جدید ترین

بجای فروش قشم و کیش، گورتان را گم کنید! کاظم نیک‌خواه

ما بارها گفته‌ایم و نوشته‌ایم که اقتصاد جمهوری در حال فروپاشی است. سخنان مدیرکل بیمه‌های اجتماعی حکومت در روزهای گذشته اعترافی به این ورشکستگی کامل و به گل نشستن واقعی اقتصاد این حکومت است. “سجادپادام” مدیرکلبیمه‌های اجتماعی وزارت کار جمهوری اسلامی، روز سه‌شنبه ۱۲ اردیبهشت، با اشاره به وضعیت بحرانی بازنشستگان و اعتراضات گسترده آنها، گفت که دولت حتی اگر روزی ۳ میلیون بشکه نفت را بدون تحریم بفروشد و پولش را کامل بگیرد، باز هم نمی‌تواند این بحران را حل کند.او سپس اضافه کرد: “کشور یونان ۱۰۰ جزیره فروخت تا بتواند مطالبات بازنشستگانش را بدهد، ما هم به‌زودی به این وضعیت دچار می‌شویم. ۳۰۰ هزار شهید دادیم که یک وجب خاک از دست ندهیم، اما ممکن است به‌جایی برسیم که مجبور شویم کیش،قشم و خوزستان را بفروشیم تا بتوانیمحقوق بازنشستگان را بدهیم”.
این سخنان با موجی از اعتراض و انزجار علیه حکومت تبدیل شد و زیر فشار این اعتراضات وزارت تعاون و رفاه اجتماعی اعلام کرد که این مدیرکلبیمه‌های اجتماعی یعنی سجاد پادام به دلیل این اظهارات از سمت خود برکنار شده است.
این وضعیت حکومت کاملاً ورشکسته و درمانده‌ای است که همه چیز را تاراج کرده است و همچنان در گرداب ورشکستگی دست‌وپامی‌زند. ازیک‌طرف آثار باستانی و تاریخی را به فروش گذاشته است تا پولی به صندوقش سرازیر کند، قبل از آنآب‌ها و جنگل‌ها و رودها و معادن رادر سراسر کشور به تاراج بخش خصوصی واگذار کرد تا بچاپند و تخریب کنند و همه اینها برای پرکردن صندوق خالی‌اش کفایت نکرده، و حال دارد مزمزهمی‌کند که جزایر و برخی استان‌ها رابفروش برساند تا به پول برسد. به طور واقعی این روند فروش و حراجبخش‌هایی از کشور قبل از این با واگذارکردن کنترل بخش‌هایی از دریاها و جنگل‌ها به شرکت‌های چینی و روسی برای صید بی‌رویه در دریاها و نابودکردن جنگل‌هاو زندگی صیادان و غیره شروع شده است.


این وضعیت اسفناک اقتصادی با این حکومت انتها ندارد و با وجود یک‌مشت آخوند و حکومتی دزد و چپاولگر، و هزینه‌های سنگین دستگاه‌های حکومتی هر روز عمیق‌تر نیز خواهد شد. همین سجادپادام بعد از اخراجش با تویتی گفتهاست که این حرف را از سر صداقت و شفافیت زده است. یعنی جمهوری اسلامی به طور واقعی چنین نقشه‌هاییدارد؛ اما لاپوشانی می‌کند.
جمهوری اسلامی می‌گویدخزانه‌اش خالی است و این واقعیتی است. اما هر سال بودجه‌هاینجومی و هر روز عظیم‌تری را به صدها مرکز اسلامی و آخوند و طلبه پروری و هزار نهاد و ارگان چپاول و مفت‌خوری دیگر سرازیر می‌کند. میلیاردها دلار اضافه بر قبل به سپاه پاسداران و بسیج و زندان‌ها و قضات و وزارت اطلاعات و صدها دم‌ودستگاه جاسوسی و ضدمردمی و سرکوب دیگرش اختصاص می‌دهد. این نهادهای جنایت و چپاول، در این شرایط ورشکستگی و فروپاشی اقتصادی هم با هیچ مشکلی برای دریافت بودجه‌های کلان مواجه نیستند. در واقع یک دلیل مهم این افلاس و ورشکستگی حکومت و خالی‌شدن صندوق ذخیره و کسر بودجه حکومت، همین نهادهای چپاولگر و طفیلی و ضدمردمی هستند. اما بازنشسته، یعنی کارگر و کارمندی که ده‌ها سال کار کرده و جان کنده است، در سنین بالا نیز باید در فقر و محرومیت به سر ببرد، و برای دریافت حقوق حداقلی که کفاف زندگی‌اش را بدهد، هر روز در خیابان باید داد بزند و شعار بدهد و در سرما و گرما با نیروهای مزدور همین حکومت منفور باید درگیر شود.


حقیقت این است که جمهوری اسلامیواقعاً به ته خط رسیده است و ادامه حاکمیتش به نابودی کل کشور دارد منجر می‌شود. منابع و ثروت‌های عمومی را دارند تاراج می‌کنند و در کشورهای دیگر کاخ و ویلا و قصرهایشان را برپا می‌کنند و ذره‌ای مشغله پاسخ به خواست‌های کارگران و بازنشستگان و مردم را ندارند. هرچه عمر این حکومت کثیف ادامه یابد اوضاع بدون تردید بدتر خواهد شد و شاهد فجایع بیشتر و تخریب و تاراج و چوب حراج زدن بیشتر به دارایی‌های عمومی خواهیم بود. دهان باز کردن و از فروش کیش و قشم و خوزستان سخن‌گفتن از جانب مدیرکل دولتی، رویداد ساده‌ای نیست. نشانه یک فاجعه اجتماعی است. اینها حتی اگر خوزستان را هم بفروشند حقوق بازنشسته را به طیف خاطر نخواهند پرداخت. باید گلویشان را محکم‌تر فشرد. در کنار بازنشستگان که هر روز دارند اعتراض و تظاهرات می‌کنند، باید اعتصابات و خیزش‌ها و مبارزه برای نقدکردنطلب‌ها را افزایش داد. انقلاب زن زندگی آزادی باید کار این حکومت را هر چه زودتر تمام کند و مانع فاجعه‌ای شود که نتیجه‌اش نابودی محیط‌زیست و به توبره کشیدن تمام ثروت‌های اجتماعی و حتی حراج مناطق مختلف خواهد بود. حکومت درمانده و ورشکسته باید برود و تمام نهادهای انگل و مفت‌خوری‌اشملغا شوند و کل ماشین ثروت‌دروکنی‌اشدرهم‌شکسته شود تا بازنشستگان و همه مردم به زندگی انسانی برسند.فقط با یک‌قلمتعطیل مراکز اسلامی و حوزه‌های طلبه پروری می‌توان بودجه کافی برای پاسخ به خواست‌هایمیلیون‌هاکارگر و بازنشسته را تأمین کرد. این ماجرا را باید هر چه زودتر با سرنگونی این حکومت فیصله داد. جمهوری اسلامی با این سیاست‌ها دارد اعتراف می‌کند که یک‌ذره صلاحیت حکومت‌کردن به مفهوم معمول خود را هم ندارد. فقط باید به زباله‌دان انداخته شود. نابود باد حکومت اسلامی!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *