارگران نقاش استان البرز در عرصه فعالیت های کارگری و فشردن دست این کارگران سندیکایی برایشان آرزوی موفقیت می کند. با آرزوی اتحاد و گسترش همکاری های سندیکایی هیات موسس سندیکای کارگران نقاش و تزیینات تهران و حومه سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
جمهوری اسلامی مسئول جان شاهرخ زمانی است
نزدیک به سی روز از اعتصاب غذای شاهرخ زمانی عضو هیات موسس سندیکای کارگران نقاش و تزیینات تهران و حومه و کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری می گذرد. سلامتی او اکنون در خطر جدی است. بر مبنای گزارشات رسیده، شاهرخ زمانی که اینک در زندان قزل حصار محبوس است، در ١٧ اسفند سال ١٣٩٢ ( هشتم مارس ٢٠١٤) در حمایت از اعتراضات عده ای از زندانیان عقیدتی در زندان گوهر دشت کرج، به همراه آنها دست به اعتصاب غذا زد. اما سه روز بعد از اعتصاب غذا مدیریت زندان بدون مقدمه و بدون هیچ توضیح و ارائه دلیل، شاهرخ زمانی را بطور ناگهانی به زندان قزل حصار منتقل کرد. شاهرخ زمانی در اعتراض به این اقدام غیر انسانی مسئولان زندان و با خواست برگشت به زندان گوهر دشت، همچنان به اعتصاب خود ادامه داده است. در این مدت او هشت روز را در سلول انفرادی گذرانده است. بنا به گزارش ها در طول اعتصاب به دلیل بدتر شدن وضع سلامتی شاهرخ زمانی چندین بار به او سرم وصل کرده اند. شاهرخ زمانی در نتیجه این اعتصاب ١٧ کیلو وزن کم کرده است. شاهرخ زمانی در ابتدا به همراه محمد جراحی در ژوثن ٢٠١١ دستگیر شد. او سپس در شعبه یک دادگاه انقلاب اسلامی تبریز به اتهامات کلیشه ای همچون اقدام علیه امنیت ملی، تشویش اذهان عمومی و تبلیغ علیه نظام به ١١ سال حبس تعزیری محکوم شد. او در اواسط ژانویه ٢٠١٢ برای اجرای این حکم ضد انسانی به زندان گوهردشت کرج منتقل شد و تا کنون در حبس بسر می برد. اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران جمهوری اسلامی را مسئول سلامتی و جان شاهرخ زمانی می داند و از اتحادیه های کارگری و از تشکلات و احزاب و سازمان های مترقی، نهادهای مدافع حقوق انسان و از همه افراد و شخصیت های آزادی خواه در سراسر جهان می خواهد که از شاهرخ زمانی حمایت کنند و از این رژیم بخواهند که همه کارگران زندانی و زندانیان سیاسی که در شرایط غیر قابل تحمل و غیر انسانی و زیر انواع شکنجه های جسمی و روحی در زندان بسر می برند را بدون قید و شرط آزاد کند. اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
نامه/ نگران آقای شاهرخ زمانی هستیم
١٦فروردین: آژانس کُردپا: جمعی از زندانیان سیاسی رجاییشهر کرج با انتشار نامهای از شاهرخ زمانی اعلام حمایت کردند. پانزده زندانی (١٦ زندانی) سیاسی ضمن ابراز نگرانی از محل نگهداری این فعال کارگری، از نهادهای حقوقبشری و شخصیتهای آزاده درخواست کمک و حمایت نمودند. متن این نامه که در اختیار خبرنگار آژانس خبررسانی کُردپا قرار گرفته، عینا منتشر میشود: نزدیک به یکماه پیش مسئولین زندان رجاییشهر در اقدامی غیرقانونی زندانی سیاسی، شاهرخ زمانی عضو سندیکای نقاشان را به زندان قزلحصار انتقال دادند. برخلاف قانون تفکیک جرائم، این زندانی در بند ٣ زندان قزلحصار نگهداری میکنند و به همین دلیل ایشان ناگزیر برای فریاد دادخواهی خود از همان زمان دست به اعتصاب غذا زد. اینک بیش از ٢٩ روز است این زندانی در اعتصاب غذا بسر میبرد، درخواست قانونیاش این است که او را به زندان رجایی شهر برگردانند. بنابر اخبار واصله وضعیت جسمی شاهرخ زمانی وخیم است و عدم پاسخگوی به خواست قانونیاش نقض آشکار حقوقبشر و حقوق زندانیان به شمار میآید. در حالیکه همه نهادهای بینالمللی حقوقبشری رژیم جمهوری اسلامی را به دلیل نقض سیستماتیک حقوقبشر محکوم کرده و به همین دلیلی از همه نهادهای حقوقبشری و شخصیتهای آزاده و انسانهای آگاه میخواهیم به دفاع از خواست قانونی شاهرخ زمانی برخاسته و اجازه ندهند این زندانی ستمدیده بیش از این در خطر قطعی ناشی از اعتصاب غذا قرار بگیرد. شایان ذکر است میزان محکومیت غیرقانونی شاهرخ زمانی یازده سال و شش ماه است تاکنون به زندانهای مختلف تبعید شده است. زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج به ترتیب حروف الفبا: بهنام ابراهیمزاده، محمدامیر خیزی، محمدرضا برهانی، محمد جراحی، شهرام چینیان، افشین حیرتیان، خالد حردانی، حشمتالله طبرزدی، اسماعیل فتاح، صالح کهندل، سعید ماسولی، محمدعلی منصوری، آرش محمدی(زندان تبریز)، میثاق یزداننژاد، محمد سیف زداه، ناصح یوسفی باز تکثیر از : کمیته حمایت از شاهرخ زمانی توضیح لازم : زندانیان امضاء کننده نامه فوق پس از انتشار نامه خود توسط آژانس خبر رسانی کردستان (کردپا) اعلام کردند که نام آقای محمد سیف زاده به لیست امضا کنندگان اضافه شود
ناامنی محیط کار
مرگ کارگر جوان بر اثر سقوط در چاه
١٤فروردین: کارگر کارگر ٢٤ ساله افغان «مغنی» به علت سقوط در چاه جان خود را از دست داد. در یک ملک در حال ساخت یک حلقه چاه به عمق ٧٠ متر در حیاط در حال حفر بود که کارگر مغنی به علت پاره شدن طناب و رکاب هنگام ورود به چاه، به انتهای آن سقوط کرد.
گزارش
بیانیه انجمن صنفی کارگران خبازیهای سنندج و حومه
مزد ضد کارگری
فرا رسیدن سال نو همواره نویدبخش افکار نو و تصمیمهای نو برای آینده است، آیندهای که هر سال میگوییم امیدواریم بهتر از سال قبل باشد!! اما… سال نو و بهار در حالی فرا میرسد که کارگران سال گذشته را در شرایط بس بغرنجتر از گذشته سپری کردند. سالی که در همان اوایل، دستمزدها بار دیگر چندین برابر کمتر از خط فقر بود، گرانی و تورم افسار گسیخته در سال گذشته مداوم و حتی روز به روز شده بود. سال قبل با اخراج سازیهای گسترده و عدم پرداخت به موقع حداقل دستمزد بخور و نمیر به کارگران ادامه داشت. امنیت شغلی کارگران در سال ٩٢ در سایه رواج قراردادهای موقت و سفید امضا عملا به صفر رسید. در سال پار هزاران کودک خانوادههای کارگری از درس و مدرسه به جا ماندند و به دلیل بالا بودن هزینههای تحصیل، ناچارا لقای علم را به جلایش بخشیدند و برای آنکه بتوانند بخشی از هزینههای خانواده را جبران کنند راهی بازارهای کار شدند و به خیل کودکان کار پیوستند. سال ٩٢ همچنین سالی پر خطر برای کارگران بود، کارگرانی که برای بدست آوردن لقمه نانی که با آن بتوانند شکم خود و خانوادههایشان را سیر کنند خطر مرگ را به جان خریدند و در همین راستا صدها کارگر قربانی سود پرستی سرمایهداران شدند و به دلیل عدم امنیت جانی در محل کار جان باختند. هر چند سالی که گذشت وضعیت اجتماعی – معیشتی کارگران تباهتر از گذشته گشت اما کارگران در برابر این بیعدالتیها ساکت نماندند و در نقاط مختلف کشور از چادرملو اردکان، پلی اکریل اصفهان، پتروشیمی بندر امام، نیشکر هفت تپه تا فولاد زاگرس کردستان و خبازیهای سنندج و سقز و مریوان و دهها و صدها کارگاه و کارخانه دیگر نسبت به وضعیت نابسامان معیشتی خود دست به اعتراض زدند و فریاد سردادند. اما با وجود همه اینها در اواخر اسفند ماه در شرایطی که کارگران با کوله باری از سختی و مشقت و سفرههای خالی به استقبال نوروز میرفتند شورای عالی کارمزدی در عملی ضد کارگری حداقل دستمزدهای سال ٩٣ را ٦٠٨٩٠٠٠ ریال اعلام کرد. کارگران در حالی قدم به سال جدید گذاشتند که این بار حداقل دستمزدها ضمن سه برابر کمتر از خط فقر موجود، حتی از میزان تورم ٣٦ درصدی که بانک مرکزی بطور رسمی اعلام کرده بود کمتر است. چنین دستمزدی در حالی به کارگران تحمیل گردید که دولت در اواخر سال گذشته اعلام کرد: علاوه بر افزایش قیمت آب، برق و سوخت، فاز دوم هدفمند کردن یارانهها را نیز به مرحله اجرا در خواهد آورد. واضح و روشن است که مسئولین دولتی با این اظهار نظرها در سال جدید، چشم طمع به سفره خالی کارگران انداختهاند. آقایانی که ابتدا کلید به دست آمده بودند تا حلال مشکلات گردند، گویا عزم خود را برای «کشتن چراغ خانه» جزم کردهاند؟ اما در میان این مشکلات و هیاهوها تنور زندگی کارگرانی که قوت غالب مردم و اکثر کارگران را پخت میکنند گرم نیست بلکه نابسامانتر نیز میباشد. چون دستمزد کارگران خباز بر اساس عرفی غیر قانونی و ظالمانه منوط به افزایش قیمت نان میباشد به همین دلیل مبنای پرداخت دستمزد فعلی کارگران خباز تورم سال ٩٠ میباشد و تمامی مکاتبات رسمی و مراجعات حضوری نمایندگان کارگران با نهادهای مربوطه عملا بینتیجه و با وعده و وعیدهای تو خالی همراه بوده است. از این طریق انجمن صنفی کارگران خبازهای سنندج و حومه اعلام میدارد که دستمزد کارگران خباز جواب گوی تورم موجود در کشور نیست و دخل و خرج کارگران تحت هیچ مکانیسمی با هم جور درنمیآید. همانگونه که قبلا نیز اعلام داشته بودیم ما خواهان افزایش دستمزدهایمان برابر با ماده ٤١ قانون کار و تورم واقعی موجود در کشور میباشیم. به همین خاطر ما کارگران خباز دیگر تاب تحمل این همه فشار اجتماعی و بیعدالتی و نابربری که طی این سالیان به خود و خانوادههایمان شده، نداریم و بر این عقیدهایم که تحمیل دستمزد ٦٠٨٩٠٠٠ ریال در جلسه سه جانبه با حضور دولت، کارفرما و نمایندگان فرمایشی کارگران که هیچ سنخیتی با کارگران ندارند؛ چیزی جز استثمار بیشتر کارگران برای سودآوری بیشتر سرمایهداران نمیباشد. بر این مبنا ما کارگران خبازیهای شهر سنندج خود را در کنار تمامی کارگرانی که برای احقاق ابتدایی ترین حقوق خود و کسب یک زندگی انسانی تلاش میکنند، میبینیم و اعتراض به چنین دست درازی و نفض آشکارماده ٤١ قانون کار را حق بیچون چرای خود میدانیم. در پایان انجمن صنفی کارگران خبازیهای سنندج و حومه سال نو را با دلهایی سرشار از امید و با تکیه به نیروی آگاهی، سازمان یافتگی و […] برای احقاق ابتداییترین حقوق خود و برچیده شدن نابرابری و ستم و استثمار در جامعه، بدور از جنگ و ناامنی و غرق در رفاه و آسایش را برای تمامی کارگران ایران آرزومند است.
١٠٧٩ زن در معادن ایران کار میکنند
گروه معادن – اطلاعات مرکز آمار ایران نشان می دهد ، حدود ١.٢ درصد از کل شاغلان در بخش معدن را زنان تشکیل می دهند. آمارگیری در سال ١٣٩٠ نشان داد از ٨٤ هزار و ٥٢٨ شاغل در بخش معدن تعداد یک هزار و ٧٩ نفر زن مشغول به کار بودند. بیشترین تعداد زنان فعال در بخش معدن ،مربوط به استخراج از معادن سنگ آهن می شود که تعداد ٣٠١ نفر مشغول به کار بودند و پس از آن معادن شن و ماسه با ١٤٦ نفر، سنگ مس با ١٢٥ نفر، استخراج زغال سنگ با ٩٦ نفر و سنگ تزئینی با ٩٥ نفر ثبت شده اند. از مجموع یک هزار و ٧٩ نفر شاغل زن در بخش معدن در سال ١٣٩٠ تعداد ٩١١ نفر از شاغلان با مزد و حقوق و ١٢٣ نفر نیز شاغلان پیمانکاری و بقیه شیوه های دیگری داشتند. زنان معدنکار ایرانی به تعداد ٣٢١ نفر در بخش تولید و ٧٥٨ نفر نیز در بخش غیرتولیدی شاغل بوده اند. معادن سنگ مس با جذب ٩٢ نفر از زنان در بخش تولید بیشترین سهم را داشتند و ٦٨ نفر از بانوان در حوزه استخراج سنگ آهن مشغول به کار بوده اند. در عین حال معادن شن و ماسه ٢٧ نفر از بانوان را جذب کرده اند و در زمینه استخراج زغال سنگ تعداد ٢٠ نفر و شمار بانوان در معادن سنگ لاشه نیز به تعداد ١٩ نفر قید شده است. بیشترین تعداد زنان شاغل در معادن مربوط به استانهای کرمان ٢٧٤ نفر، یزد ١٥٦ نفر، گلستان ٧٤ نفر، خراسان رضوی ٦٦ نفر، سمنان ٦١ نفر، زنجان ٥٥ نفر و اصفهان ٥٣ نفر ذکر شده است. در مجموع ١١ استان کشور کمتر از ١٠ نفر شاغل زن در بخش معدن دارند و تعداد زنان شاغل در بخش معدن در هیچیک از استانهای کشور صفر نیست. تعداد زنان شاغل در معادن کشور به نسبت مردان بسیار کمتر است اما زنانی در این حوزه دارای نام و نشان بوده و البته بیشتر نیز در حوزه های مدیریت معدن و تشکلها حضور دارند.
کارگران خانوادگی کوره پزخانهها روزی ١٥ ساعت كار میكنند
کارگرانی که بصورت خانوادگی با عناوین شغلی قالب دار، قالب کش، گل ساز و بار جمع کن که از استانهای خراسان، کردستان و… به تهران کوچ میکنند تا به عنوان کارگر فصلی در کوره پزخانهها مشغول شوند روزانه بیش از ١٥ ساعت کار میکنند.
صندوق بینالمللی پول: آینده اقتصاد ایران مبهم است
صندوق بینالمللی پول میگوید به رغم اینکه پس از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته ایران “نشانههایی از ثبات” به چشم میخورد، “چشمانداز کوتاه مدت همچنان شدیدا مبهم است.” به گفته صندوق بینالمللی پول، وضعیت اقتصاد ایران در پی اجرای طرح هدفمندی یارانهها و اعمال تحریمهای نفتی و بانکی “به طور قابل توجهی بدتر شده است.” این صندوق ضمن اشاره به رشد منفی اقتصاد و تورم بالا گفته است که اگرچه مقامهای ایران قصد دارند در سال آتی رشد اقتصادی را به ١ تا ٢ درصد برسانند، اما چشمانداز جاری شدیدا مبهم و در معرض مخاطرات است. صندوق بینالمللی پول مطابق اساسنامه خود معمولا به طور سالانه مشاورههایی به کشورهای عضو میدهد. در این مشاورهها گروهی از کارشناسان این صندوق به کشور مورد نظر سفر کرده و ضمن گردآوری اطلاعات با مقامهای مسئول دیدار میکنند. این صندوق به کلیک تلاشهای مقامهای ایرانی برای تشویق سرمایهگذاران خارجی به حضور در صنعت نفت ایران اشاره کرده و ایران را به اتخاد سیاست پولی منضبط و بودجه متوازن تشویق کرده است.همچنین تقویت بانک مرکزی از توصیههای دیگر صندوق بینالمللی پول به ایران است. منبع:بی بی سی – ٤آوریل
مقرری کارگران بازنشسته و از کارافتاده با وضعیت اقتصادی هیچ تناسبی ندارد
یک کارگر بازنشسته صنایع نساجی با انتقاد از افزایش ناچیز مستمری بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی، گفت: مقرری کارگران بازنشسته و از کارافتاده با وضعیت اقتصادی هیچ تناسبی ندارد. نبیالـله مختاری، کارگر بازنشسته كارخانههای چیت ری و اطلس بافت در گفتگو با ایلنا اظهار داشت: میزان افزایش مستمری بیمه شدگان بازنشسته و از کار افتاده حتی از حداقل نرخ تورم اعلام شده بانک مرکزی نیز کمتر است و در این شرایط بازنشستگان توان ادامه زندگی متناسب با شئونات سن و سالشان را ندارند. این کارگر بازنشسته به شرایط بازنشستگی خود پس از ٣٨ سال كار اشاره کرد و گفت: به استناد گزارشهای مورد تایید سازمان تامین اجتماعی، حدود ٣٨ سال كار كردهام و هر ماه پیش از دریافت دستمزد، حق بیمه پرداخت كردهام و حالا ٧٠٠ هزار تومان مستمری دریافت میکنم.
وی رقم مستمری بازنشستگی بسیاری از بازنشستگان و از کارافتادگان را همچون خود توصیف کرد و گفت: منابع سازمان از محل حق بیمه کارگران تامین شده است، بنابراین مسئولان سازمان تامین اجتماعی نباید بابت افزایش ناچیز مستمریها منت بگذارند بلكه باید طبق قانون تامین اجتماعی نرخ تورم را ملاك تعیین مستمریها قرار دهند. مختاری بابیان اینکه در خانواده کارگران بازنشسته به دلیل کهولت سن هزینههای درمانی به نسبت خانوادههای کارگران شاغل بیشتر است، و بازنسشتگان باید از نظر خوراک مراقبتهای خاصی را رعایت کنند، پرسید: با این مستمری چگونه میتوان از عهده مخارج یك زندگی آبرومند در سنین سالمندی برآمد. وی درعین حال یادآور شد که در خانواده بیشتر بازنشستگان افراد جوان جویای کار نیز حضور دارند و بنابراین ناخواسته هزینه آنها نیز از محل مستمری بازنسشتگی پدرشان تامین میشود. این کارگر بازنشسته در پایان گفت: وقتی به دلیل واردات بیرویه امکان اشتغال از جوانان سلب میشود بازنشستگان بصورت غیر مستقیم مسئول تامین هزینههای آنها خواهند شد.
زنان در مناسبات بازار کار همچنان در صف اول قربانی شدن قرار دارند.
تبریز: سیما اصغری رئیس اتحادیه زنان کارگر استان آذربایجان شرقی گفت: زنان در بازار کار اولین قربانیان تعدیل نیرو، دستمزدهای نابرابر و تبعیض جنسیتی هستند. مطرح شدن کاهش ساعات کاری و کار از راه دور برای زنان از طرف دولت و تایید مجلس، در شرایطی که در حال رکود اقتصادی هستیم ضربهای سنگین برای زنان شاغل است. در بازار کار – به خصوص شرکتهای خصوصی – زنان از مزایای قانون کار از جمله حق اولاد محروماند و فقط به دستمزد پایه بسنده میکنند. ما تصور میکردیم زنانی که به مجلس راه مییابند با عضویت در فراکسیون زنان از زنان حمایت خواهند کرد در حالی که متاسفانه میبینیم که از زنان حمایتی نمیشود و این باعث دلسردی زنان شاغل شده است. به دلیل شرایط اقتصادی و عدم حمایت، تعداد زنان کارآفرین روبه کاهش است.
احضار ٥ کارگر معدن چادرملو توسط دادگستری شهرستان اردکان
«علی رضاپور»، «مصطفی غلامی»، «حسین زندش»، «حمزه مظفری» و «محمد رضا زینبی» کارگرانی هستند که روز گذشته (١٦ فروردین) احضاریه دادگستری شهرستان اردکان به دستشان رسیده است و میبایست ظرف سه روز خود را معرفی کنند. رضاپور از نمایندگان قانونی کارگران و عضو هیات مدیره نهاد کارگری معدن چادرملو است. احضار این ٥ کارگر در ارتباط با اعتراضات صنفی کارگران معدن چادرملو به اخراج «بهرام حسنینژاد»، دبیر نهاد کارگری این معدن در بهمن ماه سال ٩٢ باشد که به بازداشت موقت ٣٨ کارگر این معدن در فاصله زمانی ٩ تا ١٣ بهمنماه ٩٢ انجامید.
دردهای پنهان
کارگرانی که سال ٩٣ را بدون قرارداد آغاز کردند
حالا که دیگر روزهای تعطیل عید سپری شده و روزهای کار و تلاش از سرگرفته شد، آنسوی قصه داستان کارگرانی است که باز هم مانند سال قبل بدون قرارداد و امنیت کاری به سال ٩٣ وارد شدهاند و حتی ایام عید کار کردند. “پدر که باشی، مهم نیست چقدر اذیت میشوی، خستهای یا این که مشکلات زندگی کمرت را خم کرده است. پدر که باشی نگاه یک خانواده به توست و باید در مقابل فرزندانی که تو را کوه تصور میکنند مقاوم باشی” اینها صحبتهای محمد، کارگر ٥٠سالهای است که روز اول عید مشغول کار بوده است و سال جدید را نیز مانند سال گذشته بدون قرارداد کار و بیمه و امنیت شغلی آغاز کرد. ساک دستی خود را جابهجا میکند و در پاسخ به “ناراحت نیستید عید را سر کار رفتید؟” میگوید: اولاً سال نوی شما مبارک؛ اگر مثل من باشی نمیگذاری دخترت متوجه شود که کارگری میکنی، الآن دیگر مردم همه کارهای خود از جمله بنایی، اسبابکشی و تمیز کردن خانه را انجام دادهاند، اما ازآنجایی که اگر کار نمیکردم مجبور بودم ١٥ روز بیکار باشم، بهناچار در روزهای عید سر چهارراه و میدان ایستادم تا شاید کسی به من کاری بدهد. محمد با بغضی که در گلو دارد، میگوید: سه سال پیش در شرکتی کار میکردم که تعدیل نیرو کرد و من هم بیکار شدم اما بچههایم نمیدانند که برای کار به سر میدان میآیم و کارگری میکنم. دخترها درباره پدرشان تعصب دارند و اگر دختر حس کند که پدرش در این سن و سال کارگر ساختمانی است غصه میخورد. سرپرست خانواده باشی سختی کار معنایی ندارد! اسمش مرتضی و ٤٥ساله است. کنار چهارراه در حالی که دستانش را زیر چانهاش گذاشته، خیره به ماشینی است که در مقابلش نیش ترمز میکند. شتابان بلند میشود شاید در فضای کسادی بازار کسی برایش کار در نظر داشته باشد ولی با دیدن ما و فهمیدن علت ایستادنمان متوجه شد که بلند شدنش با امید “کار” بیفایده بود؛ پای درددلش باز شد و گفت: اگر چند سال دیگر حق بیمه را پرداخت میکردم، بازنشسته میشدم اما شرکت محل کارم عذرم را خواسته و مجبورم برای گذراندن زندگی و تأمین مخارج زندگی کارگری کنم. وی میگوید: به هر دری زدم که کار مناسبی پیدا کنم اما تمام درها بسته بود، بهتر دیدم کارگری کنم تا شرمنده همسر و بچههایم نباشم. وقتی از او سؤال میکنم “کار ساختمانی و تخریب ساختمان برای شما در این سن و سال مشکل نیست؟” جواب میدهد: ٥ نفر نگاهشان به دستان توست، اینجا دیگر کار معنایی ندارد، باید تلاش کنم تا شرمنده آنها نباشم. وقتی سرپرست خانواده باشی سختی کار معنایی ندارد. قراردادهای سفیدامضای کارگران شهرداری! درحالی که از خیابان عبور میکردم حاجصالح پیرمرد کرمانشاهی نظرم را به خود جلب کرد، موهای سفیدش همخوانی با سن شناسنامهاش نداشت، ٥٨ساله اما ٧٠ساله به نظر میرسید، رفتگر خیابان است. درباره علت کارکردنش در این سن و سال میگوید: با چند عروس و داماد مجبورم کارگری کنم. کارگر شهرداری هستم. وی ادامه میدهد: بهکارگیری کارگر شهرداری بهصورت ساعتی، خلاف ماده ١٥ فصل سوم قانون کار است. در این ماده اعلام شده با شغلهایی مثل منشی مطبهای پزشکی، نگهبانی، تأسیسات، مشاوره و مانند اینها قرارداد ساعتی ببندند و چنانچه بخواهند با کارگر دیگری قرارداد ساعتی ببندند باید از وزارت کار مجوز بگیرند. حاجصالح تأکید میکند: اکنون سؤال اینجاست یک رفتگری که از این خیابان تا آن خیابان و از این کوچه تا آن کوچه را باید مستمر جارو کند و کاری که انجام میدهد، ١٠٠ درصد مفید است، کجای شغل این رفتگر ساعتی است؟ اگر برای یک رفتگر دوربین بگذارید، از ساعت شروع تا ساعت پایان کار بدون هیچگونه توقفی کارش را انجام میدهد و ١٠٠ درصد کار مفید آن هم در شب انجام میدهد، آنگاه متأسفانه با اینها قرارداد ساعتی میبندند! پیرمرد میگوید: بدتر اینکه در پایان سال عیدی، پاداش، سنوات سالیانه و بسیاری از حقوق آنها که باید طبق قانون کار در نظر گرفته و پرداخت شود مورد غفلت قرار گرفته و این اتفاق نمیافتد. کاری به این نداریم که به آنها لباس کار یا وسایل بهداشتی ندادهاند، اما تأسفآور این است که پیمانکاران از کارگران برگههای سفیدامضا میگیرند تا اگر کارگر شکایت کردند، در اداره کار ارایه دهند تا ثابت کنند مزایای کارگر پرداخت شده است. قرارداد قانونی نداریم! صحبت با حاجصالح که به پایان رسید، یک نانوایی در مجاورت همان خیابان و کارگر پیرمردش توجهم را جلب کرد؛ پیرمردی دوست داشتنی که با وجود سن زیاد و بیماری، برای تأمین مخارج زندگیاش مجبور است نانوایی کند. محمد که مشهدی است و مشتیمحمد صدایش میکنند، میگوید: ساعت ٥ و نیم صبح از خواب بیدار میشیم و تا ٨:٣٠ شب برای ١٠ هزار تومان جون میکنیم. محل خوابمون هم داخل نانوایی است. این شاطر درباره ساعت کاری و سختی کارش اینطور توضیح میدهد که ساعت ٥:٣٠ تا ٩ صبح پخت میکنیم و از ٩ تا ١١ استراحت است و دوباره از ١١ تا ٢ بعدازظهر، کار است و از ٢ تا ٥ استراحت میکنیم و از ساعت ٥ شروع به پخت میکنیم تا ٨:٣٠ شب، بهشرط آنکه صاحب نانوایی سفارش نگرفته باشد که تازه برای اجرای سفارش باید تا ١١ شب کار کنیم. مشتیمحمد ادامه میدهد: زندگیمان در همین چاردیواری است، نه مرخصی داریم، نه از عیدی و پاداش خبری است، هرروز هم که کار نکنی، مزد نداری، بیمه هم که نیستیم، ٢٠ سال است که در نانوایی کار میکنم و فقط ٢ سال سابقه بیمه دارم که پول آن را هم خودم ریختهام. زمانی که گرم صحبت با مشتیمحمد بودیم یکی دیگر از کارگران نانوایی که او نیز تقریباً همدرد با همکارش بود به جمع ما اضافه شد؛ حسین هم در همین نانوایی کار میکند و بچه خرمآباد است، از ١٨ سال قبل کار نانوایی را شروع کرده است. با ناراحتی میگوید: نتیجه اینهمه جانکندن ٢ میلیون تومان پسانداز است که آن را هم بهعنوان پول پیش اجاره خانه دادهام. ٣ روز است که زنم در بیمارستان بستری است. فرصت نمیشود برای عیادت به بیمارستان بروم. اما زن صاحبخانه که میداند در تهران کسی را ندارم، به زنم سر میزند و یک شب هم بهعنوان همراه در بیمارستان مانده است. این کارگر نانوایی میگوید: بیمه نیستم، عیدی و قرارداد کار و سایر حقوق قانونی را هم نمیگیریم، هیچکس هم که به فریادمان نمیرسد، فقط خدا میداند که چقدر کارمان دشوار است.. پدر و پسر گلفروش! مرد گلفروش با پسرش سالهاست که بین ماشینها گل میفروشند. خودش میگوید: زودتر از شما به سر کار میآیم و تا پاسی از شب هنوز با دستههای گل بین ماشینها بهدنبال مشتری برای گلهایم هستم. برادر شهید هستم اما هیچگاه برای رسیدن به موفقیتی از اسمش استفاده نکردهام. هیچگونه امنیت شغلی ندارم. خدا را شکر، فعلاً بیکار نیستم! غلامرضا کارگر ساختمانی است، میگوید: تا آخرین روزهای سال در یک پروژه ساختمانی کار میکردم و با وجود دائم نبودن کارش اما خدا را شکر میکردم که بیکار نبودم. اکنون آن پروژه تمام شده و من از ترس اینکه نتوانم از عهده خرج زندگی برآیم مجبور شدم در ایام عید هم سر یکی از چهارراههای پرتردد تهران بروم و منتظر باشم شاید کاری برایم پیدا شود. کارگران ساختمانی از هرگونه قرارداد کار محروم هستند. روز از نو، روزی از نو! گزارش از پارهای از مشکلات کارگران بدون قرارداد به پایان رسید ولی آنچه همچنان باقی است مشکلات این قشر جامعه است؛ روزهای نوروز ٩٣ اینبار هم برای تمام مردم با بوی عید همراه نبود؛ این کارگران حتی در روزهای عید هم سر کار مشغول بودند و سال نو را باز هم بدون قرارداد کار آغاز کردهاند و بهقول خودشان در شب عید بهدلیل عدم دریافت حداقل حقوق، پیش زن و بچه خود شرمندهاند؛ چرا کسی پاسخگوی مشکلات آنان نیست؟ منبع:تسنیم – ١٦فروردین- بخشی ازیک گزارش میدانی
اخبار بین المللی
ایتالیا – بازداشت ٥ نفر به اتهام استثمار کارگران
پلیس ایتالیا اعلام کرد پنج نفر را بخاطر استثمار و بهره کشی از پنجاه و چهار کارگر در استان فوجیا در جنوب شرق این کشور بازداشت کرده است. همه کارگران مهاجر غیرقانونی بلغاری و یا رومانیایی بوده و در یک مزرعه در “شرایط غیر انسانی و غیربهداشتی” کار می کردند. به گفته پلیس این پنج نفر به اتهام فعالیت تبهکارانه و استثمار کارگران محاکمه خواهند شد.
آلمان – اعتصاب گسترده خلبانان شرکت لوفتهانزا
اعتصاب گسترده خلبانان شرکت لوفت هانزا در آلمان، روز چهارشنبه٢ آوریل (١٣ فروردین(، باعث لغو ٣ هزار و ٨٠٠ پرواز شد. خلبانان می خواهند همچون سالهای پیش از ٢٠١١ میلادی زمانی که اگر به اختیار پنج سال زودتر از موعد مقرر بازنشست می شدند همچنان قادر به دریافت ٦٠ درصد حقوق خود باشند. تا این سال خلبانان همچنین به درخواست لوفت هانزا می باید پنج سال زودتر از ٦٥سالگی و بدون کسر حقوق بازنشسته می شدند. لوفت هانزا، زمانی که سن بازنشستگی خلبانان در اروپا در سال ٢٠١١ میلادی تا ٦٥ سالگی افزایش یافت مزایای پیشین را که به سود خلبانان بود حذف کرد. اعتصاب خلبانان که دو روز دیگر ادامه خواهد داشت یکی از شدترین اعتصابات تاریخ لوفت هانزاست و باعث ضرر ده ها میلیون یوروی این شرکت هواپیمایی خواهد شد.
استرلیا – بیکاری کارگران یک شرکت دخانیات
خبرگزاری یورونیوز از احتمال تعطیلی شرکت دخانیات «فیلیپ موریس»، در استرالیا و بیکاری صد و هشتاد تن از کارگران و کارکنان شاغل در این شرکت خبر داد. این شرکت بزرگ صنعت تنباکو که تولیدات سیگار شرکت مارلبرو را نیز در اختیار خود دارد دلیل تعطیلی این کارخانه را وجود قوانین و مقررات سختگیرانه در زمینه صادرات سیگار اعلام کرده است.
اسرائیل – پایان موفقیت آمیز دو هفته اعتصا ب
اعتصاب کارمندان وزارت امور خارجه اسرائیل که از دو هفته پیش برای افزایش دستمزد آغاز شده بود و باعث تعطیلی تعداد زیادی از سفارت خانههای اسرائیل در کشورهای مختلف شده بود، روز چهار شنبه ٢ آوریل (١٣ فروردین) با موفقیت بپایان رسید. بر اساس قراردادی که بین کارمندان وزارت خارجه و مسئولین وزارت بودجه به امضا رسید، دستمزد این کارمندان بر اساس هزینه زندگی در کشوری که کار و زندگی میکنند تنظیم خواهد شد. بعلاوه هزینه تحصیل فرزندانشان پرداخت خواهد شد. بر طبق همین قرارداد همسران این کارمندان شامل باز نشستگی خواهند شد و این وزارتخانه در دستیابی همسران این کارمندان با کار در کشور محل سکونت تلاش خواهد کرد.
سوریه – تشدید بحران آوارگان سوری
دفتر سازمان ملل متحد در لبنان از ورود حدود یک میلیون پناهنده سوری به این کشور خبر داد. به گزارش این سازمان، این تعداد تنها شامل افرادی است که ورود خود به خاک این کشور را ثبت کرده اند، این درحالیست که صدها هزار نفر نیز بدون ثبت نام خود در لبنان به سر می برند. به گزارش این سازمان، بیشترین آمار پناهجویان سوری در حال حاضر در لبنان به سر می برند . طی بیش از سه سال بحران و جنگ داخلی در سوریه حدود ٩ و نیم میلیون نفر به معنی حدود نیمی از جمعیت سوریه ناچار به ترک خانه های خود شده اند. بیش از ٢ و نیم میلیون نفر از این افراد پس از ترک سوریه به کشورهای همسایه همچون لبنان، ترکیه، اردن و عراق پناهنده شده اند.
سوریه – شمار کشته شدگان از مرز ١٥٠ هزار تن گذشت
سازمان ناظران حقوق بشر سوریه میگوید که سه سال جنگ داخلی در سوریه٬ دستکم ١٥٠ هزار کشته برجای گذاشته است. این سازمان تاکید دارد که شمار واقعی کشته شدگان احتمالا بسیار بالاتر از این رقم است. به گزارش خبرگزاری رویترز٬ ناظران حقوق بشر سوریه که از طریق شبکهای از فعالان و منابع پزشکی در سوریه٬ خشونتها در این کشور را تحت نظر دارد، روز ١٢ فروردینماه اعلام کرد که از ٢٧ اسفندماه ١٣٨٩ که نیروهای امنیتی بشار اسد به روی معترضان این کشور آتش گشودند تا کنون٬ مرگ ١٥٠ هزار و ٣٤٤ تن را ثبت کرده است. به گفته این سازمان٬ ٥١ هزار و ٢١٢ شهروند٬ از جمله هفت هزار و ٩٨٥ کودک در میان کشته شدگان هستند. این سازمان که مقرش در بریتانیا است تاکید دارد که رقم واقعی قربانیان ناآرامیهای سوریه احتمالا بسیار بیشتر از این تخمین و نزدیک به ٢٢٠ هزار تن است. در کنار آمار مربوط به قربانیان٬ کمیته بینالمللی صلیب سرخ نیز اعلام کرده است که دستکم نیم میلیون نفر در سه سال گذشته در سوریه زخمی شدهاند. همچنین سازمان ملل میگوید که در حال حاضر سوریها بزرگترین جمعیت پناهندگان را تشکیل میدهند. این سازمان تا کنون ٢.٦ میلیون سوری را به عنوان پناهنده در کشورهای همسایه سوریه و سایر کشورهای خاورمیانه ثبت کرده است. به گفته سازمان ملل متحد٬ داخل سوریه نیز ٦.٥ میلیون سوری دیگر خانه و کاشانه خود را ترک کرده و درون کشور جابهجا شدهاند.