«کردستان، گورستان فاشیستان»- کاظم نیکخواه

ابراهیم رئیسی این روزها یک سفر دو روزه به کردستان داشت. می‌دانستند که مردم از این جانی و همراهانش عمیقاًمتنفرند. به همین دلیل ده‌ها اتوبوس و مینی‌بوساز قبل کرایه و بسیج کرده بودند تا از شهرهای اطراف مزدوران و هواداران حکومت را به استقبال رئیسی بیاورند تا اطرافش خالی نماند. با وجود این، جمعیت کرایه‌ای زیاد نبود.بخشی از میدان اقبال در سنندج که محل سخنرانی او بود خالی ماند. رئیسی روز پنجشنبه این هفته در روضه‌خوانی‌اشدر سنندجدر وصف «صفا و صمیمیت» مردم کردستان یک‌عالمه چرندیات ردیف کرد و افاضات تحویل جماعت داد.از جمله گفت«جوانان، پیشمرگه‌ها و همه مردم کردستان حقیقتاً در جای‌جای این استان از خودگذشتگی و افتخارآفرینی کردند و با ایستادگی در مقابل توطئه‌های دشمنان برای این استان امنیت و آرامش آفریدند».
این سخنان او حقیقت دارد به شرطی که دشمن را درست معنی کنیم. فکر نمی‌کنم کسی نداند که مردم کردستان یک‌لحظه طی چهل و چهارسال گذشته به حکومت اسلامی سر سازش نداشته و به آن تمکین نکرده‌اند. این مردم از همان روز اول به‌قدرت‌رسیدن حکومت اسلامی و برای مقابله با سلطه این حکومت منفور و متحجر،متحدانه و قاطعانه در شهر و کوه و روستاها مقاومت کردند. من خود از اواخر سال ۵۸ در بوکان و مهاباد و سقز و بانه و سنندج و سردشت شاهد مقاومت این مردم در مناطق مختلف بوده‌ام. باورم نمی‌شد که زن و مرد و حتی کودکان این‌چنین متحد و یکپارچه علیه حکومت اسلامی باشند. آنها که توان و تجربه‌ای داشتند در مقابل سرکوبگران در کوچه و خیابان و کوه و دره می‌جنگیدند، و بقیه به‌عنوانپشت‌جبهه جنگ مقاومت، از پیش‌مرگان یا نیروهای رزمنده مردمی حمایت می‌کردند و به آنها غذا و امکانات می‌رساندند و به شیوه‌های مختلف از رزمندگان خود حمایت می‌کردند.
مردم کردستان بارها به شیوه‌های مختلف اعلام کرده‌اند که می‌خواهند آزاد زندگی کنند. نمی‌خواهند به دیکتاتوری و سرکوب تمکین کنند و با حاکمین اسلامی که از همان ابتدا با جلادانی نظیر خلخالی و چمران و بقیه به کردستان رفتند و بنی‌صدر که به پاسداران گفت تا کردستان را به طور کامل سرکوب نکرده‌اید بند پوتین‌ها را باز نکنید، یک‌ذره سر سازش نداشتند؛ بنابراین «دشمنان» خونی مردم کردستان روشن است که کسی جز کار به دستان و مزدوران حکومت اسلامی نیستند.
شخصاًدر همین سنندج با چشم خود دیدم که چگونه با رگبار خمپاره و توپ و موشک، خانه‌ها را بر سر مردم بی‌دفاعخراب می‌کردند. در این شهر شلیک خمپاره از باشگاه افسران که تنها محل استقرار نیروهای حکومتی بود یک‌لحظه قطع نمی‌شد. شهر را با توپ و خمپاره شخم زدند. کودکان نوزادی را دیدم که با خمپاره‌های سپاه پاسداران لت‌وپار شده بودند. جوانانی که دست و پایشان با توپ و خمپاره قطع شده بود و صحنه‌های فجیعی که بهتر است توصیف نکنم. در بوکان و بانه و سقز و مهاباد و سردشت و دیگر مناطق نیز کمابیش اوضاع به همین‌گونه بود.
آری مردم در مقابل دشمن یعنی امثال همین آیت‌الله قاتل و بنی‌صدر و خلخالی و چمران و کل پاسداران و مزدورانشان در جای‌جای کردستانجانانه ایستادگی و ازخودگذشتگی بسیار کردند. در مقابل دشمنان جنگیدند و در همه‌جا با آنها مقابله کردند. در این جنگ نابرابر مردم قربانیان بسیاری دادند. قاتلان و پاسداران و نیروهای مسلح مزدور حکومت اسلامی با بمب و خمپاره خانه و مدرسه و کوه و دشت را سوراخ‌سوراخ کردند و با جنایات بسیار توانستند بعد از چند سال بر کردستان خونین غالب شوند. آثار جنایات حکومت اسلامی هنوز در بسیاری از نقاط قابل‌مشاهدهاست.
کردستان به آخرین سنگر انقلاب مردمی سال ۵۷ علیه حاکمین جنایت‌کار اسلامی تبدیل شد. خلخالی به این استان گسیل شد تا فوج‌فوج جوانان را به جوخه‌های اعدام بسپارد. داستان جنایات حکومت اسلامی طی این چهل و چند سال توسط شماری از فعالین سیاسی در جزئیات بازگو شده است و این داستان را همه ما مردم می‌دانیم. دنیا می‌داند.
بنابراین، وقتی رئیسی می‌گوید کردستان در برابر تجزیه‌طلبان و دشمن مقاومت کرد و پیروز شد، دارد با وقاحت چشم در چشم مردم به این اشاره می‌کند که توانسته‌اند با قتل و کشتار و با توپ و تانک و خمپاره مقاومت مردم را در هم بشکنند.
اما یک چیز روشن است. جمهوری اسلامی زمین‌های کردستان را فتح کرد. اما مردم را نتوانست به تمکین بکشاند.به‌عبارت‌دیگردر جنگ نظامی علیه مردم، حکومت اسلامی پیروز شد. اما در جدال سیاسی بازنده شد. قلب مردم همچنان برای خلاصی ازاین حکومت آدمکش می‌تپد.اراده و عزم بخش اعظم مردم همچنان در راستای پایان‌دادن به سلطه فاشیسم اسلامی کار می‌کند. طی این چهل سال شهرها و مناطق مختلف کردستان کانون اعتراض و مقابله با کل سنت‌های حکومت اسلامی بوده است. بارها شاهد جنبش‌ها و خیزش‌های متعدد چپ و مترقی و آزادی‌خواهانهعلیه حکومت بوده‌ایم. جنبش دادخواهی یک پایش در کردستان است. جنبش آدم‌برفی‌ها که جنبشی در دفاع از حقوق کودکان علیه حکومتکودک‌کش بود، در سنندج پا گرفت و در تاریخ ثبت شد.در انقلاب زن زندگی آزادی، شهرها و مناطق مختلف کردستان کانون فعال خیزش و تجمع و تظاهرات و راهپیمایی در ابراز انزجار از قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی و کل جنایات حکومت بودند. تجمعات بازنشستگان و معلمان و کارگران در مقاطع مختلف در شهرهای مختلف کردستان علیه حاکمینوسیعاً به جریان افتاده و با شهرهای سراسر کشور همراه شده است.
واقعیت این است که کردستان همچنان یک سنگر فراموش‌نشدنی و خاموش‌نشدنی مقابله با حکومت قاتلان اسلامی است. مردم کردستان نمی‌توانند میراث خونین حکومت اسلامی را یک‌لحظه فراموش کنند. این حکومت هیچ جایی در میان مردم ندارد. در چشم زن و مرد و حتی کودکان کردستان، این حکومت با اعدام و جنایت شناخته می‌شود و منفور و مطرود است.
با این زمینه و سابقه است که سال‌هاست نام کردستان با انقلاب و سرنگونی حکومت اسلامی گره‌خورده است. کردستان در سراسر کشور میان مردم ایران با همین سنت و فرهنگ ضد حکومتی شناخته می‌شود و به همین دلیل جایگاه ویژه و عزیزی در میان مردم سراسر کشور دارد.
رئیسی می‌تواند برای مزدوران و پاسداران حکومتی روضه‌خوانی کند و علیه «تجزیه‌طلبی» خزعبلات بگوید.اما مردم کردستان این روضه‌خوانی‌های وقیحانه را بخشی از همان سیاست سرکوب و دهن‌کجی به خود می‌دانند و بیش‌ازپیش در مسیر مبارزه برای خلاصی از سلطه این حکومت مصمم‌تر و متحدترمی‌شوند. این را همه کاربه‌دستان حکومت اسلامی باید در مغز پوسیده خود فروکنند. یک شعار مردم کردستان این است «کردستان گورستان فاشیستان». آری کردستان گورستان فاشیست‌های اسلامی و مرتجع خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *