انترناسیونال: هشت مارس نزدیک است. از زوایای مختلفی به این روز نگاه کرده ایم. با شما درمورد مساله حجاب که یک رکن مهم آپارتاید جنسی در ایران است، گفتگو داریم. عده ای میگویند حجاب مساله اصلی زنان در ایران نیست. بلکه مساله مهم ، “مسائل صنفی” آنان از جمله معیشت و زندگی زنان است. نظر شما چیست؟
شیرین شمس: به نظر من حجاب یکی از مساله ها و دغدغه های های مهم زنان در ایران است. “حجاب” به همان اندازه که برای جمهوری اسلامی به عنوان نماینده جنبش اسلام سیاسی مهم است، “مطالبه برای لغو حجاب اجباری” برای زنان در ایران که متعلق به جنبش آزادیخواهی و رهایی طلبی ایران اند، از اهمیت بسزائی برخوردار است.
حجاب پرچم جنبش اسلام سیاسی است و هر جا این جریان زن سیتز و ارتجاعی به قدرت سیاسی دست پیدا کرده، آن را قانونی کرده، اجرایی کرده و برای سرپیچی از قانون رعایت پوشش اسلامی، دستگاه سرکوب و خشونت فراهم می کند. طالبان، بوکوحرام، داعش، جمهوری اسلامی در ایران و تلاشهای اردوغان به عنوان نخست وزیر دولت اسلامگرای ترکیه همین بوده است.
حجاب ابزار سرکوب، تحقیر، کنترل زن و بستری برای تبعیض های بیشتر و خشونت های بیشتر بر زنان است. حجاب بر سر زنان کشیدن در واقع به مثابه فرستادن نیمی از جامعه به سلولهای انفرادی است.
درست است که تلاش در جهت احقاق دیگر حقوق زنان ایران یا رفع نیازهای ابتدایی همچون اشتغال، تحصیل، بهداشت وغیره هم از مسائل مهم است. اما زیر پرچم حجاب همه این بیحقوقی ها بر زنان تحمیل میشود. و حجاب تعرضی نه فقط به زنان بلکه به کل جامعه است. از همین رو مبارزه بر سر حجاب مبارزه ای سیاسی است که مستقیما حکومت را به چالش میکشد و یکی از عرصه های مهم مبارزاتی با جمهوری اسلامی است. اتفاقا برای بازگرداندن حقوق سلب شده به زنان اول باید بساط این آپارتاید جنسی جمع شود و یک عرصه مهم آن حجاب است. از همین رو مطالبه برای لغو حجاب اجباری پا را از رفع ابتدایی نیازها بسیار فراتر گذاشته و ازهمان ابتدای تحمیلِ قانونیِ حجاب، وارد عرصه مبارزه سیاسی شده است. خلاصه کلام اینکه جمهوری اسلامی حکومتی است که بر پایه قوانین مذهبی بنا شده و مبارزه با هر رکن این قوانین زن سیتز و ارتجاعی و در راس آن حجاب اجباری در نهایت مبارزه با کلیت جمهوری اسلامی محسوب می گردد.
انترناسیونال: بعضی ها چنین استدلال می آورند که مساله حجاب بیشتر مساله طبقات مرفه جامعه است و به این اعتبار مبارزه طبقاتی را محبوس میکند و به حاشیه میبرد، نظر شما چیست؟
شیرین شمس: به نظر من مبارزه با هویت های جمهوری اسلامی، مبارزه طبقاتی تلقی می شود. جمهوری اسلامی یک حکومت سرمایه داری هر چند از نوع عقب مانده است که روی ستون دین اسلام و قوانین شریعه استوار شده و هر نوع مبارزه با اسلام و قوانین اسلامی و پیشروی در آن، باعث سست شدن پایه های این نظام سرمایه داری می شود. مبارزه با حجاب مبارزه با یکی از ارکان مهم حاکمیت جمهوری اسلامی است و پیشروی در این عرصه موجب سست شدن پایه های این سیستم می شود. اگر مکانیزم های جنبش رهایی طبقه زحمتکش و نود و نه درصدیهای جامعه ایران را بررسی کنیم باید به این نکته توجه کنیم که در کنار دیگر جنبش های اجتماعی، اتفاقا جنبش پیشرو و رادیکال زنان، با مطالبه لغو حجاب اجباری می تواند بیشترین حمله را به این حکومت و بیشترین پیشروی را بکند.
انترناسیونال: بعضی ها میگویند، حجاب ربط مستقیم به مذهب و اسلام دارد. اینکه حکومت آنرا اجباری کرده نباید باعث شود که اعتراض ما علیه خود حجاب باشد، نظر شما چیست؟
شیرین شمس: وقتی ما ازمطالبه برای لغو حجاب اجباری صحبت میکنیم یعنی خواهان برچیده شدن آن از قانون هستیم. بله ما معتقد به آزادی پوشش هستیم ولی به نظر ما حجاب پوشش نیست. یک سمبل و نشانه از بربریت اسلام است. از همین رو بحث فقط بر سر اجباری بودن آن مساله است، بلکه ما معتقدیم “حجاب” در کل یک مقوله ارتجاعی است، چه انتخابی باشد، چه اجباری باشد. از نظر ما چیزی به عنوان “حجاب” که بسیاری زنان به دلایل خانوادگی، فرهنگی و معذورات دیگر ملزم به رعایت آن هستند، وسیله کنترل زن هست و ریشه در نگاه جنسیتی به زن دارد. پوشاندن زنان حتی اگر الزام قانونی نداشته باشد و صرفا الزام فرهنگی برای یک زن داشته باشد، ریشه در مردسالاری دارد و ستم بر زن است.
ولی نکته اینجاست که هر وقت اجباری بودن آن از سطح قانون حذف شود، دستگاه تحمیل و سرکوب حجاب برچیده شود، قطعا کار ما فعالین جنبش نوین و پیشرو زنان در افشا کردن ماهیت “حجاب” و “پوشش” تسهیل می شود. من مطمئنم اگر روزی برسد که قوانین سکولار و آزادی پوشش وضع شود، و فرهنگسازی از طریق رسانه ها ی عمومی به سمت و سوئی برود که آزادی زن را برسمیت بشناسد و به زنان در جامعه این اعتماد به نفس را بدهد که هویت مستقل، آزاد و برابر حق آنهاست، و زنان قانون برابر و انسانی را پشتوانه خود بدانند، آنگاه برای “حجاب” و “پوشش” پشیزی ارزش قائل نخواهند شد.
انترناسیونال: یک جدال هر روزه زنان و مردم ایران با حکومت اسلامی، مبارزه علیه حجاب بوده است، امروز این جنبش در چه موقعیتی قرار دارد؟
شیرین شمس: امروز این جنبش چنان پیشروی کرده که مسئولین نظام اعتراف می کنند که در پیاده سازی برنامه کلان اسلامیزه کردن جامعه و تحمیل حجاب و عفاف به زنان شکست خورده اند. حکومت اسلامی نتوانسته زنان جامعه ایران را به دنبال خود بکشاند و رام کند، حتی با بکارگیری راههای خشونت باری چون چسباندن حجاب به پیشانی توسط اکبر گنجی و اکبر گنجی ها در اوایل حاکمیت رژیم اسلامی، و اسیدپاشی ها به صورت زنانِ به اصطلاح بد حجاب به حکم امامان جمعه در همین اواخر. شلاق و جریمه نقدی و غیر نقدی برای عدم رعایت “حجاب” ، تهدیدات مختلف برای استخدام نشدن و اخراج از کار، و در یک کلام بکار گماشتن ٣٢ دستگاه حکومتی و سازمان و نهاد تبلیغات اسلامی در راستای تبلیغ و تحمیل حجاب و عفاف، نتوانسته زنان ایران را تسلیم کند. آنچه بر پیشانی جنبش زنان در ایران می درخشد، استواری و قدرت زنان در مقابل یک دستگاه و حکومت زن ستیز و سرکوب گر است.
انترناسیونال: در آخر یک سوال متفاوتی داریم. آنهم بخاطر روز بودن تبلیغات بر سر آنست. یک کمپین در رابطه با داغ کردن تنور انتخابات، تغییر چهره مردانه مجلس اسلامی بود. الان هم جشن راه انداخته اند که گویا تعداد زنانی که از فیلتر نظارت استصوابی گذشته و در انتخابات هم رای آوردند نسبت به دوره های قبلی بیشتر شده است، جواب شما به این جماعت چیست؟
شیرین شمس: ببینید مساله بر سر تعداد نماینده زن یا مرد نیست، مساله بر سر تصویب قوانین در چارچوب اسلام و نظام اسلامی است! اینکه چند کرسی مجلس به زنان رسید، سوالی است که فمینیست های اصلاح طلب بیش از پیش بر سر زبانها انداختند و از آن به امید برای افزایش مشارکت سیاسی زنان در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی یاد کردند. و نفس اینکار تلاشی برای داغ کردن تنور انتخابات و کشاندن مردم بیشتر پای صندوق های رای شان بود.
اما بطور واقعی سوال مهم اینجاست که آیا اختصاص تعداد بیشتر کرسی مجلس اسلامی به زنان، در وضعیت اجتماعی زنان جامعه تاثیر مثبت دارد؟ آیا زنان نماینده مجلس اسلامی میتوانند خواسته های برابری طلبانه و پیشرو زنان ایران را نمایندگی کنند و حتی کوچکترین قدمی برای آن بردارند؟ روشن است که اصلا اینطور نیست.
در واقع همانطور که از اسمش بر میاید، مجلس، “اسلامی” است و قانون و مصوبات همه باید در چارچوب اسلام و قانون اساسی جمهوری اسلامی که تمامی اسلامی است، باشد. فرض بر اینکه همه نمایندگان مجلس اسلامی زن باشند، تا زمانی که قوانین شریعه بر جامعه تعیین تکلیف میکند، هیچ پیشرفتی در رفع تبعیض و ستم علیه زن، آزادی پوشش ، اشتغال زنان، تحصیل زنان، فعالیت های هنری و فرهنگی زنان، حق طلاق ، حق حضانت کودک، حق مسافرت و دیگر حقوق ابتدایی زنان و حضور پر رنگ زنان در عرصه های اجتماعی حاصل نخواهند شد. نمایندگان زن مجلس اسلامی همپای نمایندگان مرد مجلس اسلامی باید قوانین را در چارچوب اسلام و نظام اسلامی تصویب کنند.
بنابراین انتظار تغییر در سیاست های زن ستز مجلس اسلامی، با افزایش تعداد نمایندگان زن که همگی از فیلترینگ های پایبندی به اسلام و رهبر و نظام جمهوری اسلامی رد شده اند، یا ساده انگاری است یا نوعی کلاهبرداری سیاسی از جامعه ای که زنان آن خواهان ابتدایی ترین حقوق شهروندی، خواهان برابری و خواهان هویت انسانی هستند، نه جنس دوم محسوب شدن و بیحقوق ماندن.
اینها حقایقی است که در عمل نیز مردم تجربه کرده اند. از جمله با وجود حضور نمایندگان زن در “مجلس اسلامی” نه تنها تا به حال هیچگونه نظرِ پیشرو و یا قانون برابری طلبانه ای در مورد زنان صادر نشده، بلکه خود مجریان پر و پاقرص قوانین ضد زن رژیم و از جمله طرحهایی چون حجاب و عفاف بوده است. به این معنی که این نمایندگان زن، در مقابل جنبش و مطالبات شجاعانه، آزادیخوانه و برابری طلبانه زنان، خود مبتکر طرح قوانین تبعیض آمیز و ارتجاعی علیه زنان از جمله قوانینی مبنی بر جنس دوم شماردن زن، محدود کردن بیشتر زن، تلاش برای به خانه راندن زن، و زدن مهر بیحقوقی بیشتر بر زنان بوده اند.
البته نباید فراموش کرد که پشت این بحث ها و دعوا بر سر افزایش کرسی زنان، یک دعوای جناحی و یک چالش ارتجاعی در مقابل جنبش پیشرو برابری طلبی در جامعه ایران قرار دارد.
بد نیست که برای روشن شدن بیشتر بحثهایم مثالی بزنم. کافی است فقط به نظریات چند نماینده زن مجلس اسلامی؛ فاطمه عالیا، لاله افتخاری، نیره اخوان و سکینه عمرانی، اشاره شود؛ و ببینیم که چگونه همگی در راستای پایمال کردن حقوق ابتدایی زنان بوده است.
از صحبت های پروانه سلحشوری نماینده جدید مجلس از لیست اصلاح طلبان در مجلس شروع میکنم. او ساعاتی پس از انتخابات گزینشی، مهندسی شده و نمایشی جمهوری اسلامی در تاریخ جمعه ٧ اسفند ٩٤، در مصاحبه تصویری یک رسانه ایتالیایی در پاسخ به سوالات خبرنگار ایتالیایی در خصوص مشکلات زنان اعم از پوشش اسلامی و اجباری در ایران، از حق انتخاب برای پوشش زنان حمایت میکند و همچنین به نمایندگان اصولگرای مجلس، که خود زن بوده اند ولی ضد زن، اشاره میکند. اما بعد از همه این حرفها در انتهای صحبت هاش می گوید:
“من تحقیقات زیادی درباره حجاب انجام دادهام، اکثر مردم به آن اعتقاد دارند و این روند خیلی سخت است تا بتوانیم انتخاب درستی بکنیم که مطابق خواسته همگان باشد و ما باید به عرف جامعه احترام بگذاریم.”
رسانه مورد اشاره مهر دفاع از آزادی انتخاب رو به این مصاحبه میزند.
ولی کمتر از ٢٤ ساعت پروانه سلحشور در مصاحبه ای با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) که دوشنبه ۱۰ اسفند ۹۴ انجام میشود، اعلام میکند “که شدیدااز شیوه تدوین مصاحبه و منقطع کردن سخنانش توسط رسانه ایتالیایی ناخرسند هست و آنچه که منتشر شده تنها بخش اندکی از گفتگوی وی با خبرنگار مذکور بوده”… او با اظهار تاسف می گوید: “که آن رسانه نتوانسته یا نخواسته که دیدگاه کامل وی درباره موضوع حجاب را پوشش بدهد.” و بالاخره تاکید می کند “که رعایت حجاب به عنوان یکی از دستورات دین مبین اسلام، برای زنان مسلمان امری ضروی و برخاسته از اعتقادات قلبی آنان است. هرچند ممکن است در شیوه اجرای این اصل، اختلاف سلایقی وجود داشته باشد، اما التزام به آن از سوی زنان مسلمان ایرانی امری بدیهی است.”
در واقع در این رویکرد دوگانه و متناقض پروانه سلحشوری، که به عنوان یک زن خود قربانی این سیستم و حکومت زن ستیز هست، چندین نکته قابل تامل و بحث است:
نکته اول اینست که، حمایت پروانه سلحشوری در مصاحبه با رسانه خارجی گواه شکست قطعی جمهوری اسلامی در مقابل جنبش عظیم، پیشرو و رادیکال زنان در ایران است. این گفته ها به این معنی نیست که اصلاح طلبان از سر آزادیخواهی اقدام به حمایت از مطالبات زنان می کنند. بلکه اینگونه اظهارات در اثر پیشروی های پی در پی جنبش زنان و عقب راندن حکومت اسلامی در طول سه دهه گذشته بوده و نشاندهنده فشار عظیم اجتماعی زنان، جوانان و بخش عظیمی از جامعه روی جناح های مختلف جمهوری اسلامی هست.
نکته دوم اینکه این رویکرد دوگانه، نشان می دهد که تئوری و کمپین تغییر چهره مردانه مجلس همانطور که از قبل هم مشهود بود، در همان ساعات اولیه با شکست مواجه شد. چرا که همانطور که در گذشته هم اعلام کردیم مساله بر سر وجود تعداد نماینده زن در مجلس نیست، همچنین مسئله به هیچ وجه جنسیتی نیست، بلکه مساله بر سر قوانین اسلامی و در مجموع جمهوری اسلامی است. و بازپس گیری صحبتهایی در راستای حمایت از آزادی پوشش در یک رسانه وابسته به حکومت، از سوی پروانه سلحشوری، بیانگر دیدگاه و سیاست اصلی آنان در ضدیت با زنان و کل جامعه است. و یک کارکرد دیگر این دو گانه صحبت کردن، گرفتن ژست “اصلاحگرایی” در مقابل جامعه ایست که کل این بساط را نمیخواهد. و اتفاقا این نشانه اینست که جریان اصلاح طلبی در عرصه سیاسی ایران یک نیروی بازدارنده در برابر جنبش نوین رهایی زن در ایران هست.
و نکته آخر اینکه زنان ایران رهایی و برابری میخواهند و خواست آنها رها شدن از قوانین و فرهنگ مذهبی، سنتی و عرفی ایست ارتجاعی اسلامی آنرا نمایندگی میکند. زنان ایران بخوبی میدانند جمهوری اسلامی چه بصورت اصولگرا و چه اصلاح طلب، نه تنها نماینده خواست زنان نیست، بلکه این حکومت و دو جناحش و مدافعینشان، مانعی بر سر راه دستیابی به رهایی، برابری، آزادی و دستیابی به حقوق انسانی زنان هستند. این جدال بین دو جنبش مشخص است.
نفس اینکه کسانی چون پروانه سلحشوری ناگزیر میشوند از آزادی پوشش و یا هر مطالبه دیگر زنان سخن بگویند، حتی اگر پس از ساعاتی حرفشان را پس بگیرند، خود نشانه فشار جنبش قدرتمند رهایی زنان است. و همانطور که تا الان هم شاهدش بوده ایم، این روند عقب نشینی هر روزه رژیم اسلامی در برابر جنبش قدرتمند رهایی زن است.
من بعنوان یکی از فعالین انقلاب زنانه و فعالین جنبش نوین رهایی زن، خطاب به همه افراد و جریاناتی که میخواهند به عناوین و اشکال مختلفی جنبش رهایی زن را متوقف کنند، اعلام میکنم که “شما همان قدر در برابر ما زنان بازنده اید که جمهوری اسلامی تا الان بازنده بوده است”.
انترناسیونال: به مناسبت هشت مارس چه گفته و تاکیدی دارید؟
شیرین شمس: ما در ایران و در خارج میتوانیم فعالیت های گسترده ای ترتیب دهیم.
هشت مارس امسال باید نقش مخرب و خطرناک اسلام سیاسی را به یک گفتمان سیاسیِ عمومی بیشتر از گذشته تبدیل کنیم. در خارج از ایران در تظاهرات های روز ٨ مارس روز جهانی زن، شعارها را علیه اسلام سیاسی، علیه دولتها و حکومت های اسلامی و علیه “حجاب” این پرچم اسلام سیاسی به روی پلاکاردها و بنرها درج کنیم. اطلاعیه هایی علیه جریانات قومی مذهبی و ارتجاعی خاورمیانه که زندگی میلیونها زن را به نابودی کشانده اند صادر کنیم. در هر شهر و محله ای که مراسم و سمینار و گردهمایی در رابطه با موقعیت زن در جامعه کنونی هست، شرکت کنیم و روی این نکته حتما تاکید کنیم که یکی از سدهای راه آزادی زنان در دنیای امروز وجود اسلام و اسلام سیاسی است، تا زمانیکه ما مبارزه با آن را به یکی از اولویت های مبارزه خود قرار ندهیم، مکانیزم درست برای رها سازی زنان را نشناخته ایم.
در ایران هم ما با توجه به توازن قوای سیاسیِ موجود باید حول محور لغو حجاب و قوانینی که تفکیک جنسیتی را به جامعه و زنان تحمیل میکند، با توجه به امکانات، روابط و مکانیزم هایی که زنان و فعالین می شناسند فعالیت های مختلفی ترتیب داد.
در دانشگاه ها و سطح شهرها می توان سمینارهایی درباره موقعیت زن در جامعه و مشکلات زنان تریتب داد.
انتشار بیانیه هایی از طرف جمع ها و فعالین، که منعکس کننده خواست و مطالبه جنبش نوین رهایی زن در ایران یکی دیگر از اقدامات است.
همچنین برگزاری جشن هایی با موضوع رهایی زنان با برنامه های شاد و موزیک زنده ، پخش تراکت و شیرینی و تبریک روز جهانی زن در سطح شهرها، انتشار ویدئو و عکس فردی و جمعی با بیان مطالبه لغو حجاب اجباری بصورت تصویری از جمله دیگر کارهاییست که میشود به مناسبت هشت مارس روز جهانی زن انجام داد.