قطعنامه درمورد
اوضاع سیاسی ایران و چشم انداز انقلاب
(مصوب کنگره یازدهم حزب)
١- خیزش توده ای دیماه ٩٦ نقطه عطف مهمی در شرایط سیاسی ایران بود. بن بست و بحران همه جانبه حکومت و رابطه بین جناحهای حکومتی، جایگاه و سیاستهای جنبشهای اصلی طبقاتی در جامعه، رابطه غرب با جمهوری اسلامی و موقعیت منطقه ای حکومت همه تحت تاثیر خیزش انقلابی دیماه ٩٦ و پیامدهای آن کاملا متحول شده است. اکنون انقلاب بعنوان تنها راه برون رفت از بحران اقتصادی- سیاسی حاضر و تحقق خواستها و شعارها و آمال انسانی و حق طلبانه مردم در چشم انداز جامعه قرار گرفته است.
٢- طی چند سال اخیر توازن قوا هر روز بیشتر به نفع مردم بپاخاسته و علیه حکومت بحرانزده در حال تغییر بوده است. تشدید بحران عمیق و همه جانبه جمهوری اسلامی و تلاشهای ناموفقش برای مرعوب کردن جامعه، بالاگرفتن اختلافات بین دار و دسته های حکومتی و نگرانی آشکار آنان از بزیر کشیده شدن کل نظامشان، از پی آمدها و بازتاب سربلند کردن جنبش سرنگونی در صفوف بهم ریخته حکومتی ها است. جمهوری اسلامی با شدیدترین بحران سیاسی-اقتصادی- اجتماعی دوران حیات خود دست بگریبانست و راهی برای برون رفت از این وضعیت ندارد.
٣- خروج دولت آمریکا از برجام و تشدید تحریمهای اقتصادی گرچه بحران اقتصادی- سیاسی رژیم را تشدید کرده و تنشهای جنگی را افزایش داده است اما در شرایط حاضر حمله نظامی و رژیم چنج یا هرنوع جابجائی قدرت در ایران در دستور دولت آمریکا و متحدینش قرار ندارد. آنان خواهان کنترل سیاستهای منطقه ای جمهوری اسلامی و پیشبرد سیاستهای ارتجاعی خود در منطقه هستند. سرنوشت حکومت را نه معماری قدرت از بالای سر مردم بلکه توده مردمی تعیین خواهند کرد که با شعار دشمن ما همین جاست کل جمهوری اسلامی را نشانه گرفته اند. بحران بین المللی جمهوری اسلامی تنها با سرنگونی این حکومت پایان خواهد یافت.
٤- تحریمهای اقتصادی باعث تشدید فروپاشی اقتصادی و بحران مزمن اقتصادی- سیاسی حکومت شده و شرایط معیشتی غیرقابل تحملی را به توده مردم تحمیل کرده است. اما عامل اصلی فقر و فلاکت و مشقات معیشتی مردم جمهوری اسلامی است. راه حل شرایط فلاکتبار اقتصادی وهمچنین خاتمه دادن به تنش جنگی و خطر حمله نظامی، که میتواند نتایج فاجعه باری بدنبال داشته باشد، سرنگونی حکومت بقدرت انقلاب مردم است.
٥- جنبش کارگری بدنبال خیزش دیماه، که خود اساسا روی شانه های اعتراضات گسترده کارگری شکل گرفت، بیش از پیش گسترده و رادیکالیزه شده و در پیشاپیش صف اعتراضات اجتماعی قرار گرفته است. اعتصابات سراسری رانندگان کامیون و کارگران راه آهن و مخابرات، مارش خیابانی کارگران هپکو، مبارزات سراسری معلمان و بازنشستگان، اعتراضات سراسری کارگران شهرداریها، اعتصاب رزمنده کارگران هفت تپه و فولاد اهواز، و در دل این مبارزات طرح شعار اداره شورائی و بچلش کشیدن زندان و شکنجه و بیدادگاههای حکومتی از جانب چهره ها و رهبران جنبش کارگری، نشانه برآمد بیسابقه جنبش کارگری در متن و در صف مقدم جنبش سرنگونی است.
٦- چالش کل نظام موجود بوسیله جنبش سرنگونی و برجسته شدن نقش خیابان و گسترش مبارزات مردم نیروهای ملی-اسلامی و ناسیونالیسم پرو دول غربی را بیش از پیش بی اعتبار کرده است. با این همه نیروهای اپوزیسیون راست در مواجهه با پیشرویهای انقلاب و به چپ چرخیدن فضای اعتراضات تلاش میکنند موانع و نقطه سازشهائی بر سر راه حرکت انقلابی توده مردم ایجاد کنند. هدف آنها حفظ نظام موجود با حداقل تغییرات ممکن است. اما هر اندازه نقد و “نه” مردم بپاخاسته به کل نظام موجود تعمیق و رادیکالیزه بشود و دست به ریشه ببرد تلاشهای بازدارنده نیروهای اپوزیسیون راست بیشتر خنثی و بی اثر خواهد شد.
٧- نیروهای ناسیونالیست قومی و مشخصا و بویژه ناسیونالیسم کرد، تلاش میکنند بر متن تحولات منطقه مبارزات مردم منسوب به ملیتهای دیگر را از مبارزات سراسری برای سرنگون کردن جمهوری اسلامی جدا کنند و در چارچوب آلترناتیوهای بغایت ارتجاعی ناسیونالیستی- فدرالیستی و سناریوهای قومی – ملی- مذهبی بلکوبندیهای ارتجاعی در منطقه قرار بدهند. بویژه در میان نیروهای ناسیونالیست کرد این گرایش ارتجاعی به منطقه گرائی دست بالا دارد. در نقطه مقابل ناسیونالیسم کرد کارگران و مردم کردستان، همانند مردم سایر مناطق ایران، در یک سطح گسترده به مبارزه و اعتراضات اجتماعی علیه جمهوری اسلامی روی آورده اند.
٨- گسترش و تعمیق گرایش سرنگونی طلبی در جامعه و پیشرویهای بیسابقه جنبش کارگری، و کلا فضای چپ حاکم بر مبارزات جوانان و زنان و سایر جنبشهای اعتراضی که در شعارها و خواستهای چپ و رادیکال این مبارزات بروشنی قابل مشاهده است، یکبار دیگر و در یک مقیاس اجتماعی مطلوبیت و ضرورت و امکانپذیری آلترناتیو و استراتژی حزب مبنی بر سرنگونی جمهوری اسلامی و کل نظام موجود بقدرت انقلاب توده مردم را برجسته میکند و مورد تاکید قرارمیدهد.
٩ – یک نتیجه و دستاورد مهم تحولات جاری و گسترش سرنگونی طلبی بر جسته شدن گفتمان کمونیسم و سوسیالیسم و مشخصا جایگاه حزب کمونیست کارگری در جامعه و حتی اعتراف به این واقعیت از جانب مقامات و احزاب و رسانه های حکومتی است.
این شرایط وظایف تاریخی خطیری را در برابر حزب قرار میدهد. حزب کمونیست کارگری بعنوان یک نیروی سیاسی ضد جمهوری اسلامی، ضد استثمار و ضد بردگی مزدی، ضد مذهب و ضد آپارتاید و تبعیض جنسیتی، حزب ضد خرافات و تابوهای قومی و ناسیونالیستی و مذهبی و نژادی، و بعنوان حزب مبارزه پیگیر علیه همه تبعیضات و ستمها و بیحقوقیها، اکثریت عظیم جامعه برای رسیدن به خواستها و آمال انسانی شان را نمایندگی میکند. حزب خود در ایجاد فضای چپ و شرایط انقلابی حاضرنقش فعالی داشته است و از موقعیت و جایگاهی برخوردار است که میتواند بر متن این شرایط جامعه را به آزادی وبرابری و رفاه رهنمون شود. به حزب کمونیست کارگری بپیوندید.
قرار در مورد منشور انقلاب و رهائی جامعه
(مصوب کنگره ١١حزب به اتفاق آرا)
با توجه به گسترش جنبش سرنگونی و باز شدن افق یک انقلاب زیرو رو کننده در برابر جامعه، کنگره ١١ حزب کمونیست کارگری ایران توجه اعضا و کادرهای حزب، و فعالین جنبش سرنگونی و جنبشهای اعتراضی در عرصه های مختلف را به “منشور انقلاب و رهائی جامعه ” مصوب دفتر سیاسی حزب درتاریخ ٢٠ ژوئن ٢٠١٨، جلب میکند و رهبری حزب را به تلاش بیش از پیش برای شکل دادن به گفتمان عمومی در فضای اعتراضی جامعه حول مفاد این منشور و تبدیل آن به پرچم انقلابی که در راه است فرامیخواند.
منشور انقلاب و رهایی جامعه
روند انقلابی ای که با خیزش دیماه ٩٦ آغاز شد میرود تا طومار حکومت اسلامی را در هم بپیچد. در این شرایط داشتن تصویر روشنی از سرنگونی نظام جمهوری اسلامی و خصوصیات نظامی که باید جایگزین آن شود برای پیشروی و پیروزی انقلاب مطلقا ضروری است. اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران خواهان حکومت و جامعه ای مدرن، متمدن، انسانی و بری از هر گونه تبعیض و نابرابری از جمله تبعیضات مذهبی و قومی و ملی و جنسیتی وطبقاتی هستند. تنها نظامی میتواند رفاه و آزادی و برابری را برای همگان تضمین کند که مرکز و محور ارزشها و سیاستها و قوانین اش انسان و انسانیت و ارزشهای جهانشمول انسانی باشد و نه اسلامیسم و ناسیونالیسم و ایرانیگری و تابوها و مقدسات و تعصبات مذهبی- قومی- ملی- میهنی.
شکل گرفتن چنین نظامی در گرو تحقق چهار رکن زیر است:
الف- نظام جمهوری اسلامی با همه جناحها و نهادها و قوانین اش سرنگون شود و ماشین حکومتی موجود کلا در هم شکسته بشود.
ب- دولت بر آمده ازانقلاب علیه نظام موجود بلافاصله اقداماتی را برای تحقق شعارها و خواستهای فوری توده مردم و تضمین و تثبیت پیروزی مردم عملی کند.
ج- همه شهروندان درشوراها متشکل بشوند و دخالت آزادانه و آگاهانه و مستقیم مردم در حکومت تضمین بشود.
د- سیستم بردگی مزدی ملغی بشود. محور سیاست اقتصادی نظام آتی باید تامین رفاه و نیازهای همه مردم باشد و نه سودآوری و ثروت اندوزی یک اقلیت سرمایه دار.
الف: معنی سرنگونی حکومت اسلامی
١- خلع ید حاکمین کنونی از قدرت اعم از ولی فقیه، رئیس جمهور و همه مقامات دولتی
٢- بازداشت فوری و محاکمه علنی سران و کلیه مقامات جمهوری اسلامی که در تمام طول حاکمیت این رژیم مسئول، آمر و یا عامل کشتار و جنایت علیه مردم بوده اند. پیگرد بین المللی مقامات جنایتکار فراری حکومت.
٣- انحلال فوری وزارت اطلاعات و همه نهادها و نیروهای امنیتی، سرکوبگر و مسلح حکومت
٤- انحلال دولت، مجلس، قوه قضائیه، دادگاهها، بنیادها و سایر نهادهای سیاسی و اجرائی و ایدئولوژیک رژیم
٥- الغای قانون اساسی، قانون مجازات اسلامی، قانون قصاص، قانون کار، قوانین ضد زن و سایر قوانین ضد انسانی جمهوری اسلامی
ب: اقدامات فوری دولت برآمده از انقلاب
دولت برآمده از انقلاب بمنظور تحقق خواست های فوری مردم وجلوگیری از بازگشت و اعاده قدرت ارتجاع در اشکال دیگر، ممانعت از هر نوع توطئه و هجوم دولتهای ارتجاعی دیگر علیه انقلاب مردم، و برای ایجاد شرایطی که مردم بتوانند آگاهانه، آزادانه و در شرايط امن نظام حکومتى آتى را انتخاب کنند باید اهداف زیر را فورا عملی کند:
١- آزادی فوری و بیقید و شرط کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی
٢- لغو مجازات اعدام.
٣- لغو حجاب اجباری و جداسازی جنسیتی. لغو فوری همه قوانین تبعیض آمیز نسبت به زنان.
٤- جدائی کامل مذهب از دولت، از سیستم قضائی و از آموزش و پرورش. آزادی کامل مذهب و بی مذهبی بعنوان عقیده و امر خصوصی افراد
٥- اعلام و تضمین آزادی بی قید و شرط عقیده، بیان، اجتماعات، مطبوعات، تظاهرات، اعتصاب، تشکل و تحزب
٦- برسمیت شناسی حقوق مساوی برای همه شهروندان کشور مستقل از مذهب، زبان، قومیت، جنسیت، گرایشات جنسی، ملیت و تابعیت
٧- حسابرسی مالی از کلیه مقامات حکومت و وابستگانشان و همچنین کلیه موسسات و بنیادهای مذهبی، اقتصادی و نظامی جمهوری اسلامی. مصادره اموالی که این مقامات و موسسات از راه دزدی و غارت اموال مردم تصاحب کرده اند، بازگرداندن اموال و دارایی های به سرقت رفته کشور که توسط سران و مقامات حکومتی به خارج کشور برده شده و صرف آن در خدمت رفاه همه افراد جامعه
٨- تامین فوری مبرم ترین نیازهای رفاهی جامعه. افزایش فوری دستمزد و حقوق متناسب با سطح هزینه ها و منطبق با آخرین استانداردهای زندگی امروز. رایگان کردن فوری طب و آموزش و پرورش.
ج: دخالت مستقیم مردم در حکومت و اداره جامعه
با بزیر کشیدن جمهوری اسلامی توده مردم نباید صحنه سیاست را ترک کنند. متشکل شدن مردم در شوراها و اعمال اراده آنها در سیاست و حاکمیت یک شرط ضروری برای رهائی جامعه از هر نوع ستم و تبعیض و بیحقوقی است. حکومت آتی باید حکومتی شورائی باشد.
د: امحای سیستم بردگی مزدی
سوداندوزی و بهره کشی و بردگی مزدی با رفاه و آزادی و خوشبختی اکثریت قریب باتفاق مردم در ایران و در همه جا مغایر است. رفاه توده مردم با حفظ نظام سرمایه که در ایران و همه کشورها بجز ریاضت کشی اقتصادی و گرانی و بیکاری ارمغانی برای مردم ندارد، امکان پذیر نیست. از نظر سیاسی و اجتماعی نیز بیحقوقی و بی اختیاری توده مردم از ویژگیهای ساختاری نظام سرمایه داری درهمه کشورها است. مشخصا در ایران فقر و محرومیت و دیکتاتوری و توحشی که در چهار دهه گذشته جامعه را به صلابه کشیده از ملزومات حفظ سلطه سرمایه است. نباید اجازه داد این شرایط این بار تحت لوای دیگری، مثلا ملی گرائی و ناسیونالیسم بجای اسلامیسم، ادامه پیدا کند. انسانیت و مدرنیسم و آخرین دستاوردهای تمدن بشری، و آزادی و برابری و رفاه همه شهروندان، باید در محور نظام سیاسی و اقتصای ایران قرار بگیرد و این یعنی نظام آتی باید نظامی سوسیالیستی باشد.
حزب کمونیست کارگری برای کسب قدرت سیاسی و تحقق ارکان فوق مبارزه میکند. هدف ما برپائی جمهوری سوسیالیستی در ایران است. جمهوری سوسیالیستی مورد نظر ما، نظامی است با بالاترین سطح رفاه عمومی، بیشترین آزادیهای سیاسی و اجتماعی و مدنی، عاری از هر نوع تبعیض و نابرابری، با مرزهای باز بروی دنیا و تنش زدائی و سیاست مسالمت آمیز با همه کشورها در منطقه و در جهان، و مبتنی بر آخرین دستاوردهای علمی و فرهنگی و اجتماعی و فلسفی و هنری جامعه بشری که امروزه در غرب نمایندگی میشود. مبنای اقتصاد و سیاست و فرهنگ در جمهوری سوسیالیستی انسانیت و ارزشهای جهانشمول انسانی است. این سیاستها با دخالت مستقیم و متشکل همه شهروندان در سیاست و اداره امور جامعه به پیش برده میشود. جمهوری سوسیالیستی از نظر ساختار حکومت مبتنی بر شوراهای مردم است.
ما خواهان در هم کوبیدن جمهوری اسلامی و هر نوع حکومت مافوق مردم، دخالت مستقيم و مستمر همه شهروندان در حکومت، و امحای سیستم بردگی مزدی هستیم و همه نیروهای چپ و انقلابی، مردم آزادیخواه و سرنگونی طلب و همه فعالین جنبش های برابری طلبانه و ضد تبعیض را به مبارزه برای تحقق مفاد این منشور و به پیوستن به صفوف حزب فرامیخوانیم.
حزب کمونیست کارگری ایران
٢٠ ژوئن ٢٠١٨
قطعنامه در مورد انقلاب سوسیالیستی در ایران
(مصوب کنگره ١١حزب)
۱- انقلابی عظیم، تاریخی و بی سابقه در ایران در حال شکل گیری است. سرنگون کردن حکومت اسلامی سرمایه داران اولین و حیاتی ترین دستور این انقلاب است. اما آخرین آن نخواهد بود. انقلاب باید خواستهای اساسی اکثریت مردم را که در اعتراضات بسیار متنوع و هرروزه بیان میشود متحقق کند.
٢ طی چهل سال حاکمیت جمهوری اسلامی فقط حکومت و سلطه مذهب بر جامعه نیست که زندگی تمامی بخشهای طبقه کارگر یعنی کارگران شاغل و بیکار، معلمان، بازنشستگان، پرستاران و دیگر بخشهای زحمتکش جامعه را به زجر و عذاب تبدیل کرده است. استثمار بیرحمانه کارگران توسط سرمایه داران در شرایطی بسیار غیر انسانی و پایمال کردن ابتدایی ترین حقوق انسانی و پایه ای کارگران توسط سرمایه داران در سایه دیکتاتوری اسلامی، امروز تمام بخشهای طبقه کارگر را علیه سرمایه داران و حکومتشان به خشم و حرکت در آورده است.
٣اعتراضات اکثریت مردم در سالهای اخیر هر چه بیشتر خصلت برابری طلبانه و ضد کاپیتالیستی به خود گرفته و نقد سوسیالیستی جامعه توسط رهبران و فعالین کارگری و اجتماعی رواج هر چه بیشتری یافته است. تحرکات اجتماعی با شعار نفی استثمار و حقوق های نجومی، خواست اداره شورایی، مبارزه برای محو امتیازات طبقاتی، اعتراض علیه فقر و نداری، بیکاری و گرانی و مبارزه علیه ستم و بیدادگری حاکمیت مذهبی سرمایه داران و همچنین صدور قطعنامه ها و بیانیه هایی که کیفرخواست مردم علیه نظم موجود را بیان می کند، همه از بروزات این جنبش رادیکال و ضد کاپیتالیستی در جامعه است.
٤-ارتجاع حاکم با دیکتاتوری تمام عیار سیاسی و سلطه قوانین ارتجاعی اسلامی بر جامعه بطور مستقیم زنان را زیر شدیدترین تبعیض و ستمگری قرار داده است.جنبش آزادی زن از ستم و تبعیض و تحقیر،یک جنبش پیشرو و مدرن و بسیار فراگیر است و با مقابله هرروزه و به مصاف گرفتن کل ارتجاع و قوانین اسلامی و سنن عقب مانده، یک پای مهم جنبش سرنگونی و تحول بخش در جامعه است.
۵- در مقابل یک طبقه و حکومت بغایت عقب مانده، فاسد، و ضد انسانی، فضای جامعه هرروز بیشتر به سمت انسانگرایی، همبستگی، مدرنیسم، برابری طلبی، ترقی خواهی و ارزشهای پیشرو و جهانشمول انسانی میل کرده است. جنشبهای پیشرو ضد اعدام، ضد تبعیض جنسیتی، ضد تعرض به کودکان، ضد تخریب محیط زیست، دفاع از پناهندگان، دفاع از علم، دفاع از حقوق حیوانات، و کل جنبش خلاصی فرهنگی بخشی از این تقابل است. مبارزه و تضاد عمیق طبقاتی در جامعه بطور پیوسته به صورت تقابل آشکار فرهنگی و فکری و ادبی و سیاسی میان بالایی ها و پایینی ها بازتاب می یابد.
6-برآیند و بازتاب این اوضاع یک جنبش سرنگونی طلبی و رادیکال است که مدتهاست جریان دارد و فورانهای آن بارها به صورت خیزشهای انقلابی علیه ستم و سرکوب و فقر و ارتجاع مذهبی بروز یافته است. جنبش سرنگونی پا به پای تحولات فوق هرچه بیشتر تعمیق یافته و با انقلاب و آلترناتیو انقلابی پیوند می یابد.
٧-به نسبتی که ارزشهای پیشرو و جهانشمول در جامعه جلو می آیند، تعصبات ملی و قومی و نژادی و جنسیتی که جریانات راست آنرا دامن میزنند جایگاه حاشیه ای تری می یابند. همبستگی طبقاتی و آزادیخواهی و برابری طلبی و انسانگرایی هرروز بیشتر و بیشتر از عمق جامعه میجوشد.
۸- جمهوری اسلامی در سطح جهان بعنوان سکوی ارتجاع و توحش و تروریسم اسلامی شناخته میشود و مورد نفرت و انزجار عمومی است. سرنگونی این حکومت آرزوی بخش اعظم مردم جهان است. انقلابی انسانی، مدرن، پیشرو، و مبشر آزادیهای گسترده علیه این ستون ارتجاع سرمایه داری، پژواک عظیمی در کل جهان خواهد یافت و بدون شک با پشتیبانی و همبستگی گسترده کارگران و مردم شریف جهان همراه خواهد شد.
9-کل اوضاع سیاسی و شرایط موجود جامعه تاکید میکند که انقلاب آتی در صورتی میتواند انقلابی پیروزمند تلقی شود که با سرنگونی کامل جمهوری اسلامی، این اهدافبیان شده اکثریت مردم را عملی کند: پایان دادن به استثمار و فساد و تبعیضات فاحش طبقاتی، پایان دادن به ستم و سرکوب و حکومت مافوق مردم، پایان دادن به حاکمیت قوانین مذهبی و کل تبعیضات و ستمگریهای مذهبی، جنسیتی و قومی، و تضمین آزادیهای بی قید و شرط سیاسی. اینها محورها و خواستهایی است که انقلاب آتی باید آنها را عملی کند.
۱٠-تنها یک انقلاب کارگری و سوسیالیستی میتواند به خواستهای اساسی کارگران و مردم که در اعتراضاتی هرروزه بیان میشود پاسخ دهد و آمال و آرزوهای سرکوب شده آنها را عملی سازد. انقلاب سوسیالیستی انقلابی است برهبری طبقه کارگر آگاه و حزب سیاسیش برای پایان دادن قطعی به استثمار و ستم و تبعیضات طبقاتی و پایه ریزی جامعه ای انسانی و آزاد. جامعه ای که اساس آن دیگر سود و استثمار نیست بلکه پاسخگویی به نیازهای اساسی انسانی است. انقلاب سوسیالیستی انقلابی برای تحقق همه جانبه آزادی و برابری واختیار و رفاه انسانی است.
۱۱-تلاش جریانات بورژوایی و راست برای حفظ نظام سرمایه داری و نهادهای سنتی آن نظیر پلیس و زندان و ارتش و بوروکراسی و دولت مافوق مردم، و حداکثر هرس کردن این سیستم از ولی فقیه و ظاهر اسلامی، که با نامهایی چون سکولاریسم و دموکراسی و حقوق بشر و امثال اینها معرفی میشود، پاسخی به خواستهای اساسی مردم نیست و تنها ایستگاههایی بر سر راه انقلاب است. این تلاشها با توجه به بن بست و بحران سیستم سرمایه داری، حضور و نقش فعال کمونیستها، و رشد آگاهی و رادیکالیسم و رزمندگی بخشهای مختلف طبقه کارگر میتواند کنار زده شود.
۱۲-حزب کمونیست کارگری یک فاکتور و شرط شکلگیری و پیروزی انقلاب سوسیالیستی است. بدون رهبری چنین حزبی نه اوضاع میتوانست به اینجا برسد و نه میتواند در آینده به پیروزی بینجامد. این حزب پای اصلی شکل گیری و رشد چنین روندی بوده است و هدف خودرا پیروزی تا به آخر انقلاب سوسیالیستی، برپایی جمهوری سوسیالیستی بر اساس یک سیستم شورایی، رفع کلیه تبعیضات، آزادی های بی قید و شرط و گسترده سیاسی و رفاه همگانی قرار داده است و قاطعانه و فعالانه این استراتژی را دنبال خواهد کرد.
دو قرار زیربعنوان متمم بر برنامه دنیای بهتر
(مصوب کنگره ١١حزب)
– ممنوعیت حجاب کودک!
– ممنوعیت تبعیض بر حسب گرایشات و تمایلات جنسی
لازم به توضیح است که کنگره قراری تصویب کرد که قرارهای متمم برنامه باید حداقل دو سوم آرا را داشته باشند. دو قرار فوق با بیش از دو سوم آرا تصویب شد.
اسناد زیر نیز در دستور بود که بعلت ضیق وقت کنگره به بررسی آنها نپرداخت و بررسی و تصمیمگری در مورد آنها را به کمیته مرکزی سپرد:
۱- قطعنامه درباره جنبش سرنگونی و جایگاه ویژه حزب کمونیست کارگری
2- قطعنامه درمورد خطوط محوری سیاست حزب در قبال جنبش سرنگونی
3-قطعنامه در مورد جنبش کارگری و گفتمان اداره شورایی، تحزب و اعتصابات سراسری
4- قرار درمورد اداره شورایی و حکومت شورایی
5- قطعنامه در موردملزومات پیروزی کمونیسم کارگری در جنبش سرنگونی طلبانه تودههای مردم
6- قرار درمورد تعیین بودجه از طرف حزب برای کمیته و ارگانهای حزبی رو به داخل
7-قرار در باره محورهای فعالیت کمیته کردستان در ارتباط با تحولات منطقه ای
یک قرار متمم برنامه درمورد محیط زیست نیز به کنگره ارائه شده بود که تصویب نشد اما کنگره تدوین و تصویب قراری درمورد محیط زیست به عنوان بندی از برنامه یک دنیای بهتر را به کمیته مرکزی واگذار کرد.
………….
حمایت از روز جهانی علیه حجاب اجباری
روز 6 دیماه (27 دسامبر)، روزی که ویدا موحد حجاب از سر برداشت و برچوب کرد، روزی که سرآغاز حرکت دختران خیابان انقلاب شد، از جانب فریده آرمان و جمعی از فعالین جنبش آزادی زن از ایران و سایر کشورهای اسلام زده، بعنوان روز جهانی علیه حجاب اجباری اعلام شده است.
کنگره یازدهم حزب از این اقدام استقبال میکند و اعلام میدارد که حزب کمونیست کارگری روز جهانی علیه حجاب اجباری را برسمیت میشناسد و همه مردم آزادیخواه را به اعتراض علیه حجاب اجباری و آپارتاید جنسی فرامیخواند.