در هفته پیش تظاهراتی در مشهد صورت گرفت که به دلایل متعددی ویژه و همچنین هشدار دهنده بود. این اعتراضی برای آزادی، برابری، رفاه و سعادت توده های مردم نبود. اعتراضی برای خلاصی از شر حکومت اسلامی نبود. اعتراضی علیه فحشای سازمان یافته دولتی و اسلامی نبود. نه!
این اعتراضی به حضور مسافران و توریستهای عرب و عمدتا عراقی در مشهد بود که در عین حال از “خدمات” دستگاه فحشای اسلامی و دولتی در ایران بهره مند میشوند. اعتراضی بود به این که چرا “عربها” از این “خدمات” کثیف اسلامی استفاده میکنند. چرا “عربها” با دختران “ایران” همبستر میشوند و با آنها رابطه جنسی برقرار میکنند. چرا عربها؟ در این اعتراض ذره ای آزادیخواهی و انسانیت وجود نداشت. هر چه بود، تماما کثیف و ضد انسانی بود. و فریاد مشمئز کننده شان این بود که “عرب برو گمشو”!
اگر این شعائر نژاد پرستانه محدود به عده بسیار اندکی میشد و جنبشی اجتماعی در پهنای جامعه بیانگر و فورموله کننده این سیاستها و تبلیغات نبود، شاید میشد بسادگی و با به سخره گرفتن این موجودیت بی مقدار سیاسی از کنار آن گذشت و به کار و زندگی روزمره خود رسید. اما نه! دنیای امروز متفاوت است، در قرن بیست و یکم ما شاهد حضور گسترده و خطرناک گرایشاتی فاشیستی و ناسیونالیستی هستیم که ابرهای سیاهی را بر فراز جامعه به حرکت در می آورند. و این پدیده ای جهانی است. گرایشات ناسیونال – فاشیستی در دوره اخیر رشد و گسترش قابل ملاحظه ای داشته اند. در این رابطه به چند مساله باید اشاره کرد. از نقد فحشای اسلامی و دولتی شروع میکنم.
صیغه: فحشای سازمانیافته اسلامی – دولتی
صیغه نوعی دیگری از فحشای سازمانیافته است. شکل اسلامی آن است. شاید زمخت ترین شکل آن است. سازمانیافته است. توسط دولت و حکومت اسلامی سازمان داده شده است و برای گسترش این نوع از فحشا اداره و دستگاه دولتی وجود دارد. از راس حکومت گرفته، تا هر آخوند کوچک و گنده ای در مزایای این نوع فحشا مطلب نوشته و بالای منبر رفته است. صیغه آن نوع از فحشای سازمانیافته است که دستگاه کثیف مذهب آن را سازمان داده است و هدایت میکند. یکی از مجاری پر درآمد این دستگاه مافیایی است. حکومت اسلامی این شغل دیرینه اسلامی را به یک مرکز و شغل دولتی و اداری تبدیل کرده است. از یک طرف خود مشوق و عامل روی آوری به فحشای اسلامی است. برای گسترش فحشا و افزایش “داوطلب” در این تجارت تلاش کرده و به عبارتی عرضه را گسترش میدهد. و از طرف دیگر تقاضا را گسترش میدهد و تلاش میکند نیاز به رابطه آزاد جنسی در جامعه را به سمت این نوع از فحشا سوق دهد. در گسترش این صنعت اسلامی از نقل قول و حدیث و آیه هم کم ندارند. از فاطمه زهرا، دختر محمد نقل میکنند: که “صیغه شیرین ترین لذتی است که نصیب زن مسلمان میشود.” از علی، امام اول شیعیان نقل میکنند: “صیغه از هر دارویی برای درمان شهوت بهتر است.” تماما شنیع و منزجر کننده است. قربانیان این کالای اسلامی محدودیت سنی هم ندارند. از کودک ۹ و ۱۰ ساله گرفته تا زن میان سال، همگان کالایی هستند که به این بازار اسلامی عرضه میشوند.
در عین حال مانند هر دستگاه مافیایی دیگری که با رقیب خود با خشونت و وحشیگیری بسیاری مقابله میکند، هر قربانی این عرصه را که تن به باج و خراج به این دستگاه نداده است، با ضرب شلاق و سنگسار و اعدام از دایره رقابت خارج میکند. خواهان رقابت انحصاری و ایجاد مونوپولی در این “بازار” اند. در عین حال که شدیدترین تبلیغات کور و مجازاتها را علیه فحشای غیر دولتی و غیر اسلامی اعمال میکنند، در همان حال از بیشترین مزایای نوع اسلامی این کالا صحبت میکنند.
ناسیونالیسم و فحشای اسلامی
رابطه جنبش ناسیونالیستی با فحشای اسلامی به اندازه خود صیغه و فحشای اسلامی مشمئز کننده و شنیع است. اعتراض جدی و چندانی به نفس وجود مقوله صیغه و فحشای اسلامی و سازمانیافته دولتی ندارد. در زمان حکومت دو نبش پهلوی نیز این عرصه از فعالیت دستگاه اسلام کاملا قانونی و برسمیت شناخته شده بود. حکومت اسلامی به این اعتبار به این حرفه اسلامی جنبه دولتی بخشیده و برای گسترش آن تلاش کرده است. نقد ناسیونالیسم به این معضل اجتماعی نه نقدی ماهوی بلکه اعتراضی به “نژاد” مشتریان و خریداران این کالای کثیف اسلامی است. اعتراضی به “خریداران” ایرانی این کالای اسلامی ندارند. مساله شان هویتهای “کاذب” و ناسیونالیستی ای است که امثال خودشان در گوشه و کنار به جامعه و بخشهایی از مردم حقنه کرده اند. تظاهرات مشهد و شعار “عرب برو گمشو” بطور ویژه ای عمق این اعتراض ارتجاعی و ضد انسانی را بیان میکند. در این اعتراض ما شاهد تلاشی برای جارو کردن بساط این فحشای اسلامی و دولتی نیستیم. ذره ای انسانگرایی و حمایت انسانی برای قربانیان این عرصه تجاری موجود نیست. ما شاهد تلاشی برای از بین بردن فحشا در جامعه و نابودی زمینه های اجتماعی و اقتصادی رو آوری به این عرصه نیستیم. نه! هر چه هست، این است که چرا “عربها” مشتریان این عرصه اند. گویی تلاش میکنند تا تنها “ایرانی ها” مشتریان انحصاری این کالای اسلامی باشند.
تظاهرات مشهد خصلت نمای یک حرکت ارتجاعی در جامعه است. واقعیت این است که با گسترش فقر و فلاکت در جامعه، با گسترش روی آوری به فحشا بمثابه یک عرصه تامین معاش در جامعه، و با گسترش حوزه های جغرافیایی این بازار در فرای مرزهای ایران، ما شاهد جنبه های متفاوت این اعتراض ارتجاعی بوده ایم. “دختران مان برای تن فروشی به دوبی و شارجه میروند” گوشه دیگری از این مجموعه است.
باید هوشیار بود
در مقابل این تحرکات ناسیونالیستی باید هوشیار بود. تحرک ناسیونالیستی و نژاد پرستانه آن مجموعه عقاید و سیاستهای خرافی و ضد انسانی است که مانند زهری کشنده در جامعه عمل خواهد کرد. این نوع سیاستها و نقطه نظرات دارای دامنه ای گسترده و جهانی است. دولتها و نیروهای مرتجع بسیاری بر این نوع گرایشات و تمایلات سیاسی سرمایه گذاری میکنند. حاصل کارشان در صورت موفقیت تنها به خون و کثافت کشاندن جامعه است. اگر در سالهای ۵۷ عدم هوشیاری در مقابل جریانات اسلامی باعث شد که پروژه حکومت اسلامی را به جامعه حقنه کنند و چنین مصیبت و سیاهی و تباهی را بر مردم یک جامعه تحمیل کنند اکنون ناسیونالیسم و تحرکات نژادپرستانه و قوم پرستانه در تمامی اشکال و تنوعش آن اهرم و ابزاری است که میتواند فاجعه دیگری را بر جامعه تحمیل کند.
باید هوشیار بود. باید جامعه را از مخاطراتی که این جریانات میتوانند به دنبال داشته باشند، برحذر و مصون داشت. تنها راه بر افراشتن پرچم آزادی، برابری و رفاه همگان است. تنها راه کوتاه کردن دست کثیف مذهب از زندگی و شئونات مردم است. تنها راه دهنه زدن به دستگاه مافیایی مذهب است. کمونیسم کارگری تنها اردویی در جامعه است که پرچمدار این خواستها و مطالبات دیرینه توده های مردم است!
زیرنویس: پدیده فحشا در دوران حکومت اسلامی به یک ایپدمی و بیماری دهشتناک اجتماعی تبدیل شده است. کمونیسم کارگری در یک کلام خواهان نابودی پدیده فحشاء است. فحشای دولتی و اسلامی را با نابودی دولت اسلامی باید از میان برداشت. فحشای غیر دولتی و سازمانیافته را باید با نابودی زمینه ها و ریشه های اقتصادی و اجتماعی آن از میان برداشت. ما در عین حال که برای نابودی صنعت فحشا تلاش میکنیم، در عین حال از قربانیان این عرصه حمایت میکنیم. و تا زمانیکه این حرفه موجود است، تن فروشی باید غیر جنایی باشد. نباید گذاشت که قربانیان این شغل در حاشیه جامعه قرار گرفته و بی حرمت شوند. تلاش برای گسترش اماکنی که مشوق تعویض حرفه این افراد است، آموزشهای لازم را برای فعالیت در عرصه های دیگر اقتصادی فراهم میکند، از جمله اقدامات ما در این رابطه است.