جدید ترین

سالی که گذشت و سالی که پیش روست- میزگرد انترناسیونال به مناسبت سال تازه

انترناسیونال: سالی که گذشت بیش از هر چیز در ایران با فوران انقلاب زن زندگی آزادی رقم خورد. شما این سال را چگونه ارزیابی میکنید و چگونه می بینید؟

شهلا دانشفر: سال ۱۴۰۱ سال انقلاب زن،‌ زندگی، آزادی بود. سه جنبش قدرتمند کارگری، دادخواهی و جنبش رهایی زن و در کنار آنها خیزش های مردمی سال گذشته اوضاع را بسرعت بسوی انقلاب سوق دادند و قتل دختر جوان مهسا امینی جرقه ای برای شعله ور شدن انقلاب شد.  انقلابی علیه کل بساط آپارتاید جنسی حاکم که آوایش جهانی شد و مهسا امینی به نماد این انقلاب تبدیل شد. بگذارید  نقاط برجسته اتفاقات سال گذشته را اشاره کنم:

 گرامیداشت اول مه ۱۱ اردیبهشت در بعدی اجتماعی و سراسری  در بیش از ۴۰ شهر به فراخوان  شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان و حمایت  تشکلهای مختلف کارگری و دیگر بخش های جامعه یک حرکت مهم در سال گذشته بود و قطعنامه های مشترک  این روز بازتاب و نماد اتحاد مبارزاتی مردم بود.

در سال گذشته همچنین فراخوانهای شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان به تجمعات اعتراضی برای پیگیری مطالبات و علیه سرکوبگریهای حکومت بسیار نقش آفرین بود. معلمان با کارزاری قدرتمند مقابل سرکوبگریهای حکومت ایستادند و سناریوسازیهای کذایی اش را به شکست کشاندند.

  بازنشستگان و تجمعات یکشنبه های اعتراضی و بعضا هر روزه آنان در دهها شهر یک فاکتور مهم و تاثیر گذار دیگر در سال گذشته است. در اردیبهشت سال گذشته همچنین دو هفته اعتراض مردمی علیه فقر و سونامی گرانی را در  ۳۰ شهر شاهد بودیم که فریاد مرگ بر دیکتاتور بر فضای شهرها طنین انداخت.

مثال دیگر اعتراضات گسترده مردمی در آبادان و دیگر شهرهای خوزستان بدنبال ریزش ساختمان متروپل در چهارم خرداد بود که در بیش از یک هفته  موجی از همبستگی در شهرهای ایران را همراه داشت. بعلاوه در سال گذشته محاکمه حمید نوری، دادگاه  آبان تریبونال، و  محکومیت خامنه ای و سران سپاه به جرم حمله به هواپیمای اوکراینی در دادگاه ایالت انتاریوی کانادا پیشروی مهمی برای جنبش دادخواهی و انقلاب مردم بود. و  بالاخره  در مقابل حکومتی که میخواست با علم کردن هفته حجاب و عفاف اعتراضات مردمی را عقب بزند، جنبش حجاب بی حجاب سر بلند کرد. یک روز مهم این جدال ۲۱ تیر بود که حکومت با این اسم مزدورانش را به خیابان آورد و  زنان در حلقه حمایت مردمی در دهها شهر با دور انداختن حجاب، این روز را به روزی علیه حکومت و شکستی برای آن تبدیل کردند. در ادامه این اتفاقات تحول ساز بود که در ۲۲  شهریور مهسا امینی بجرم نداشتن حجاب بدست حکومت به قتل رسید و این جنایت  فوران انقلاب را در پی داشت. انقلابی که هفت ماه است قلبش میزند. انقلابی که با فشار سنگینش بر دیوارهای زندانها شکاف ایجاد کرد و شماری آزاد شدند. انقلابی، رادیکال، انسانی و بسیار پیشرو که رنسانسی علیه مذهب و حاکمیت مفتخوران است و یک مثال بارزش بزرگداشت روز جهانی زن در پاسخ به فراخوانی سراسری بود و  منشور مطالبات پیشرو زنان با امضای ۱۲ شخصیت از فعالین جنبش رهایی زن بر آن روشنایی بخشید. منشوری که بیانگر حقوق مسلم زنان است که در کنار منشور خواستهای حداقلی ۲۰ تشکل به شعار “زن، زندگی، آزادی” آنرا تعین بیشتری بخشید.  و آخرین مثال از شادابی انقلاب و عزم راسخ مردم برای سرنگونی حکومت، به خیابان آمدن سراسری مردم در چهارشنبه سوری بود که  با شعارهای ضد حکومتی یک روز پر طنین انقلاب را آفریدند. انقلابی که تعمیق آنرا هم به لحاظ سازمانیافتگی و هم به لحاظ مضمونی شاهدیم  از جمله فراخوانهای بیش از ۵۰ تشکل از دانشجویان و جوانان انقلابی محلات  و دیگر بخش های جامعه نشانی از بعد سازمانیافتگی آنست.  و امروز در چنین نقطه ای از انقلاب سال ۱۴۰۱ به پایان میرسد.

انترناسیونال: چه پیش زمینه ها و شرایطی باعث شد که در سال گذشته انقلاب زن زندگی آزادی با آن عمق و شفافیت شکل بگیرد؟

حمید تقوایی: جامعه ایران مدتهاست که برای خلاصی از شر جمهوری اسلامی در جوش و خروش است. این تحرک، که ما آنرا جنبش سرنگونی نامیده ایم، در مقاطعی مثل خیزش ٨٨ و یا ٩٦ و ٩٨ به یک برآمد توده ای با شعارهایی صریحا علیه جمهوری اسلامی بدل شده است، اما حتی در شرایطی که شاهد چنین برآمدهائی نبوده ایم نیز تظاهرات و اعتصابات و اشکال مختلف حرکتهای اعتراضی در سطح گسترده ای در جامعه جریان داشته و عملا کل نظام جمهوری اسلامی را به چالش کشیده است. بویژه جنبش کارگری مدام در حال اعتصاب و اعتراض بوده است. در چند ساله اخیر بیش از هر دوره دیگری کارگران در بخشهای مختلف دست به اعتصاب زده اند و تعداد و تداوم و پیگیری این اعتصابات نیز بی نظیر بوده است؛ به نحوی که بعنوان نمونه نیشکر هفت تپه پایتخت اعتصابات جهان لقب گرفت. بخشهای مختلف صنعت نفت و پتروشیمی که رژیم مدام کوشیده بود فضای امنیتی و پلیسی را بر آن حاکم کند نیز در دوسال اخیر با اعتراضات و اعتصابات متعددی بمیدان آمدند. معلمان و بازنشستگان نیز دو بخش پر تحرک بودند که اعتصابات و تجمعات سراسری متعددی را سازمان دادند. در کنار این حرکتهای اعتراضی جنبش دادخواهی نیز یک جنبش بسیار فعال بود با دستاوردهائی نظیر دادگاه ایران تریبونال، آبان تریبونال، محاکمه حمید نوری، و محکومیت خامنه ای و سران سپاه به جرم حمله به هواپیمای اوکراینی در دادگاه ایالت انتاریو کانادا.

تا آنجا که به جنبش زنان مربوط میشود مقابله با آپارتاید جنسی و حجاب اجباری بعنوان نماد این آپارتاید و کلا بیحقوقیی مفرط زنان در جمهوری اسلامی از همان اولین ماه روی کار آمدن حکومت یک عرصه مهم مبارزه بوده است. حرکت دختران خیابان انقلاب در سال ٩٦ نقطه اوجی در این مبارزه بود.

انقلاب زن زندگی آزادی در ادامه و بر دوش این حرکتهای اعتراضی شکل گرفت. از نظر مضمون نیز انقلاب جاری جوهر و محتوی چپ و رادیکال جنبشها اعتراضی که برشمردم را نمایندگی میکند. علاوه بر اینکه نفس شکل گیری این انقلاب، که بسیار عمیق تر و گسترده تر از خیزشهای قبلی نظیر ٩٦ و ٩٨ است، نشانه اعتبار و اقبال عمومی جامعه از افق و راه حلی است که همیشه چپ متشکل نظیر حزب ما در چشم انداز جامعه قرار داده است، هدف و آرمان این انقلاب نیز که با شعار زن زندگی آزادی نمایندگی میشود حاکی از دست بالا داشتن شعارها و اهداف انسانی و چپ در جامعه است.

امروز “منشور مطالبات حداقلی تشکلهای صنفی و مدنی” که در روز ٢٥ بهمن از جانب بیست تشکل و نهاد معتبر و سابقه دار در جنبشهای اعتراضی منتشر شد و همچنین “منشور مطالبات پیشرو زنان” که از جانب فعالین جنبش زن در ١٦ اسفند، در آستانه روز جهانی زن، انتشار یافت به خوبی مضمون چپ و رادیکال انقلاب جاری و رابطه آن با جنبشهای اعتراضی در جامعه را بیان میکند. این منشورها که از عمق جامعه و جنبش کارگری و جنبش آزادی زن و جنبش دادخواهی و دیگر جنبشهای اعتراضی برخاسته در واقع حرف دل همه مردم، ٩٩ درصدیهای جامعه، و آرمان و اهداف انقلاب را به شکل شفاف و جامعی اعلام میدارد. این اسناد بروشنی نشان میدهد که انقلاب زن زندگی آزادی انقلابی است علیه کل حکومت جمهوری اسلامی و علیه کل نظام سرمایه داری که برای حفظ خود به چنین حکومت فاسد و تبهکاری نیازمند است.

انترناسیونال: با تحولاتی که در سال گذتشته و قبل از آن اتفاق افتاده شما وضعیت جمهوری اسلامی و توازن قوای اجتماعی را در شرایط کنونی چگونه می بینید؟

اصغر کریمی: همه اتفاقات سال گذشته به زیان جمهوری اسلامی بود. عقب نشینی در مقابل حکومت عربستان که همین روزها شاهد آن هستیم کل موقعیت جمهوری اسلامی را مقابل چشم همگان میگذارد. یک عقب نشینی آشکار که محصول و برآیند سالها شکست سیاسی و بحران عمیق اقتصادی و سیاسی و بندبست های همه جانبه حکومت و مشخصا محصول انقلاب جاری است.

نگاهی گذرا به پنج سال گذشته گویای تغییر عمیق توازن قوا به زیان حکومت و به نفع پیشروی مردم است. تک تک خیزش های انقلابی دی ۹۶، آبان ۹۸، دی ۹۸  که بدنبال جنایت سرنگونی هواپیمای مسافربری اوکراینی اتفاق افتاد و سپس انقلاب زن زندگی آزادی از شهریور ۱۴۰۱، محصول بحران لاعلاج اقتصادی حکومت و از طرف دیگر جلوتر آمدن مردم است. خیزش ها هر بار عمیق تر و پردامنه تر شده و به سهم خود حکومت را هر بار در مقابل مردم ضعیف تر و شکننده تر و در سطح بین المللی بی آبروتر، منفورتر و منزوی تر کرده است. از آنجا که حکومت در وضعیتی است که نمیتواند به کوچکترین خواست اقتصادی یا سیاسی مردم پاسخ بدهد و وضعیت فلاکتبار مردم به سرعت فلاکتبارتر میشود در نتیجه حکومت قادر نیست خود را از این مخمصه نجات بدهد.

یک اتفاق بسیار مهم در کوران اعتراضات سالهای گذشته و بر متن بحران فزاینده حکومت رشد آگاهی، تعمیق همبستگی و متشکل تر شدن مردم است که بویژه در طول شش ماه انقلاب زن زندگی آزادی شکل گرفته است. مردم به این نتیجه رسیده اند که حکومت رفتنی است و امکان نجات ندارد. این فاکتور بسیار مهمی است که به موازات ورشکستگی اقتصادی حکومت، امکان ارعاب جامعه و عقب راندن مردم را از حکومت گرفته است. اینرا نیروهای سرکوب نیز بخوبی درک میکنند. امید در میان مردم عمیقا ریشه دوانده است. نگاهی به روحیه زندانیانی که آزاد میشوند اینرا بخوبی نشان میدهد. حتی تهدیدهای حکومت باروت ندارد. در مقابل، شکاف عمیق سیاسی در بالا و برخورد انتقادی بسیاری از آیت الله ها و حوزه علمیه و رسانه های انتقادی مجاز در داخل کشور که محصول بحران و بی افقی حکومت است عامل موثری در تشدید بحران سیاسی حکومت و ریزش های بیشتر است.

انقلاب جاری محصول هم بحران همه جانبه حکومت و هم تغییر روحیات مردم و جلوتر آمدن مردم است. انقلابی که همه معادلات را عمیق تر از هر زمان تغییر داده است. زیراب مذهب یعنی ایدئولوژی حکومت در طول سالیان طولانی زده شده و انقلاب جاری ضربه محکم دیگری به آن زد. جنبش رهایی زن که اجتماعی ترین جنبش سیاسی در ایران است در سطح یک انقلاب زنانه تکامل یافت. بحران اقتصادی نیز جایی برای کوچکترین مانور حکومت باقی نگذاشته و جامعه را در آستانه فاز قدرتمندتر انقلاب قرار داده است فازی که با به میدان آمدن طبقه کارگر و توده های دهها میلیونی مردم فقیر از یکطرف و انقلاب زنانه از طرف دیگر در هم میامیزد و این توان را دارد که بساط حکومت را برای همیشه در هم بپیچد. هیچ درجه مماشات دول غرب با حکومت، توافق احتمالی برجام، سرازیر شدن چند ده میلیارد دلار به داخل کشور که همه اینها البته زیر سوال است، هیچکدام کمکی به تخفیف مشقات مردم و تخفیف بحران حکومت نمیکند همچنانکه درآمدهای هنگفت نفت در دوره احمدی نژاد بحران حکومت را تشدید کرد. بعلاوه همانطور که گفته شد امید و آگاهی مردم که به روی آوری بیشتر به تشکل های مختلف در سطح جامعه منجر شده است موضوعی نیست که با هیچ تحولی قابل پیشگیری باشد.

کاظم نیکخواه: ارزیابی شما از تحولات پیش رو چیست؟

کاظم نیکخواه: فضای کنونی جامعه چشم انداز آینده را بوضوح بازتاب میدهد. کار ناتمام انقلاب باید تمام شود. جامعه ایران همچون یک آتش فشان فعال میماند. روزی نیست که مبارزه و تظاهرات و حرکتی برای سرنگونی جمهوری اسلامی به جریان نیفتد. تمام بخشهای مردم، کارگران، معلمان، بازنشستگان، زنان، دانشجویان، و دانش آموزان با روحیه ای بسیار بالا بدون ذره ای ترس و واهمه از حکومت، هدف خود را که سرنگونی است ابراز و اعلام میکنند. به همین روزهای اخیر نگاه کنید! گروههایی از دستگیر شدگان اعتراضات اخیر را حکومت بناچار آزاد کرد. اینها کسانی هستند که در زندان زیر شکنجه و هزار جور تعدیات قرار داشته اند. اما وقتی که پایشان را از زندان بیرون گذاشتند بسیاریشان در جلوی همان شکنجه گاههای حکومت، مشتهایشان را گره کردند و فریاد مرگ بر دیکتاتور و شعارهای دیگر را سر دادند. این پاسخ آنها به زندان و شکنجه و دستگیری است. حتی در درون زندانها هم زندانیان عموما همین پاسخ را به حکومت میدهند و با شعار دادن و بیانیه و پیام سرنگونی این حکومت را فریاد میزنند. در برابر مسمومیت کودکان هم خانواده ها و مردم مقابل مدارس فریاد مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر حکومت کودک کش سر میدهند. چهارشنبه سوری هم این هفته تماما روز حجاب سوزان و رقص و شادی و فریاد مرگ بر دیکتاتور بود. این گوشه ای از فضای کل جامعه است. اینها نشان میدهد که انقلاب زنده و جاری است. نشان میدهد که مردم مصممند. مردم متحدند. مردم آگاهند و هدف را بخوبی میشناسند. و این به شما میگوید که چشم انداز در سال آتی چیست.

تردیدی ندارم که در سال ۱۴۰۲ ما با امواج گسترده تر اعتراضات و خیزشها و کیفرخواست علیه حکومت از طریق بیانیه ها و سخنرانی ها، و شعارهای کوبنده از جانب مردم روبرو خواهیم بود. فاز نهایی انقلاب زن زندگی آزادی پیش رو قرار دارد. در این فاز قطعا مردم در فضایی متحدتر، متعین تر و آگاهتر و با شعارها و مبارزاتی شفافتر و گویاتر انقلاب را ادامه خواهند داد. در برابر حکومت منفور اسلامی هیچ راهی جز سرنگونی قرار ندارد. صفوفش در هم ریخته است. روحیه هایشان پایین است. از کودکان دانش آموز وحشت دارند و از آنها با مسمومیت انتقام میگیرند. اما طوفان درو میکنند. این حکومت ظرفیتهای بالایی از جنایت را دارد و از خود نشان داده است. اما مردم هم در مقابله و جدال با این حکومت آبدیده و آگاهتر شده اند. در یک کلام انقلابی که شروع شده یک انقلاب زیبا و همه جانبه است که نه فقط حکومت اسلامی بلکه کل میراث جهنمی و اسلامی این حکومت و سنت صدها ساله همه دیکتاتورها یعنی زندان و شکنجه و اعدام و سانسور و جنایت را از جامعه جارو خواهد کرد و طرحی زیبا و نو در خواهد انداخت. این یک انقلاب انسانی منحصربفرد و نمونه وار است و سر باز ایستادن ندارد. میشود بسیار امیدوار بود که بهار پیش رو بهاری بسیار زیبا خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *