جدید ترین

سندیکای شرکت واحد و جایگاه مجمع عمومی

میز گرد حمید تقوایی، شهلا دانشفر، خلیل کیوان  

خلیل کیوان: اخیرا در میان کارگران شرکت واحد و فعالین جنبش کارگری بحث ها و اختلاف نظراتی در مورد برگزاری مجمع عمومی، مشروعیت هئیت مدیره و وضعیت سندیکای فعلی و همینطور تلاشهای حکومتی برای سندیکا سازی دولتی و غیره در گرفته است. حتی بحث ها به برخوردهای شخصی و همینطور سابقه افراد کشیده شده است. شهلا دانشفر خوش آمدید به برنامه و لطف کنید یک سابقه از این مسئله به ما توضیح دهید؟

شهلا دانشفر: اگر بخواهم ماجرا را توضیح بهم باید کمی به قبلتر برگردم. سندیکای شرکت واحد یکی از نمونه تشکلهایی است که در آن جدال گرایشات را ما همواره در طول مبارزاتش از همان آغاز تا الان شاهد بودیم.

خاطرم هست که در سال ٨٤ که اوج اعتراضات این کارگران بود، یک بحث داغ در این سندیکا این بود که آیا شکل اعتراضشان به صورت اعتصاب باشد یا صرفا با روشن کردن چراغ اتوبوسهایشان، اعتراضی “آرام” را جلو ببرند. در این جدال خط اعتصاب پیروز شد و کارگران به پای اعتصابی سراسری در تهران رفتند. اعتصاب قدرتمند این کارگران در آن مقطع توانست تهران را به حرکت در آورد و این یک اتفاق سیاسی مهم در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد بود. این اعتصاب با ابعاد گسترده اجتماعی اش، توانست قدرت اعتصاب و نقش سندیکای واحد را جلوی چشم جامعه بگذارد. بویژه ایستادگی جانانه کارگران در برابر سرکوبگری های رژیم و دستگیری ها و به راه افتادن کارزاری وسیع در حمایت از مبارازت آنان، صدای این کارگران را جهانی کرد و اعتراضات این کارگران با حمایت های وسیع جهانی روبرو شد. بطوریکه زیر فشار اعتراضات این کارگران و حمایت های بین المللی رژیم ناگزیر شد بسیاری از دستگیر شدگان را آزاد کند.

باز در مقطعی دیگر شاهد این بودیم که منصور اسانلو که در آن مقطع رئیس هیات مدیریه سندیکای واحد بود، از زندان پیام داد و گفت که در “انتخابات” حکومتی به جبهه مشارکت رای میدهد و مشوق شرکت کارگران در این مضحکه بود و ما نقدش کردیم و اعلام کردیم که این صدای کارگر نیست و کارگر را نمایندگی نمیکند. اعلام کردیم که معنای این کار کشاندن اعتراض کارگر بدنبال این جناح و آن جناح حکومتی است و کارگر کل این بساط بردگی و توحش را نمیخواهد. در همانموقع در مقابل این گفته او بحث های فراوانی در گرفت، از میان کارگران سندیکای شرکت واحد نیز بیانیه هایی داده شد و گفتند که کارگران در “انتخابات” نماینده ای ندارند. با این مثال ها میخواهم بگویم که این جدالها همه یک جدال تمام عیاری سیاسی هستند که به شکل های مختلف خود را نشان داده است. اما خوشبختانه در مسیر حرکت همانطور که اعتراضات کل جامعه هر روز رادیکالتر و چپ تر شده است، در داخل سندیکای شرکت واحد نیز خط رادیکال و معترض جلو آمده است و توانسته است به یک تشکل معتبری تبدیل شود که در سطح اتحادیه های کارگری بین المللی شناخته شده است. این یک دستاورد جنبش کارگری است.

در ادامه این کشاکش ها، در مقطع اخیر این درگیریها مدتیست در سندیکای واحد بالا گرفته است. یک بخش از این درگیری ها ناشی از اوضاعی است که جمهوری اسلامی بر سر کارگران آورده است. بطور مشخص کارگر حق تشکل ندارد و داشتن تشکل ممنوع است. و جمهوری اسلامی سعی میکند که با انواع و اقسام تفرقه افکنی ها تشکلها را به انشقاق بکشاند. در درون آنها تفرقه ایجاد کند. با دامن زدن به فضای شایعه پراکنی در میان کارگران بی اعتمادی ایجاد کند و  فضایی مسموم بوجود آورد و در این میان عوامل خودش را نیز وارد ماجرا کند. ما امروز تاثیر این نوع تشبثات را در شرکت واحد هم می بینیم. مدتهاست اینها مجمع عمومی تشکیل نداده اند. در آن هنگام که سندیکا را تشکیل دادند، در مقابل تهدیدات رژیم جانانه ایستادند و گفتند که ایجاد تشکل امر خود کارگران است و احتیاج به مجوز ندارد و سندیکای خود را تشکیل دادند و هیات مدیره شان را انتخاب کردند. اما بعد نتوانستند مجمع عمومی خود را به پا کنند و انتخابات جدیدی داشته باشند. وقتی هم تقاضای تشکیل مجمع عمومی را دادند، به آنها اجازه تشکیلش داده نشد. از طرف دیگر عده ای از کارگران داخل سندیکا خواهان تشکیل مجمع عمومی و تغییر هیات مدیره سندیکا هستند. این وسط دعواها شخصی شده است. پرونده سازیها علیه یکدیگر به راه افتاده است و همانطور که شما هم اشاره کردید، این بخش یا آن بخش مساله را شخصی میکنند و پرونده های یکدیگر را بیرون میکشند. این وسط سندیکای واحد دارد قربانی میشود. ما اعلام کردیم و گفتیم که ما کاری نداریم که چه کسی و با چه نیتی مجمع عمومی را اعلام کرده است. اما راه حل تشکیل مجمع عمومی است و همه مسایل را باید به  درون مجمع عمومی کارگری آورد. اعلام کردیم باید تلاش کرد که همه کارگران در مجمع عمومی شرکت کنند و نظر بدهند تا سندیکا از این بن بست بیرون بیاید. گفتیم راه حل اینست که خود سندیکا با یک پلاتفرم مبارزاتی بیاید جلو و مجمع عمومی را تشکیل دهد و بگوید خواستهای ما در این دوره تحقق این بندهای معین است و با دخالت حداکثری کارگری، انتخابات واقعی خود را جاری کند. ما اعلام کردیم که انتظار میرود که سندیکا در مجمع خود حتی تصویب کند که مجمع عمومی یک رکن پایه ای این تشکیلات خواهد بود تا با به میدان آمدن خود کارگران و اعمال اراده شان از طریق مجمع عمومی دیگر این اتفاقات تکرار نشود و جلوی این تفرقه افکنی ها گرفته شود. در حالیکه دیدیم که  در این دسته بندی ها عده ای خود را با رضا شهابی تعریف کردند و در مخالفت با طرف مقابل به تقابل با مجمع عمومی برخاستند. عده ای هم حول سعید ترابیان جمع شدند و به افشاگری هایشان علیه طرف مقابل ادامه دادند. در این میان عده ای هم تحت عنوان اینکه باید هر دو طرف را افشا کرد، عملا خود را از کل این ماجرا بیرون کشیدند. در این میان مجمع عمومی قربانی شد. از جمله در این دسته بندی ها عده ای در مخالفت با برپایی مجمع عمومی، حتی  از این گفتند که شوراهای اسلامی حکومتی هم مجمع عمومی دارند و آب تطهیر بر سر آنها ریختند. ما گفتیم خیر اینطور نیست. شورای اسلامی مجمع عمومی ندارد. شوراهای اسلامی، تشکل های دست ساز حکومتی هستند و باید تابع ولی فقطه باشند. بهرحال بحث ما این بود که راه حل نجات سندیکای واحد، این دستاورد جنبش کارگری، تشکیل مجمع عمومی و اتکاء به رای خود کارگران است. این سابقه کوتاهی از ماجرا تا به حال است.

خلیل کیوان: به این ترتیب میبینیم که عده ای مخالف هیئت مدیره تاکنونی بودند و عده ای هم علیه تغییر آن.   عده ای هم مخالف هر دو گروه هستند. اجازه بدهید از حمید تقوایی بپرسیم نظر ایشان چیست. چه رهنمودی داشتید و چه رهنمودی دارید؟

حمید تقوایی: به نظر من این دسته بندی ها جواب مسئله را نمیدهد کما اینکه تا حالا هم نداده است. اینکه عده ای بگویند این هیئت مدیره صالح نیست، عده ای بگویند آنهائی که طرفدار مجمع عمومی هستند، خانه کارگر پشتشان است و این سندیکا سازی دولتی است و غیره، یک عده ای هم بگویند هیچکدام از این دو طرف رادیکال نیستند، منافع کارگر را نمایندگی نمی کنند، به نوعی به وزارت کار یا خانه کارگر و اینها متصل هستند، اینها همه دودش به چشـم کارگران میرود. همچنانکه شهلا دانشفر گفت در این مجادلات سندیکای  شرکت واحد که سابقه درخشانی هم دارد، قربانی میشود. واقعا راه حل چیست؟ آیا باید وارد جدل شد که چه کسی یا کسانی بیشتر یا کمتر به جمهوری اسلامی نزدیکتر هستند؟ کی رادیکال است یا رادیکال نیست؟ خوب ما همیشه وقتی خط راستی مثلا خط اسانلو و امثال آن مطرح شده است مقابلش ایستاده ایم و نقدش کرده ایم ولی آن  یک نقد سیاسی بوده است. وقتی صحبت بر سر انتخاب هیئت مدیره سندیکا است دیگر نمی شود گفت بخاطر اینکه میخواهیم از رادیکالیسم دفاع کنیم مجـع عمومی را تشکیل ندهیم یا در این مقطع مجـمع عمومی تبدیل به ابزاری در دست خانه کارگر شده است. این بحث ها را مطرح کرده اند. بحث ما چیست؟ بحث ما این است اتفاقا در چنین شرایطی که این اختلافات هست راه حل مجمع عمومی است. مجمع عمومی به معنی رجوع به نظر و بحث و رای توده کارگر در یک گردهمائی که همه دور هم جمع شده اند، چشـم در چشم هم  بحث میکنند و نظر میدهند. آنوقت هر خط یا جناحی که فکر میکند جناح مقابل راست است یا خانه کارگری است و جمهوری اسلامی پشتش است و غیره میرود و در حضور توده کارگر حرفش را میزند. اصلا مجمع عمومی یعنی این. اساس مساله این است که توده کارگر در مجمع عمومی به آن خطی مشروعیت میدهد که رادیکال است مگر اینکه معتقد باشیم که اگرکارگران دور هم جمع شوند خط راست را انتخاب میکنند که فکر نمی کنم هیچ فعال جنبش کارگری به این معتقد باشد. بنابر این آن خط چپ و رادیکال ورای این جناح بندیها باید برود در میان مجمع کارگران حرفش را بزند. نه به این خاطر که ما نقدی به این جناحها نداریم، ما هم نقدهای خودمان را داریم ولی وقتی بحث بر سر انتخاب هیئت مدیره سندیکا است این هیئت مدیره وقتی اعتبار و مشروعیت دارد که مجمع عمومی انتخابش کرده باشد. کما اینکه در آیین نامه سندیکا مجمع عمومی مطرح شده ولی جمهوری اسلامی مانع تشکیل آن بوده است. اجازه نداده است. من فرضم این است که اصلا تمام کسانی که مدافع مجمع عمومی هستند طرفدار جمهوری اسلامی و خانه کارگر هستند ولی با تئوری توطئه نمیشود به سراغ قضیه برویم! اگر خانه کارگریها مجمع عمومی میخواهند این نقطه ضعفشان است. جناح متمایل به خانه کارگر و رژیم مجبور شده است فراخوان به تشکیل مجمع عمومی بدهد، حتی در این صورت جناح رادیکال و چپ باید از این فرصت استفاده کند، خودشان ابتکار عمل را در دست بگیرند و اعلام کنند مجمع عمومی واقعی را باید تشکیل داد و شرایطش اینست که فراگیر باشد یعنی توده کارگران در آن شرکت کنند، بتوانند آزادانه صحبت کنند، دستور جلسه و موضوعات مورد بحثش از پیش روشن باشد، انتخاباتش باید به شکل دموکراتیک و بر اساس بحثها و نظرات کاندیداها  صورت بگیرد و غیره. دو حالت دارد. یا اینکه جناح خانه کارگری به این شرایط تن میدهد  که در آن صورت جناح چپ برده چون مجمع عمومی واقعی بنظر من فقط چپ را بالا میبرد، نمایندگان  چپ را انتخاب میکند، نمایندگان رادیکال واقعا طرفدار منافع کارگران را انتخاب میکند، و یا رژیم و خط راست به این تن  نمیدهد که رسوا میشود، راست افشا می شود و معلوم میشود که مجمع عمومی مورد نظرش غیر واقعی است، فرمال است، پوچ است، و یا آنطور که طرفداران هیات مدیره عنوان میکردند،  عَلَمی است برای اینکه هیئت مدیره فعڵی را بزنند. میخواهم بگویم راهش در هر حال طرفداری از تشکیل مجمع عمومی واقعی است. راه حل واقعی مسئله، برای تعیین تکلیف این جدلها و این جناح بندی ها، رجوع به توده کارگر است و توده کارگر یعنی مجمع عمومی. باید مجمع عمومی واقعی و فراگیر را تشکیل میدادند. البته چون شرکت واحد متمرکز نیست و همه کارگران نمی توانند یک جا جمع شوند میتوانستند در هر پایانه اینکار را انجام دهند. این جنبه فنی کار است، میتوانستند در پایانه های مختلف مجمع های مختلفی داشته باشند و اینها همه از طریق اینترنت و غیره بهم وصل شوند، آزادانه  بحث بکنند، اختلاف نظراتشان را طرح کند و نهایتا کارگران رای بدهند و هیات مدیره سندیکا را انتخاب کنند. در این صورت آن هیئت مدیره ای که از این مجمع عمومی بیرون میامد اعتبار داشت و قوی بود و به احتمال بسیار زیاد خط رادیکالی هم انتخاب میشد چون ما معتقد نیستیم که توده کارگر خطی را انتخاب میکرد که خانه کارگر طرفدارش هست آن هم در این شرایطی که در هر گوشه جامعه اعتراض و مبارزه و اعتصاب علیه جمهوری اسلامی بالا گرفته است. برگزاری مجمع عمومی به نفع بود. این خط و موضعی بود که ما داشتیم و بر آن تاکید کرده ایم و هنوز هم فکر میکنیم راه حل واقعی وضعیتی که امروز در سندیکای شرکت واحد پیش آمده است برگزاری مجمع عمومی واقعی آزاد و فراگیر کارگران و اتکا به رای و نظر مجمع عمومی است.

 

خلیل کیوان: شما  خلاصه ای از ماوقع  را توضیح دادید اما  عده ای میگویند این حرکت را، حرکتی در جهت سندیکاسازی دولتی و سلب مشروعیت از هیات مدیره کنونی سندیکای واحد است، شما نظرتون در این مورد چیست؟

شهلا دانشفر: حمید تقوایی توضیح دادند. هر تلاشی بوده برای سندیکا سازی دولتی و غیره هست، بالاخره بحث بر سر تشکیل مجمع عمومی است. حرف ما روشن است ما گفتیم  تشکیل مجمع عمومی پاسخ این ماجراست. شما تصور کنید که اگر همین بخش مدیره که سرکار بود اعلام میکرد و می گفت که من خودم مجمع عمومی را تشکیل میدهم و بعد از همه تشکلهای کارگری و نهادهای بین المللی کارگری دعوت میکرد که به عنوان ناظر بیایند و شرکت کنند و خودش همه امور را به پیش میبرد،  آیا تمام این پروژه و این توطًئه ها را خنثی نمی کرد؟

شما دیدید که همه کسانی که امروز خیلی با حرارت وارد این قضیه شده و می خواهند از سندیکای واحد دفاع میکنند، در مقابل تشکیل مجمع عمومی ایستادند و کاری هم نکردند. اما آیا اگر تمام این نیروها روی هم گذاشته میشد تا مجمع عمومی تشکیل شود، آیا آنوقت با دخالت مستقیم خود کارگران شاهد یک اتفاق شورانگیر نبودیم؟ آیا آنوقت در موقعیت بهتری قرار نمیگرفتیم که دست دولت و شورای اسلامی و خانه کارگر را هم کوتاه کنیم و جلوی هر گونه توطئه گری ای را بگیریم. برای مثال همین الان در هفت تپه کارگران شوراهای خود را تشکیل داده اند. ٦ هزار کارگر می ایستند. تجمع میکنند و نمایندگاه کارگران می آید و در جمع کارگران گزارش میدهد. و کارگر گروه ملی هم کنارش ایستاده است و میگوید فولاد، هفت تپه، اتحاد، اتحاد، این در چنین شرایطی سندیکای واحد نمیتواند با اعتماد به نفس وارد عمل شود و مجمع خود را تشکیل دهد. میگویند نمیشود، چون میخواهند هم اعتراضشان را در چهارچوب قانون نگاه دارند و هم اینکه سندیکای را نجات دهند. روشن است که نمیشود. سوال من اینست که بالاخره توازن قوا چه حکم میکند؟ راه حل کجاست؟ آیا امروز اعتراضات قدرتمند نیشکر هفت تپه و گروه ملی پاسخ همه این سوالات را نمیدهد؟ همین الان نگاه کنید. کارگران شرکت واحد یک بخش معترض جامعه هستند. خواسته هایی دارند. مساله مسکن دارند. به سطح نازل حقوقهایشان اعتراض دارند. به نوع قراردادهایشان اعتراض دارند، اگر یکی جلو می افتاد و میگفت که این پلاتفرم ماست، بیایید مجمع عمومی تشکیل دهیم و برای آن تدارک میدید، آیا کارگران جمع نمیشدند. ولی ما دیدیم این اتفاق صورت نگرفت. نه از جانب خود رهبران سندیکای واحد و نه از جانب تمام فعالین کارگری که سعی داشتند، کمکی بکنند. جریانات دیگر هم که جای خودشان را دارند. حال نه تنها کاری نکردند، بلکه شروع به حمله کرده اند که دیدید مجمع عمومی تشکیل نشد. حتی از مقالات و نوشته های ما تصویر میگیرند و آنها را اینور و آنور پخش میکنند، که ببینید اینها کفر گفته اند و خواستار تشکیل مجمع عمومی بوده اند. خوب من حق دارم بگوییم که همه اینها خطا بود و خطاهایی از این دست است که مانعی در حل معضلات سندیکال واحد شد. برای مثال به آنها میگویم اینکه اعلام شده که همه تشکیلات به مجمع عمومی و نهادهای بین المللی به مجمع عمومی دعوت هستند، ابتکار خوبی است. جنجال راه می اندازند ببینید که شهلا دانشفر رفت کنار سعید ترابیان و کنار خانه کارگر. حرف من این بوده و این هست که مجمع عمومی راه حلی است برای اینکه اتفاقا دست شورای اسلامی را کوتاه کند. دست حراست را کوتاه کند. دست حکومت را کوتاه کند و جلوی همه این توطئه گری ها را بگیرد و اینها را سیاه بر سفید نوشته ام. بنابراین میخواهم نتیجه بگیرم که همه این های و جنجالها جنگ گرایشات است. می بینند جنبش شورایی با قدرت قد علم کرده است، مقابلش ایستاده اند. از مجمع عمومی وحشت دارند و میخواهند توی همان چارچوب قانونی موجود اوضاع رانگاهدارند و به همین دلیل می بینیم که متاسفانه سندیکا شقه شده است و این ها همه اشتباه بود. به نظر من اشتباه کردند و نیامدند پرچم مجمع عمومی را خودشان بدست بگیرند و الان هم من فکر میکنم نجات سندیکای واحد در همین است. پاسخ فراخوان به تشکیل مجمع عمومی و برپایی هزاران نفره آنست. ببینید سال ٨٤ کارگران واحد با تجمعی ٥ هزار نفره مجمع عمومی تشکیل دادند و سندیکایشان را تشکیل دادند و اعلامش کردند.امروز که اوضاع به مراتب جلوتر آمده و جامعه دارد از اعتراض منفجر میشود، نمیتوانند؟ به این دلیل است که میگویم همه راه را گم کردند و ما با تمام سماجت در دفاع از سندیکای واحد به عنوان یک دستاورد کارگری و در دفاع از آن در مقابل همه اینها ایستادیم. نکته اینجاست که میخواهند همین بلا را سر نیشکر هفت تپه هم بیاورند. ولی سندیکای هفت تپه، سندیکای شرکت واحد نیست. سندیکای نیشکر هفت تپه شوراهای خود را تشکیل داده است و پرچمدار شورا در جنبش کارگری شده است که اتکایش به مجمع عمومی کارگران است. به این اعتبار هفت تپه از موانعی از این دست عبور کرده است.

خلیل کیوان: آیا جمهوری اسلامی اجازه میداد که یک مجمع عمومی واقعی و متکی بر کارگران حالاچه به شکل سراسری و چه در پایانه ها شکل بگیرد و در آن خرابکاری نکند، این توهم نیست؟

حمید تقوایی: بله ممکن بود اجازه نمیداد ولی در این صورت هم همچنانکه اشاره کردم شروع میکردیم به افشاگری علیه کسانی که به بهانه مجمع عمومی میخواهند خط راست را مسلط کنند. در هر حال شما خواست و مطالبه ای بر حقی را روی میز میگذارید و توجه کارگران را جلب میکنید. جمهوری اسلامی هم در آن موقعیت قدرقدرتی نیست که بایستد و اجازه ندهد. اگر مجمع عمومی تبدیل به یک خواست عمومی در میان کارگران میشد و کارگران التیماتوم میدادند که مثلا تحصن میکنیم، تجمع و اعتصاب میکنیم، برگزاری مجمع عمومی واقعی را تحمیل میکردند. اینطور نیست که جمهوری اسلامی در یک موقعیت خیلی قوی ای هست و میتوانست مقابل این خواست بایستد. به نظر من اشکال آنجا بود که فعالین سندیکا که واقعا دلشان برای سندیکا میسوزد و میخواهند یک سندیکای واقعی کارگری در شرکت واحد مستحکم شود پای مجمع عمومی نرفتند. و گرنه میتوانستید بسیج کنید، نیرو بگذارید یک حرکتی را حول آن سازمان بدهید و اگر اینرا هم تحمیل نمی کردید دست طرفداران مجمع دولتی و فرمال باز میشد و رسوا میشد و معلوم میشد اینها واقعا طرفدارمجمع عمومی نیستند.

خلیل کیوان: حزب کمونیست کارگری و شما دائما بر شورا و اتکای آن بر مجمع عمومی تاکید داشته اید در این مورد معین آیا اتکای سندیکای کارگران شرکت واحد به مجمع عمومی که شما هم طرح کردید از همین مسئله ناشی میشود که شورا باید بر مجمع عمومی اتکا داشته باشد و در این مورد سندیکا هم؟

حمید تقوایی: تاکید  ما بر مجمع عمومی اساسش رجوع به توده کارگر است و یک نقد ما به سندیکاها این هست که ساختمان  بورکراتیکی  دارند. شورا با تشکیل منظم مجمع عمومی این ساختمان بورکراتیک را کنار میزند و مستقیم به رای و نظر کارگران رجوع میکند. در طول جنبش کارگری در تجربه می بینیم که  وقتیکه اعتصابات و مبارزات اوج گرفته است عملا کارگران تجمع و مشورت کرده اند برای اینکه همنظری کنند، جواب کارفرما ها را بدهند، جواب دولت را بدهند. یعنی در عمل مبارزاتی کارگران همواره مجمع عمومی ضرورت خودش را نشان  داده است ولی این بحث امروز حتی ناشی از این مکان مجمع عمومی در جنبش کارگری و یا در شوراها نیست. یعنی تاکید ما بر مجمع عمومی به این خاطر نیست که گویا میخواهیم  شرکت واحد شورایی بشود. بحث ما این است که در این شرایطی که پیش آمده است، در برابر این اختلاف نظرها، این دسته بندیها که یک عده مخالف این هستند یک عده مخالف آن دیگری هستند و یک عده مخالف هر دو هستند، ما میگوییم مجمع عمومی یعنی رجوع به رای توده کارگران شرکت واحد جواب نهائی است و باید حول تشکیل مجمع عمومی واقعی بسیج کرد و نیرو جمع کرد و اگر جمهوری اسلامی اجازه نمیدهد میبایست  حرکتی را براه انداخت گفتمان و جنبشی راه انداخت و آنرا به جمهوری اسلامی تحمیل کرد. همچنانکه شهلا دانشفر گفت در این شرایط کاملا این عملی است که مجمع واقعی را کارگران شرکت واحد به حکومت تحمیل کنند و آنجا این دسته بندیها، این انشقاقها، این تهمت ها که یک جناح سازشکار است یا آن دیگری سازشکارتر است و یا هر دو جناح با حکومت هستند، این دسته بندیها و مجادلات جمع میشد. تصویری میدهند که گویا جمهوری اسلامی قادر مطلق است و دارد همه چهره های کارگری را در سندیکای واحد اداره میکند و کنترل میکند و توطئه ای در کار هست.  واقعیت این نیست. ولی گیریم که اینطور است، راه حل شما چیست؟ آیا راه حل شما  این است که از کنار مساله رد شوید و یکدیگر را نقد کنید؟ یکی از رضا شهابی دفاع کند و یکی از سعید ترابیان  و یکی به هر دویشان حمله کند؟! راه حل اینها نیست. گیرم که اینطور است که توطئه جمهوری اسلامی پشت قضیه هست ولی مجمع واقعی – زیر این واقعی من خط تاکید میکشم – مجمع عمومی واقعی، مجمع عمومی فراگیر، مجمع عمومی که آزادانه بتواند بحث کند، بتواند هر کاندیدا آزادانه بحثش را مطرح  کند، و بعد رای گیری کند این راه حل است و این میتواند سندیکای شرکت واحد را از این وضعیت فعلی نجات دهد. متاسفانه پای این نرفتند. کسانی هم که واقعا نیت خیری دارند و واقعا میخواهند از کارگران دفاع کنند، واقعا میخواهند سندیکای شرکت واحد قوی باشد و فعال باشد، پای بحث مجمع عمومی نرفتند. چرا؟ میگویند چون “طرفداران خانه کارگر”-  حالا از نظر  آنها یا بطور واقعی وارد این بحث ما نباید بشویم – موافق مجمع عمومی هستند؛ چون کسانی که مخالف هئیت مدیره فعلی هستند، خط راست دارند، خانه کارگری هستند، در  فلان انتخابات به فلان و فلان رای داده اند و غیره مجمع عمومی ای که مطرح میکنند واقعی نیست. این جواب نشد! جواب به کارگران شرکت واحد این نیست که نه به این اعتماد کن نه به آن اعتماد کن خوب پس به کی اعتماد کنند؟ تکلیف سندیکا و هیات مدیره اش بالاخره چه میشود؟ مجمع عمومی واقعی به این سوال پایه ای جواب میدهد. بحث حزب ما از اول این بود. این خرده نگرهائی که میخواهند ما را وارد دعواهای داخلی خودشان بکنند، که میگویند شهلا دانشفر پشت این یا آن جناح رفت یا حزب پشت سندیکا سازی دولتی است، اینها سطحی تر از آن است که ما واردش بشویم. اساس بحث حزب از ابتدا و همین امروز هم اینست که برای تقویت سندیکای واحد، برای فایق آمدن به انشقاق ها، برای زدن خط شورای اسلامی و خانه کارگری و حکومتی در شرکت واحد راه حل مجمع عمومی است. باید مجمع عمومی واقعی و فراگیر کارگران را تشکیل داد و به این وضعیت خاتمه داد.

خلیل کیوان: بالاخره مجمع عمومی تشکیل شد و به نوعی رفتند و در پایانه ها رای گیری کردند ولی این مجمع عمومی و ظاهرا آن مجمع عمومی که شما فراخوان دادید که مجمع عمومی واقعی باشد نگرفت. الان باید چکار کرد؟

شهلا دانشفر: همانطور که اشاره کردید در سندیکای واحد مجمع عمومی به معنای واقعی اش و به معنایی که ما تاکید داشتیم برپا نشد. در دل این جنگ و جدال کارگر حضور پیدا نکرد. بنابراین امکان اعمال اراده توده کارگر شرکت واحد فراهم نشد. بلکه تعداد محدود و انگشت شماری رفتند و شرکت کردند و اسمش را مجمع عمومی گذاشتند. در واقع هیات مدیره کنونی و همه کسانیکه تحت عنوان جنگ با “سندیکاسازی دولتی” شمشیر میزدند، خود قدمی برای دخالت دادن خود کارگران بر نداشتند و عملا کار را سپردند دست همان کسانی که به آن میگفتند خانه کارگری. آنها هم رفتند توی پایانه ها رای گرفتند تا به خودشان مشروعیت دهند. پایانه که نشد مجمع عمومی!

اگر قرار بود رای گیری در پایانه ها صورت گیرد، خوب باید شرایط تشکیل مجمع عمومی پایانه ها فراهم میشد، همه کارگران از قبل خبردار میشدند و مثلا اعلام میشد که مجمع پایانه ٤ یا ٦ و یا ده فلان زمان معین تشکیل میشود و همه جا اعلام میشد و لیست گرفته میشد. نه اینکه عده ای بروند و صندوق بچرخانند و کار را تمام شده بدانند. این را کارگران نمی پذیرند و نباید هم سنت شود.

همانطور که حمید تقوایی گفتند آنوقت مجمع عمومی با آن عظمت و حضورش، با اعمال و اراده  و قدرتش نقش ایفا میکرد و نمایندگان خود را انتخاب میکرد و میخ خود را میکوبید. ممکن بود هیچکدام از اینها هم انتخاب نمی شدند. چرا که امروز جنبش کارگری هر روز چپ تر و رادیکالتر به جلو قدم بر میدارد و رهبران جدیدی را جلوی صف قرار میدهد. خلاصه کلام اینکه راه حل همان بود که تاکید کردم. راه حل سندیکا برگزاری مجمع عمومی واقعی کارگران بود. و این اتفاق نیفتاد. در هر حال انشقاق صورت گرفته است. الان هم راه حل همین است. راه حل اینست که هر رهبر کارگری سندیکای واحد بیاید جلو و پرچم مجمع عمومی کارگری را بدست بگیرد و فراخوان بدهد و بخواهد در تمام قرارگاههای اتوبوسرانی شرکت واحد مجامع عمومی برگزار شود و همه کارگران بیایند و شرکت کنند و تلاش کنند تکلیف کل این ماجرا ها را آنجا یکسره کنند. به نظر من این راه نجات سندیکای واحد است.

خلیل کیوان: به هر حال شکلی از مجمع عمومی به شکل فرمال تشکیل شد. آیا همین مسئله باعث نمی شود که مخالفین برگزاری مجمع عمومی، کسانی که میگفتند که مجمع عمومی پروژه خانه کارگری است، اینها در موضعشان حق داشتند؟ البته اشاره کردید میخواهم بیشتر توضیح دهید.

حمید تقوایی: به هیچ وجه اینطور نیست بخاطر اینکه این باصطلاح مجمع عمومی ای که برگزار شد  مجمع عمومی واقعی نبود. مهم این است که میتوانست باشد و نبود  برای اینکه آن کسانی که واقعا دلشان برای سندیکای واحد میسوخت و میخواستند نمایندگان واقعی کارگران انتخاب شوند پشت آن نرفتند. به جناح مقابل گفتند خانه کارگری و عملا کار را دست آنها دادند و آنها هم که میخواستند همین کار را بکنند یک مجمع عـمومی فرمال برگزار کردند. ولی آنقدر کوچک بود که انتخاباتی هم نکردند. صندوقی را برداشتند و یک جناح کاندیدهای خودش را برد توی کارگران و رای آورد. این رای مشروعیتی ندارد. حتی در انتخابات خارج از مجمع عمومی هم میبایست جناح های مختلف لیست بدهند، کاندید معرفی کنند، سیاستهای مورد نظرشان را تبلیغ کنند و همانطور که شهلا دانشفر گفت در پایانه ها نوعی مجمع عمومی آن پایانه را تشکیل بدهند. اینکه شما صندوق را بر میدارید و در حالی که جناح مقابل بایکوت کرده و شرکت نکرده رای جمع میکنید این انتخابات نشد. اتفاقی که حالا افتاده اینستکه  آن انشقاقی که بود رسمیت پیدا کرده است. آن کسانی که ظاهرا در مقابل جناح مقابل با این استدلال که گویا مجمع عمومی خواست خانه کارگریهاست در آن شرکت نکردند عملا کار را بدست همانها داده اند. حالا منتخبین مدعی میشوند که رای کارگران پشت ماست، هیئت مدیره قبلی کنار رفته است و ما آمده ایم و مشروعیت داریم. و آن خطێ که فکر میکرد برگزاری مجمع عمومی کار خط خانه کارگری ها است رانده شده است به اپوزیسیون. حالا که بزعم آنها خانه کارگری ها آمده اند و صندلی هیئت مدیره را گرفته اند ناگزیرند از یک موضع ضعیف تری جدل و مقابله کنند. راه حل همین حالا چیست؟ این است که مجمع عمومی واقعی کارگران شرکت واحد، فراگیر، آزاد، بدون دخالت گریها و سنگ اندازیهای خانه کارگریها و غیره تشکیل شود. اگر فوری این انجام نمیشود باید فورا حرکتی را حول این خواست سازمان داد. بنظر من شرکت واحد باید با پرچم مجمع عمومی واقعی به جنگ وضیعتی برود که بوجود آمده است. مجمع عمومی واقعی، مجمع عمومی فراگیر، مجمع عمومی که همه کارگران شرکت واحد در آن شرکت داشته باشند و نمایندگی بشوند و بتوانند نمایندگان خودشان را انتخاب کنند. در آن مجمع عمومی است که میشود بحث های خطی و جناحی را هم مطرح کرد. من نمیگویم که خط و خطوط و گرایشت مختلف وجود ندارد و همه نمایندگان همجهت هستند، همه گرایشات کارگران را نمایندگی میکنند و غیره. به هیچ وجه اینطور نیست. ولی چه ارگانی باید این را تشخیص بدهد؟ جدل میکنید، بحث نظری میکنید، و همه را قانع میکنید؟ این کار را هم بکنید، اینهم بجاست که نشان بدهید که فلانی راست است و فلانی چپ است، ولی در نهایت باید مجمع عمومی انتخاب کند و رای مجمع عمومی ملاک است. هیچ ملاک دیگری نداریم. اقناع و بحث  سیاسی و جدل جایگاه خودش را دارد ولی این که انتخابات نمی شود. باید مجمع عمومی تشکیل  داد. اگر واقعا کسی در دفاع از کارگران بحث رادیکال و چپی دارد مطمئن باشید مجمع عمومی واقعی آن را انتخاب خواهد کرد. بخصوص در این شرایط که جمهوری اسلامی و خانه کارگرش واقعا به موضع ضعف و دفاعی افتاده است. بنابراین همین امروز هم راه حل همچنان تشکیل مجمع عمومی و سازمان دادن یک حرکت گسترده است با پرچم مجمع عمومی واقعی و فراگیر کارگران. بنظر من باید فعالین بخشهای دیگر جنبش کارگری بروند پشت این حرکت. موضوع فقط به شرکت واحد محدود نیست. همه نهادها و بخشهای دیگر کارگری و همه چهره های جنبش کارگری باید این پرچم را بلند کنند. باید بگویند تجمعی که برگزار شد قبول نیست. این تجمع مجمع عمومی نبود. این انتخابات قبول نیست. باید مجمع عمومی واقعی را برگزار کنیم و انتخاباتی انجام بشود که نمایندگان واقعی کارگران برای هیئت مدیره سندیکا انتخاب شوند.

خلیل کیوان: شما از برگزاری مجمع عمومی دفاع کردید. یک عده ای میگویند که به این ترتیب شما با هیئت مدیره فعلی مخالفت کردید، در این مورد چه توضیحی دارید؟

شهلا دانشفر: ما با هیئت مدیره فعلی مخالفت نکردیم. ما در رابطه با بن بستی که سندیکای واحد در آن گیر کرده بود و در مقابل هم ایستاده بودند، راه حل نشان دادیم و گفتیم  جنگ را ببرید به مجمع عمومی. آنوقت ممکن هم بود که همین مدیره دوباره انتخاب میشد و یا نه هیات مدیره دیگری تعیین میشد. ما گفتیم راه حل این بن بست مجمع عمومی است و اتفاق کل این اتفاقات در سندیکای واحد نشان داد که جایگاه مجمع عمومی کجاست؟ نشان داد حتی سندیکاهای کارگری برای اینکه بتوانند کارگران را نمایندگی کنند، برای اینکه بتوانند جلوی توطئه گری ها را بگیرند باید به مجمع عمومی و اعمال اراده خود کارگران متکی باشند. به ویژه در شرایط ایران جایگاه مجمع عمومی برجسته تر میشود. جامعه ای که اینچنین از اعتراض میجوشد و توده کارگر میخواهد که دخالتگر باشد، مجمع عمومی مکان این دخالتگری و عمل مستقیم کارگری است. جنبش کارگری رادیکالیسمش را از همین دخالتگری کارگری میگیرد. حتی از همین طریق مبارزات کارگری قدرت میگیرد و به لحاظ امنیتی توان مقابله اش با سرکوبگریها بیشتر میشود. بنابراین این حرفهایی که میزنند پوچ و سطحی هستند.

خلیل کیوان : از حمید تقوایی پرسیدم الان باید چه کار کرد و میخواهم همین سوال را از شما بپرسم. الان چه باید کرد؟

شهلا دانشفر: من توی صحبتهای قبلی هم گفتم که چه باید کرد. الان هم راه نجات تشکیل مجمع عمومی و متکی کردن سندیکای واحد به آن هست. اتکا به مجمع عمومی و شورای منتخب کارگران سندیکای نیشکر هفت تپه را از این دست انداز ها نجات داده است. در سندیکای واحد هم باید همین راه را رفت. تجربه نیشکر هفت تپه راه جلوی پای سندیکای واحد گذاشته است. باید این تجربه را ارج گذاشت و بکار گرفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *