یاشار سهندی
“هیچکس از تقدیر الهی در روز جمعه خبر ندارد” البته به جز خامنه ای که گویا از طریق امام زمان با خود خدا تماس دارد! خامنه ای در آخرین اظهاراتش از روند انتخابات حکومت منفورش اظهار رضایت فرموده است. این دیگر کاملا محرز است هر چه نظر آقا باشد همان میشود. اما رسانه های حکومت و رسانه هایی مانند بی بی سی و صدای آمریکا با بخش برنامه های ویژه انتخاباتی با تفسیرهای آنچنانی از سوی کارشناسانی آنچنانی تر اوضاع را چنان جلوه میدهند که هیچ چیز معلوم نیست و گویا بهرحال انتخاباتی در کار است که رای مردم هم در آن موثر است. البته اگر این وسط کسی “جرزنی” نکند! مناظره های تلویزیونی کاندیداهای حکومت تصویر تمام عیار از نکبت جمهوری اسلامی بود. بحث و جدلهای میان یک مشت تبهکار که کمر همت بسته اند تا مردم ایران را به روز سیاه بنشانند. کاندیداهایی که هر کدامشان به این افتخار میکردند که در دستگاه سرکوب و از هم نپاشیده شدن نظام، نقش مهم تری داشته اند. هر کدام سعی میکرد به خودش مدال افتخار بدهد که تصمیمات و نظرات نقش بهتری در جنایات رژیم داشته است و قرار است آقا او را برگزیند تا سرکوبگری حکومت تضمین داشته باشد. اینکه اینها آلت دست آقا باشند یا از خود استقلال رای داشته باشند، هیچ توفیری در قضیه نمی کند. قرار نیست قدمی در جهت رفاه و آسایش مردم برداشته شود. قرار نیست آزادی سیاسی برقرار باشد بلکه تصمیم بر این است که حکومتی که بر کشتار و شکنجه استوار است تدوام یابد.
اما با این وجود در همین چند روز با وجود همه پیش بینی ها، که مبادا مردم از این وضعیت استفاده کنند و به خیابان بیایند در مراسمات برخی کاندیدها (روحانی و قالیباف) شاهد بودیم که جمعیت یکصدا “آزادی زندانی سیاسی” رافریاد زدند یا جلوی چشم محسن رضایی (سرداری که دستش به خون بسیاری آلوده است) پلاکاردی توسط زنی جلو دوربینها بالا برده شده بود که بر آن نوشته بود: “زن = انسان، مرد = انسان، انسان = انسان” اینها جلوه ای از خواسته واقعی مردم بود که با وجود همه محدودیتها با جسارت تمام مطرح شد.
افتخارات همه کاندیدا های حکومت این است که تا چه حد توانسته اند جلو بیان این خواسته ها را با خونریزی و اعدام بگیرند. کاربدست این حکومت بودن (بعد از زهد و تقوا اسلامی!) یعنی باید توانسته باشی عملا ثابت کرده باشی و تا چه اندازه توان آنرا داری که مطالبات انسانی مردم را بکوبی و نگذاری مطرح شود. مشکل این کاندیداها نه در نداشتن برنامه اقتصادی روشن بلکه در این است که هر کدام باید ثابت کنند که چه برنامه روشنی برای سرکوبگری دارد و چقدر در این زمینه همگی پر تجربه هستند. اختلافات آنها که روز بروز دامنه وسیعتری میگیرد نه بخاطر این است که این قاتلان “تغییر” کرده اند و گویا هر کسی تغییر میکند! بلکه بدین خاطر است فشار مردم روی این حکومت چنان زیاد است که حتی جلو دوربین سیمای جمهوری اسلامی نمی توانند جلو خودشان را بگیرند. فشار مردم را میتوان در انعکاس شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد و پلاکاردی دید که خواستار برابری زن و مرد بعنوان انسان میشود.
دست الهی سی و چند سال پیش از آستین حکومت امام زمانی بیرون آمده و تقدیر مردم را با کشتار رقم زده است و قرار نیست روز جمعه ۲۴ خرداد چیزی دیگری را رقم بزند. هر چقدر رسانه های بورژوازی سعی کنند این خونریزان بی رحم تاریخ را بزک کنند چیزی از ماهیت واقعی آنها کم نمی کند و فقط ننگ را برای این رسانه ها میخرد. تقدیر الهی را نمایندگان و بندگان خوب خدا تعیین میکند که کفتاران روز و خفاشان شب هستند. بندگانی که با چماق وچاقو و گلوله و طناب دار، زهد و تقوای الهی شان را همواره ثابت کرده اند. اما تقدیر مردم را خود مردم باید تعیین میکنند و این را با سرنگون کردن حکومت جمهوری اسلامی که جرثومه فساد و تباهی است، انجام خواهند داد و قدم بزرگی برای بدست گرفتن سرنوشت خود برخواهند داشت.