دو ضربه سنگین دیگر به تروریسم اسلامی- مهران محبی

روز چهارشنبه ۲۵ مهر در نتیجه یک حمله زمینی ارتش اسرائیل به یک مرکز نظامی حماس در شهر رفح، یحیی سنوار تروریست جنایت‌کار و جانشین اسماعیل هنیه کشته شد و شب همان روز بمب‌افکن‌های رادارگریز آمریکا انبارهای زیرزمینی جنگ‌افزاری و موشکی حوثی‌ها در یمن را بمباران کردند و گفته می‌شودتقریباً نیمی از توان جنگی و موشکی حوثی‌ها نابود شده است.

این ضربات به محور مقاومت و جمهوری اسلامی در رأس آن در حالی زده شده‌اند که جمهوری اسلامیاز حدود دو هفته پیش تلاش‌های فراوانی در عرصه منطقه‌ای برای مجاب کردن اسرائیل از پرهیز از حملات تلافی‌جویانه کرده بود.

رژیم که وزیر امور خارجه‌اش رااز چهاردهم مهربه سفرهای منطقه‌ایفرستاده، با امید به اینکه بتواند در میان سران دولت‌های منطقه کسانی که از اعتباری نزد آمریکا برخوردار هستند را به میانجیگری جهت منصرف‌کردن اسرائیل از حمله متقابل یا کاستن از میزان شدت آن بکار بگیرد، با این ضربات دچار بهت و سراسیمگی شدیدتر شده است.

شکست دیپلماتیکی جمهوری اسلامی از قبل هم آشکار بود. وزیر خارجه حکومت با ژست و ادعاهای مبنی بر صلح‌طلبی به دیدار با سران دولت‌هایمنطقه‌ایمی‌رفت، اما هم‌زمان به تهدید کشورهای منطقه در صورت در اختیار قراردادن آسمان خود به اسرائیل می‌پرداخت و در داخل نیز سران حکومت آشکارا تهدید با ساخت بمب هسته‌ایو به‌اصطلاح تغییر دکترین و استراتژیهسته‌ای را به گفتمان روز تبدیل کرده بودند و بر اساس این تناقض‌های رفتاری و گفتاری رژیم بود که سفر عراقچی با بی‌میلیو اکراه سران دولت‌های منطقه مواجه می‌شد و جدی به‌حساب آورده نمی‌شد.

عراقچی حتی نتوانست همراهی دولت عراق که تحت نفوذ حکومت اسلامی است و از طرفی دیگر بخشی از نیروهای تروریستی وابسته به جمهوری اسلامی در خاک عراق هستند را با جمهوری اسلامی جلب کند.عراقی‌ها به درخواست عراقچی مبنی بر اینکه عراق از همه ظرفیت‌های خود برای مجاب کردن آمریکا در امرمنصرف‌کردن اسرائیل از حمله نظامی به جمهوری اسلامی استفاده کند، قاطعانه پاسخ دادندکه عراق نمی‌خواهد وارد جنگ شود ولی اگر حکومت اسلامی جلوی گروه‌های وابسته خود در عراق را نگیرد، هیچ تضمینی برای مورداستفادهقرارگرفتنآسمانش توسط آمریکا و اسرائیل نیست.

عراقچی در سفر به عمان هم دستاوردی برای حکومت نداشت و باوجوداینکهاز قبل یک کانال ارتباطی غیرمستقیم میان جمهوری اسلامی و آمریکا در مسقط پایتخت عمان به نام “روند مسقط” دررابطه‌با موضوعات هسته‌ای ایجاد شده بود، نتوانست (ظاهراً دولت آمریکا روی خوش به عراقچی و رژیمش نشان نداده بود) از امکان دولت عمان برای ردوبدل‌کردن پیام میان خود و مقامات آمریکایی استفاده کند، ولی با وقاحت تمام از باز بودن کانال‌های دیگری مانند سفارت سوئیس برای برقراری ارتباط غیرمستقیمبا آمریکا حرف می‌زد و ابراز امیدواری می‌کرد بتوان آمریکا را مجاب به جلوگیری از حمله اسرائیل به جمهوری اسلامی کند.

اما درحالی‌که عراقچی در ادامه سفرهایش به منطقه برای جلوگیری از حملات احتمالی اسرائیل، به اردن رفته بود و در آنجا به سر می‌برد، ارتش اسرائیل یحیی سنوار را از پای در آورد و چند ساعت بعد هم خود آمریکا انبارهای مهمات حوثی‌ها را زیر بمباران‌های سنگین گرفت.

به نظر می‌رسد حمله گسترده و سنگین آمریکا به مواضع و انبارهای موشکی حوثی‌ها، از طرفی پاسخی به تهدیدها و رجزخوانی‌های جمهوری اسلامی علیه تأسیسات نفتی کشورهای منطقه‌ای بود کهدرصورتی‌که آسمان خود را بر روی هواپیماها و موشک‌های اسرائیل باز بگذارند، تأسیسات نفتی‌شان مورد حمله جمهوری اسلامی قرار خواهند گرفت و از طرفی دیگر هشداریبهآشکارشدن هدف ساخت بمب هسته‌ای حکومت بوده که ده‌ها سال است پشت تاکتیک استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای پنهان کرده بود.

آمریکا با این اقدام خود علیه حوثی‌ها که یکی از نیروها و جبهه‌های حملات احتمالی به تأسیسات نفتیعربستان در صورت حمله اسرائیل به مراکز نظامی و موشکی جمهوری اسلامی است، به حکومت اسلامی فهماند که ناکارآمد کردن کامل حوثی‌ها که جمهوری اسلامی با اتکا به نیروی آن کشورهای منطقه را تهدید می‌کند کار راحتی است و همچنین مراکز زیر زمینی هسته‌ای‌اش که ادعا می‌کند از هر گونه آسیب‌پذیری ناشی از حملات هوایی و موشکی مصون هستند، به‌راحتی قابل انهدام هستند.

به‌این‌ترتیبحکومت که امیدوار بود با به راه‌انداختن پروژه دیپلماسی دوگانه (تهدید و التماس) منطقه‌ای، خود را حتی برای یک دوره بسیار کوتاه از خطر حمله نظامی اسرائیل خلاص کند و درعین‌حال تا حدی اعاده اعتبار سیاسی و حکومتی ازدست‌رفته در منطقه و در سطح سراسری کند، با حمله نظامی آمریکا به حوثی‌ها و کشته‌شدن رهبر جدید تروریست‌های حماس در کمتر از ۲۴ ساعت، بیشتر از گذشته توان نظامی محور مقاومتش تضعیف شده و خود نیز در منطقهمنزوی‌تر و بی‌اعتبارتر گردیده است.

رژیم که تا حالا برای توسعه سیاست‌های اسلام‌گشایی و سهم‌خواهی‌هایمنطقه‌ای و بین‌المللی به سازماندهیتروریسم اسلامی و ساخت بمب هسته‌ای امید بسته بود و با این تهدیدات بالفعل و بالقوه مدام بر طبل ادامه ضدیت با اسرائیل و آمریکا و بر جنگ‌افروزیمنطقه‌ای و ترور در سطح جهانی می‌کوبید، اکنون امیدهایش در حال تضعیف و نابودیهستند.

بدون شک شکست دیپلماتیکی رژیم هم‌زمان با ازکارافتادنتقریباً نیمی از توان نظامی و جنگی حوثی‌ها (سومین بازوی تروریستی و نظامی جمهوری اسلامی در محور مقاومت و منطقه) و کشته‌شدن یحیی سنوار یکی دیگر از جنایت‌کارترینتروریست‌های حماس در جریان یک حمله اسرائیل در رفح، به انزوای سیاسی منطقه‌ای و بین‌المللی و تضعیف توان جنگی و جنگ‌افروزی آن می‌افزاید و بازتاب این شکست‌هایمنطقه‌ای و بین‌المللی حکومتی در داخل همچنان که از زمان شروع انقلاب “زن، زندگی، آزادی” به درجات خیلی بیشتری نسبت به قبل از آن شاهد بوده‌ایم، در روزهای آینده با تشدید اعتراضات کارگری و اجتماعی خود را نمایان خواهد کرد.

جمهوری اسلامی خیلی تلاش کرده تا با ایجاد فضای جنگی، فضای سیاسی و اعتراضی در جامعه را با سرکوب و سرعت‌بخشیدن به ماشین کشتار و اعدام، کنترل و مهار کند. این رژیم آدمکش در مدت دو ماه و نیم که از به ریاست‌جمهوری رسیدن پزشکیانجنایت‌کار ذوب شده در ولایت‌فقیهمی‌گذرد تا حالا بیش از ۳۰۰ زندانی را به جرائم مختلف اعدام کرده است.

اما بااین‌حال برخلاف انتظار حکومت، جامعه نه‌تنها مرعوب ومغلوب نشده، بلکه اعتراضات خود را عمق و گسترش داده و به رژیم فهمانده است که در هیچ شرایطی، چه جنگی و چه غیرجنگی، مبارزات خود را علیه جمهوری اسلامی تعطیل نخواهد کرد.

مردم سرنگونی‌طلبی کهسال‌هاست با اعتراضات هر روزه علیه سرکوبگری‌ها، علیه تحمیل فقر و بیکاری، علیه تبعیضات جنسی و جنسیتی و غیره و علیه همه جنایاتی که حکومت در حق مردم اعمال کرده با رژیم می‌جنگند، طبعاً با کشته‌شدن هر مهره و تروریست اسلامی و با هر ضربه‌ای که بر جمهوری اسلامی چه نظامی و چه سیاسی از طرف تروریسم مقابل آن وارد می‌آید، خوشحال می‌شوند و بر عزم خود برای سرنگون‌کردن رژیم می‌افزایند.

مردمی که بر مرگ قاسم سلیمانی و رئیسی در فضای غیرجنگی ایران می‌رقصیدند و جشن می‌گرفتند، حالا هم در فضای جنگی که عامل اصلی آن جمهوری اسلامی است، بر مرگ اسماعیل هنیه، حسن نصرالله، هاشم صفی‌الدین و نیل‌فروشان و یحیی سنوار می‌رقصند و اجازه نمی‌دهند جنگ اصلی خود با حکومت،تحت‌الشعاع جنگ جمهوری اسلامی با اسرائیل و آمریکا قرار بگیرد و کنار گذاشته شود.

انقلاب امر خود را به بعد از پایان جنگ و به دوران صلح میان طرف‌های تروریست و آدمکش جنگ ارتجاعی موکول نمی‌کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *