۱- پس از توافقات هسته ای مساله چگونگی رابطه با غرب به یک مساله محوری در وضعیت سیاسی ایران تبدیل شده و در مرکز اختلاف و کشمکش بین جناحهای حکومتی قرار گرفته است. ادامه تخاصمات با غرب یا عادی سازی مناسبات همچنان محور این کشاکشهاست. این نزاعی بر سر هست و نیست جمهوری اسلامی است.
۲- عادی سازی رابطه با غرب حتی در سطح اقتصادی مستلزم تغییراتی اساسی درهویت سیاسی جمهوری اسلامی است. دولتها و نهادها و سرمایه داران غربی گرچه با تحجر و عقب ماندگی و سیاستهای سرکوب حکومت اسلامی مشکلی اساسی ندارند اما برقراری مناسبات سیاسی- اقتصادی متعارف با جمهوری اسلامی با سیستم حقوقی و قانونی حکومت و موقعیتش بعنوان ستون فقرات جنبش اسلام سیاسی در تناقض کامل قرار دارد.
۳- بحران و جنگها و بلکوبندیهای سیاسی و ژئوپولیتیک در منطقه و دخالتگری و نقش جمهوری اسلامی در این جنگ و کشمکشها یک مانع جدی دیگر بر سر ایجاد یک شرایط متعارف سیاسی و اقتصادی در ایران است.
۴- از نظر اقتصادی توافق هسته ای اولین مانع بر سر ورود و کارکرد سرمایه ها در ایران را برطرف کرده است اما امنیت و سودآوری این سرمایه گذاریها نیازمند تغییرات پایه ای در ساختار و کارکرد اقتصاد مافیائی جمهوری اسلامی و درفعال مایشائی باندها و قطبهای قدرتمند اقتصادی بویژه سپاه و بسیج است.
۵- رژیم تلاش خواهد کرد برای جلب سرمایه گذاری خارجی و تضمین سودآوری سرمایه ها سیاست ریاضتکشی اقتصادی و سفت کردن کمربندها را شدید تر از گذشته و تمام و کمال به اجرا در آورد.
۶- دولت روحانی و طیف وسیعی از نیروهای رنگارنگ باصطلاح”اصلاح طلب” و استحاله چی طرفدار او تلاش میکنند خط و جهتگیریهای روحانی- رفسنجانی را، در مقابل خط خامنه ای و اصولگرایان، راه رسیدن به اعتدال و گشایش اقتصادی و بهبود وضعیت مردم قلمداد کنند. این تبلیغات اما بر متن واقعیات اقتصادی و سیاسی جامعه، از تشدید گرانی و بیکاری گرفته تا افزایش اعدامها و بازداشتها و سرکوبها، هر چه بیشتر رنگ میبازد و خود به عاملی در جهت تشدید اعتراضات و مبارزات مردم تبدیل میشود.
۷- گفتمان و چشم انداز نزدیکی با غرب و انتظار و توقع توده مردم به بهبود شرایط اقتصادی و سیاسی شان در اثر این شرایط از یکسو و کشمکش جناحها و تداوم وضعیت فلاکتبار اقتصادی از سوی دیگر زمینه گسترش بیش از پیش اعتراضات و مبارزات کارگران و توده مردم را فراهم می آورد.
۸- گسترش اعتراضات و حرکتهای اجتماعی علیه شرایط سخت معیشتی و علیه بیحقوقیهای سیاسی و مدنی و برای خلاصی از قوانین و اخلاقیات و تابوهای عقب مانده اسلامی یک ویژگی بارز شرایط سیاسی در این دوره است. در این شرایط بخصوص اعتراضات و اعتصابات کارگری، اعم از کارگران مراکز صنعتی یا معلمان و پرستاران، و مبارزات چهره ها و نهادهای جنبش کارگری نقش و مکان برجسته ای در جامعه می یابد.
با توجه به نکات فوق حزب کمونیست کارگری اعلام میکند که دوره تازه ای که پس از توافق هسته ای در ایران آغاز شده است دوره رشد اقتصادی و استحکام وثبات جمهوری اسلامی نیست بلکه دوره رشد تضادهای درونی حکومت، گسترش حق طلبی مردم و مبارزه طبقاتی حادتر در جامعه است. آینده جامعه و تکلیف رفاه و آزادی و رهائی مردم را این مبارزه تعیین میکند. حزب کمونیست کارگری با تمام توان و امکانات برای سازماندهی و تقویت و پیشبرد این مبارزه و سرنگونی جمهوری اسلامی بقدرت انقلابی مردم تلاش میکند.
(به اتفاق آرا تصویب شد)