mina

فعالیت های مینا احدی از چشم کسی نمیتواند پنهان بماند. رسانه های فارسی و فعالیت های مینا احدی

این تیتر مطلبی است که یکی از مشهورترین ژورنالیست های آلمانی بنام فرانک آ مایر در باره فعالیت های مینا احدی در روزنامه  Cicro به تاریخ سه شنبه ۱۹ فوریه نگاشته است. ترجمه آنرا در صفحه ۳ دنبال کنید.

مینا احدی چهره شناخته شده ای نه فقط در اپوزیسیون و برای میلیونها نفر از مردم ایران، بلکه برای عده بسیاری از روشنفکران و شهروندان دیگر کشورها و از جمله در آلمان است. آن دسته از مردم غرب که بطور ویژه مسائل ایران را دنبال میکنند، مینا احدی را میشناسند. اما عجیب اینکه کارهای او که در آلمان و برخی کشورهای دیگر با استقبال مواجه شده است، بسیار کمتر مورد توجه و عنایت رسانه های فارسی زبان (بجز چند استثناء) قرار گرفته است. رسانه های فارسی زبان دولتی کشورهای غربی تقریبا چشم خود را بر همه این فعالیت ها بسته اند. اما چرا مینا احدی چنین مورد توجه قرار گرفته است و چرا رسانه های فارسی این دولت ها چشم شان را بر این فعالیت ها بسته اند؟ به اینها میپردازیم.

ماه عسل دمکراسی های غربی و جریانات اسلام سیاسی و دولت های آنها  مدتها قبل بسر رسیده است. برای غربی ها روشن شد که هیولای اسلام سیاسی که خود از خالقین آن بودند و در جنگ سرد برای مقابله با سکولاریسم و چپ در خاورمیانه و ایران افسارشان را رها کردند و بجان مردم انداختند، اکنون به معضل و تهدیدی مستقیم برای خودشان بدل شده است. فجایعی که در پی حمایت ها، همراهی ها و سازش های دول غربی با جریانات و دولت های اسلامی صورت گرفت به کشورهای اسلام زده محدود نماند، فراتر رفت و به سایر کشوره و از جمله به غرب نیز سرایت کرد و به یک معضل بدل شد. رشد جریانات اسلامی در این کشورها با افزایش تعرض به حقوق زنان، کودکان، همجنسگرایان، بی خدایان، آزاداندیشان و تروریسم همراه شد. آفت اسلام سیاسی غرب را هم آلوده کرد. آفت زدایی یک ضروت شد.

در مقابله با این آفت، فعالین کمونیسم کارگری و مینا احدی طی سه دهه گذشته در آلمان و دیگر کشورهای غربی جسورانه به مقابله با اسلام سیاسی و حامیان غربی آنها دست زدند. آنها علیرغم محدودیتها، دشواریها، فشارها و تهدیدات بسیار، فعالیت های گسترده ای را در مقابله با هیولای اسلامی در دستور گذاشتند و به پیش بردند. این فعالیتهای تاریخساز نقش بسیار اساسی و ارزشمندی را در روشنگری و پس زدن جریانات ارتجاعی اسلامی و حامیان غربی آنها و رسوا کردن تئوریهای نسبیت فرهنگی داشت. این تلاش ها کمک کرد تا کم کم صداهای بیشتری علیه اسلامیون و در دفاع از ارزشهای جهانشمول شنیده شد. در نتیجه این فعالیت ها غربی ها دریافتند که مینا احدی و همرزمان او از مدافعین پرشور ارزش های فرهنگی مدرن، پیشرو و انسانی در غرب هستند. دلیل اساسی توجه به کارها و فعالیت های مینا احدی در اینجا نهفته است.

علاوه بر این، اوضاع سیاسی ایران، نگاه ها را در غرب و از جمله در آلمان بخود معطوف کرده است. عطش و علاقه به دانستن و شنیدن حقایق در مورد روند تحولات سیاسی در ایران بیش از پیش گسترش میابد. دعوت از مینا احدی به جلسات متعدد سخنرانی، پانل، گفتگو و مصاحبه که موضوعات متعددی را در برمیگرد، از موضوع فعالیت های او در آلمان فراتر رفته است و بخشی از این برنامه ها معطوف به اوضاع سیاسی ایران شده است. او به این ترتیب از تریبونها و فرصت هایی که یافته است، قرائت کمونیست ها از اوضاع سیاسی ایران را بازتاب میدهد و به این ترتیب عملا به یک سخنگوی چپ و کمونیسم در این فرصت ها بدل شده است. این هم دلیل دیگری است که عطف توجه به فعالیت های مینا احدی در این دوره شده است.

و بلاخره فرهنگ بازتر و سنت پایدارتر آزادی بیان در کشورهای غربی و در آلمان باعث میشود که رسانه های آلمانی زبان روی خوشتری به فعالیت های مینا احدی در مقایسه با مدیای فارسی همین کشورها که توسط کارکنان ایرانی شان اداره میشوند، داشته باشند. اینجاست که نمی توان پذیرفت که بی توجهی این رسانه ها به فعالیت های مینا احدی فقط ناشی از رویکرد دولت هایی است که بودجه این رسانه ها را تامین میکنند. در حالیکه این رسانه ها کوچکترین اقدام و حتی ابراز نظر شخصیت های کمپ متعلق به جریانات راست و شخصیت های ملی- اسلامی را خبر میکنند و با آب و تاب منعکس میکنند، از انعکاس فعالیت های مینا احدی چشم می پوشند. به این خاطر دور از واقعیت نیست اگر گفته شود که این رسانه ها در کمپ معینی از کشمکش های سیاسی ایران قرار دارند و بیش از اینکه رسانه باشند همچون حزب سیاسی عمل میکنند.

طی سالهای گذشته کمتر هفته ای بوده است که شاهد یک یا چند اقدام مینا احدی در دفاع از حقوق مردم ایران و در مقابله با اسلام سیاسی و جمهوری اسلامی نبوده باشم. او زندگی خود را وقف مبارزه با جمهوری اسلامی و دفاع از حقوق زنان، زندانیان سیاسی، محکومین به اعدام و سنگسار و غیره کرده است. کمپین های قدرتمندی در دفاع از زندانیان سیاسی، محکومین به اعدام و سنگسار را هدایت کرده است. دستگاه قضایی جمهوری اسلامی را بارها زیر فشار و تنگنا قرار داده است و پیوسته با چمدانی در دست برای شرکت در برنامه های مختلف در این سو و آن سوی آلمان، یا کشورهای دیگر در حال سفر بوده است. این فعالیت ها نمی تواند از دید رسانه های فارسی پنهان بماند. بویژه اینکه بسیاری از این برنامه ها در مطبوعات و رسانه های دیگر کشورها منعکس شده است و بعضا با سر و صدا همراه بوده است. تو گویی اینها موضوع خبری رسانه های فارسی نیستند.

برای نمونه هفته پیش مینا احدی در راس هیئتی ملاقات بسیار با اهمیتی با مسئولین حقوق بشر سازمان ملل در ژنو در مورد وضعیت کارگران زندانی داشت. در حالیکه رسانه های فارسی خبر دیدارهای حقوق بشری فعالین به مراتب کمتر شاخته شده ای را منعکس کردند، از کنار این خبر رد شدند. او قرار است در ۱۹ مارس  در یک پانلی در آلمان که بمناسبت نمایش فیلم “فرزند خلیفه” که برنده چند جایزه سینمایی است به همراه چند شخصیت دیگر و از جمله؛ “طلال درکی” کارگردان این فیلم، و “رودی تارندن”، سخنگوی مطبوعاتی یونیسف شرکت کند. بعید است رسانه هایی که اشاره کردم اراده ای برای انعکاس این خبر داشته باشند. اگر برای مثال یک شخصیت درجه چندم ملی -اسلامی در چنین همایش هایی شرکت میکرد، خواننده فارسی زبان میتوانست این شانس را داشته باشد که از وجود چنین برنامه ها و تلاش هایی از طریق این رسانه ها مطلع شود.

تلاش های گسترده مینا احدی در نبرد برای رهایی از وضعیتی که در ایران تحت حکومت جمهوری حاکم است از چشم هیچ ناظر سیاسی که اوضاع ایران دنبال میکند پنهان نیست. مینا احدی بخاطر تلاش های پیوسته و خستگی ناپذیر در دفاع از حقوق زنان، زندانیان سیاسی و محکومین به اعدام و سنگسار و علیه انواع تبعیض ها یی که در ایران وجود دارد ، جایگاه ویژه ای یافته است. او اکنون نه فقط برای ایرانیان بلکه برای بسیاری از مردم در کشورهای مختلف شناخته شده است و بطور مداوم و بمناسب های مختلف در دانشگاه ها، همایش ها، جلسات و پانل های مختلف حضور می یابد.

از دیروز پنجشنبه ۲۱ فوریه که شروع به نوشتن این یاداشت کردم تا امروز ۲۲ فوریه خبرهای تازه تری در مورد فعالیت های مینا احدی منتشر شده است. دیروز پنجشنبه ۲۱ فوریه روزنامه پر تیراژ بیلد در مورد پیام تبریک رئیس جمهور آلمان به حکومت اسلامی ایران به مناسبت چهلمین سالگرد بقدرت رسیدن این حکومت، با مینا احدی مصاحبه کرده و از قول احدی مینویسد که تبریک گفتن به حکومت ضدزن و ضد انسانی جمهوری اسلامی، حکومتی که همجنسگرایان را اعدام میکند و در پرونده اش سالیانه هزار اعدام هست، سیاستی کاملا اشتباه است و مردم ایران این رفتارها را کاملا زیر نظر دارند و اصلا این نوع رفتارها را قبول ندارند. امروز بی بی سی بلاخره روزه سیاسی خود در قبال انعکاس فعالیت های مینا احدی را شکست و در اخبار خود اشاره ای به این خبر داشت.

دیروز همچنین مینا احدی در جلسه ای که بدعوت آنتی فاشیست ها در شهر برمن در آلمان برگزار شد شرکت کرد و در سالنی که برای شنیدن حرف های او پر شده بود به سئوالات مخاطبین آلمانی و ایرانی و ترک و غیره در باره تحولات سیاسی ایران، حزب کمونیست کارگری و کمونیسمی که مینا به آن تعلق دارد، پاسخ داد. او در این کنفرانس به معرفی جنبش کارگری، جنبش زنان، جنبش دانشجویی و مبارزات چهل ساله مردم ایران علیه حکومت اسلامی پرداخت و به بررسی روند ها و آلترناتیوهای سیاسی و آینده ایران پرداخت و مردم آلمان را به همبستگی و دفاع از مبارزات مردم ایران و جنبش کارگری فرا خواند.

———————–

فرانک آ مایر

فعالیت های مینا احدی از چشم کسی نمیواند پنهان بماند

تا مرز جنون !

زنان ایرانی در مبارزه خود برای حقوق بیشتر از طرف فمینیست های غربی، تنها گذاشته شده اند. بسیاری از چپها دیگر دلیل و برهانی برای دفاع از اسلام زن ستیز ندارند. اینرا فرانک آ مایر مینویسد.

 

فرانک آ مایر ژورنالیست و سرمقاله نویس مجله Cicro  هست . او سالهای سال است که در انتشاراتی رینگر کار میکند و اکنون ساکن برلین است.

چهل سال قبل آیت الله خمینی در ایران یک حکومت اسلامی را سرهم بندی کرد . قدرت گرفتن او با کف زدن های چپها در اروپا مواجه شد از آنزمان تا بحال خشونت بر علیه مردم ایران که در همان دوران خونین شاه هم به اندازه کافی مشکل داشتند، بدتر و وحشتناک تر شد. ایدئولوژی اسلامی به آنها کمک کرد.

روزنامه یکشنبه زوریخ سونتاگ تساتیونگ این سالگرد تاریک را بعنوان فرصتی دیده و با مینا احدی مصاحبه کرده است.

او در سال ١٩٧٩ بر علیه انقلاب اسلامی به خیابان رفته و باید کشور را ترک میکرد. او امروز هم از کلن که بعنوان تبعیدی در آنجا ساکن است، بر علیه حکومت ملایان مبارزه میکند.  برای او از همه مهمتر در این مبارزه، مقابله او با ترور بر علیه زنان است.  بر علیه حجاب اجباری که وابستگان خمینی با خشونت کامل در خیابانها آنرا جا انداختند. مینا اینرا خودش تجربه کرده است جنگجوی آزادیخواه اینرا کاملا در خاطره دارد که ” وقتی زنان بدون حجاب بودند و یا آرایش کرده بودند در همان محل آنها را کتک زده و آرایش صورتشان را پاک میکردند. ”

جنگ تنهای زنان ایرانی !

چه چیزهایی در ایران امروز عوض شده است؟ مینا احدی باور دارد به همت فعالیتهای بین المللی او اکنون حکومت را به آنجا رانده که آخوندها و جهادیست ها  و جنگندگان در راه خدا نمیتوانند در ایران کسی را سنگسار کنند. به این دلیل که حاکمین بر ایران دیگر نمیخواهند تصویر خودشان در دنیا ی مدرن، نفرت انگیزتر از این بشود که هست. این عقب نشینی تاکتیکی البته در مورد موقعیت قانونی زنان در کل تاثیرات جدی نداشته است. همچنین در مورد نفرت مذهبی علیه همجنسگرایان “، همین بیست روز قبل بود که یک همجنسگرا در ایران علنی اعدام شد” مینا احدی گزارش میدهد.

خوب بنظر میرسد که این زن که بر علیه توتالیترایسم اسلامی و علیه نفرت علیه زنان تمام عمر جنگیده،  باید همکاران و شبکه بزرگی در آلمان و سوئیس و اروپای غربی، یعنی در بین زنان چپگرا، فمینیست ها و سوسیال دمکراتها، آنتی فاشیستها و کل شبکه “می تو” و فعالین مدافع حقوق زن داشته باشد.

آیا بمناسبت چهلمین سالگرد روی کار آمدن حکومت اسلامی در مقابل سفارتخانه های این حکومت در آلمان و سویس و اروپای غربی، زنان رفتند و تظاهرات کردند علیه این سرکوبگری حکومتی در مورد خواهران خود در یک حکومت اسلامی؟

آیا در جایی یک راهپیمایی عزاداری در یاد بود و گرامیداشت ۵٠٠ زنی که به گفته مینا احدی در ایران سنگسار شده اند، برپا شد؟ آیا یک پیکت از طرف جنبش “می تو” در مورد ٣۵٠ هزار نفر فعال سیاسی که در ایران به قتل رسیدند و تعداد زیادی از اینها زن بودند برپا شد؟

جهانشمولی حقوق زنان

مینا احدی توضیح میدهد که ” سازمانهای زنان چپ ، فورا تجارب مرا کوچک جلوه داده و نسبی به آنها برخورد کردند. آنها میگفتند حجاب امری خصوصی است و یا اینکه تعداد کمی زن سنگسار میشوند واین مشکل بزرگ جنبش زنان بین المللی نیست. تحت ستم بودن زنان در ایران یک مسئله فرهنگی است که باید آنرا پذیرفت. و من با خودم فکر میکردم این چه حرفی است، دارم دیوانه میشوم.”

و ادامه میدهد: ” من اینرا همواره متاسفانه تجربه میکنم. فمینیست های چپ نقض حقوق زنان و حجاب و برقع و یا مثله کردن جنسی زنان را توجیه میکنند. چرا که آنها ضد امپریالیسم هستند. ترجیح میدهند که از فرهنگ عقب مانده دفاع کنند. بجای اینکه این وحشیگیری را حتی نگاه کنند و در مورد آن حرفی بزنند. تو گویی حقوق زنان امری بین المللی نیست.”

مینا احدی یک ارزیابی دقیق را دارد انجام میدهد و واقعیت متاسفانه همین است. توضیحات اکنون فمینیست های غربی و در حقیقت، نه فقط در مورد مسائلی که به ایران مربوط میشود، نه، آنچه در کشورهای اسلامی در مجموع اتفاق می افتد و همچنین در مورد اسلام برخی از تبعیدیان، همین است.

برای بسیاری از زنان چپ هیچ توجیهی و هیچ سنگدلی نمیتواند اینرا توجیه کند که از یک مذهب فاشیستی به نام اسلام دفاع کنند.

غرب کاپیتالیست است و وابستگان قران مخالفین غرب، افرادی که اگرچه کمی خشن هستند، ولی شاید بتوانند کاپیتالیسم را پس بزنند و در این دنیای پر از بدبختی و مکافات راه حلی نشان دهند. بنظر میرسد اینها را پرولتاریای جدید می بینند و از آنها دفاع میکنند.

استثنا وجود دارد

آیا تصویری از این استثنا ها هست؟ بله در هفته نامه چپگرا  WOZپنج شنبه در صفحه چهار به کشیش یک کلیسای کاتولیک بدلیل ضد زن بودن او شدیدا حمله میشود و در ادامه به سازمانهایی دیگر بدلیل آزار جنسی زنان  به درست اعتراض میشود. در صفحه هفت همین هفته نامه این نهاد، از حجاب یک زن دفاع میکند و این سومین زنی هست که اینها از محجبه بودن او در محیط کار دفاع میکنند.

ولی استثنا وجود دارد. نجلا کله ک و سیران آتیش در آلمان یا خالده کلر مصالی در سویس همانند مینا احدی زنان تنهایی هستند که فراخوان میدهند، اکثریت فمینیست ها اما علیه این نگرش هستند و این دردناک است.

انترناسیونال ۸۰۴

خلیل کیوان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *