منتشر شده در انترناسیونال ۸۷۶
سیامک بهاری
در بزنگاهی که قرار است دوران حبس آتنا دائمی در زندانهای حکومت اسلامی به پایان برسد، بازجویان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات سراسیمه پروندهای دیگر با شکایتی مضحک میسازند. ۷۴ ضربه شلاق را هم ضمیمه دوسال زندان میکنند تا بلکه بتوانند هم او را در زندان نگهدارند و هم نیش شلاق را به جامعه نشان دهند. زهی خیال باطل!
آتنا دائمی چهره شناخته شدهای نه تنها درمیان زندانیان سیاسی در ایران که در سطح بینالمللی است. از نوجوانی پا در راه دفاع از حرمت و کرامت انسان گذاشته است. مانند هم نسلانش از ابتدای کودکی شلاق ارتجاع حکومت اسلامی را خورده است. بارها و بارها پوزه جمهوری اسلامی را از خیابان تا اتاق بازجویی به خاک مالیده است!
هر بار در برابر حکمی که برایش تراشیدهاند رزمندهتر از پیش همه بساط سرکوب جمهوری اسلامی را به سخره گرفته است! قاضیهای خونریزی چون مقیسه، عموزاده وعلی بابایی، یکی پس از دیگری توسط او مسخره و افشا شدهاند! در جریان رسیدگی به یکی از پروندههایش خطاب به قاضی گفت: “شما فقط یک خودکارید”!
آتنا دائمی دختر جوان ۳۲ ساله، که بیش از شش سال است گروگان جمهوری اسلامی است، با استقامتش، با نبردش، با پیامش، بسیار فراتر از یک فرد و شخص، به یک پدیده تأثیر گذار بدل شده است. او راه نشان میدهد و رهبر میشود! همهٔ دستگاه سرکوب و بگیر ببند یک حکومت وحشی و درنده را با چند جمله به سخره و چالش میگیرد. قدرت آتنا اما نه در نادر بودنش که در همه گیر بودن او است! آرش صادقی، سهیل عربی، سپیده قلیان، محمد حبیبی، زینب جلالیان، سهیلا حجاب و . . . سلسلهٔ بی پایانی از مقاومت و ایستادگی، پیام روشنی دارند! “یکی بزنی دوتا خواهی خورد”! اینک این جمله طلایی به بارومتر روحیه رزمنده جامعه بدل شده است!
این پاسخ رزمنده از سلولهای خونین بازجویی تا کف خیابانها، از سنگر اعتصاب هفت تپه و خیابانهای شهر شوش تا اعتراض بازنشستگان، جمهوری اسلامی و میراث متعفنش را به مصاف نهایی میطلبد!
پاسخ دندان شکن آتنا بسرعت به پرچمی برای نشان دادن عزم جامعه بدل میشود!
«من امروز باید بعد از پنج سال آزاد میشدم؛ اما همه میدانند تا زمانی كه جمهوری اسلامی هست همه جای ایران زندان است؛ اما من آزادم، آنقدر آزادم که مدام فکر میکنند با دادن حكم جديد میتوانند من را زندانی کنند! اما برای من این احكام خندهدار است؛ حتی همان شلاق!
من برای مردمی که آبان ۹۸ کشته شدند عزاداری کردم، اتهام زدند که در محرم بزن و برقص کردم! بله من برای مظلومهای زمانهام عزاداری میکنم و شلاقش رو هم خواهم خورد، نوش جان آن كسی كه میخواهد اين شلاق را بزند؛ چون همیشه گفتهاند یکی بزنی دو تا میخوری!
اینها یك عمر است كه دارند مردم را شلاق میزنند و این شلاق در برابر آن همه گلولهای که در این ۴۰ سال در قلب و مغز آدمها رفته و کشته، چیزی نیست. فدای سر خانوادههای کشته شدهها. آنقدر این دادگاههای فرمایشی و این حکم و احکام ديگری که برايم صادر کردند و میکنند، مسخره است که حتی به آن اعتراض هم نخواهم کرد که وقت داشته باشند برای پروندههای دیگری که میخواهند برايم باز کنند. من امروز آزادم چون آزادی به آن طرف میلهها بودن نیست و هر یک حکم جدید، یعنی تأیید آزادی من! هستم تا زندهام.
آتنا دائمی ـ زندانی سیاسی ـ زندان اوین»
آتنا بارها و بارها وحشت جمهوری اسلامی و ضعف و زبونیش درمقابله با مقاومت زندانیان سیاسی را علنی منتشر کرد. در اولین هجوم برای دستگیریش در سال ۹۵ شجاعانه نوشت:
«امروز ۶ آذر ۹۵ به خانهمان هجوم آوردند، نه در حال تجاوز به دانشآموزان بودم و نه در حال اختلاس و صدور حکم قتل و نه فراری، بلکه فقط خواب بودم! پدر و مادرم مسافرت بودند… در را باز کردیم و حکم خواستیم، حکمی نشان ندادند، گویی برای بازداشت یک جنایتکار فراری آمده بودند و به داخل خانه حمله کردند. مجدد از آنها حکم خواستم که به سویم حمله کردند. زنی که شرم دارم نام او را زن بگذارم، اقدام به ضربوشتم من کرد، وقتی خواهر کوچکترم دخالت کرد به سینه او هم کوبید. مأموران قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران در برابر اصرار به نشان دادن حکم رسمی، به بازداشت با استفاده از گاز فلفل در برابر یک زن بی سلاح و بی دفاع اقدام کردند و پس از بازداشت و در حین انتقال نیز مرتبا تهدید کردند که پرونده جدیدی برایم خواهند ساخت…»” او از این تاریخ به بعد چون گروگان، با سلسهای از پرونده سازی و پاپوش دوزی دم و دستگاه امنیتی روبه رورشد.
زندان و اتهامات
برای آتنا دائمی هفت پرونده با شکایت رئیس بند، بهداری زندان، اطلاعات سپاه، وزارت اطلاعات و یا مراجع قضایی و به عناوین مختلف ساختهاند. او شانزده ماه از اولین روز دستگیریاش از ۲۹ مهرماه ۱۳۹۳ به مدت ۸۶ روز در سلول انفرادی بند ۲ الف تحت بازجویی و در بازداشت موقت به سر برد و با حکم قاضی مقیسه با هم پروندهایهایش امید علیشناس، ئاسو رستمی و علی نوری فعالین دفاع از حقوق کودکان، به اتهام “تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت، توهین به رهبری، توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی و اختفای ادله جرم” محاکمه و به چهارده سال حبس تعزیری محکوم شد. پس از مدتی با سپردن وثیقه ۵۵۰ میلیون تومان موقتاً بعد از هشت ماه از زندان آزاد شد. سپس بدون ابلاغیه و احضاریه مجدداً روانه زندان گردید. آتنا دائمی پنج اتهام اساسی دارد!
اتهام اول: توهین به مقدسات، به دلیل اینکه به ترانههای شاهین نجفی گوش میکرده است. این ترانهها را در تلفن موبایل خود نگهداری میکرده است. اتهام دوم: مجموعهای تحت عنوان اجتماع و تبانی بهقصد برهم زدن امنیت کشور. ۱- تجمع در دفاع از مبارزات مردم کوبانی. آتنا درمقابل این اتهام مضحک صریحاً گفت: «این تجمع مجوز داشت اما من اصلا در این تجمع شرکت نکردم».۲- تجمع در مراسم بعد از اعدام ریحانه جباری، آتنا در پاسخ قاضی گفت: «اصلا من وقتی ریحانه اعدام شد در سلول انفرادی بودم و اینجا در دادگاه مطلع شدم ریحانه اعدام شده است». ۳- تجمع و اعتراض به هنگام اعدام ارژنگ داوودی، آتنا در جواب به قاضی گفت: «مگر ارژنگ داوودی اعدام شده؟»!
در جریان دادگاه تجدیدنظر، حکم چهارده سال زندان دادگاه اولیه آتنا به هفت سال کاهش یافت و بعد از مجموعه مجازاتها به پنج سال حبس قطعی تبدیل شد که میبایست روز چهاردهم تیرماه همین سال از زندان آزاد میشد.
اتهام سوم: “شعار دادن در زندان، شادی و پایکوبی در ساعتهای خاموشی”. در سال ۱۳۹۷ در اعتراض به اجرای حکم اعدام زانیار و لقمان مرادی و رامین حسینپناهی، او به همراه سایر زنان در بند دست به تجمع و اعتراض زد! حکمی که با شکایت مستقیم اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات بعنوان تجمع و تبانی در زندان، منجر به دو سال و یک ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق گردید و مانع آزادی او پس از تحمل پنج سال حبس گردید.
اتهام چهارم: ” ممانعت از اجرای حکم”: هنگامی که پاسدارن قرارگاه ثارالله بدون حکم دادگاه به منزل آتنا یورش میبرند، او از مأمورین میخواهد حکم بازداشت را نشان بدهند. آنها به او و خواهرش وحشیانه حمله میبرند و آنها را کتک میزنند. آتنا دائمی از سپاه پاسداران به دلیل «ورود بدون مجوز» شکایت میکند که هرگز رسیدگی نمیشود.
اتهام پنجم: هفتمین پرونده سازی برای آتنا است. تحصن آتنا با سایر زندانیان سیاسی در حمایت از کشتهشدگان آبان و خانوادههای آنان که هنوز به جریان نیافتاده و حکمی برای آن صادر نشده است.
اما وقتی پرونده سازی و زندان نتوانست او را ساکت کند، آزار و اذیت خانواده به بخش دیگری از نقشههای وزارت اطلاعات بدل شد. مادر و خواهرانش را در تحصن مقابل زندان در بهمن ۱۳۹۶ پس از کشتار دیماه دستگیر کردند! در اعتراض به محکومیت اعضای خانوادهاش مدّت ۵۴ روز در اعتصاب غذا بود.
محروم کردن از دارو و درمان بخش دیگری از شرارت دستگاه امنیتی در زندان بود. او در زندان دچار بیماری ام اس شده است، کیسه صفرای خود را در زندان از دست داده است. مدام از سرگیجه و اختلال بینایی رنج میبرد. در همین وضعیت او را با اذیت و آزار فراوان از زندانی به زندان دیگر تبعید کردند.
آتنا در دوران کوتاهی که به قید وثیقه بیرون از زندان بود نیز لحظهای دست از مبارزه بر نداشت.
با راه اندازی کمپین تحریم برگزاری مسابقات شطرنج با حجاب اجباری در تهران، نامه سرگشادهای به فدراسیون جهانی شطرنج نوشت و تأکید کرد حجاب بخشی از فرهنگ ایرانیان نیست بلکه قانونیست که از سوی حکومتی مذهبی بر زنان ایرانی و حتی غیرایرانیِ مستقر در ایران تحمیل شده است. در پیام ویدئویی که برای حمایت از کمپین «پیش به سوی ورزشگاهها» منتشر کرد، شجاعانه گفت: شادی و هیجان حق همه زنان ایرانی است. او در هر بزنگاهی در بدترین شرایط در زندان جسورانه از مبارزات و اعتراضات مردم دفاع کرد. و اینک با انتشار پیام شجاعانهاش در برابر پرونده سازی اخیر بار دیگر جمهوری اسلامی را آماج حمله قرار داد و به سخره گرفت.
باید برای آزادی آتنا دائمی دست بکار شد و همه جهان متمدن را علیه جمهوری اسلامی و دستگاه بیرحم قضاییاش بسیج کرد. نسل امروز و میلیونها مردم خشمگین و جان به لب آمده و هزاران خانواده مصیبت دیده زندانیان سیاسی آتنا و آتناها را سمبل عزم و اراده خود میدانند و برای آزادی او بسیج خواهند شد!