انترناسیونال 920
مصاحبه برنامه خط رفاه در تلویزیون کانال جدید با شهلا دانشفر و اصغر کریمی
خلیل کیوان: کارگران نیشکر هفت تپه بعد از پنج سال جدال و مبارزه بالاخره موفق شدند یکی از خواسته های خود را عملی کنند. کارگران به این مناسبت جشن گرفتند و به مناسبت خلع ید از دارو دسته مافیایی اسد بیگی تجمع کردند، شعار دادند، به سخنرانی فعالین و رهبرانشان گوش دادند. اهمیت این مساله در چیست؟ چه تاثیری در موقعیت کارگران نیشکر هفت تپه و جنبش کارگری و همچنین بر فضای سیاسی کشور دارد؟ اداره هفت تپه از این به بعد به چه صورت خواهد بود؟ کارگران چگونه با مخاطرات و دسیسه های بعدی باید خود را آماده کنند و قدم های بعدی چیست؟ در میزگرد امروز به این پرسش ها و پرسش های دیگر پاسخ میدهیم.
شهلا دانشفر! نوزدهم اردیبهشت روز جشن خلع ید در هفت تپه برگزار شد. کارگران با شور فراوان این جشن را برپا کردند. چرا این واقعه تا این حد برای کارگران هفت تپه مهم بود؟ اهمیت آن چه برای کارگران نیشکر هفت تپه و چه برای جنبش کارگری در ایران در چیست؟
شهلا دانشفر: قبل از هر چیز تبریک می گویم به کارگران نیشکر هفت تپه و به همه کارگران. در ایران یک سیستمی حاکم است، بخصوص در مراکز کارگری و در سطح جامعه که اساس آن بر رانت خواری و حاکمیت باندهای مافیایی گذاشته شده است. یک نمونه بارز آن نیشکر هفت تپه است. در این سیستم دست کارفرمایان از جمله جایی مثل نیشکر هفت تپه که اسد بیگی سردسته این باند مافیایی بود، زمینه برای هر نوع تعرضی به زندگی و معیشت کارگر باز است. قراردادهای موقت را بر کارگر تحمیل میکنند، برای سودجویی بیشتر فشار کار را تشدید کرده و اخراج ها را شدت میدهند، دستمزد کارگران را با تعویق و قطره چکانی می پردازند، و وقتی هم صدای اعتراض کارگر بلند میشود با نیروی انتظامی، با زندان و با سرکوب روبرو میشود و کل سیستم در خدمت این باند بازی هاست. این باند مافیایی یکسرش به دولت وصل است، یک سرش به مجلس وصل است، یک سرش به قوه قضاییه وصل است و نیروی انتظامی و زندان و صدا و سیمای جمهوری اسلامی و کل دستگاه سرکوب هم در خدمت این چپاولگری هاست. بنابراین در چنین سیستمی مالکیت کارخانه به این معنا امر کارگران است ونمی تواند نباشد. کارگر برای اینکه از زندگی اش دفاع کند برای اینکه از معیشتش دفاع کند باید با کل این سیستم در بیفتد و این اتفاقی است که ما در نیشکر هفت تپه شاهدش بودیم. پنج سال است که کارگران این مجتمع کارگری دارند علیه این بساط دزدی و چپاول می جنگند. دیدیم که اسد بیگی و باندش انواع دسیسه ها را به کار بردند. سعی کردند هفت تپه را کوچک سازی کنند، زمین های آنرا بفروشند و به اجاره بدهند، نوع تولید را عوض کنند، تعدادی از کارگران را اخراج کنند، قراردادها را موقت کنند، از جمله قراردادهای سه ماهه را یکماه کنند، پرونده سازی امنیتی کنند، دستگیر و زندانی کنند، سناریوی مسخره طراحی سوخته به راه بیندارند و غیره و غیره. در مقابل این تعرضات و دسیسه های هر روزه است که کارگران ایستاده اند. دراین جدال کارگر با کل سیستم حاکم و با همه باند ها و دارو و دسته هایش درگیر شده است. و این مساله فقط منحصر به نیشکر هفت تپه نیست. بلکه در هپکو، فولاد اهواز، نفت، معادن و در تمام صنایع و مراکز کارگری وضع از همین قرار است. سیستم حاکم در ایران همین است. بنابراین وقتی کارگر هفت تپه میگوید میخواهم نیشکر هفت تپه را نجات بدهم درست میگوید. میگوید نجات هفت تپه یعنی نجات زندگی من، درست می گوید. در چنین جدال جانانه ای است که کارگر نیشکر هفت تپه پیروز شده است. ضربه ای کاری به این سیستم چپاول و دزدی زده است. این مبارزات الگویی برای کارگران در مراکز و بخش های مختلف کارگری است. به همین دلیل این پیروزی هم کارگر نیشکر هفت تپه را امروز در موقعیت قدرتمند تری قرار میدهد و هم کل طبقه کارگر و کل جامعه را.
خلیل کیوان: بعد از انتشار این خبر خلع ید از اسدبیگی، کارفرما اعلام کرد ابلاغیه ای در این مورد دریافت نکرده است. استاندار و روزنامه هائی که خودشان خبر خلع ید اسدبیگی را از قول دستگاه قضائی گزارش کردند، این خبر را تکذیب کردند. صدا و سیما هم بیکار ننشست و اخبار ضد و نقیضی در این مورد پخش کرد. چرا اینهمه در هم ریختگی؟ این نشانه چیست؟
اصغر کریمی: یک دلیلش همین بهم ریختگی است که شما اشاره کردید. اختلافات زیادی در میان حکومتیان سر این مساله وجود داشت بخشا به این خاطر که تعدادی از آنها مثل استاندار خوزستان مستقیما در مالکیت باند اسدبیگی منافعی دارند و هم به این خاطر که کل حکومت نمی خواست در مقابل کارگران عقب نشینی کند. چون میداند که این عقب نشینی مقدمه تعرض بیشتر هم کارگران هفت تپه است و هم کارگران سایر مراکز کارگری. به درست فکر میکنند اگر در هفت تپه کوتاه بیایند و دست بخش خصوصی کوتاه شود کارگران صدها مرکز کارگری دیگر هم با همین خواست کوتاه کردن دست بخش خصوصی جلو می آیند. ولی دلیل مهمتر سیاسی است می خواهند فضا را گل آلود و خاکستری کنند که کارگری که جشن گرفته فکر کند هنوز معلوم نیست هنوز قطعی نشده و احساس پیروزی نکند و همینطور کل جامعه و تشکل ها و مراکز کارگری که هفت تپه بسیار مورد توجه آنها بوده و خود را در شادی کارگران شریک میدانند هم دو دل شوند و بگویند موفقیتی صورت نگرفته و هنوز نتیجه معلوم نیست. کلا تلاششان این است که این احساس موفقیت را در اذهان کارگران و مردم بشکنند.
خلیل کیوان: کارگران هفت تپه در بیانیه خود اعلام کردند که: “رای صادره توسط قوه قضائیه، نه لطف این یا آن، بلکه حاصل اتحاد و ایستادگی و پیگیری و مبارزه پنج ساله ما کارگران هفت تپه است”. اما از گوشه و کنار شنیده میشود که اختلافات جناحی و مساله انتخابات ریاست جمهوری در صدور حکم خلع ید از اسد بیگی موثر بوده است. پاسخ شما به این مساله چیست؟
شهلا دانشفر: پاسخ من همان پاسخ کارگران نیشکر هفت تپه است. طرح این نوع ارزیابی ها خط زدن روی پنج سال مبارزه جانانه کارگران نیشکر هفت تپه است. مبارزه ای که کارگران برای آن هزینه دادند، دستگیرو زندانی شدند. در زندان مورد اذیت و آزار و شکنجه قرار گرفتند. در گرما و سرما تجمع کردند و خانواده هایشان همواره زیر فشار و در عین حال یک پای این اعتراضات بودند. پنج سال مبارزه بی امان، و دیدیم که چگونه مجلس اسلامی به صحنه اعتراض آنان تبدیل شد و این کارگران آنچنان قدرتمند با دارو دسته های مختلف باند مافیای اسدبیگی در افتادند که خود دولت گفت این مساله باید با دخالت هر سه قوا حل و فصل شود. این کارگران همچنین توانستند صدای اعتراض قدرتمند خود را در سطح جامعه و جهان انعکاس دهند و حول گفتمان های آنها جنبش علیه شکنجه و زندان به راه افتاد، جشن علیه دزدی و چپاول راه افتاد. از جمله با مبارزات آنها علیه فساد حاکم گفتمان اداره شورایی به عنوان آلترناتیو مقابل جامعه قرار گرفت و این چنین بود که مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه به گفتمانی همگانی تبدیل شد. بنابراین جای هیچگونه تردیدی باقی نمی ماند که بدون اعتصابات و مبارزات با شکوه این کارگران، رژیم مجبور به خلع ید از اسدبیگی و دارو دسته دزد او نمیشد. پوچ تر اینکه کسی بخواهد این موفقیت را که نتیجه مبارزات چندین ساله کارگران نیشکر هفت تپه است را به اتفاقات همین امروز و از جمله مضحکه انتخاباتی که در پیش است ربط دهد. مضحکه ای که جامعه از قبل مهر باطل را بر آن زده است. در یک کلام اظهار نظراتی که اشاره کردید به معنای خط زدن کل تاریخ درخشان مبارزات کارگران نیشکر هفت تپه است. مبارزاتی که امروز هفت تپه را به سنگر مهم جنبش کارگری تبدیل کرده و خود این کارگران از آن به عنوان پایتخت اعتصابات جهان یاد میکنند. البته حکومت از این نوع بحث کردنها که اشاره شد بدش نمی آید. بخاطر اینکه روی عقب نشینی اش پرده میکشد. اما میدانیم که در این جدال حکومت عقب نشینی بزرگی کرده و جنبش کارگری قدم بزرگی به جلو برداشته است. حکومت از این نوع تبلیغات و پوشاندن پیشروی های کارگران هفت تپه و جنبش کارگری استقبال میکند.
بعلاوه این اشتباه محض است که فکر کنیم در هفت تپه بحث بر سر مالکیت خصوصی ویا دولتی شدن است و یا مثلا نگران این بود که هفت تپه دست سپاه می افتد و غیره. جواب همه اینها را کارگران نیشکر هفت تپه داده اند. این گونه مباحث فقط هاله ای از ابهام بر روی پیروزی خلع ید از هفت تپه میکشد و بس. دلیلش نیز اینست که مساله هفت تپه همانطور که اشاره شد همان مساله حاکمیت باندهای مافیایی است که اقتصاد حکومت اسلامی بر آن اساس پایه گذاری شده است و کارگر نیشکر هفت تپه در مقابل آن ایستاده و آنرا عقب زده است و نهال خلع ید باند اسدبیگی را هم در جشن پیروزی اش کاشت. در بهترین حالت کسی که اینها را نبیند از تحولات سیاسی جامعه عقب است. از جنبش کارگری عقب است و نمی تواند این دستاوردها را برای پیشروی های بیشتر جنبش کارگری دستمایه ای کند.
خلیل کیوان: سرنوشت مالکیت نیشکر هفت تپه چه میشود؟ به هر حال از اسدبیگی خلع ید شد. کارگران الان از مطالباتشان و از اداره شورایی صحبت میکنند. اعلام کرده اند که: “شرکت نیشکر هفت تپه با نظارت شورایی کارگران باید در بخش عمومی- دولتی بماند و یا تماما توسط کارگران هفت تپه اداره شود”. آیا این ممکن است؟
اصغر کریمی: مساله کارگران در شرایط فعلی که سرمایه داری حاکم است این نیست که بخواهند مالک کارخانه شوند. می گویند باید از اسدبیگی خلع ید شود و کارخانه به دولت، ولی تحت اداره شورایی، داده شود و رسما هم در بیانیه شان اعلام کرده اند که نه مالکیت نیمه خصوصی نیمه دولتی و نه مالکیت نهادهای نظامی و نیمه نظامی را نخواهند پذیرفت. البته دولت هم نماینده همین طیف انگل سرمایه دار است اما موقعی که به بخش خصوصی فاسدی منتقل میشود، کارفرما هزار بامبول میزند و حتی همان قانون کار ضد کارگری را هم دور میزند و یا حقوق کارگر را نمیدهد ولی موقعی که دست دولت است کارگران راحت تر میتوانند حقوقشان را سر وقت بگیرند. یا در همان چهارچوب محدود قانون می توانند بهتر با اجحافاتی که میشود مقابله کنند. مساله کارگران ولی اداره شورایی است. می گویند یا ما خودمان شورا درست میکنیم از بخش های مختلف کارخانه نماینده انتخاب میکنیم مجمع عمومی می گیریم، با توده کارگران تبادل نظر می کنیم و کارخانه را اداره می کنیم و یا هر مدیری می خواهد دولت بفرستد اما این مدیر باید زیر نظارت کارگران تصمیم گیری کند، زیر نظر شورای کارگری تصمیم بگیرد و این یکی از خواست های مهم کارگران هفت تپه و سایر مراکز کارگری و کل جامعه است که می گوید نمیخواهم یک اقلیت مفتخور هر تصمیمی خواست بگیرد و هر بلایی خواست سرمان بیاورد. ما باید نظر بدهیم، دخالت کنیم، حق رای داشته باشیم، ما داریم کار میکنیم و حق داریم که دخالت کنیم و اجازه ندهیم هر کاری خواستند سرمان بیاورند. بنابراین مساله اصلی کارگران، اداره کارخانه به صورت شورایی است و از چند سال قبل که در هفت تپه این شعار مطرح شد مورد استقبال و توجه کل جامعه قرار گرفت و به یک شعار مبارزاتی مهم بخش هایی از جامعه تبدیل شد. و افقی به کل جامعه داد که بعنوان یک شعار استراتژیک به خواست جامعه تبدیل شود هم برای شرایط کنونی و هم برای ساختار جامعه آینده که مراکز کارگری و دانشگاه و مدرسه و کل حکومت بصورت شورایی اداره شود.
خلیل کیوان: کارگران نیشکر هفت تپه اعلام کرده اند که خلع ید گام اول پیروزی است. این پیروزی چه تاثیری بر ادامه مبارزات آنها دارد. خواست ها و مطالبات فوری آنها کدامند؟
شهلا دانشفر: دقیقا همانطور است که اشاره کردید. خلع ید اولین گام بود. خلع ید یعنی اینکه کارگر مانع باند مافیایی اسد بیگی را کنار زده است تا خواست هایی که در این چند سال برای آنها مبارزه کرده و برایش مشقت و رنج کشیده را جلو بیاورد و پیگیر آنها شود. این پیروزی، اینکه کارگران درچنین سطوحی با بخش های مختلف مافیایی در افتاده و کاری کرده اند که سردسته دزدان در هفت تپه خلع ید شود، کارگران را در چنان موقعیتی قرار میدهد که قدرت خود را می بینند و متحدتر، سازمان یافته تر، با اعتماد به نفس تر به جلو قدم برداشته و حرکت خواهند کرد و این بسیار مهم است. در عین حال امروز کارگران نیشکر هفته مورد توجه جامعه و مورد حمایت هستند. کارگران نیشکر هفت تپه در قلب مردم جا دارند. مردم هفت تپه را تنها نمی گذارند و این موقعیت اجتماعی این کارگران است که بخاطر مبارزاتشان بدست آورده اند. در همین جشن پیروزی خلع ید حتی در بازار هفت تپه هم آتش بازی شد. مردم جشن گرفتند. خانواده ها در جشن خلع ید شرکت کردند. اینها همه نشانه قدرت این کارگران برای پیگیری خواست هایشان است.
اما خواست ها کدامند؟ یک خواست آنها دائمی شدن قراردادهای کارگران فصلی و کارگران موقت است. بخشی از کارگرانی که در اعتراضات هفت تپه حضور داشتند همین ها هستند. در عین حال کارگران خواستار پرداخت به موقع حقوق ها و حق بیمه شان هستند. ضمن اینکه دو خواست اساسی وجود دارد یکی بازگشت به کار اسماعیل بخشی، خنیفر و همه کارگران اخراجی و پیروزی و جشن بعدی وقتی است که اینها سرکار بازگردند که بازهم موقعیت کارگر هفت تپه را قویتر میکند. نکته دیگر آزادی سپیده قلیان حامی کارگران نیشکر هفت تپه است که بخاطر انعکاس اخبار اعتراضات این کارگران بازداشت شد و بعدهم پنج سال حکم زندان گرفت. در همین جشن هفت تپه پیام کارگران را دیدیم که به حامیان نیشکر هفت تپه و مشخصا سپیده قلیان درود فرستادند و حمایت خود را از او اعلام داشتند. موفقیت در هر کدام از این خواست ها گام دیگری، این کارگران و کل جنبش کارگری را جلو خواهد برد. کارگران همچنین خواستار واکسیناسیون رایگان و همگانی هستند که در سخنرانی هایشان نیز بر آن تاکید گذاشتند و بالاخره بسته شدن پرونده های امنیتی تشکیل شده برای کارگران. سیصد پرونده امنیتی برای کارگران تشکیل شده است. اگر این پرونده ها بسته نشود خود آن چماقی بر روی سر کارگران برای پیگیری دیگر مطالباتشان خواهد بود. وکارگر هفت تپه دارد می گوید که با تشکیل مجمع عمومی و تصمیم گیری شورایی و داشتن نظارت شورایی پیگیر خواست هایمان هستم و در برابر هرگونه تعرضی می ایستم.
خلیل کیوان: روشن است که تاثیر این موفقیت فراتر از نیشکر هفت تپه است. از نیشکر هفت تپه بعنوان سنگر جنبش کارگری و پایتخت اعتصابات جهان یاد میشود. این موفقیت چه تاثیری بر جنبش کارگری دارد؟
اصغر کریمی: این چند سال که هفت تپه به عنوان پایتخت اعتصاب جهان نام گرفت به این خاطر بود که مرزهای ایران را هم درنوردید. برخی از اتحادیه های کارگری از هفت تپه حمایت کردند، بسیاری رسانه ها بارها مبارزات آنها را تحت پوشش قرار دادند و کلا اعتصابات کارگران هفت تپه به مساله بسیار پر سر و صدایی تبدیل شد. نه تنها در مراکز کارگری بلکه در مراکز دانشگاهی حمایت های پرشوری از هفت تپه شد. گفتند فرزند کارگرانیم کنارتان می مانیم، از اسماعیل بخشی حمایت کردند و خواهان آزادی او از زندان شدند و هفت تپه شد نماینده کل طبقه کارگر ایران و به همین دلیل پیروزی آنها هم یک پیروزی برای کل طبقه کارگر به حساب می آید. پیروزی کل مردم در مقابل یک حکومت مفتخور به حساب می آید. و در نتیجه الان همین موفقیت تاثیر زیادی هم روی بقیه جامعه می گذارد. کل جامعه اعتماد بنفس بیشتری پیدا می کند، سایر مراکز کارگری هم بلند می شوند می گویند ما هم همین خواست را داریم و در عین حال مساله این است که چطور کل جامعه خود را در کنار کارگران هفت تپه بگذارد و همبستگی اش را با آنها تقویت کند. چون تازه شروع کار هفت تپه است تازه به یک خواست شان رسیده اند و زمینه آماده شده برای دنبال کردن سایر خواست هایشان و این جدال ادامه دارد و در نتیجه مهم است که جامعه اعلام کند که همچنان در کنار شما هستیم تا کارگران هفت تپه با نیروی بیشتری بتوانند مبارزه خود را برای سایر خواست هایشان را با موفقیت به پیش ببرند.
خلیل کیوان: این پیروزی یک عقب نشینی بزرگ برای حکومت بود. دارو دسته های حکومتی که در این ماجرا خسارت دیده اند ساکت نمی نشینند و تلاش خواهند کرد که به شکلی عکس العمل نشان دهند. در مقابل دسیسه ها، تفرقه افکنی ها و سیاست سرکوب حکومت چگونه باید آماده شد؟
شهلا دانشفر: روشن است که اینها ساکت نخواهند نشست. روشن است که این ضربه سختی به حکومت بوده است و کارگران در همان اولین بیانیه هایشان پاسخ این را دادند که این پیروزی در نتیجه اتحاد و مبارزات قدرتمند ما بوده است و رمز پیروزی ما اتحاد است و باید متحد عمل کنیم. بنابراین اولین تاکید همین است. طبعا ظرف این اتحاد تصمیم گیری شورایی است. در نتیجه اولین کار همانطور که خود کارگران تاکید کردند تشکیل مجامع عمومی در تمام بخش ها و انتخاب نمایندگان واقعی و آمادگی کامل برای نظارت و اداره شورایی و مقابله با هرگونه دسیسه و تفرقه افکنی ای است. به عبارت روشنتر خلع ید صورت گرفت. حرف کارگران یا گسیل یکنفر از سوی دولت و اداره شرکت تحت نظارت شورایی است و یا سپردن اداره آن به خود کارگران یعنی اداره شورایی. بنابراین باید برای این آماده بود.
درعین حال کارگران با اعلام قاطع اینکه این پیروزی تنها و تنها نتیجه اتحاد و ایستادگی و مبارزات خود آنان بوده و نه لطف این یا آن، در واقع دارند گفتمان هایی مثل تشکر از رئیسی و قوه قضاییه را کنار می زنند و اجازه نمی دهند که مبارزه شان پشت سر این جناح و آن جناح حکومت کشیده شود. این هوشیاری است که طی این پنج سال مبارزه کارگران نیشکر هفت تپه شاهدش بوده ایم و این رمز موفقیت آنهاست.
خلاصه تاکیدات من اینست که اولا باید متحد بود. دوما بر تصمیم گیری شورایی متکی بود. سوما نباید اجازه داد مبارزه پشت این جناح و آن جناح کشیده شود و صف متحد مبارزه کارگران در هم شکسته شود و بالاخره همانطور که خود کارگران اذعان دارند مساله خلع ید از اسدبیگی اولین گام پیروزی و شروع کار است و با اتکاء به این موفقیت باید و می توان پیگیر دیگر مطالبات شد. جمهوری اسلامی سعی میکند با انواع دسیسه ها در میان کارگران شکاف ایجاد کند. از جمله در دور قبل دیدیم که شورای اسلامی را علم کرد تا کنترل اوضاع را در دست داشته باشد و در میان کارگران تفرقه افکنی کند. همچنین به سرکوب و پرونده سازی و توطئه گری علیه فعالین و همه اینها متوسل شد. اما چیزی که توانست کارگران را متحد نگاه دارد این بود که کارگران در مقابل همه اینها متحدانه ایستادند. عوامل سرکوب جمهوری اسلامی را طرد کردند و گفتند شورای اسلامی این تشکل های حکومتی ربطی به ما کارگران ندارد و ما را نمایندگی نمی کند و خواستار انحلال آن شدند و عملا آنرا کنار زدند. ایستادند و گفتند ما تصمیم گیری شورایی می کنیم و همین را عملی کردند. بعلاوه هوشیاری در برابر دیگر دسیسه های باند مافیایی اسدبیگی که باز هم می بینیم دارند آخرین تقلاهایشان را می کنند. از جمله همینکه کارگران اعلام می کنند نمی گذاریم اموال شرکت از کارخانه خارج شود نشاندهنده این هوشیاری است. همچنین تاکید بر اینکه تمامی بخش های این مجتمع کارگری باید به خواسته هایشان برسند مهم است. از جمله همین امروز کارگران دارند بر تعیین تکلیف قراردادهای کارگران رسمی و دائمی شدن آن تاکید میکنند. حواس جمعی به تمام این جوانب مساله وجوهی از کار است که می تواند هر گونه دسیسه ای علیه کارگران را خنثی کند. طبعا نقطه قوت کارگران نیشکر هفت تپه اجتماعی کردن صدای اعتراضشان است. جهانی کردن صدای اعتراضشان است. و باید به این نقطه قوت ها همچنان اتکا کرد.
خلیل کیوان: گامهای بعدی کدامند؟
اصغر کریمی: بخشی را شهلا دانشفر توضیح داد. این جدال تمام نشده و ادامه پیدا میکند چون کارگران خواست های زیادی دارند که هنوزمتحقق نشده است و جمهوری اسلامی هم همینطور که الان در مخدوش کردن خود خبر هم دیدیم، تلاش میکند که به اشکال مختلف از طرح شورای اسلامی یا مالکیت نظامیان و سپاه بر کارخانه میان کارگران تفرقه بیندازد. در نتیجه کارگرانی که توانستند علیرغم مخالفت کل حکومت و باند اسدبیگی و مقامات خوزستان و غیره به این موفقیت برسند، نشان دادند که می توانند در مقابل توطئه های بعدی هم بایستند، نشان دادند که قدرتش را دارند، پنج هزار نفر هستند، مردم با آنها هستند، خانواده ها با آنها هستند و از این شرایط برای تقویت صفوف خودشان استفاده کنند. هم با هوشیاری نگاه کنند که احتمالا چه سناریوهایی را حکومت در مقابلشان مطرح میکند و برای هر کدام آمادگی داشته باشند و اتحادشان را در مقابل آن حفظ کنند و هم سازماندهی نه تنها در درون کارخانه، یعنی سازماندهی شورایی و مجمع عمومی را جلو ببرند بلکه کل هفت تپه و شوش که کنار کارگران ایستاد را تلاش کنند سازمان بدهند، توجه کل جامعه را به حمایت از خود جلب کنند و جامعه را در حمایت از خودشان آماده نگهدارند. و از طرفی معلمان، کارگران، دانشجویان و بازنشسته ها و تشکل های مختلف هم باید توجه کنند که این جدال ادامه دارد و شرط موفقیت تا آخر کارگران و عقب نشینی حکومت این است که محکم در کنار کارگران هفت تپه بایستند و از آنها حمایت کنند، تا در سایر خواست هایشان هم به موفقیت برسند و بتوانند توطئه ها را خنثی کنند.