جدید ترین

مصاحبه کارگر کمونیست با فراز آزادی

فراز آزادی خودت را معرفی کن؟

فراز آزادی هستم عضو حزب کمونیست کارگری ایران و سالهاست که با این حزب فعالیت میکنم. فعالیتهای فعالین کمونیست امثال من در داخل کشور بعد از اعترضات کوی دانشگاه تهران در سال ٨٧ و کنفرانس برلین در خارج و مطرح شدن علنی حزب در ابعاد وسیع در ایران، ( پخش نوار سخنرانیهای کنفرانس برلین از تلویزیون جمهوری اسلامی و چاپ کتاب کنفرانس برلین) گسترش بیشتری یافت و ما کمونیست کارگری ها  بیش از پیش مورد توجه جامعه و بویژه فعالین جنبشهای اعتراضی مانند جنبش کارگری قرار  گرفتیم.

شما در کدام بخش از  مراکر کارگری فعال بوده اید؟

من بدلیل نوع کارام، در میان کارگران پروژه ای و بویژه در میان کارگران نفت و پتروشیمی در جنوب کشور فعالیت داشتم. امروزه شما صدای اعتراضات کارگران پتروشیمی های منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر را بیشتر میشنوید و این کارگران نقش فوقالعاده مهمی در جنبش کارگری ایران دارند. من در میان رهبران عملی پتروشیمی های این منطقه فعالیت داشتم و کمتر فعالی در این منطقه است که مرا از نزدیک نشناسد.

فراز آزادی شما تجربه شرکت در تدارک مراسم های اول ماه مه را دارید. خطوط این تجارب را برای خوانندگان ما توضیح دهید؟

من در تمامی سالهای فعالیت ام در ایران و مشخصا منطقه جنوب  با فعالین کارگری و رهبران عملی این محیطها در خصوص اهمیت برگزاری جشن اول ماه مه، روز جهانی کارگران صحبت میکردم و از کارگران میخواستم که خود باید مراسم های مستقل شان را داشته باشند. اساسا سنت برگزاری این روز مهم برای همه مراکز کار در جنوب روشن و جا افتاده بود.  تاثیرات نقش کارگران نفت در انقلاب ٥٧  و فعالیت کمونیستها در میان این کارگران در سالهای اولیه انقلاب، نقش مهمی در ایجاد وتداوم این سنت در میان کارگران جنوب دارد و به همین دلیل مدیران  اکثر کارخانجات و مجتمع ها با زدن پلاکارد تبریک به مناسبت روز جهانی کارگر تلاش میکنند جایگاه این روز را به درجات زیادی پائین بیاورند  و حداکثر با جمع کردن کارگران و صحبت در چهارچوب محدود بورزوائی و اینکه کارگران ستون فقرات تولید هستند و غیره ، خطر اعتراضات کارگری  در این روز را از  سر بگذرانند. ولی در مقابل  اکثر کارگران پیشرو تلاش میکردند که به هر شکلی شده حرکتهای مستقلی را سازمان دهند که عمتا با مقاومت مدیران و مسئولین مجتمع ها روبرو میشد. فضای امنیتی و پلیسی بزرگترین مانع در برابر کارگران پیشرو برای روز اول ماه مه بود ، چرا که از دو سه هفته مانده به اول ماه مه حراستهای کارخانجات تمام جاسوسهایشان را فعال میکردند که ببینند چه کسانی در این رابطه فعال هستند تا با شناسنائی و تذکر دادن و تهدید به اخراج و دستگیری، مانع برگزاری مراسم های مستقل کارگری بشوند. ولی تا سال ٨٩ که من در این منطقه فعال بودم، سه سال آخر یعنی سالهای ٨٧ و ٨٨ و ٨٩ در دو سه تا از مجتمع ها مراسمهائئ در محیطهای کار و یک مورد هم بیرون از کارخانه و در داخل شهر برگزار شد. سخنرانی ، پخش شیرینی و پخش تراکت اول ماه مه،  پخش اطلاعیه های توضیحی در خصوص اهمیت روز جهانی کارگر و  قطعنامه فعالین کارگری در منطقه ماهشهر از جمله کارهای مهمی بود که صورت میگرفت. ولی بعد از سال ٨٩ و تا جائی که اطلاع دارم، فشار کارگران در محیطهای کار برای تشکیل مراسمهای مستقل کارگری که در آن بتوانند در خصوص اهمیت روز کارگر صحبت  کنند، بیشتر شده و فضای اعتراضی در این مورد بیشتر از سالهای قبل شده است.

فراز آزادی در میان کارگران گرایش به تشکیل اتحادیه و سندیکا و مجمع عمومی چه اندازه است؟

تجربه سه و نیم دهه  جنبش کارگری ایران و اعتراضات کارگری در ایران نشان داده است که گرایش به تشکیل اتحادیه و سندیکا مشخصا از طرف جریانات سندیکالیست و اتحادیه چی ها صورت میگیرد. مهمترین گرایش برای ایجاد تشکل در میان کارگران، مجمع عمومی است. خواست مجمع عمومی در میان کارگران در هر محیط و زیست، ساده ترین و دست یافتنی ترین شکل تشکل کارگری است. تا به  امروز میتوانم به جرئت بگویم که ٩٩ درصد تحرکات و اعتراضات کارگری در ایران با مجمع عمومی شروع شده و ادامه یافته است ولی اگر به هر درجه ای که این اعتراضات پیشرفت داشته اند، حاصل حضور توده کارگران در مجمع عمومی و تصمیات شان بوده است.  و اگر اعتراضی شکست خورده بدلیل عدم اتکا توده کارگر به مجمع عمومی خودش است . و صد البته نقش سرکوب کارگران از  طرف رژیم توسط نیروهای نیروی انتظامی و سپاه و غیره را نباید به حساب عدم موفقیت مجمع عمومی بگذاریم. اعترضات کارگران نیشکر هفت تپه ، کارگران شرکت واحد در تهران و صدها اعتراض کارگری دیگر نمونه های بارزی از تحرکات کارگری هستند که شروع شان با برگزاری مجمع عمومی کارگری بوده است. در این میان ممکن است که پیشروان همین کارگران جمع محفلی خودشان را به نام سندیکا و یا اتحادیه نام گذاری کرده باشند. به اعتقاد من اسم آن سندیکا و اتحادیه که جمع فعالین و پیشروان کارگری در برخی مراکز به خود گذاشته اند، به هیچوجه بیانگر جایگاه مقبولیت سندیکا و یا اتحادیه در بین صفوف توده های میلیونی کارگری نیست. در نهایت همان پیشروان  مجبورند برای تکیه به کارگران به مجمع عمومی متکی گردند که نشان دهنده مقبولیت آن در میان کارگران است.

با تشکر –

خواهش میکنم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *