دور جدید اعتراضات ٤ هزار کارگر گروه ملی اهواز و اولتیماتوم آنها به تجمع هر روزه در مقابل استانداری تا پاسخگویی به خواستهایشان، دور جدید اعتراضات کارگران هپکو و تجمع مشترک آنان با کارگران آذرآب در اراک، اعتصاب بزرگ کارگران هفت تپه و ادامه اعتراضات سراسری کارگران تراورس راه آهن از جمله سر تیتر های مهم اخبار و مسائل کارگری در هفته گذشته است.
دور جدید اعتراضات کارگران گروه ملی فولاد اهواز
ساعت ٩ صبح روز ٨ خرداد کارگران گروه ملی فولاد اهواز طی فراخوانی همگانی که از طریق مدیای اجتماعی اعلام شده بود، در اعتراض به خلف وعده های مقامات مسئول و برای پیگیری خواستهایشان در مقابل فرمانداری دست به تجمع زدند. فراخوان این کارگران خطاب به تمامی پرسنل شرکت و تمامی نهادهای دولتی و مقامات مسئول شهر اهواز و استان خوزستان بود. در این حرکت اعتراضی کارگران با سر دادن شعارهائی مسیر منتهی به میدان فلسطین را بستند و بعد نیز از آنجایی که هیچ پاسخی نگرفتند، جهت تداوم اعتراض خود به سمت کارخانه حرکت کرده و اولتیماتوم دادند که تا وقتی جوابی نگیرند، تجمعات اعتراضی خود را در مقابل استانداری خوزستان هر روزه برپا خواهند کرد.
کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز سه ماه مزد طلب دارند و دفترچه های درمانی آنها تمدید نشده است. همچنین حق بیمه تکمیلی این کارگران نیز از نیمه دوم سال گذشته تابحال به حساب سازمان تامین اجتماعی واریز نشده است. اگر چه اقساط بانکی آن هر ماهه از حقوق کارگران کسر میشود.
به گفته کارگران گروه ملی اهواز علیرغم اینکه با موسوی مدیر عامل شرکت فسخ قرار داد شده است، اما عوامل او مرتبا مشکل ساز هستند. از جمله با استخدام برخی افراد که دارای سابقه جرم و کیفری دارند، جهت ایجاد تشنج و احتمال درگیری، تلاش میشود که به تشتت و نا امنی در کارخانه دامن زده شود. و یا با کم کردن وسایل نقلیه عمومی پرسنل جهت ایاب و ذهاب، سعی میکنند که بخشهای مختلف شرکت به تعطیلی کشیده شود. همچنین با تهدید و ارعاب کارگران معترض فضای کارخانه امنیتی شده است. ضمن اینکه معضل دستمزدهای معوقه و نپرداختن حق و حقوق کارگران همچنان ادامه دارد. کارگران گروه ملی فولاد اهواز در فراخوان اعتراضی خود به تجمع برای روز هشتم خرداد ماه در مقابل استانداری، ضمن اشاره به تمامی این مشکلات، برای روشن شدن تعیین تکلیف شرکت و مسائل مربوط به حقوق و دستمزد های پرداخت نشده شان بر غیر قابل تحمل و غیر قابل قبول بودن حضور موسوی، ممبینی و تمامی باقی مانده های شرکت فاسد ایثارگران تاکید کرده اند.
نزدیک به یکماه تجمع و راهپیمایی هزاران کارگر گروه فولاد ملی در اهواز در اسفند ٩٦ و ادامه اعتراضات این کارگران در آغاز سال جاری روزهای درخشان و تاریخی ای از مبارزات این کارگران و جنبش کارگری در سالهای اخیر است. این کارگران در طول اعتراضاتشان با شعارهایی چون ما کارگریم، نه برده، حقوق میخوایم نه وعده، تا حقمون نگیریم، از پا نمی نشینیم، نه تهدید، نه زندان، دیگر فایده ندارد، کارگر میمیرد، ذلت نمیپذیرد، می ایستیم، می میریم، حقمون رو میگیریم، کارگر زندانی آزاد باید گردد، دزدا بیرونن، کارگران زندانن، ما کارگریم، نون می خوایم، دوا و درمون می خوایم”، حساب ها پر نشه، اهواز قیامت میشه، مرگ بر ستمگر، درود بر کارگر، توپ، تانک، فشفشه، حساب باید پر بشه، استاندار بی عرضه نمیخواهیم، نمیخواهیم، حقوق کارگر را نمیدن، میرن هتل میخرن، عرضه کار ندارید، پست را کنار بزارید، سفره ما خالیه، ظلم و ستم کافیه؛ اعتراض خود را به فقر، تبعیض و نابرابری، و کل این بساط توحش و بردگی و دزدسالار حاکم اعلام کرده و بطور واقعی اعتراض کل جامعه را در خیابانهای اصلی شهر فریاد زدند و کل شهر اهواز را به تحرک درآوردند.
زیر فشار این اعتراضات به کارگران وعده و وعید دادند. مدیریت آنرا موقتا به بانک ملی سپردند، اما مشکلات به جای خود باقی ماند و همانطور که کارگران اشاره کرده اند، نا امنی شغلی، تعویق پرداخت چند ماهه دستمزدها، امنیتی کردن مبارزات کارگران و تهدید دائمی آنان به اخراج و دستگیری، همچنان از جمله معضلات اساسی این کارگران است. در اعتراض به این وضعیت است که دور جدید مبارزات کارگران گروه ملی فولاد اهواز آغاز شده و کارگران با اعلام اینکه این وضعیت قابل قبول نیست، دارند به میدان می آیند.
موج جدید اعتصابات سراسری کارگران تراورس راه آهن
هفته گذشته، هفته اعتصاب سراسری کارگران تراورس راه آهن بود. این کارگران در تداوم اعتراضات یک ماه گذشته شان، طی فراخوانی سراسری روزهای ٥ تا ١٠ خرداد را به عنوان روزهای تجمعات خود در شهرهای مختلف اعلام کرده بودند. در پاسخ به این فراخوان کارگران تراورس در شهرهایی مختلف تجمعاتی بر پا کردند. از جمله در شهرهای مشهد، نیشابور، اصفهان، شاهرود، سمنان و دامغال کارگران برای پیگیری خواستهایشان دست از کار کشیده و جلوی حرکت قطارها را گرفتند و خواستهایشان را پیگیر شدند. ضمن اینکه کارگران راه آهن تراورس شاهرود پیش از این تاریخ اعتراضاتشان را شروع کرده بودند و هشتم خرداد چهاردهمین روز تجمع اعتراضی آنان بود. کارگران تراورس زاگرس نیز نزدیک به دو هفته است که در اعتراض هستند و در هفتم خرداد ماه همراه با خانواده هایشان تجمع داشتند. کارگران متروی تهران هم حمایت خود را از اعتراضات کارگران راه آهن اعلام کرده بودند.
۷۰۰۰ کارگر در خطوط ابنیه راه آهن که تحت مسئولیت شرکت «تراورس» در مناطق مختلف مشغول کارند، دستکم ۴ ماه مزد معوقه طلبکارند و پرداخت حق سنوات آنان از سال ۹۱ به تاخیر افتاده است. این کارگران علاوه بر خواست طلبهایشان، خواستار حذف قراردادهای موقت و یکسانسازی حقوق رسمی و غیررسمی هستند. به علاوه هر ماهه پولی بابت بیمه تکمیلی از حقوق آنها کسر میشود، اما از خدمات آن محرومند. فراخوان کارگران راه آهن تراورس به اعتصاب و تجمع سراسری در ایستگاههای راه آهن برای ٥ تا ١٠ خرداد، نشانگر موج جدید اعتصاب در بخشهای مختلف راه آهن ایران است که بدون شک تاثیر خود را بر اعتراضات دیگر بخش های جامعه میگذارد. .
تجمع اعتراضی اعتصاب بزرگ کارگران نیشکر هفت تپه
از صبح روز ۵ خرداد کارگران بخش های مختلف نیشکر هفت تپه بدنبال پایان بهره برداری و خاموش شدن رسمی کارخانه در هفته گذشته، در اعتراض به سه موضوع مهم از جمله عدم پرداخت دستمزد سه ماه و بن های سال ۹۵، مسکوت ماندن طرح طبقه بندی مشاغل و ندادن عناوین شغلی به کارگران و اخراج تعداد زیادی از کارگران ( بیش از ۲۰۰نفر) نیروهای اقبالی به بهانه اتمام بهره برداری در مقابل دفتر مدیریت تجمع کردند. کارگران اعلام کرده اند که اگر جواب نگیرند، اعتراضاتشان را در اشکال گسترده تری به جلو خواهند برد. بویژه کارگران نیشکر هفت تپه از هم اکنون تا فصل زمستان فقط بکار تعمیرات میپردازند و هیچگونه تولیدی نخواهند داشت. از همین رو کارگران نگران امرار معاش خود بوده و در میان آنها زمزمه های برپایی اعتصابی بزرگ با خواست پرداخت تمام طلبهایشان بالا گرفته است.
نیشکر هفت تپه به لحاظ مبارزاتی یکی از مراکز مهم اعتراضات کارگری است که به لحاظ نقش فعال خانواده ها، اتحاد و یکپارچگی کارگران در برابر توطئه های تفرقه افکنانه کارفرمایان و به لحاظ اتکاء به مجمع عمومی به عنوان محلی برای اعمال اراده همه کارگران و ایستادن در مقابل سرکوبگری های حکومت تا کنون دستاوردهای مهمی برای کل جنبش کارگری داشته است.
تجمع مشترک کارگران آذرآب و هپکو اراک مقابل ساختمان استانداری مرکزی
روز ٨ خرداد شماری از کارگران کارخانه «آذرآب اراک» و تعدادی از کارگران هپکو در اعتراض به دستمزدهای پرداخت نشده و دیگر مطالباتشان در مقابل استانداری شهر تجمع داشتند. زیر فشار حرکت اعتراضی شکرالله حسن بیگی معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری مرکزی ناگزیر به شرکت در جمع کارگران شده و اعلام کرد پیگیر خواستهای آنها خواهد بود.
اعتراض همزمان هشتصد کارگر هپکو هزار و هفتصد کارگر آذرآب در وسط شهر اراک یک اتفاق سیاسی مهم است و تاثیرات مستقیم خود را بر فضای این شهر میگذارد.
این کارگران قبلا نیز در شهریور ٩٦ حرکت اعتراضی مشترکی داشتند که ابعادی اجتماعی پیدا کرد. در آنجا بود که کارگران هپکو سرود زیر بار ستم نمی کنیم زندگی، جان فدا میکنیم در ره آزادگی را سر دادند و اعتراض کارگران و همه مردم به فقر، بی تامینی، تبعیض، نابرابری و برای داشتن یک زندگی انسانی را فریاد زدند. متعاقب این حرکت قدرتمند اعتراضی بود که نیروی انتظامی هراسناک از گسترش دامنه اعتراضات کارگران آذرآب به صف کارگران حمله کرد و کارگران جانانه با آنها درگیر شدند و به اعتراضشان ادامه دادند. بطوریکه شهر اراک به صحنه اعتراض خیابانی کارگران آذرآب و هپکو با سرکوبگران حکومت اسلامی تبدیل شد. بعد نیز این اعتراضات موجی از همبستگی کارگری را بدنبال داشت و نتیجه آن به دست و پا افتادن حکومتیان و عذرخواهی از کارگران بود.
از این اتفاقات یکسال گذشته است و کارگران هپکو و آذرآب برای خواستهایشان پاسخی نگرفته اند و اکنون در شرایطی بسیار متفاوت، در شرایطی که جامعه از اعتراض و مبارزه میجوشد و موجی از اعتصابات کارگری در راه است، آنها در کنار هم ایستاده و خواستهایشان را طلب میکنند.
گفتنی است که دور جدید اعتراضات کارگران هپکو از ٢٢ اردبیهشت شروع شد و چهار روز متوالی کارگران در اعتراض به خلف وعده های مقامات مسئول ریل راهآهن شمال- جنوب را بستند و در آنجا چادر زدند و اعلام کردند که تا وقتی به خواستهایشان پاسخ داده نشود، این محل را ترک نخواهند کرد. سپس آنها در ٢٦ اردیبهشت بعد از وعده های مقامات مسئول اولتیماتوم دادند که اگر به وعده ها عمل نشود، روز ٣١ اردیبهشت اعتراضاتشان را از سر خواهند گرفت. اما باز هم پاسخی به کارگران داده نشد و آنها همانطور که اخطار داده بودند در سی و یکم اردیبهشت دوباره ریل راه آهن شمال- جنوب را بستند. زیر فشار این اعتراضات مقامات مسئول در جمع کارگران حاضر شده و وعده پرداخت طلبهای آنان را تا دو هفته دیگر دادند و سرانجام در سوم خرداد سه ماه از دستمزدهای معوقه کارگران پرداخت شد. ضمن اینکه مالکیت این شرکت موقتا به دولت واگذار گردید. اما بازهم موضوع فیصله نیافت و مقامات مسئول بدنبال عقب نشینی هایی که به آنها تحمیل شده بود، با احضار کارگران معترض و ایجاد فضای امنیتی سعی کردند کارگران را از خواستهایشان عقب بزنند و صفوف متحد آنها را در هم بشکنند. تهدیدات شروع شد، بستن خط راه آهن توسط کارگران را خط قرمز اعلام کردند و ده نفر از کارگران معترض هپکو به اتهام “اخلال در نظم جامعه” و “شرکت در تجمعات غیر قانونی” به شعبه دوم معاونت دادستان احضار شدند. سپس در روز هفتم خرداد ٥ نفر از آنان پس از مراجعه به دادستانی بازداشت شدند. اما در همان روز و در پی این بازداشت ها بیش از هشتصد کارگر کارخانه هپکو در مقابل دادگستری تجمع کرده و خواستار آزادی فوری همکاری بازداشتی، رفع تعقیب کارگران احضار شده و لغو پرونده های امنیتی تشکیل شده برای آنان، پرداخت باقی طلبها و امنیت شغلی شان شدند. کارگران ایستادند و با شعار ننگ ما، ننگ ما، دادستان شهرما، کل بساط سرکوب دستگاه قضایی را به چالش کشیدند. سرانجام ٥ کارگر بازداشتی هپکو با قرار وثیقه آزاد شدند. بدین ترتیب کارگران توانستند با اعتراض قدرتمند خود توطئه سرکوب حکومتیان و مقامات مسئول را در هم بشکنند. بدنبال این اتفاقات است که در روز هشتم خرداد کارگران هپکو و آذرآب در مبارزه ای مشترک کنار هم ایستاده و پیگیر خواستهایشان هستند.
نگاهی به اعتراضات مهمی که برشمردم تصویری از فضای اعتراضی در میان کارگران و کل جامعه بدست میدهد. همراه با اعتراضات کارگری که هر روز دامنه اش گسترده تر و سراسری تر میشود و بطور واقعی موجی از اعتصابات سراسری کارگری در پیش است، بخش های دیگر جامعه نیز با اعتراضات سراسری شان دارند به میدان می آیند. از جمله بیش از یک هفته است که اعتصابات قدرتمند رانندگان کامیون جریان دارد و دامنه این اعتراض به ایران خودرو و کارخانجاتی که مواد اولیه برایشان حمل نمیشود و به مراکز سوخت و غیره کشیده شده و دارد اقتصاد حکومت را فلج میکند. رانندگان مینی بوسها و تاکسی رانان نیز به اعتصاب سراسری پیوسته اند و اعتصاب عمومی به بازار نیز کشیده شده است. همه این شواهد نشان از این دارد که اوضاع بسرعت به سمت یک خیزش عمومی دیگر میرود. با این تفاوت که این بار مردم سازمانیافته تر و با خواستهای متعین تر و روشن تری به میدان آمده و مبارزات آنان عمق بیشتری پیدا کرده است. مردمی که با شعارهای اعتراضی شان علیه فقر، تبعیض، نابرابری و کل بساط سرمایه داری دزد سالار حاکم بر جامعه انسانیت را فریاد میزنند.
در عین حال اینها همه نشانه های بارزی از در هم ریختگی اقتصادی و سیاسی موجود در ایران و در هم ریختگی حکومتی است که توان به جریان انداختن هیچ روال عادی ای در جامعه را ندارد. حکومتی که باید بساطش را جمع کند و گورش را گم کند.