گفتگوی انترناسیونال با شیرین شمس مسئول نهاد “انقلاب زنانه” – درباره بیانیه ۱۸ شهریور “روز مبارزه برای حق ورود زنان به استادیوم” و گرامیداشت یاد سحر خدایاری #دختر_آبی

شیرین شمس

مندرج در انترناسیونال ۹۳۸

انترناسیونال: شما عنوان پیشنهاد دهنده ثبت این روز و یکی امضا کنندگان بیانیه ۱۸ شهریور چه هدفی از این اقدام دنیال میکردید و میکنید؟

شیرین شمس: ما امضا کنندگان بیانیه “۱۸ شهریور” قصد داشتیم که به یاد سحر خدایاری دختر آبی و به پاس مبارزه نفس گیر، برای حق ورود زنان به استادیوم، یک روز را ثبت و اعلام کنیم تا یادآور شویم که چه مبارزه ای علیه تفکیک جنسیتی و علیه تبعیض جنسیتی سازماندهی شده و حکومتی در ایران، صورت گرفته و چه زنانی با جسارت و شجاعت و مقاومت در این مبارزه قدم برداشتند و حتی جان خودشان رو از دست دادند.

ما در حال حاضر؛ در سال ۱۴۰۰، و در این سیر پرشتاب تحولات و اتفاقات در ایران و خاورمیانه و جهان، تلاش کردیم یاد سحر خدایاری به فراموشی سپرده نشود؛ یاد زنی که در عنفوان جوانی، عرصه زندگی و گذر زمان در روز و شب چنان برای او تنگ میشود که دست به خودسوزی زده و جان خود را از دست میدهد.

انترناسیونال: اهمیت اعلام روز مبارزه برای حق ورود زنان به استادیوم در فضای سیاسی حاضر چیست؟

شیرین شمس: تاکید بر اینکه در ایران حکومتی نرینه سالار بر سر کار هست که برای روی کار آمدن و ماندن، از همان ابتدا سیاست اسلامیزه کردن جامعه را در دستور خود قرار داده است. حکومتی که هرگز حکومت مطلوب و مقبول مردم ایران نبوده و نیست، و با چماق اسلام این ایدئولوژی زن ستیز به جان زنان سپس به جان جامعه افتاد.

به نظر من سیاست اسلامیزه کردن جامعه ایران در ابتدا مثل سیاست هر نماینده دیگر اسلام سیاسی، با حمله به مدنیت و حمله به حقوق زنان آغاز شد. دقیقا مثل همین فاجعه ای که امروز دارد توسط طالبان به سرعت پس از دست یابی به قدرت سیاسی اتفاق می افتد. یادآوری مبارزاتی که در طول این ۴۲ سال در مقابل این سیاست و حکومت آپارتاید جنسی شده و تاکید بر اینکه سحر خدایاری یکی از سمبل های این مبارزه بوده است، ضروری و مهم است.

در این مسیری که مردم ایران برای سرنگونی جمهوری اسلامی طی میکنند نقش جنبش رهایی بخش زن که از همان ۸ مارس ۵۷ به عنوان اولین جنبش اعتراضی مقابل جمهوری اسلامی ایستاد می بایست برجسته شود؛ همچنین تاثیر مبارزه با تفکیک و تبعیض جنسیتی که یک عرصه مهم در مبارزه با حکومت زن ستیز اسلامی است و مبارزه برای ورود زنان به استادیوم هم در این راستا بوده است.

انترناسیونال: چرا جمهوری اسلامی مانع ورود زنان به استادیوم ها میشود و چرا باید برای حق ورود زنان به استادیوم ها مبارزه کرد؟

شیرین شمس: جمهوری اسلامی از همان ابتدا تلاش کرد با دو مکانیزم عمده جامعه را اسلامیزه کند و این را با سرکوب زنان شروع کرد؛ حجاب اجباری، و جداسازی جنسیتی از اتوبوس و دانشگاه تا مکانهای عمومی دیگر و حتی زنان را از حضور در برخی اماکن عمومی منع کند.

معنی و مفهوم اسلامیزه کردن جامعه این بوده که نزد جمهوری اسلامی زن، یک برده جنسی و مرد یک متجاوز بالقوه است. سیاستی که چیزی جز توهین و تحقیر زنان و همچنین مردان در پی نداشته و تلاش کرده ساختار جامعه رو مردانه بنا کند. همینکه یک زن مجبور باشد برای حضور در یکی از اماکن عمومی، به شکل و ظاهری مردانه دربیاد یعنی حاکمیت، زن را برسمیت نمیشناسد و ساختاری که در جامعه حکومت میکند بر این اساس است.  

اسلامیزه کردن ساختار جامعه، همچنین حذف زنان از سطح جامعه و عرصه های مختلف فعالیتی را در پی داشته است. تحت جمهوری اسلامی ممنوعیت ها و محدودیتها برای زنان یکی پس از دیگری به قانون نوشته و نانوشته تبدیل شدند و اهرم های سرکوب آن با نیروی انتظامی و امنیتی به جان زنان افتادند.

وقتی حکم صادر کردند و به زنان گفتند که حق ورود به یکی از اماکن عمومی را ندارید، یعنی همان قانون جمهوری اسلامی که زن را نصف مرد محسوب میکند و به شوهر طبق قانون تمکین اجاره میدهد به زن تجاوز کند، همان قانونی که حق طلاق به زن نمیدهد،‌ همان قانونی که حق حضانت فرزند نمیدهد، حق سفر نمیدهد، حتی میتواند حق اشتغال و تحصیل را از او بگیرد، به شکلی دیگر در استادیوم ها نیز پیاده میشود.

حقوق زنان همه جانبه و در هم تنیده است. محدودیت و ممنوعیت در یک حق، فقط یک حق ابتدایی و طبیعی، راه را برای ممنوعیت و محرومیت های دیگر باز میکند. جمهوری اسلامی تفکیک جنسیتی را به بهانه پوچ تامین امنیت زنان پیاده کرد و تنها هدفی که داشت این بود که بستری را برای بی حقوقی ها و محرومیت های بیشتر ایجاد کند.

بنابراین مبارزه برای حق ورود زنان به استادیوم،‌ مبارزه با سیاست اسلامیزه کردن و تفکیک و تبعیض جنسیتی است و به دیگر حقوق زنان کاملا مربوط می باشد. مبارزه برای حق ورود زنان به استادیوم مبارزه با حذف زن از جامعه است.‌ مبارزه با سانسور زن است، ‌مبارزه با کالا انگاری زن است،‌ مبارزه با بردگی جنسی است،‌ مبارزه برای کرامت و منزلت هم زن و هم مرد است.

نفس خودسوزی سحر خدایاری به عنوان یک زن، در واقع اعتراض به نرینه سالاری حاکم و به همه حقوق های در گرو گرفته شده زنان بوده است. گرچه سحر خدایاری جان خود را از دست داد اما یکبار دیگر ثابت شد که جمهوری اسلامی هرگز موفق نشد زنان ایران را وادار به تسلیم در مقابل قوانین و فرهنگ اسلامی کند.‌ این حکومت هرگز موفق نشد جامعه ایران را اسلامیزه کند، بلکه با مبارزه مردم و در راس آن زنان به شکست مطلق سیاسی رسید. سحر خدایاری نماد انقلاب زنانه در ایران است که حکومت جمهوری اسلامی را به زانو در آورده.

انترناسیونال: برای باز کردن درب استادیوم های ورزشی به روی زنان در ایران چه اقدامات دیگری چه در سطح کشوری و چه در بعد جهانی لازم است؟ شما چه رهنمود یا راهکارهائی را توصیه می کنید؟

شیرین شمس: در ابتدا باید اعلام کنم که من مسئول کشته شدن سحر خدایاری را جمهوری اسلامی میدانم و معتقدم جمهوری اسلامی یا با اعدام یا با شلیک مستقیم گلوله به سر یا با شلیک عمدی و مستقیم موشک سپاه به هواپیمای مسافربری، میکشد یا غیر مستقیم و با اعمال قوانین زن ستیز اسلامی باعث کشته شدن سحر خدایاری و هما دارابی (معترض به حجاب اجباری) و ده ها و صدها زن دیگر شده که شاید هرگز اسمشان شنیده نشد.

بنابراین دادخواهی جان سوخته سحر باید در جنبش دادخواهی برجسته شود. از آن قاضی که حکم حبس برای سحر صادر کرده تا شخص خامنه ای که نقش زن را خانه داری و بچه داری و شوهرداری تعریف میکند و شخص اول حکومت آپارتاید جنسیتی است باید در دادگاههای بین المللی با حضور نمایندگان واقعی مردم محاکمه شوند.

بعد دیگر قضیه که باید به آن پرداخت وسعت اعتراضات در مقابل ورزشگاه ها به ویژه هنگام بازیهاست که زنان در آن حق حضور ندارند. یک دیدگاهی وجود دارد که معتقد است باید ورزشگاهها ها را تحریم کرد و مردانی که به ورزشگاه میروند را مقصر تلقی می کند. به نظر من تحریم ورزشگاه راه به جایی نمی برد، چرا که جمهوری اسلامی میتواند با سازماندهی بسیج و اراذل و اوباش خود ورزشگاه را پر کند. آنچه که مهم است حضور در کف خیابان است. باید با اعتراضات وسیع و جمعی شامل زن و مرد در مقابل ورزشگاهها، روی فدراسیون فوتبال و فدراسیونهای دیگر فشار گذاشت و جمهوری اسلامی را به عقب راند. همینکه این حکومت در دوره ای با فشارهای موجود مجبور شده در استادیوم را حتی به روی تعداد محدودی زن باز کند نتیجه اعتراضات وسیع و تجمعات پی در پی در مقابل ورزشگاهها بوده. دربهای استادیوم ها باید با همین روحیه و رویکرد در هم کوبیده شود.

ر مورد ورزشکاران و تیم ها ورزشی هم انتظار می رود که جدی تر به مساله حق ورود زنان به استادیوم ها بپردازند، ‌سکوت نکنند و اقداماتی جمعی انجام دهند. همچنین از ورزشکارانی که واکنش نشان داده اند حمایت کنند. در بعد رسانه ای هم انتظار می رود رسانه های خارج کشور به این موضوع جدی تر بپردازند و از کنار آن به سادگی رد نشوند.

اما یک بعد مهم مساله بعد جهانی است. در بعد جهانی اعتراض به فیفا و دیگر سازمانهای بین المللی باید افزایش یابد و خواست بایکوت ورزشی جمهوری اسلامی باید به اشکال مختلف روی این سازمانها فشار بیاورد تا جایی که مجاب به انجام آن شوند. حکومتی که در قرن ۲۱ ساز و کاری ایجاد کرده که درب های یک مکان عمومی به روی زنان بسته است باید در جهان طرد و منزوی شود.

انترناسیونال: با سپاس از شما

 جمعه ۲۶ شهریور ۱۴۰۰۱۷ سپتامبر ۲۰۲۱

۱۸ شهریور روز “مبارزه برای حق ورود زنان به استادیوم”

روز ۱۸ شهریور ۱۳۹۸ روزی بود که زن جوانی به نام ”سحر خدایاری” با هزاران امیدها و آرزوهای سوخته پس از روزها تحمل درد و رنج از خودسوزی در مقابل ساختمان بیداد سرای تهران، جان خود را از دست داد.

سحر خدایاری که به دلیل حمایت از تیم استقلال به ”دختر آبی” مشهور شد، یکی از میلیونها زن در ایران بود که تحت سیطره حکومت زن ستیز اسلامی، از ورود به استادیوم ها منع شده اند.

ورود به استادیوم ها که بخشی از اماکن عمومی جامعه هستند، سالهاست به روی زنان ایرانی بسته است. و سالهاست که دختران بسیاری برای داشتن حق و سهم از این مکان عمومی، مسیر پرخطری را تا از دست دادن جان خود تا کنون طی کرده اند.

خودسوزی و پرواز جگر سوز سحر فقط در اعتراض به دستگیری و حکم بازداشت به دلیل ورود به استادیوم نبود،‌ بلکه خشم فروخورده و سالها در گلو مانده زنان ایران برای بیش از چهار دهه زن ستیزی بود.

سحر به آرزویش نرسید، سحر جان خود را از دست داد و داغ بزرگی بر دل وجدانهای بیدار گذاشت، اما یاد او هرگز از بین نرفت و آنچه در تاریخ مقاومت زنان ایران در برابر نظام نرینه سالار و بردگی جنسی ثبت شد پرچمی بود که این زن مبارز بلند کرد.

سحر جان خود را از دست داد تا جهان از رنج زنان ایران تحت حاکمیت اسلامی به سخن آید. جان باختن سحر خدایاری بار دیگر مهر تاییدی بر این واقعیت زد که خشونت علیه زنان در ایران خشونتی ساختاری؛ قانونی،‌ دولتی و قضایی، و در یک کلام حکومتی و جزء جدایی ناپذیر جمهوری اسلامی است.

بدینوسیله ما امضا کنندگان این بیانیه با گرامیداشت یاد سحر خدایاری، زنی که تبدیل به یکی از نمادهای مبارزه علیه حکومت آپارتاید جنسی شد، به پاس مبارزات زنان ایران علیه ممنوعیتها و محرومیتهای زنان، علیه بردگی جنسی، علیه هرگونه سلب اختیار از زنان و علیه کلیت نظام جمهوری اسلامی، روز ۱۸ شهریور را روز “مبارزه برای حق ورود زنان به استادیومها”، اعلام و ثبت میکنیم، تا باشد این روزی که نقطه عطفی در جنبش نوین رهایی بخش زن در ایران است، روزی برای ارج نهادن به زنان مبارز و روزی برای اعتراض گسترده علیه آپارتاید جنسیتی حاکم، در تقویم تاریخ مبارزات زنان ایران ماندگار گردد.

 امضا کنندگان:

۱. شیرین شمس،‌ مسئول نهاد انقلاب زنانه

۲. دریا صفایی، فعال حقوق زنان و نماینده پارلمان بلژیک

۳. زینب صحافی، مشهور به زینب پرسپولیسی

۴. نرگس منصوری، کنشگر حقوق زنان امضا کننده بیانیه ۱۴ برای برکناری علی خامنه ای و گذار از جمهوری اسلامی

۵. نسرین افضلی، فعال حقوق زنان

۶.  شیوا امینی، بازیکن سابق تیم ملی فوتسال ایران

۷. سام رجبی، بازیکن سابق تیم ملی ایران

۸. وحید سرلک، ملی پوش جودو

۹. رقیه بیکدلی، فعال حقوق زنان

۱۰. رادا مردانی، فعال دانشجویی و معلم، زندانی سیاسی سابق

۱۱. رضوانه خان بیگی، کنشگر اجتماعی و زندانی سیاسی زن

۱۲. مینا احدی، فعال حقوق زنان

۱۳. جاستینا، رپر ایرانی

۱۴. مهدی موسوی،‌ شاعر و نویسنده

۱۵. شادی امینی، خواننده

۱۶. نعیمه دوستدار، فعال حقوق زنان

۱۷. شیوا محبوبی، فعال حقوق زنان

۱۸. شاپرک شجری زاده، فعال حقوق زنان

۱۹. شقایق نوروزی، فعال حقوق زنان

۲۰. علی قلی لو،‌ زندانی سیاسی سابق و فعال اجتماعی

۲۱. فاطمه اختصاری، شاعر و نویسنده

خلاصه ای از برگزاری کنفرانس انقلاب زنانه

روز چهارشنبه  ۲۴ شهریور ۱۴۰۰، ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۱  کنفرانس درباره اعلام روز ۱۸ شهریور و گرامیداشت یاد سحر خدایاری با حضور جمعی از امضا کنندگان بیانیه ۱۸ شهریور برگزار شد.

فاطمه اختصاری شاعر و نویسنده ساکن نروژ، و از اولین زنانی که در سال ۱۳۹۱ در بازی ایران و کره جنوبی با ظاهری مردانه وارد استادیوم آزادی تهران شده یکی از سخنرانان این کنفرانس بود که از تجربه های خود و از برخوردهای خشونت آمیز و بازجویی در زندان گفت.

زینب صحافی معروف به زینب پرسپولیسی از ترکیه، از زنانی که در ایران با ظاهر مردانه به ورزشگاهها میرفت یکی از سخنرانان بود که به تجربه های خود و تلاش برای باز کردن درهای استادیوم گفت و نقش فیفا را در ادامه این وضعیت برجسته کرد.

نسرین افضلی فعال حقوق زنان ساکن آمریکا، یکی از سخنرانان این کنفرانس از کمپینی که با جمعی از فعالان حقوق زن در سال ۱۳۸۴ در ایران راه اندازی کردند و امضاهای جمع آوری شده و موانع پیش رو که باعث شدند درهای استادیوم باز نشوند گفت.

مهدی موسوی شاعر و نویسنده و فعال اجتماعی ساکن نروژ از سخنرانان این کنفرانس از تلاش جمعی برای ورود زنان و تجربه خود در همراهی کردن زنان برای ورود به استادیوم در سال ۱۳۹۱ در بازیهای مقدماتی جام جهانی آسیا گفت.  

مینا احدی فعال حقوق زنان ساکن آلمان یکی از سخنرانان این کنفرانس بر نقش حکومت آپارتاید جنسیتی در ایجاد چنین شرایطی و ضرورت اعتراض به فیفا و نقش مبارزه مردمی تاکید کرد.

رادا مردانی فعال دانشجویی و معلم، زندانی سیاسی سابق از ایران، یکی از سخنرانان کنفرانس درباره اینکه خبر خودسوزی سحر خدایاری را زمانی که در زندان بوده شنیده توضیح داد.

علی قلی لو،‌ زندانی سیاسی سابق و فعال اجتماعی از ترکیه یکی از سخنرانان این کنفرانس درباره اینکه ورزش در ایران تحت حاکمیت موجود هرگز ورزش سالم نبوده گفت.

رقیه بیگدلی فعال حقوق زنان از ایران از سخنرانان این کنفرانس درباره نقش احکام شریعه در ممنوعیت ورود زنان به استادیوم و تلاش جمهوری اسلامی برای وارونه جلوه دادن خودسوزی سحر خدایاری و سیاست نخ نمای اعتراف گیری از خانواده سحر خدایاری گفت.

شیرین شمس مسئول نهاد انقلاب زنانه و مسئول برگزاری این کنفرانس مسئولیت کشته شدن سحر خدایاری را جمهوری دانست و بر دادخواهی و بایکوت ورزشی جمهوری اسلامی و بیرون انداختن جمهوری اسلامی از سازمانها و نهادهای بین المللی از جمله فیفا تاکید کرد.

در این کنفرانس پیامهای دو فعال حقوق زن از ایران به نامهای مهسا هومهر و آزاده احمدوند پخش شد. همچنین شرکت کنندگان از اتاق کلاب هاوس انقلاب زنانه درباره ضرورت مبارزه برای حق ورود زنان به استادیوم ها، گرامیداشت یاد سحر خدایاری و نقش رهبری سیاسی انقلاب زنانه در جنبش زنان تاکید کردند.

در خلال سخنرانی ها، پیامهای تصویری از مراسم گرامیداشت یاد سحر خدایاری در محل خودسوزی او در بیدادسرای تهران، همچنین تصاویر اعلام همبستگی طرفداران صنعت نفت آبادان از دختر آبی در همان سال، حمایت تیم استقلال و طرفداران تیم داماش گیلان و نیز طرفداران فوتبال در هنگ کنگ و زنان و مردان در استادیوم کابل افغانستان در همان دو سال پیش پخش شد و به واکنش هنرمندان نیز اشاره و ترانه هایی که برای دختر آبی خوانده بودند پخش شد.

نتیجه این کنفرانس به ضرورت اعتراض جمعی و هر چه بیشتر در سطح جهانی به ویژه روی فیفا، ضرورت بایکوت ورزشی جمهوری اسلامی و اقدامات پیش رو، و ادامه مبارزه برای حق ورود زنان به استادیوم ها انجامید.

این کنفرانس بصورت زنده در تلویزیون کانال جدید و مدیریت کیان آذر، گردانندگی میثم عتیق، همکاری مهزاد خرد،‌ هدی کریمی صدر، و نیز صدف کورش نیا و حامد جمالی و با مسئولیت انقلاب زنانه و مسئول نهاد انقلاب زنانه شیرین شمس برگزار شد. 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *