جدید ترین

وضعیت جمهوری اسلامی و گروههای نیابتی تروریستی اش در خاورمیانه- محمد شکوهی

هفته گذشته اسرائیل به سفارت  جمهوری اسلامی در دمشق حمله کرد و چند سردار سپاه وعوامل حکومتی مستقر در آن کشته شدند. خامنه ای به این مناسبت پیامی داده. ابتدا متن پیام و چند خبر مرتبط با این موضوع.

*پیام خامنه ای:”رژیم خبیث به دست دلاورمردان ما مجازات خواهد شد. آن‌ها را از این جنایت و امثال آن پشیمان خواهیم کرد به حول و قوه‌ی الهی.”!

*خامنه ای در “دیدار رمضانی اش” با سران نظام ضمن تکرار محتوای پیامش، سراغ بیحجابی رفت و دوباره و این بارازموضع بسیار ضعیف تاکید برمقابله با گسترش بیحجابی کرد!

*شورای امنیت سازمان ملل روز چهارشنبه ۱۵ فروردین ضمن مخالفت با پیش‌نویس بیانیه روسیه، حمله هوایی روز دوشنبه ۱۳ فروردین به کنسولگری جمهوری اسلامی در دمشق را محکوم نکرد.

* د رخبر دیگری رویترز به نقل از PLO؛ سازمان فتح نوشت: سازمان فتح جمهوری اسلامی را به تلاش برای ایجاد هرج و مرج در کرانه باختری متهم کرد. این سازمان که کنترل این منطقه را در دست دارد گفت، اجازه سوءاستفاده از “آرمان”های فلسطینی را نمی‌دهد و با هر “مداخله خارجی” مقابله می‌کند.

این پیام خامنه ای از چند لحاظ در پرتو اوضاع احوال جدید سیاسی درخاورمیانه و وضعیت کل جبهه سازمانهای تروریستی موردحمایت جمهوری اسلامی، بیانگر ترس و وحشت وی، اوضاع درهم ریخته حکومت در داخل و خارج مرزهای کشور واعلام رسمی شکست سیاستهای منطقه ای اش دریک کلام است.

این بیانگر پوچ و بی ارزش بودن اعاهای تاکنونی رژیم برای نابودی اسرائیل، درماندگی کل نظام در برابرحملات نظامی اسرائیل علیه مواضع نیروهای نیابتی اش و بمباران مداوم مواضع نیروهای تروریستی موردحمایتش است. این بار اسرائیل به سفارت رژیم حمله کرده وچند سردار تروریست وعامل حکومت را کشته و آن موقع خامنه ای وعده  پشیمانی اسرائیل به” حول و قوه‌ی الهی” را می دهد! مروی بکنیم بر وضعیت حکومت  و گروههای تروریستی مورد حمایتش در منطقه در چند ماه اخیر.

ازهفت اکتبرسال گذشته که جنگ حماس با اسرائیل شروع شده و حکومت در اوایل هارت و پورتهای زیادی به راه انداخت و تاکید کرد که عمر رژیم صهیونیستی به آخر سیده و….ازاین خزعبلات. ولی آنچه درعمل شاهدش هستیم شکست سیاست های رژیم در منطقه و تروریسم اسلامی مورد حمایتش است. این شکستها چه بوده و وضعیت امروز حکومت و تروریستهایش درمنطقه از چه قرار است؟

یک هفته بعد از آغاز جنگ حماس و اسرائیل خامنه ای رسما از نیروهای مورد حمایتش، ازحزب الله لبنان، جهاد اسلامی و… درخواست کرد که پای نظام را به این جنگ نکشانند. همزمان نیروهای تروریست سپاه قدس که در مرز سوریه و اسرائیل مستقر بودند به داخل خاک سوریه عقب کشیده ند تا حکومت اتهام دخالت در جنگ حماس با اسرائیل دامنش را نگیرد.

از ماه دوم جنگ و به دنبال حملات اسرائیل و نابودی بخش بزرگی از امکانات و نیروهای حماس،  خامنه ای سیاست” دیپلماسی محکومیت حملات اسرائیل به غزه” را در پیش گرفت و مشتی رژیم های هوادارش در تلاش برآمدند به بهانه” نسل کشی” اسرائیل، سازمان ملل و شورای امنیت را وادار به تصویب قطعنامه محکومیت اسرائیل بکنند، که موفق نشدند. روسیه و چین و بلوک کشورهای آمریکای لاتین هم نتوانستند کاری برای حکومت بکنند.

در اقدامی دیگر خامنه ای سیاست حمایت از”مردم فلسطین”, بخوان حمایت لوجستیکی از حماس و ارسال کمک های امدادی به منطقه را به عنوان یک سیاست حمایت از تروریستهای اسلامی را در پیش گرفت که آن هم به جایی نرسید. در دسامبر سال گذشته خامنه ای از کنفرانس کشورهای اسلامی خواست” لااقل  اسرائیل را تحریم اقتصادی” بکنند، که آن هم شکست خورد.

در یک چنین وضعیتی که جمهوری اسلامی در آن قرار دارد، آمریکا و غرب شروع به حمایت بی قید و شرط از اسرائیل در جنگ با حماس و غزه کرده و در برابر جنایات اسرائیل که به بهانه جنگ با حماس کل غزه را ویران کرده و یک فاجعه عظیم انسانی را شکل داده، ساکت شده و تا این اواخر دست اسرائیل را در ارتکاب به هر جنایتی، به بهانه مقابله با تروریسم حماس، باز گذاشتند. نتیجه این سیاست ضد انسانی آمریکا و غرب این شده که اسرائیل بیمحابا و بدون پاسخگویی اقدام به کشتار مردم غزه به بهانه مبارزه با تروریسم  اسلامی کرد.

اکنون بعد از گذشت ماهها از اقدامات نسل کشی اسرائیل، بالاخره آمریکا و غرب تا حدودی متوجه سیاست کثیفو ضدمردمی شان شده و دوهفته پیش قطعنامه ای در شورای امنیت برای پایان دادن به جنگ و آغاز گفتگوهای آتش بش را تصویب کردند. نکته جالب اینجاست که خامنه ای و جمهوری اسلامی ضمن در بوق و کرناکردن تصویب این قطعنامه خواهان اجرای فوری آن شده و آن را راهی برای پایان دادن به این وضعیت اعلام کرده اند. این هم وجه دیگر از درماندگی و شکست و وضعیت رژیم است، که “خدایش را شکر می کند که بلای گسترش جنگ ظاهرا از سرش دفع شده است”.

در کنار این وضعیت در ماههای اخیر حملات اسرائیل، آمریکا و متحدانش به مواضع نیروهای تروریست مورد حمایت رژیم در منطقه بشدت ادامه داشته و لطمات بزرگی بر آرایش نیروهایش در منطقهزده ودرعمل در نتیجه این وضعیت و موقعیت ضعیف رژیم در مقابل غرب، دچار سردرگمی شده اند. ظاهرا جمهوری اسلامی حتی در صرافت سرو سامان دادن مجدد به نیروهای تروریستش هم نیست و منتظر واکنش اقدامات آمریکا و غرب شده است. همزمان با این رژیم چندین بار در عمان با آمریکا مذاکره کرده است و متقابلا سران دارو دسته حماس را به تهران آورد.!

 دولت بایدن هم ضمن دفاع از حملات اسرائیل به مواضع نیروهای نیابتی رژیم در منطقه و به بهانه در راه بودن انتخابات آمریکا، اقدامات “مثبت” در رابطه به کاستن از تنش هایش با جمهوری اسلامی را  در پیش گرفته است. تازه ترین آن مجوز تمدید ٥ ساله قرار داد گاز و برق ایران و عراق، اعلام رضایت از عدم صدور تسلیحات رژیم برای حوثی های یمن، تماس با برخی از اعضای حزب الله لبنان که در کابینه این کشور هستند، برای جدا کردن برخی نیروهای این جریان تروریستی از بدنه مورد حمایت ایران بر آمده است.

همه این سیاستهای جمهوری اسلامی در این چند ماه اخیر توجیه عقب نشینی هایش، بیان ترس و وحشت از گسترش جنگ و درگیر شدنش در این جنگ، تلاش برای استفاده از”فرصتهای مثبت” در این اوضاع، توجیه صفوف نظام در باره خطرات و لطمات گسترش جنگ بر علیه نظام، اعلام آمادگی برای “همکاری” با کشورهای منطقه برای حل بحران غزه و…. است. سیاستی که معنایی جز تن دادن به شکست و عقب نشینی نیست.در کل روند اوضاع مدتهاست که برعلیه جمهوری اسلامی و دخالتها و حمایتش از دار و دسته های مسلح تروریست اسلامی رقم خورده است. اثرات و تبعات هفتم اکتبر بر پیکر اژدهای تروریسم اسلامی  هر روز نابود کننده تر و ویرانگر شده، تا جایی که نق زدنهای باندهای حکومتی در مخالفت با حمایت از حماس هم بلندتر شده است. رده هایی از نیروهای قدیمی سپاه، دیپلمات تروریست های سابقش به خامنه ای توضیه کرده اند” مناقع نظام را فدای سیاستهای منطقه ای نکند”!

مسئله فلسطین کهنه ترین زخم بشریت در این منطقه از جهان است. استفاده جمهوری اسلامی از این موضوع و تبدیل کردن آن به ارکان ایدئولوژی صدور انقلاب اسلامی مورد نظر خمینی؛ دهه هاست که کشتار و تروریسم را در منطقه دامن زده است. حکومت حامی تروریسم  با وعده به دریا ریختن صهیونیستها و نابودی اسرائیل، پایش به تخاصمات و جنگ های منطقه باز شده و برای مدتی توانست ارز اندام نماید. اکنون بعد از گذشته بیش از چهار دهه از تکرار خزعبلات اسلامی آزای قدس و….؛ بویژه در چند ماه اخیر، مشخصا بعد ازهفتم اکتبر سال گذشته معلوم شد که جمهوری اسلامی هیچ غلطی نمی تواند بکند. اوضاعش به هم ریخته، سیاستهای صدور تروریسم اسلامی اش شکست خورده و کل کشورها و مردم منطقه برعلیه دخالتهایش دراوضاع منطقه هستند. این یک شکست بزرگ تمام عیار برای حکومت حامی و بانی تروریسم اسلامی است.

اما در کنار تمام این وقایع یک اتفاق مهم دیگر در داخل کشور افتاده و آن انقلاب زن زندگی آزادی در سال ١٤٠١ و بپا خاستن جامعه برای به زیر کشیدن کل نظام است. اتفاقی که کل صفوف حکومت را در هم ریخته، بی افق و امید به رهایی از خطر سرنگونی و بازگشت مجدد اعتراضات ضد حکومتی، یک بحران بسیار جدی تری را به رژیم تحمیل کرده است. همه آن سیاستهایی که حکومت برایش در منطقه میلیاردها دلار هزینه کرد، تا نظام را در برابر انقلاب مردم بیمه نماید، دود شد و هوا رفت. مردم ایران عملا آغازگر تحمیل این شکستهای منطقه ای به رژیم هستند. وضعیت متشدد و شکننده حکومت درداخل در برابر مردم آن فاکتور مهمی است که زمینه های این شکست جمهوری اسلامی و کل جریان تروریسم اسلامی را امروز درمنطقه رقم زده است.

پایان دادن به تروریسم اسلامی، جنگ و جنایت درمنطقه، در کنار حل فوری ترین معضل منطقه، یعنی راه حل انسانی مسئله مردم فلسطین، در گرو به زیر کشید کل بساط حکومت تروریستهای اسلامی حاکم برایران است. پایان جمهوری اسلامی، پایان تروریسم اسلامی و جنگ و بربریت  درمنطقه وآغاز عصر نوینی برای رهایی کل مردم منطقه خاورمیانه از زیر یوغ جنگ تروریستها و جنگهای مذهبی و قومی خواهد بود.  این امر در دستور انقلاب آتی مردم  ایران قرار دارد.

محمد شکوهی

٤ آوریل ٢٠٢٤

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *