گزارش هیئت اجرایی به کنگره یازدهم حزب 

اصغر کریمی رِئیس هیئت اجرایی

دو سال و نیم فاصله بین دو کنگره، یکی از حساسترین دوره های تاریخ سیاسی ایران و دوره مهمی در حیات سیاسی حزب کمونیست کارگری بوده است. تقابل میان توده مردم و حکومت گسترده تر و عمیق تر شده، جنبش سرنگونی دست بالا پیدا کرده و  کارگر و  کمونیسم به نیرویی غیر قابل انکار در صحنه سیاسی ایران تبدیل شده است. اینرا نه فقط ما که سران حکومت و احزاب حکومتی اعتراف میکنند. همین روزها بود که حزب کارگزاران از شیوع جریانات کمونیستی در جنبش کارگری و صدای پای سوسیالیسم صحبت کرد و به کل حکومت هشدار داد. این کمونیسم امروز بیش از همه با حزب کمونیست کارگری شناخته میشود. این موقعیت قبل از هرچیز مدیون خط و سیاست حزب است که با جامعه ایران و نیاز کارگر و کمونیسم و جنبش سرنگونی عمیقا همخوانی دارد.

هیچگاه در تاریخ ایران جنبش های اجتماعی چنین چپ و رادیکال نبوده اند. هیچگاه در تاریخ جامعه ایران طیف وسیع فعالینی که عرصه های مختلف مبارزه را هدایت میکنند این چنین در زمینه اهداف سیاسی و در تعیین شعارها و تاکتیک های مبارزاتی روشن و مسلط نبوده اند. هیچگاه شعارهای برابری طلبانه و عمیقا انسانی در جامعه اینچنین به گفتمان تبدیل نشده است. در دی ۹۶ که شاید بتوان آنرا مهمترین اتفاق سیاسی ایران در چند دهه گذشته به حساب آورد، جنبش سرنگونی در سراسر کشور عروج کرد، ضربه ای کاری به اصلاح طلبی وارد کرد و به شیوه ای انقلابی به ارگانهای سرکوب و مذهبی حکومت هجوم برد. خیزش دیماه هر چند با دستگیری هزاران نفره و سرکوب وحشیانه مواجه شد اما آتش اعتراضات کارگری و توده ای که زمینه آن خیزش بود خاموش نشد. پدیده دختران خیابان انقلاب بدنبال خیزش دیماه، وسیعتر و قدرتمندتر ادامه یافت و اعتصابات سراسری و قدرتمند رانندگان کامیون، اعتصاب سیاسی و سراسری و یکپارچه در کردستان، اعتصابات سراسری معلمان و سپس اعتصابات و تجمعات باشکوه و ادامه دار کارگران هفت تپه و فولاد اهواز اتفاق افتاد که نشان میداد جامعه از تب و تاب نیفتاده و وارد دوره نوینی شده است و با سرکوب عقب نمیرود.

حزب کمونیست کارگری با تبیینی عمیق از سیر وقایع و با حضور میدانی در جنبش های مختلف حق طلبانه، بر این تحرکات تاثیر گذاشت و خود همراه با آنها قوی تر شد. آنچه از جانب هیچکس قابل کتمان نیست، حضور موثر کمونیسمی متفاوت در حیات سیاسی ایران و در بطن اعتراضات است. روزنامه رسالت نوشت که الگوی کارگران هفت تپه کارگری کمونیستی است، امام جمعه شوش سندیکای هفت تپه را کمونیستی خواند، برخی رسانه های حکومتی از چپ جدید و اینکه اینها مهمترین خطر بیخ گوش حکومت اند صحبت کردند، صادق لاریجانی اعتصابات کارگران را به اپوزیسیون منتسب کرد و این اعتصابات را عامل بحران خواند و رئیس کمیسیون امنیت مجلس اعتصاب کارگران هفت تپه را به حزب کمونیست کارگری بعنوان حزب گسترش اعتراض نسبت داد. در واقع حکومتیان ناخواسته مجبور شدند از اتصال کارگر و کمونیسم و حزب سیاسی آن صحبت کنند. قدرت شدن کمونیسم و کارگر را همینطور میتوانید در وجنات  نیروهای راست ببینید؛ در تلاش برای جلوه رادیکال دادن به خود، در بی اعتبار شدن سریع پروژه های پر سر و صدا و پرخرج شان، در مخالف مجازات اعدام شدن هایشان و در سبقت برای انعکاس اخبار کارگری بمنظور سوار کردن تفسیر خود بر آنها. همینطور در توجه سازمانهای حقوق بشری، احزاب سیاسی و دول غربی به قدرت رو به رشد کارگر و کمونیسم و رهبران آن جستجو کنید.

در این دوره، موقعیت سه جنبش سیاسی، یعنی جنبش ملی اسلامی، جنبش ناسیونالیسم طرفدار دول غربی و جنبش کمونیسم کارگری دستخوش تحولات مهمی شد. جنبش ملی اسلامی مورد ضرب قدرتمند مردم قرار گرفت و روند افولش شدت گرفت. ناسیونالیسم طرفدار دول غربی بعنوان یک جنبش سرنگونی طلب، پابپای چپ تر شدن فضای جامعه، طرحهایش یکی پس از دیگری شکست خورد. از پروژه شورای ملی ایران تا فرشگرد و ققنوس و دهها نشست با ترکیبات مختلفی از جریانات راست همگی ناکام ماندند و رژیم چنج و جنگ و رفراندم و انتخابات آزاد و حقوق بشر کورش و غیره رنگ باختند و به حاشیه رفتند. پروژه های جریانات به اصطلاح سکولار و لیبرال نیز موقعیتی پیدا نکرد. قومپرستان از تب و تاب افتادند و جریانات ناسیونالیست کرد که همه تقلاهای ارتجاعی شان ناکام ماند، دست به دامن حکومت شدند و از همیشه بی آبروتر شدند.اینها روی دیگر سکه دست بالا پیدا کردن کارگر و کمونیسم در ایران است.

اینجا میخواهم تاکید کنم که حقانیت تبیین حزب از روند تحولات با هر اتفاقی بیشتر آشکار شده است. تبیینی که ناشی از تحلیل واقعبیانه از ریشه های بحران جمهوری اسلامی و سیر تحولات بویژه تحولات سالهای ۸۸ تا کنون و جوهر اعتراضات توده ای است که در کنگره ها و ارگان های مختلف رهبری حزب درمورد آنها بحث شده و تصمیمات لازم اتخاذ شده است. گفتیم کمونیسم قوی است و راست نه تنها دست بالا ندارد بلکه در مقابل فضای چپ و پرتحرک سیاسی و در مقابل اعتراضات قدرتمند و رادیکال کارگری کارش به جایی نمیرسد. اینها گام به گام اثبات شد. با این مقدمه، اجازه بدهید حزب را در زمینه های مختلف و خیلی فشرده مرور کنیم.

دسترسی به جامعه: 

لازمه تاثیرگذاری در ابعاد ماکرو دسترسی وسیع به جامعه است و حزب تلاش زیادی کرده است به این نیاز پاسخ دهد. پانزده سال است که تلویزیون کانال جدید برنامه دارد و اکنون بعنوان یکی ار چند رسانه مهم خبری و سیاسی در ایران شناخته شده است.این کانال نقش مهمی در تقویت اعتراضات، آگاهی بخشی، متحد کردن و راهکار نشان دادن دارد. افشا و خنثی کردن سیاست های حکومت و جریانات مرتجع و قومپرست، نقد اپوزیسیون راست، بررسی اعتراضات کارگری، جنبش رهایی زن، اعتراضات دانشجویی و چهره دادن به این جنبش ها، ارائه تاکتیک های متحد کننده و شعارها و خواست های سراسری، تقویت همبستگی میان مردم و جنبش های حق طلبانه، افشای جریانات ناسیونالیست و ملی اسلامی، نقد و افشای مذهب و قوانین و سنتها و فرهنگ عقب مانده، محور مباحث آن بوده است. نقش کانال جدید در شناساندن کمونیسمی متفاوت، اجتماعی، انسانی، دخالتگر و زمینی، و تبدیل کمونیسم به یک نیروی مطرح اجتماعی واقعا بی نظیر بوده است.

ابزار دیگر حزب مدیای اجتماعی است که علیرغم اینکه در این زمینه هنوز بسیار زیر ظرفیت کار میکنیم اما افزایش آمار استفاده از اپلیکیشن های مختلف از جمله برای رابطه با فعالین سیاسی و اجتماعی و بحث و تبادل نظر با آنها چشمگیر بوده است.

در رسانه های فارسی زبان خارج از حزب نیز بدرجاتی حضور حزب حزب تامین شده است. تعدادی از اعضای رهبری حزب تقریبا هر هفته در رسانه های فارسی زبان حضور دارند و جنبش سرنگونی و کارگر و حزب و کمونیسم را نمایندگی میکنند. بتدریج دوره نادیده گرفتن حزب دارد سپری میشود.

جنبش کارگری: 

جنبش کارگری ستون فقرات جنبش سرنگونی را تشکیل میدهد و مهر خود را بر آن کوبیده است. تثبیت شعارهای تحصیل رایگان، درمان رایگان و افزایش چند برابر حقوقها در میان معلمان و بازنشستگان و تشکل های کارگری، اعتصابات و راهپیماییهای قدرتمند و باشکوه در هفت تپه و فولاد اهواز، سخنرانی های پرشور صفی از رهبران کارگری و حضور زنان در صف اول این تجمعات که توجه بخش زیادی از جامعه را به خود جلب کرد، به میدان آوردن مردم هفت تپه، تحکیم همبستگی با کارگران هپکو در اراک، مطالبات رادیکالی که در میان صفی از فعالین جنبش رهایی زن مطرح میشود و دست بالا پیدا کردن شعارها و مطالبات چپ در اکثر اعتراضات این دوره،بلوغ جنبش کارگری و موقعیت کمونیسم را نشان میدهد. در این دوره گفتمان رژیم چنج و رفراندم و جنگ و حقق بشر کورش و انتخابات آزاد درجمهوری اسلامی، بشدت کمرنگ تر شد و گفتمان اعتصاب، شورا، رهبران کارگری، حقوق کارگر، اعتصاب سراسری، تحصیل و درمان رایگان، حقوق های نجومی و فلاکت عمومی، فرزند کارگرانیم کنارشان میمانیم، کاملا دست بالا پیدا کرد. فعالین کارگری سیستم قضایی حکومت را به چالش کشیدند، خواهان حضور در رسانه های کشور شدند، خواهان حقوق بالاتر از خط فقر شدند، مقامات و اختلاس هایشان را سکه یک پول کردند، علیه سیاست های منطقه ای حکومت شعار دادند و حکومت را دشمن اصلی خود معرفی کردند. در ادامه این روند است که کارگران هفت تپه مجمع نمایندگان خود را تشکیل دادند و با شعار اداره شورایی به مردم راه نشان دادند. جمهوری اسلامی تلاش کرد با سرکوب و دستگیری فعالین اعتصاب این مبارزه را بخواباند اما علیرغم افت اعتراض بدنبال دستگیری ها اما اعتراضات مجددا با قدرت از سر گرفته شد.

جنبش نوین رهایی زن: 

  • یک وجه تبلیغات و فعالیت های میدانی و سیاسی حزب علیه بیحقوقی زن، علیه آپارتاید جنسیتی، علیه حجاب و حجاب اجباری، حق ورود زنان به ورزشگاهها و سایر بیحقوقی های زنان بوده است. از طریق کنفرانس ها و بیانیه ها، طومارها و کمپین های متعدد، علیه دخالت دین در زندگی زنان و علیه خشونت های سازماندهی شده حکومتی به زنان این امر را به پیش برده ایم. تبیین ما این بود که زنان متعرض تر شده اند، زنان رادیکال و آزادیخواه در راس بسیاری از اعتراضات قرار گرفته اند،فعالین اصلاح طلب حکومتی و غیرحکومتی در حوزه زنان، بیش از پیش به حاشیه رانده شده اندو توازن قوای سیاسی به نفع جنبش نوین رهایی زن و بخش رادیکال این جنبش چرخیده است. حرکت دختران خیابان انقلاب نقطه عطفی بود که تصویر روشنی از آینده ای نه چندان دور داد. خط حزب درمورد اهمیت مقابله با حجاب که مورد جدال چندین دهه ای حزب با اصلاح طلبان و حاشیه های چپ آن بود به به نفع بخش رادیکال جنبش رهایی زن و جنبش علیه آپارتاید جنسی به سرانجام رسیده و جنبش آزادی زن را در موقعیتی قوی تر و بسیار روشن تر قرار داده است. امروز کمتر کسی است که حجاب را امری فرعی قلمداد کند. حتی جمهوری اسلامی نیز انسجام درونی خود بر سر حجاب را از دست داده است. این فعالیت ها منجر به گسترش نفوذ حزب و نزدیکی تعدادی از فعالین این عرصه به حزب شد. فعالین حزب در ایران و نهادانقلاب زنانه نقش مهمی در این پیشروی و روی آوری به حزب و سیاست هایش داشته اند.

در چنین فضایی است که جمهوری اسلامی، با دستگیری فعالین رادیکال زن و احکام سنگین به آنان تلاش میکند خود را از مخمصه نجات بدهد. اما این جدال اجتماعی پایدارتر و قدرتمندتر از آن است که حکومت بتواند با سرکوب آنرا عقب براند. این جنبش چنان ابعاد وسیعی دارد و چنان رادیکال و حق طلبانه است که هیچ قدرتی مانع پیشروی آن نخواهد شد.

اعتراضات دانشجویی: 

  • در دانشگاه ها حضور کمونیسم کاملا مشهود است و فعالین چپ و کمونیستسازمانده اکثر اعتراضات این دوره بوده اند. شعار فرزند کارگرانیم کنارشان میمانیم که در بیست دانشگاه طنین انداخت، اعتراضات دنباله دار دانشجویان در حمایت از مبارزه کارگران فولاد و هفت تپه، اعتراض قدرتمند دانشجویان دانشگاه تهران علیه طرح حجاب و عفاف در اردیبهشت امسال، حضور فعال دانشجویان در هشت مارس، بیانیه ۱۶ آذر در حمایت از اسماعیل بخشی و هفت تپه و فولاد که توسط دهها شورای صنفی منتشر شد و تبدیل دانشگاهها به کانون سازماندهی کمک به سیل زدگان، نشاندهنده فضای چپ غالب بر دانشگاهها و نشاندهنده کمونیسمی اجتماعی، پخته، عمیق و پا روی زمین است. بدلیل حضور فعال سازمان جوانان حزب در گفتمان ها و اعتراضات دانشجویی، این سازمان جای پای محکم تری در دانشگاه ها پیدا کرده است.

نقد و افشای مذهب: 

حزب بی وقفه و با حرارت علیه دخالت مذهب در زندگی مردم تلاش میکند.حزب خواهان یک حکومت تماما سکولار بدون کوچکترین امتیازی به مذهب و نهادهای مذهبی و خواهان مذهب زدایی از جامعه است. یک رکن تبلیغات ما افشای بی امان مذهب و خرافات مذهبی و سنت های عقب مانده، نقد فرهنگ سنتی اسلامی و مردسالارانه و مبارزه برای خلاصی فرهنگی است. این یک وجه تمایز مهم ما با جریانات ناسیونالیستی و همینطور جنبش ملی اسلامی است. به فعالیت های هرروزه ما علیه امتیاز دادن دول غربی و احزاب سیاسی به اسلام و اسلام سیاسی نیز باید اشاره کرد که فشاری به دولت ها و احزاب سیاسی در کشورهای غربی بوده و منجر به تغییراتی در سیاست آنها و حتی قوانین برخی کشورها شده است.

ناسیونالیسم کرد و ترک:‌

کمیته های کردستان وآذربایجان حزب نقش فعالی در افشای ناسیونالیسم کرد و ترک و اهداف و سیاست های آنها داشته اند و پیگیرانه نقش مخرب آنها را افشا کرده اند. ناسیونالیسم کرد در این دوره هرچه بیشتر به راست چرخیده و کرنش بیشتری به جمهوری اسلامی نشان داده است. بیشتر به استراتژی منطقه ای روی آورده و مقابله با دولت مرکزی در سیاست های احزاب آن حاشیه ای تر شده است. آخرین اقدام جریانات ناسیونالیست کرد بند و بست پنهانی با جمهوری اسلامی بود که به بی آبرویی هرچه بیشتر آنها منجر شد. این اساسا ناشی از بی ربط شدن بیشتر به جامعه ای است که معترض تر و رادیکال تر شده، از نظر فرهنگی مدرن تر شده، توقعاتش از زندگی بالاتر رفته و از سنت ها و اخلاقیات و سیاست های این جریانات بیشتر فاصله گرفته است.جنبش ناسیونالیستی کرد الهامش را از حکومت فاسد و ضد مردمی کردستان عراق میگیرد و حتی قادر به پاسخگوئی به مساله کرد هم نیست. در مقابل، ما اولا بر همبستگی و همسرنوشتی میان مردم کردستان با مردم در سایر نقاط کشور تاکید کرده ایم و ثانیا علیه ستمگری ملی و مساله کرد تاکید میکنیم که باید به آراء‌ مردم کردستان رجوع شود.

علیه اعدام و دفاع از زندانیان سیاسی و جنبش دادخواهی: 

فعالیت علیه اعدام بعنوان قتل عمد دولتی و تقویت جنبش دادخواهی و جلب حمایت و همبستگی در سطح بین المللی بخش دیگری از کار بی وقفه حزب بوده است. کمپین ما علیه اعدام رامین حسین پناهی به کمپینی قدرتمند و جهانی تبدیل شد ولی متاسفانه نتوانستیم مانع اعدام او و همینطور لقمان و زانیار مرادی بشویم. اعدام آنها اما برای رژیم گران تمام شد و در اعتراض به آن اعتصاب سیاسی و سراسری قدرتمندی به ابتکار جریانات چپ و کمونیست شکل گرفت و کمیته کردستان حزبنقش موثری در آن ایفا کرد. همچنین باید به کمپین سنگ های سکندری و آتش زدن طناب دار و کلیپ های یک دقیقه ای درمورد اعدام و کمپین نجات سینا دهقان اشاره کرد که فعالین حزب سازمانده ومبتکرآن بودند.فعالین حزب و بسیاری دیگر از فعالین مخالف مجازات اعدامتلاش میدانی قابل توجهی برای مقابله با بسیاری از موارد اعدام از جمله و مشخصا در سنندج انجام داده اند و از جمله تلاش کرده اند خانواده هایی را قانع کنند که شریک جنایت حکومت برای اعدام یک فرد دیگر نشوند.

در زمینه مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی و علیه دستگیری ها نیز باید به کارزارهای مختلفی که فعالین حزب سازمان دادند از جمله کمپین علیه شکنجه و شلاق،‌ علیه وثیقه، علیه محرومیت زندانیان از دوا و درمان و همینطور حضور فعال در آکسیون سراسری دفاع از سهیل عربی اشاره کرد. اطلاع رسانی نسبتا وسیع در سطح بین المللی و تماس با اتحادیه هاو نهادهای بین المللی و همینطور با برخی از احزاب حاکم در کشورهای اروپایی و فشار به دولت ها برای تحت فشار گذاشتن جمهوری اسلامی، بخشی از فعالیت ما بوده است که منجر به حمایت تعدادی از این نهادها از کارگران و زندانیان سیاسی شده است.

جمهوری اسلامی همچنان زندان ها را پر نگهداشته است و مخصوصا در این دوره فعالین چپ جامعه از کارگر و دانشجو و فعالین زن و فعالین بسیاری از عرصه های مبارزه را با احکام سنگین در زندان نگهداشته تا به خیال خود جلو سرنگونی و روند چپ شدن جامعه را بگیرد. اما زندانیان سیاسی با شجاعت زندان ها را نیز به کانون اعتراض تبدیل کرده اند و همراه با خانواده های خود نقش مهمی در نگهداشتن فضای اعتراض در جامعه ایفا کرده اند.

ال جی بی تی کیوها:‌

حزب کمونیست کارگری تنها حزب سیاسی ایران است که رسما، به صراحت و با حرارت، از رفع کامل و همه جانبه هرگونه تبعیض بر اساس تمایلات و گرایشات جنسی افراد دفاع کرده وسیاست روشنی در این رابطه داشته است. قطعنامه و بیانیه در این رابطه داده است. بیش از این، ما در جنبش “رنگین کمانی ها” در سطوح مختلف فعال و دخیل هستیم. اینجا هم ما پرچمدار آزادی و برابری انسانها بوده و بر هویت و حرمت انسانی همه افراد تاکید داریم. شرکت فعال در فستیوال های پراید در ونکور و کلن و استکهلم و دفاع از حقوق و مطالبات آنها از جمله فعالیت ما در این زمینه است.

دفاع از مهاجرین افغانستانی: 

فعالیت حزب در تقویت همبستگی با مهاجرین افغانستانی و دفاع از حق شهروندنی آنها در ایران وجه دیگری از فعالیت برای مقابله با سیاست های فاشیستی جمهوری اسلامی، تفرقه میان مردم، و پایین آوردن استانداردهای جامعه و تعرض به طبقه کارگر بوده است که با استقبال مهاجریان افغانستانی و مردم افغانستان روبرو بوده است.

در عرصه پناهندگی، در مقابل وضعیت بسیار دشوارتر برای اقامت در کشورهای اروپایی، شاهد بهبودی در فعالیت در عرصه پناهندگی بویژه در ترکیه بوده ایم و رفقای ما با موجی از مراجعه برای مشاوره و کمک برای پناهندگی و اقامت در کشورهای غربیمواجه هستنند.

دفاع از حقوق کودک نیز از فعالیت های مهم و انسانی ما بوده است. جامعه ایران در زمینه برخورد به حقوق کودک در خانواده و مدرسه بسیار انسانی تر از گذشته است. ما نیز تلاش کرده ایم فرهنگ و اخلاقیات عقب مانده و قوانین کثیف حکومتی و رفتار ضد انسانی با کودک در مدارس را به نقد بکشیم و حساسیت جامعه را نسبت به حقوق کودک بالا ببریم.

خارج کشور:

حزب در خارج کشور دوره فعالی را از سر گذرانده و باید از بهبود نسبی در فعالیت های حزب صحبت کرد. حضور فعال آکسیونی، کنفرانس ها و سمینارهای مختلف، مقابله با حضور مقامات جمهوری اسلامی که بخش تعطیل ناپذیری از فعالیت های ما است از جمله علیه شاهرودی در آلمان که با سرشکستگی مجبور به فرار شد، علیه حضور سروش در کانادا و آلمان و یا در مقابل ظریف که بدلیل حضور قدرتمند حزب به انعکاس بیسابقه در مدیای سوئد و مدیای فارسی منجر شد و شکستی برای جمهوری اسلامی و سیاست مماشات جویانه دولت سوئد بود و همچنین مقابله با مراسم عاشورای حکومتی در تورنتو و محدود کردن آن، حضور فعال در هشت مارس ها و اول مه ها، در برنامه های ال جی بی تی کیوها و همینطور آکسیون های متعدد در کلن و فرانکفورت، لایپزیک و هانور، کاسل و برمن، استکهلم، مالمو، گوتنبرگ و اسلو و وین، تورنتو و ونکور و برخی دیگر از شهرها در دفاع از مبارزات مردم در ایران بخشی از کارنامه حزب در خارج است. آنچه باید تاکید کرد کیفیت خوب برخی آکسیون ها است که موفقیت بالایی داشته است. این تاکیدی است بر ضرورت حیاتی بالا بردن کیفیت آکسیون ها و فعالیت های ما. نشست مستقیم برخی از اعضای رهبری حزب با مسئولین برخی اتحادیه ها همراه با فعالین حزب در محل سبک موثری از فعالیت بود که باید بیشتر در دستور قرار گیرد. کار در میان افکار عمومی را باید گسترش داد و رابطه با نهادها و احزاب سیاسی و سازمان های کارگری در کشورهای مختلف را جدی گرفت.

فعالیت های گسترده مینا احدی گوشه دیگری از فعالیت های حزب است که در این دوره دامنه بیشتری پیدا کرده و جایگاه ویژه تری به مینا داده است. مینا احدی کمپین های متعدد و قدرتمندی را در زمینه های مختلف سازمان داده است، فعالیت چشمگیری علیه اسلام سیاسی و اسلامیست ها در آلمان داشته و در دو سال اخیر بارها توسط نهادهای مختلف و از طرف دانشجویان سوسیالیست برای سخنرانی حول مباحث متفاوتی مثل کمونیسم و جنبش کارگری، جنبش رهایی زن و تحولات سیاسی در ایران دعوت شده است. این برنامه ها با استقبال زیادی مواجه شده و صدها مصاحبه با مینا از کشورهای مختلف انجام شده است. حضور مینا در برنامه بیلد ۱۰۰ با حضور بسیاری از مقامات دولت ها در سپتامبر امسال نمونه ای از یک اقدام قابل توجه است که جایگاه او را در آلمان نشان میدهد. این یک ویژگی بارز سیاست حزب و بطور مشخص فعالیت های مینا احدی است که زبان گویای مردم ایران در مجامع بین المللی باشیم و به دول غربی فشار آوریم که بجای مماشات با جمهوری اسلامی این رژیم را بایکوت سیاسی کنند.این فعالیت ها ایمیج متفاوتی از یک حزب مدعی قدرت سیاسی میدهد و لازم است در کشورهای مختلف گسترش پیدا کند تا تصویر یک حزب سیاسی با مناسبات و روابط بین المللی و با جایگاهی ویژه در ارتباط با دول غربی و احزاب سیاسی در این کشورها به مردم ایران ارائه دهد.

هزینه ها و تامین مالی حزب:

هزینه حزب در فاصله بین دو کنگره نسبت به دوره قبل افزایش یافت و به حدود 700 هزار یورو در فاصله بین دو کنگگره رسید اما به همت اعضا و فعالین حزب و کمک های دوستداران حزب تامین شد. جا دارد از فعالیت های درخشان کمیته مالی حزب عمیقا قدردانی شود.

جا داشت به نمونه های متعددی از فعالیت ها و اقدامات جالب توسط کادرها و ارگان های مختلف موضعگیری ها و فعالیت های میدانی حزب:

نکته مهم دیگر مباحث اخیر حزب و متدولوژی حزب در چهارچوب جنبش سرنگونی است. در ماه مه امسال دفتر سیاسی قطعنامه ای تحت عنوان مبانی سیاست حزب برای تامین رهبری انقلاب و کسب قدرت سیاسی تصویب کرد و متدولوژی حزب بر اساس بحث سلبی اثباتی را در برخورد به شرایط حاضر تبیین نمود. فونکسیون و فعالین حزب در داخل و خارج کشور بهردرجه روی این خط عمل کرده اند نقش موثرتری داشته اند. نمونه های زیادی را میتوان مثال زد که چگونه این متدولوژی در تقویت مبارزات مردم و رادیکال کردن آنها و جلب اعتماد به حزب موثر بوده است. بعنوان مثال ما از اعتراض معلمان و خواست های بحق شان دفاع کرده ایم اما همزمان از طریق کار سیاسی و میدانی گرایش رادیکال را در مقابل گرایشات دیگر تقویت کرده ایم. در میان بازنشستگان عینا همین کار را کرده ایم. برخورد ما به تجمع دانشجویان دانشگاه تهران مثال دیگری از سیاست اصولی و مسئولانه و رادیکال ترین سیاست در برخورد به مبارزات جاری است. فعالین حزب در ایران و کمیته های رو به داخل حزب یعنی کمیته کردستان، کمیته آذربایجان و بویژه کمیته سازمانده و سازمان جوانان در عرصه میدانی و جنبش های حق طلبانه نقش مهمی ایفا کرده اند. فعالیت حزب در این زمینه هیچگاه به این اندازه هرروزه، وسیع، متنوع و موثر نبوده است.

لازم است به فعالیت های مشخصی نیز که مستقیما توسط حزب و یا توسط فعالین حزب در نهادهای مختلف پیش برده میشود اشاره کنم:‌

  • در تماس با اتحادیه های کارگری موقعیت محکم تری پیدا کرده ایم از جمله باید به استقبال تعدادی از اتحادیه ها از خواست اخراج جمهوری اسلامی از آی ال او و محکوم کردن دادگاههای جمهوری اسلامی، امنیتی کردن مبارزه، شلاق، مجازات اعدام و همینطور دفاع از اعتراضات کارگری در ایران اشاره کنیم که بخشی از بردن گفتمان های چپ در میان اتحادیه ها است.
  • حضور فعالین حزب در نمایشگاه کتاب فرانکفورت در مقابل جمهوری اسلامی یک فعالیت قابل توجه رفقای ما در آلمان است و فعالین حزببرای هفتمین سال متوالی خود را آماده حضور در نمایشگاه میکنند.
  • عضوگیری در خارج نسبت به فاصله دو کنگره قبل تقریبا یک و نیم برابر شده است.
  • کانال جدید اودیوی اخیرا برنامه یک دنیای بهتر را در ۱۳ قسمت تهیه کرده و تهیه اودیوی تعدادی دیگر از مباحث نیز در دستور آن قرار دارد.
  • اعلام شماره تلفن جدیدی از طرف کانال جدید در ماههای اخیر به ایجاد روابط قابل توجهی در ایران منجر شده و امکانات تازه ای در مقابل ما قرار داده است.
  • هماهنگی میان فعالیت های تلویزیونی و مدیای اجتماعی و سازماندهی توسط سازمان جوانان یک شیوه موثر برای جذب فعالین بوده است که باید مورد توجه سایر فونکسیون های حزب قرار گیرد.
  • این دو مورد دریچه های موثری برای اتخاذ سبکی جدید از فعالیت برای گسترس سازمان حزبند که باید مورد توجه ویژه ای قرار گیرندک با توجه به امکانات حزب، نفوذ سیاسی حزب و‌ فضای جامعه، میزان عضوگیری ما میتواند و باید بسیار بیش از این باشد.
  • در انتشار اطلاعیه های حزب بهبود قابل توجهی صورت گرفته و موضعگیری نسبت به مسائل مختلفمخصوصا در زمینه اعتراضات کارگری با حساسیت و سرعت بیشتری انجام شده است.
  • فراخوان شکل دادن به شوراهای سازماندهی اعتراضات از اوایل سال ۹۷ در دستور کار حزب قرار گرفت. همینطور اعتصابات سراسری و ایجاد شوراها از کنگره قبل جدی تر گرفته شد.
  • آموزش اعضای جدید در ایران بهتر پیش رفته است.
  • اخیرا کمپینی علیه آپارتاید جنسی تحت عنوان دیگر بس است توسط فعالین حزب شروع به سازماندهی شده است.
  • تمرکز تعدادی از اعضای رهبری حزب در دیماه ۹۶ نمونه ای از سرعت عمل در یک تصمیم بجا و سیاسی بود.
  • زلزله کرمانشاه رویداد تلخی بود که به یک مساله سیاسی و تقابل با جمهوری اسلامی تبدیل شد و فعالین حزب در سازماندهی کمک رسانی به زلزله زدگان و همینطور سازماندهی کمک به سیل زدگان نقش خوبیایفا کردند.

رفقا

ما بطور واقعی حزب سرنگونی جمهوری اسلامی و انقلاب برای آزادی و برابری هستیم. اما کار بسیار زیادی در پیش داریم و بر کمبودهای بزرگی باید غلبه کنیم. از جمله باید بیش از اینها در جامعه شناخته شویم. دسترسی مان به جامعه باید بسیار افزایش پیدا کند. نفوذ اجتماعی مان را باید بالا ببریم. در خارج، حزب پر سر و صداتری بشویم و فونکسیون های لازم برای گسترش عضوگیری در داخل کشور راایجاد کنیم. باید در سطح جهانی و خارج کشور بهتر و موثرتر مردم ایران را نمایندگی کنیم و در داخل بیشتر طرف حساب حکومت شویم. بایدبا اعتماد به نفس تر کار کنیم و اعتماد بیشتری به حقانیت خط و سیاست و اهدافی که داریم داشته باشیم. باید تمام نیروی حزب را سازمان بدهیم.

جامعه ایران وارد دوره بسیار مهمی شده است. جامعه ای بسیار پرتحرک با انتظارات و آگاهی بالا، وجود یک جنبش کارگری بالنده و رهبرانی جسور و کاردان، فضای چپ حاکم بر اعتراضات، بی افقی جریانات راست در سطح کشور، بی افقی و بی آبرویی جریانات ناسیونالیست در کردستان و آذربایجان، بحران لاعلاج جمهوری اسلامی، دورنمای خیزیش و انقلاب و موقعیت ویژه حزب کمونیست کارگری، تک تک این فاکتورها ما را به تحرکی جدید، روحیه ای جدید و اتجادی محکم فرامیخواند. امیدوارم کنگره حزب با درک شرایط و موقعیت حزب بتواند تصمیمات مقتضی و لازم را با توافق هرچه بیشتر اتخاذ کند و خود را برای انجام وظایف تاریخی خود بیش از پیش آماده سازد.

در عین حال جا دارد و اجازه بدهید از کلیه فعالین کارگری، از فعالین رهایی زن، از زندانیان سیاسی و خانواده های معترض آنها،‌ از فعالین معلمان و بازنشستگان، از فعالین دانشجویی و از همه آزادیخواهان و کمونیست هایی که علیرغم فشارهای امنیتی و دستگیری و احکام سنگین، نقش بسیار مهمی در فضای سیاسی ایران و ارتقای مبارزات آزادیخواهانه مردم دارند، اجازه بدهید از طرف کنگره حزب صمیمانه قدردانی کنم.

لازم به توضیح است که این گزارش قبل از کنگره در اختیار نمایندگان قرار گرفته بود اما بدلیل ضیق وقت فشرده ای از آن در کنگره قرائت شد.

انترناسیونال 838

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *