آتش زیر خاکستر

یاشار سهندی:
در یک بازی کثیف، کاربدستان حکومت اسلامی میخواهند جامعه را به زعم خود به استیصال بکشانند و در این شرایط بار دیگر هجوم وسیعی را به سطح معیشت توده مردم با شروع “مرحله دوم طرح هدفمندی یارانه ها” شروع کنند. در این امر، خود دولت بلاتکلیف است چرا که هر کدام از ایشان در این مورد چیزی میگوید، از اینکه این طرح باید ادامه یابد یا اینکه زمان شروع مرحله دوم کی خواهد بود و اینکه بالاخره یارانه نقدی کاملا قطع میشود و یا به جمعیت خاصی تعلق خواهد گرفت و یا خود مردم اعلام کنند که نیازی به یارانه نقدی ندارند! روحانی خود در این رابطه میگوید: “کسانی که به یارانه احتیاج ندارند فرم تقاضا را پر نکنند، از یارانه خداحافظی کنند و بگویند ما می‌خواهیم تا دولت برود محیط ‌زیست، بهداشت و حمل‌ و‌نقل ما را درست کند!” روحانی اشاره میکند: “مردم نباید دغدغه‌ای درباره اجرای فاز دوم این قانون داشته باشند!” وزیر اقتصادش میگوید اگر کسانی اطلاعات غلط بدهند جریمه هم خواهند شد! و…. درست در بطن همین جو سازیها، وزیر نیرو این دولت اعلام کرد برق ٢٥ درصد گران شد! بگفته ایشان در سال ٩٢ اینکار صورت نخواهد گرفت اما وقتی قبض فروردین دست مردم برسد متوجه خواهند شد که از اسفند ٩٢ برق گران شده است!
در میان اساتید جیره خوار حکومت که عنوان اقتصاد دان را یدک میکشند، بحث بالا گرفته که آیا مرحله دوم عملی شود یا خیر و عواقب آن چیست. سعید لیلاز از موافقین طرح میپرسد: “مخالفین افزایش قیمت حامل‌های انرژی باید پاسخ دهند اگر مسئله ایران تجهیز منابع برای حل مسئله تولید، سرمایه‌گذاری، بهداشت، آموزش، حمل و نقل و عمومی و حل مسئله محیط زیست است، این منابع را غیر از محل هدفمندی یارانه‌ها و در شرایط داخلی و بین‌المللی موجود از کجا می‌توان استحصال کرد؟” ایشان از زمان روی کار آمدن دولت روحانی تنها اقتصاددانی است که با صداقت تمام همیشه بیان کرده که باید از جیب مردم هزینه گردد تا شاهد “تعالی و پیشرفت تولید و کشور” باشند! ایشان تعارفات مرسوم اقتصادانان رژیم ( و همچنین اقتصاددانان اپوریسیون بورژوایی رژیم ) را هم کنار گذاشته و بیان کرده که مردم باید آماده ریاضت کشی آنهم از نوع ملی آن باشند! اما مخالفین اجرای مرحله دوم طرح حذف یارانه ها از “تبعات وحشتناک” و”پر مخاطره بودن” گران شدن حاملهای انرژی میگویند.
با توجه به اعلام افزایش حقوق کارمندان، به نظر میرسد دولت تصمیم گرفته که در حد ١٨ تا ٢٠ درصد دستمزدها را افزایش دهد و مزدوران این حکومت در تشکیلات دست ساز نظام اسلامی از عواقب پرمخاطره این تصمیم میگویند: “افزایش قیمت حامل‌های سوخت از نیمه دوم فروردین و افزایش مالیات بر ارزش افزوده، پیامدهای نامعلوم و غیر قابل پیش‌بینی از جانب کارگران در پی خواهد داشت… وقتی «کارد» به «استخوان» رسید هر واکنشی ممکن خواهد بود” آنچه خواندید گفته های علی یزدانی نامی از مزدوران حکومت است که اعتراف میکند دیگر نمی توان کارگران را با شکایت از داروغه به داروغه بردن ساکت کرد و هشدار میدهد : “شاید این بار، اعتراض کارگران از شکایت در دیوان عدالت اداری فرا‌تر رود.” او ” فشارهای معیشتی وارده بر کارگران طی سال‌های گذشته را «آتش زیر خاکستر» ” خواند”. در کنار اینها، چند وقت پیش سرمقاله نویس روزنامه جمهوری اسلامی با بیان برخی دزدیهای کلان که برملا شده بود از “طغیان فقرا” گفته بود. دولت روحانی در کنار بازی کردن با افکار عمومی جامعه میخواهد حالت انتظار را دامن بزند. از چشم داشتن به نتایج مذاکرات هسته ای و رو کردن دزدیهای بی سابقه در تاریخ ایران نشان بدهد که مثلا دارند برای مردم کاری میکنند. روحانی مانند یک آدم از همه جا بی خبر در مورد دزدی سه هزار میلیاردی مشهور اینگونه میگوید: “عده‌ای در کشور سختی می‌کشند و دچار مشکل هستند و عده‌ای با حیله، پول بیت‌المال را برداشتند … زمانی که بحث فساد ٣ هزار میلیارد تومانی مطرح بود، دهان‌ها از این میزان باز بود و اکنون ٩‌هزار میلیارد تومان است. تازه ما مطمئن نیستیم که این ٩ هزار میلیارد تومان همه‌اش باشد و ممکن است چیزهای دیگری هم باشد که بعدا کشف شود!” البته بسته به نیاز است که بعدا چیزی کشف شود یا خیر! فعلا همین قدر مورد نیاز است که مردم راضی شوند آرام بمانند. روحانی اگر بیشتر از آخوندهای دیگر حاکم فریبکار نباشد کمتر نیست. ایشان دستور داده که با “ویژه خواران” برخورد شود. معاون اول ایشان در راستای این امردر تاریخ ١٧ دی‌ماه، در بخشنامه‌ای به كلیه وزارتخانه و سازمانها نهادهای تابعه دولت، از آنها خواست ظرف «یك هفته» ویژه‌خوارها را معرفی كنند! جناب معاون اول كمیته‌ای را برای پیگیری این موضوع تشكیل داد. ایشان در بخشنامه ای از همان ارگانها خواسته بود “نسبت به تهیه گزارش به صورت دقیق و با ذکر مشخصات کامل اشخاص ذی‌ربط، اعم از دولتی و غیردولتی و میزان تخلف و ارسال آن، با رعایت طبقه‌بندی اقدام کنند.” بیاد بیاوریم که احمدی نژاد اسامی “مفسدین” را در جیب داشت و بعد هم مدعی شد که اسامی را به قوه قضاییه فرستاده و ایشان هم مدعی شدند که چیزی بدست ما نرسیده است. بعدها با رو شدن ماجرای سه هزار میلیاردی که اکنون به گفته روحانی شده ٩ هزار میلیارد شده و شاید هم بیشتر که بعدا به حول قوه الهی شاید کشف شود، روشن شد که خود دولت احمدی نژاد در راس “مفسدین” بوده البته “حضرت آقا” هم خواست که “قضیه را بیشتر از این کش ندهند”. اگر هم امروز رسانه های حکومت در مورد آن کمتر میگویند و رسانه های مانند بی بی سی در مورد آن هیچ چیز نمی گوید لابد از دستور آقا تابعیت کردند. بهرحال به قول همین رسانه و کارشناسان خبره در بی بی سی و جاهای دیگر، “اراده لازم” برای پیگیری آن موارد وجود ندارد چرا که اساسا اراده ها وقتی به کار می آیند که نقشه چپاولی در کار باشد!
دولت روحانی و کل حکومت اسلامی و ارگانهای بین المللی بورژوازی بسیار مایل هستند که هر طور شده هزینه های بحران موجود در ایران از جیب مردم هزینه گردد. اصرار به اجرای مرحله دوم طرح شکسته خورده حذف یارانه ها از همین جا منشا میگیرد که این را سعید لیلاز به عنوان یک اقتصاد دان و خود روحانی به عنوان رئیس دولت به صراحت آنرا بیان میکنند. ایشان هم مانند دولت احمدی نژاد با اتکا به دستگاه سرکوب حکومت و اعدامهای بیرحمانه و گسترده در سراسر کشور امیدوارند این کار را به سرانجامی برسانند اما ایشان هم مانند دولت احمدی نژاد از “آتش زیر خاکستر” خشم توده های مردم هراس دارند. هراسی که دولت احمدی نژاد را وادار کرد یارانه نقدی به مردم بپردازد که همین، طرح ریاضت اقتصادی پیشنهادی صندوق بین المللی پول را از پیش محکوم به شکست کرد و با سقوط ارزش ریال و تحریمها این شکست قطعی گردید و توده های مردم را بیش از پیش ناراضی و عصیان زده کرده است. فقر مردم در این روزهای آخر سال بیش از پیش عیان شده است وقتی که بازارهای خرید شب عید بیش از سالهای گذشته کساد است چون مردم حقوق بگیر واقعا توان خرید این ایام از ایشان سلب شده است.
نکته اساسی برای ما کمونیستهای که میخواهیم کاری صورت دهیم و قدرت سیاسی را بدست بگیریم تا سامانی به این نابسامانی فزاینده بدهیم این است که “آتش زیر خاکستر” خشم مردم میتواند به یک “شورش و طغیان کور” منجر شود و ما باید بتوانیم به قول حمید تقوایی کامیون که به سرازیری افتاده و راننده هم ندارد، کنترل آنرا بدست بگیریم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *