انترناسیونال: خوانندگان ما از طریق دو اطلاعیه حزب که در همین شماره انترناسیونال منتشر شده است در جریان اتفاقات اول ماه مه امسال در ایران قرار گرفتهاند. اما میخواهم از شما بهعنوان مسئول کمیته سازمانده سؤال کنم که ارزیابیتان از آنچه به این مناسبت در ایران گذشت چیست؟ مهمترین دستاوردهای اول ماه مه امسال چه مواردی هستند؟
شهلا دانشفر: اتحاد و همبستگی اولین وجه خصلتنمای اول ماه مه امسال در ایران بودند. این را هم در بیانیههای منتشر شده به مناسبت این روز جهانی همبستگی کارگری و هم در کف خیابان و اعلام حمایت وسیع از مردم بندرعباس و جانباختگان فاجعه مرگبار انفجار بندر رجایی شاهد بودیم. فاجعه تلخ و خونینی که جنایتی دیگر از سوی صاحبان قدرت و ثروت است و مرگ دهها نفر و مصدومیت و معلولشدن چندین هزار نفر را در پی داشت و اکنون صحبت از مفقودشدگان بیشمار این فاجعه است.
یک نقطه درخشان اول مه امسال بیانیه مشترکی است که به مناسبت روز جهانی کارگر و تحت عنوان “از معدن تا بندر، محل قتل کارگر! اعتصابات سراسری راهحل! ” منتشر شد. این بیانیه با امضای نهادهایی از ۵ دانشگاه، چهار جمع از دانشگاههای مختلف و دو نهاد دانشآموزی و شمار قابلتوجهی از اکتیویستهای شناخته شده و فعال اجتماعی از داخل و خارج منتشر شده است. بیانیهای که از فضای انفجاری و اعتراضی جامعه و قرارگرفتن آن بر لبه پرتگاه سقوط میگوید. از جنایات حکومت فاجعهآفرین و تبدیل محیطهای کار به قتلگاه کارگران و جنایتی که در بندرعباس اتفاق افتاد میگوید. از فقر، بیکاری، ناامنی، استثمار، تبعیض، جنایت و چپاول و غارت بهعنوان چهره واقعی حکومتی که تنها با سرکوب و خونریزی و جنگافروزی بر قدرت چنگ انداخته میگوید. از بحرانهای عمیق اقتصادی، انرژی، فرهنگی و اجتماعی، سیاسی، زیستمحیطی و بینالمللی که پایههای حکومت را پوسانده و اینکه هر فاجعه تازه، گواهی خونین بر فروپاشی نظم موجود است میگوید. از اینکه جامعه در برابر این ابعاد از فاجعه و ستم و سرکوب و جنایت ایستاده است و اعتراضات بخشهای مختلف مردمی در صفوفی به هم فشرده جریان دارد و پرچم انقلاب زن زندگی آزادی همچنان برافراشته است، میگوید و مینویسد: “انقلاب ما آغاز شده است، اما هنوز در راه پرچالش رسیدن به پیروزی در پیش است.” و بعد با تأکید بر اینکه قدرت در دست ماست و تنها سازماندهی انقلابی و اعتراضات و اعتصابات سراسری میتواند این ماشین سرکوب را درهم بشکند، بر اعتراضات سراسری و تحقق کامل مطالبات طبق منشور پیشرو زنان ایران و منشور مطالبات حداقلی تشکلهای صنفی این دو سند تاریخی انقلاب زن زندگی آزادی، بر برداشتن این نظام از سر راه خود بهعنوان اولین گام سخن میگوید و همان جا بر بایکوت جهانی حکومت آپارتاید جنسی – جنسیتی جمهوری اسلامی و اخراج آن از تمام نهادهای بینالمللی از جمله سازمان جهانی کار تأکید کرده و مینویسد: ” ما تأکید داریم اکنون زمان آن است که همه جنبشها و نیروهای مبارز و انقلابی از کارگران و معلمان و بازنشستگان، دانشجویان، پرستاران و کادر درمان، کسبه و مغازهداران، رانندگان حملونقل شهری و کامیونرانان، به هم بپیوندند؛ چراکه با ایجاد یک شبکه بزرگ و سازماندهی سراسری اعتراضات و اعتصابات همزمان و مستمر است که میتوانیم این نظام پوسیده را از قدرت به زیر بکشیم.
به باور من انتشار یک چنین بیانیهای با چنان امضاهایی یک دستاورد بزرگ اول ماه مه امسال است. بیانیهای که میتواند پلاتفرم مبارزه جامعه بعد از روز جهانی کارگر باشد و این روز را به نقطه عطفی در روند پیروزی انقلاب تبدیل کند.
بیانیه مهم دیگر اول ماه مه امسال از سوی یازده تشکل کارگری – اجتماعی بود که نهادهایی از کارگران، بازنشستگان، معلمان، پرستاران، فعالین دفاع از حقوق زن، دادخواهان و جنبش علیه اعدام، را در بر میگرفت. نهادهایی که یک پای مهم اعتراضات کف خیابان و فراخوانیهای اعتراضی در عرصههای مختلف مبارزات مردمی هستند. از همین رو بیانیه مشترک این نهادها بیانگر اتحاد مبارزاتی اکتیویست اجتماعی و فعالین انقلاب زن زندگی آزادی است که تقویت بخش روند مبارزات در سطح جامعه است. بعلاوه ما شاهد انتشار بیانیههای مستقل از سوی تشکلهای مختلف کارگری – اجتماعی و گفتمانهای رادیکال و اعتراضی با گفتمانهای مشترک به مناسبت روز جهانی کارگر در مدیای اجتماعی و در کنفرانسهای آنلاینی و در شعارهای اعتراضی نوشته شده بر درودیوار شهرها بودیم.
در سطح میدانی اتحاد مبارزاتی کارگری و اجتماعی را در تحرکات وسیعی که برای برگزاری روز مهم جهانی کارگر برپاشده بود میتوان دید. معلمان و بازنشستگان فراخواندهندگان تجمعات اعتراضی سراسری برای روز یازده اردیبهشت، روز جهانی کارگر و دو ستون اصلی برگزاری این روز همبستگی جهانی کارگری در ایران بودند.
معلمان باتوجهبه اینکه روز بعد از اول ماه مه روز معلم بود، روز جهانی کارگر را اولین روز هفته معلم خواندند. در این بیانیه معلمان با اعلام خواستهای فوریشان در سه زمینه معیشتی، آموزشی و حقوقی – اجتماعی بر تداوم مبارزاتشان تأکید کرده بودند که رئوس اصلیاش عبارت بودند از: افزایش حقوقها، بیمه درمانی، تحصیل رایگان و باکیفیت، رفع تبعیضهای جنسیتی و ارائه آموزشهای جنسی و اجتماعی در مدارس، برنامهریزی برای جلوگیری از بازماندگی از تحصیل و بازگرداندن کودکان محروم به نظام آموزشی، پذیرش حق آموزش به زبان مادری و اجرای مفاد آن بهعنوان گامی در راستای عدالت آموزشی، اختصاص بودجهٔ مناسب و کافی برای مدارس و بالاخره لغو تمامی پروندههای امنیتی و حق تجمع، تشکل و اعتراض.
طرح چنین مطالباتی که خواستهای کل جامعه هستند از سوی معلمان و آنهم در چنین روزی بسیار مهم است و جایگاه اجتماعی مبارزات معلمان و ارتباط مستقیم آنها با کل جامعه را نشان میدهد. فراخوان معلمان به تجمع روز یازده اردیبهشت فضای روز جهانی کارگر را داغ کرد.
قبل از فراخوان معلمان، بازنشستگان که با مبارزات گسترده و متوالی خود به صدای رسای اعتراض کل جامعه تبدیل شدهاند، مثل دو سال گذشته به تجمعات اعتراضی اول مه برای پیگیری مطالباتشان فراخوان داده بودند و بعد که فراخوان معلمان داده شد، اعلام کردند که همراه معلمان تجمع خواهند کرد و این فاکتور دیگری در اجتماعیتر شدن گفتمان برگزاری روز جهانی کارگر بود و فراخوانها گستردهتر شد.
از جمله شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی و غیررسمی نفت نیز در اطلاعیه مشترکی از این فراخوانها اعلام پشتیبانی کردند و شورای سازماندهی اعتراضات پرستاران هم با تأکید بر تداوم اعتراضاتشان فراخوان به گرامیداشت روز جهانی کارگر را دادند.
همانطور که گزارش کردهایم مراسمهای روز جهانی کارگر در چندین شهر از جمله در کرمانشاه، سنندج، اراک، قزوین، شیراز، هرسین، سنندج و ممسنی و نورآباد، برگزار شدند. در اهواز نیز در هفتم اردیبهشت بازنشستگان تأمین اجتماعی بنر اول مه را برافراشتند و به استقبال این روز جهانی کارگری رفتند.
یک نگین درخشان اول مه امسال کرمانشاه بود که در پاسخ به فراخوان نهادهایی چون شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، انجمن فرهنگیان شاغل و بازنشسته کرمانشاه، بازنشستگان تأمین اجتماعی، مخابرات و علوم پزشکی در مقابل اداره کل آموزشوپرورش استان کرمانشاه برگزار شد. سخنرانیهای این تجمع کیفرخواستی علیه سرمایهداری، علیه بساط فقر و بربریت حاکم، علیه سرکوب و اعدام و علیه تبعیض و نابرابری بود و یک صحنه زیبای آن حمایت از مردم در بندرعباس بود.
برگزاری چنین تجمعی از معلمان و بخشهای مختلف بازنشستگان نتیجه درجه سازمانیافتگی و حضور بخشهای مختلف بازنشستگان و معلمان در کنار هم بود. یک سال است زمینههای چنین تجمعات مشترکی در کرمانشاه گذاشته شده است و این الگویی برای تمام شهرها در سطح سراسری است و شکلدادن به آن میتواند امکان برگزاری تجمعات بزرگتر هفتگی کارگران و بازنشستگان را فراهمتر کند و باید برای آن قدم برداشت.
گفتنی است که در روز جهانی کارگر در سقز و سنندج نیز فعالین دفاع از حقوق زن به کارگاههای که زنان کار میکنند رفتند و گل دادند و بیانیه اول ماه مه را خواندند و از این روز سخن گفتند. همچنین تعدادی از خانوادههای جانباختگان انقلاب زن زندگی در این شهر به مزار عزیزانشان رفتند و با نصب بنر “گرامی باد روز جهانی کارگر” در آنجا، یاد آنها را گرامی داشتند. اینها همه وجوهی از بعد اجتماعی گرامیداشت روز جهانی کارگر را به نمایش گذاشت. بعلاوه اینکه در زندانها هم زندانیان سیاسی روز جهانی کارگر را با بیانیهای به این مناسبت گرامی داشتند و در بند هشت آن زندانیان سیاسی در محوطه هواخوری زندان مراسم گرامیداشت روز جهانی کارگر برگزار کردند و تعداد قابلتوجهی از زندانیان عادی هم در آن شرکت داشتند.
همانطور که اشاره شد یک وجه بارز مراسم و بیانیههای ویژه اول مه امسال اعلام همبستگی با مردم بندرعباس بود.
خلاصه کلام اینکه اول ماه مه امسال نقطه عطفی در اتحاد و مبارزت کارگری و اجتماعی بر سر خواستهای پیشرو و انسانی در برابر سرکوبگریهای حکومت بود.
انترناسیونال: سرکوب و ایجاد فضای امنیتی در اول ماه مه کار همیشگی حکومت اسلامی و چالشی جدی در مقابل کارگران بوده است. امسال حکومت چه تلاشهایی برای سرکوب اعتراضات انجام داد و تا چه حد توانست برگزاری مراسمها را تحت شعاع قرار دهد؟
شهلا دانشفر: امسال نیز مثل هر سال حکومت اسلامی با تشدید فضای امنیتی و دستگیریها و احضارها به مقابله با برگزاری مراسمهای روز جهانی کارگر برخاست. اما در سطحی گستردهتر. به دلیل اینکه حکومت از فضای انفجاری جامعه و فوران قدرتمندتر انقلاب وحشت دارد و به دلیل اینکه بحرانهای عمیق اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، و بینالمللی پایههای حکومت را تکان داده و صفوفش را بیش از بیش درهمریخته است. روشن است که در چنین شرایطی حکومت از روزی چون اول ماه مه که اساساً روز آزادیخواهی و برابریطلبی است، بیشتر وحشت میکند. از همین رو دیدیم که در روزهای نزدیک به اول مه فعالین صنفی در استانهای مختلف بهویژه در قزوین، کردستان، فارس، خوزستان، مازندران، کرمانشاه، گیلان، و مشهد… با انواع شیوهها مورد تهدید قرار گرفتند. برای معلمان پیامک ارسال شد و تهدید شدند که در تجمع “غیرقانونی” شرکت نکنند. شب قبل از اول مه نیز، تماسهای تهدیدآمیز، احضار فعالان، و حتی اعمال فشار بر خانوادههای آنان شدت یافت و بالاخره اینکه در این روز در شهرهایی چون تهران، بوشهر، همدان، رشت و مازندران، نیروهای امنیتی مستقیماً مانع شکلگیری تجمعات شدند و در جریان این کشاکشها دستگیریهایی داشتیم که هنوز سه نفر از بازداشتشدگان در تهران به اسامی ولی مرزا سیدی، فراحی شاندیز، احمد حیدری در زنداناند. آزادی فوری و بدون قیدوشرط آنان یک خواست فوری برگزارکنندگان اول ماه مه و همه ماست.
البته این را هم بگویم که در جاهایی هم نهادهای دستساز حکومتی مثل سالهای قبل در سالنهای دربسته اما سوت و کورتر از هر سال مراسمهای دولتی خود را داشتند. چون حکومتشان در سراشیبی سقوط است. اما در مراسم دولتی نیز همه هشدارهایشان معطوف به فضای انقلابی جامعه بود و در جایی مثل هفتتپه که سنگر محکم اول مههاست و کارگران از برگزاری اول مه و همبستگی با مردم بندرعباس سخن گفته بودند، دار و دستههای حکومتی سعی کردند مراسم دولتی شکل دهند. اما کارگران با شرکتنکردنشان محکم به دهانشان کوبیدند و بدینگونه روز جهانی کارگر را گرامی داشتند.
روشن است که تهدیدات سرکوبگرانه حکومت مانعی از برگزاری گستردهتر روز جهانی کارگر بود. اما کشاکشی بسیار بر سر برگزاری این روز جریان داشت و تحرکات و صفآراییها از قبل شروع شده بود. بدین ترتیب فراخواندهندگان به تجمعات برای اول ماه مه علیرغم وقوف بر ابعاد امنیتی کارشان دستبهکار تدارک آن شدند و در جاهایی موفق به بلندکردن پرچم گرامیداشت روز جهانی کارگر شدند.
عزم راسخ معلمان و بازنشستگان و تأکید بخشهای مختلف کارگری بر گرامیداشت روز جهانی کارگر پاسخ مهمی به سرکوبگریهای حکومت بود.
انترناسیونال: در پایان لطفاً پیام یا فراخوانتان را خطاب به کسانی که در مراسمهای اول ماه مه امسال فعالانه شرکت کردند، بیان کنید.
شهلا دانشفر: من قبل از هر چیز درود میفرستم به کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران، دانشجویان و زندانیان دربند و فعالین اجتماعی در سقز و سنندج و نیز به خانوادههای دادخواه و همه فعالین انقلاب زن زندگی آزادی که نقشآفرینان روز جهانی کارگر امسال بودند. همچنین درود میگویم به گوهر عشقی عزیز این ستون محکم دادخواهی و جنبش نه به اعدام که پیام زیبایی به مناسبت روز جهانی کارگر داد.
اشاره کردم که یک نقطه قوت اول مه اتحاد عملی مبارزاتی بخشهای مختلف کارگری و اجتماعی امسال است. همینطور تأکید کردم که بیانیه مشترکی که به مناسبت روز جهانی کارگر و تحت عنوان “از معدن تا بندر، محل قتل کارگر! اعتصابات سراسری راهحل! ” داده شد میتواند پلاتفرمی برای متحدشدن و تعمیق مبارزاتمان باشد. بیانیهای که تأکیدش بر دو سند تاریخی انقلاب زن زندگی آزادی یکی منشور خواستهای حداقلی با امضای بیست تشکل و دیگری منشور مطالبات پیشرو زنان است؛ بنابراین خطاب من به فعالین کارگری و اجتماعی و دستاندرکاران روز جهانی کارگر این است که با اتکا به این اتحاد مبارزاتی که اول مه آن را تقویت کرد و با گردآمدن حول همین بیانیه مشترک صف اعتراضمان را متحدتر و قدرتمندتر کنیم. با چنین قدرتی میتوان بهسوی اعتصابات سراسری رفت و با اجتماعات بزرگ تنور انقلاب در کف خیابان را داغ کرد.
زندهباد اول مه روز جهانی کارگر