جمال صابری:
در سومین روز از سال جدید، رسانههای بین المللی خبری مبنی بر اعتراض هزاران تن از کارگران ریسندگی در پنون پنا پایتخت کامبوج را منتشر کردند. کارگران ریسندگی ضمن اعلام اعتصاب در این روز، اقدام به بستن خیابانهای منتهی به کارخانه و اطراف آن نمودند. آنها خواستار افزایش حقوقشان به ١٦٠ دلار در ماه شدند. بر اساس این خبر اما پلیس ضد شورش در ازای این خواسته به حق کارگران، اقدام به شلیک مستقیم گلوله به سمت کارگران معترض کرده که این امر موجب مرگ سه تن و زخمی شدن یکی دیگر شده است. بر اساس گزارش گروههای حقوق بشری کامبوج تعداد واقعی این کشته شدگان ٤ تن میباشد. هرچند هنوز اخبار و اطلاعات بیشتر و دقیقتری دریافت نشده اما اندک عکسهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی اینترنتی در رابطه با اعتراضات این روز کارگران، نشانگر خشونت وسیع پلیس علیه کارگران است. در هر حال، تردیدی نیست که اعتراض کارگران ریسندگی به شرائط کاری برده وار و حقوق ناچیزشان از سوی”هون سن” نخست وزیر این کشور، با سابقه سه دهه حاکمییت بلامنازع، با سرب داغ و خون و مرگ و تحکم خفقان پاسخ دریافت کرده است. لازم به ذکر است که این کارگران در اواخر سال گذشته نیز اقدام به اعتراض نموده بودند.
اساساً صنعت ریسندگی یکی از صنایع عمده و برتر کامبوج محسوب میشود. جمعیت کارگران شاغل در این کارخانجات ریسندگی بالغ بر ٦٥٠ هزار تن میباشد. عمده مالکان این کارخانجات شرکتهای شناخته شده بین المللی مانند نایکی، گاپ، ” اام و اچ” میباشند. یقیناً چنین شرکتهای بین المللی با توجه به دسترسی به مواد خام و کارگران ارزان محلی و سرمایه گذاریهای اندک، سودهای کلان و افسانهای را به جیب میزنند. اساساً سهام و سرمایه گذاریهای خارجی در کامبوج متعلق به کشورهایی مانند چین، ژاپن، فرانسه و آمریکا میباشند. آغاز دوران این سرمایه گذاریها مربوط به دهه ٩٠ و پس از اعلام آتش بس و و پایان جنگ و خونریزی ما بین نیروهای متخاصم در این کشور و حضور سازمان ملل میباشد. بی شک پس از ادامه نیم قرن جنگ و جدال، امید مردم کامبوج دستیابی به زندگی آرام و بهتری بوده است. اما گویا معضلات جدید و بی پایان جدیدی گریبانگیر ایشان شده و همچنان سرنوشت میلیونها انسان در این گوشه سرسبز و انباشته از منابع طبیعی، در دست مصالح قدرتهای جهانی و نیروهای جنایتکار داخلی، رها شده است
نگاهی گذرا به تاریخچه کمبوج
کامبوج کشوری است که تقریباً تجربه عمده کشورهای استیعمارگر از قبیل پرتغال، هلند، اسپانیا و بالاخره فرانسه را در طول ٤ قرن گذشته از سر گذرانده است. اما اتفاقا بیشترین صدمات جانی و مالی مردم این کشور در طول جنگ جهانی دوم و با تهاجم نظامی ژاپن و پس از آن با حضور نظامی آمریکا در مرزهای بین این کشور با ویتنام و شعله ور شدن آتش جنگ در این منطقه ودر ادامه جنگهای داخلی آن که کلا نیم قرن بطول انجامیده، صورت گرفته است. از جمله جنایتی که در این دوران باید از آنها نام برد بمبارانهای نیروهای امریکائی و بیش از آن کشتاری است که توسط خمرهای سرخ یا همان نیروهای پولپوت ناسیونالیست و قبیلهای، صورت گرفته است . حال بیش از دو دهه از پایان جنگهای داخلی آن سپری شده اما کماکان آمار و ارقامی از جنایات صورت گرفته در آن دوران و آمرین و عاملین آن و محاکماتشان به چشم نمیخورد. تنها آماری که کوتاه به این جنایات رخ داده اشاره دارد، مربوط به سرکوب و کشتار یک تا دو میلیون انسان بتوسط پولپتیستها در باز داشتگاههای مخوفشان میباشد. غرض از اشاره به این بخش از تاریخ خونین کامبوج آن است که نخست وزیر فعلی، هون سنّ به عنوان رئیس حزب خلق اتفاقا از سران و مسئولان همان پولپتیستها میباشد. ایشان که سه دهه است به همراه حزبش حکومت در این کشور را قبضه کرده همچنان با رگههایی از همان افکار و سیاستهای گذشته خویش، اما اینبار به بهانه ممانعت از شروع جدالهای پیشین و عملا در راستای ایجاد هراس و وحشت در میان مردم، تلاش دارد تا بروز هرگونه اعتراض و تشکل یابی مردمی علیه حاکمیت خویش و خاندان سلطنتی برخاسته از گور تاریخ را سرکوب بنماید. پایان دوران جنگ سرد فرصتی را برای امثال هو سنّ و سایر نیروهای نظامی و بورژوایی و ناسیونالیست و قومی این کشور بهراه آورد تا با علم کردن خود به عنوان نیروی برتر، در میان معاملات سیاسی قدرتهای برتر جهانی به بازی گرفته شده و اعلام مالکیت قدرت و توانایی چپاول و استثمار مردم کامبوج را بنماید. همانطوری که مستحضر میباشید این دوران همراه است با بیرون کشیدن پادشاهان فسیلی و افکار ارتجاعی قومی و قبیلهای و مذهبی از زیر گورهای متعفن و ننگین تاریخ. این پروسه در کامبوج نیز با شدت و حمایتهای بین المللی قدرتهای پیروز جنگ سرد، عملی شد. بیش از دو دهه از آن دوران سپری شده اما نه قانون اساسی مدون و ثابتی برای این کشور وجود دارد و نه قوانین قضایی و نه قانون کار و نه اجازه تشکیل تشکلهای کارگری که توان مقابله با دست اندازی و استثمار هار و چپاول قدرتها و سرمایه داران سودجوی بین المللی و داخلی را داشته باشد. در رابطه با معرفی این کشور که در ویکی پدیا با آن روبرو میشویم چنین اطلاعاتی درج شده است: ” حکومت سلطنتی مشروطه، اکثریت با اقوام خمر و مژبمرسوم، بودیسم و هندو ٩٦%” ! و این دقیقاً همان ارمغانی است که نظام پیروز سرمایه داری بازار آزاد علیه سرمایه داری دولتی و کنترل شده برای مردم کامبوج و محتمل برای سایر نقاط جهان بهمراه آورد. فکر میکنم که چنین اطلاعات سرهم بندی شدهای برای خواندگان آشنا باشد. ایران، عراق، افغانستان ترکیه و یا غیره: مذهب رسمی ٩٨% و یا چه و چه !!؟؟
در انتها و برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اوضاع فعلی کامبوج و رشوه خواریها و زمین خواریها و اوضاع کشاورزان و چپاولهای سران حاکم از مردم، مطالعه لینک و نوشته تحقیقاتی زیر را پیشنهاد میکنم. این نوشته لوموند هر چند کمی کهنه است اما به نظرم اوضاع امروز و احتمال انفجار اعتراضات مردمی کامبوج را به خوبی ترسیم کرده است http://ir.mondediplo.com/article٣٩٦.html