mesr

مصر: فریاد مرگ بر حکومت نظامیان

mesr

کاظم نیکخواه:
روز یکشنبه هفته پیش ٢٢ دسامبر دادگاه حکومت نظامیان مصر سه تن از رهبران سکولار و شناخته شده انقلاب مصر را که به سرنگونی حسنی مبارک انجامید، به زندانهای طولانی مدت محکوم کرد. احمد ماهر، محمد دوما و احمد عادل هرکدام به سه سال زندان محکوم گردیدند. بنا به گزارشها وقتی که این حکم خوانده میشد فریاد “مرگ بر حکومت نظامی” و “اینجا کشور است نه پادگان” فضای دادگاه را پرکرد. دادگاه نظامی که این فعالین را محاکمه میکرد در یک اداره پلیس در نزدیکی یک زندان در حومه قاهره برپا شده بود. گزارشها میگوید که تعدادی از دیپلماتهای اروپایی نیز بعنوان ناظر در دادگاه شرکت کرده بودند.
دستگیری و محاکمه چهره های شناخته شده انقلاب مصر توسط نظامیان حاکم گامی است در به شکست کشاندن انقلابی که حسنی مبارک را به زیر کشید. ارتش مصر دارد نقش اساسی و شناخته شده و ضد انقلابی خودرا بعنوان یک نیروی حافظ نظامهای سرکوبگر اجرا میکند. در واقع ارتش با انقلاب مصر حاشیه ای شده بود اما ضربه کاری ای نخورده بود. با سرنگونی حسنی مبارک، ارتش مصر تلاش کرد از طریق شورای نظامیان کنترل اوضاع را به دست بگیرد و اوضاع را ساکت کند. اما فشار انقلاب باعث شد که نظامیان خودرا در تنگنا ببینند و درنتیجه دست به دامن اخوان المسلمین شدند تا به کمک نفوذ آنها اوضاع را آرام کنند. شورای نظامیان مصر بعد از یک انتخابات نمایشی که مورد بایکوت انقلابیون قرار گرفته بود کنار رفت و محمد مرسی نماینده اخوان المسلمین به عنوان پنجمین رئیس جمهور این کشور به قدرت رسید. با روی کار آمدن محمد مرسی در ٣٠ ژوئن سال ٢٠١٢ ارتش ابتدا او را در آغوش گرفت اما بعد از مدت کوتاهی تلاش کرد او و اخوان را به حاشیه براند. اما بر متن فضایی که بر ضد ارتش بعنوان بخشی از حکومت مبارک در جامعه وجود داشت، مرسی توانست ارتش را حاشیه ای کند و طنطاوی را به بهانه کهولت سن از کار بر کنار کرد و ژنرال مورد علاقه خود السیسی را در راس ارتش قرار داد.
روشن بود که جبهه انقلاب حکومت اخوان را بهیچ وجه قبول نمیکند و نکرد. تلاش اخوان نیز این بود که با سرهم بندی کردن انتخابات کذایی انقلابیون را به خانه بفرستد و بر جامعه مصر سوار شود و قوانین ارتجاعی اسلامی را تا آنجا که میتواند بر جامعه حاکم کند.
علیرغم اینکه جریان اخوان المسلمین در میان قشر سنتی مصر از نفوذ زیادی بر خوردار بود، مصر انقلابی زیر بار اخوان المسلمین نرفت. تظاهراتها ادامه یافت. کشاکش و درگیری با نیروهای اخوان در تمام یک سالی که مرسی رئیس جمهور بود جریان داشت. و نهایتا در تابستان سال پیش به اوج خود رسید. در آخرین تظاهرات، که در مصر حتی علیه مبارک بی سابقه بود، بنا به گزارشهای متعدد بین ١٥ میلیون تا ٣٠ میلیون نفر در یک روز علیه حکومت اخوان و محمد مرسی به خیابان آمدند و خواهان کنار رفتن اخوانی ها شدند. این یک حرکت تاریخی بسیار مهم و تاریخی بود که در یکی از کشورهایی که مدیای رسمی آنرا در رده “کشورهای اسلامی” رده بندی میکردند، توده های میلیونی علیه اسلامی ها به خیابان آمده بودند. تنها نمونه قابل مقایسه با آن خیزش میلیونی مردم در سال ٨٨ در ایران علیه جمهوری اسلامی بود که در واقع میتوان آنرا الهام بخش انقلاب مصر نامید. اما مرسی مقاومت کرد و اعلام کرد که “من رئیس جمهوری منتخب هستم و تا چهار سال دیگر از جایم تکان نخواهم خورد”
اما روشن بود که دوره مرسی به پایان خود رسیده است. جامعه مصر به او و قوانین اسلامی با قاطعیت نه گفته بود. اینجا بود که ارتش از فضا سوء استفاده کرد و این بار با فرصت طلبی زیرکانه ای بعنوان حامی انقلاب وسط پرید و روز ٣ ژوئیه سال پیش مرسی را از کار برکنار کرد و دستگیر نمود. این توطئه زیرکانه ارتش در صفوف انقلابیون شکاف انداخت. بسیاری از مردم و حتی برخی جریانات سکولار و چپ مصر به خاطر نفرت از اخوان و مرسی به اقدام ارتش همراهی نشان دادند و آنرا مثبت ارزیابی کردند. اما از همان زمان میشد مطمئن بود که ارتش به سرکوب اخوان و اسلامی ها اکتفا نخواهد کرد و انتقام خودرا از انقلابی که ولی نعمتش مبارک را سرنگون کرده بود خواهد گرفت.
متاسفانه رهبران و چهره های شناخته شده التحریر این واقعیت را تشخیص ندادند و به موقع در مقابل ارتش ایستادگی نکردند. ضعف رهبری انقلابی و رادیکال و تیز بین در انقلاب مصر، اینجا خودرا به وضوح نشان داد. همان زمان ما در همین نشریه نوشتیم که این یک سرازیری برای انقلاب مصر است و میتواند ضربه مهلکی به دستاوردهای انقلاب مصر وارد کند.
در حقیقت ارتش زمانی وارد معرکه شد که اخوان و مرسی راهی جز کنار رفتن جلوی روی خود نداشتند. مرسی میبایست کنار میرفت و اگر ارتش هم دخالت نکرده بود بعد از آن تظاهرات چند ده میلیونی شاید چند روزی بیشتر نمیتوانست بر سر قدرت بماند.
سرکوب مستقیم انقلاب
اکنون آنچه شاهدیم اینست که حکومت نظامیان بعد از گرفتن مشروعیت از بخشهایی از جبهه انقلاب، وارد سرکوب مستقیم انقلاب شده است. پیش از این محاکمات ما شاهد تبرئه حسنی مبارک و پسرانش بودیم. یک نکته جالب اینست که نظامیان این روزها محاکمه محمد مرسی را به جرم همدستی در شکستن در زندان در زمان مبارک در دستور گذاشته اند! یعنی رسما مقابله با حکومت مبارک را تحت نام محاکمه مرسی، جرم اعلام میکنند. و بعد از آنست که اکنون چهره های شناخته انقلاب مصر را که سکولار و چپ هستند به زندانهای طولانی مدت محکوم میکنند.
سوال اینست که آیا ارتش میتواند آنطور که میخواهد جامعه مصر را به قبل از سرنگونی مبارک بازگرداند؟
میتوان مطمئن بود که انقلاب مصر هم اکنون ضربه کاری ای خورده است. جبهه انقلاب فی الحال شکاف برداشته است. اما کل اوضاع مصر و منطقه خاورمیانه این را تاکید میکند که بازگرداندن اوضاع به عقب غیر ممکن است. بدون تردید برای کنار زدن ارتش از قدرت یک انقلاب دوم در مصر ضروری است که شکل گیری آن مدتی طول خواهد کشید. انقلابی که این بار خلع قدرت و انحلال کامل ارتش و پلیس و کل نیروهای سرکوب نظام قبلی را باید در صدر اهداف خود قرار دهد. رسیدن به چنین نقطه ای شاید مدتی طول بکشد اما آنچه بلافاصله پیش رو خواهیم داشت، اوجگیری یک مبارزه طبقاتی حاد میان چپ و راست در مصر است که فی الحال شروع شده و تحولات تونس و ایران و کشورهای دیگر منطقه میتواند آنرا تسریع کند و دوره نوینی را در مصر و در منطقه پایه ریزی نماید.*

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *