توضیح :
روز ۲۱ تیر ۱۴۰۱در کلاب هاوس “انسان سیاسی” با مدیریت فرهاد مرادی جلسه ای برگزار گردید که در آن به بررسی رویکرد حزب کمونیست کارگری ایران به محاکمه حمید نوری پرداخته شد.اسامی سخنرانان این جلسه عبارت بودند از: حسن صالحی ( از حزب کمونیست کارگری)، حسین ملکی (فعال سیاسی، زندانی سیاسی سابق و از شاهدین دادگاه حمید نوری)، لاله بازرگان ( از اعضای خانواده های دادخواه )، شیرین شمس ( از حزب کمونیست کارگری و تلویزیون کانال جدید) و آرش عزیزی ( فعال سیاسی و تاریخدان)
در این جلسه با نگاه مثبتی برخورد مسئولانه و دخالتگرانه حزب کمونیست کارگری در قبال دادگاه حمید نوری مورد توجه قرار گرفت و بویژه از نقش تلویزیون کانال جدید که به تریبونی برای انعکاس صدای خانواده های دادخواه تبدیل شد و جلسات این دادگاه را وسیعا مورد پوشش قرار داد قدردانی شد. با تشکر فراوان از فرهاد مرادی که این جلسه به ابتکار ایشان برگزار شد.
آنچه که در زیر می آید بر اساس صحبتهای من در این جلسه تهیه و تنظیم شده است
+++++++++
با سلام به همگی دوستان که در اینجا حضور دارند و صدای ما را می شنوند. من اینجا می خواهم در باره رویکرد حزب کمونیست کارگری در قبال محاکمه و دادگاه حمید نوری صحبت کنم. برای آن دسته از دوستان که حزب کمونیست کارگری ایران را نمی شناسند مختصرا بگویم که حزب حدود سی سال پیش در نوامبر ۱۹۹۱ تشکیل شد. ما یک حزب با آرمان و اهداف و سیاستهای سوسیالیستی هستیم که برای تحقق یک جامعه ای که در آن ستم و استثمار و اعدام و خشونت نباشد و مردم در رفاه و سعادت زندگی کنند مبارزه می کنیم. مطالبات و اهداف حزب ما بطور تفصیلی در برنامه حزب که اسمش یک دنیای بهتر است، توضیح داده شده است. ما اولین مانع برای تحقق یک جامعه آزاد و برابر در ایران را جمهوری اسلامی می دانیم و برای همین نیز برای سرنگونی تمام و کمال جمهوری اسلامی بدون هیچگونه تخفیفی مبارزه می کنیم.
اجازه بدهید در ابتدای صحبتم بگویم که دستگیری و محاکمه حمید نوری یک اتفاق بسیار مهم در جنبش دادخواهی مردم ایران است.این یک موفقیت برای جنبش دادخواهی و بطور قطع یک شکست برای جمهوری اسلامی و ضربه ای سنگین بر پیکر این رژیم است. این اولین بار است که یکی از عوامل کشتار زندانیان سیاسی در ایران در یک دادگاه با ویژگی بین المللی محاکمه می شود. و این زمانی اتفاق می افتد که جمهوری اسلامی هنوز بر سر کار است. این نشان می دهد که حاکمین جنایتکار اسلامی بر ایران را می شود از همین حالا به دلیل جنایاتی که انجام داده اند به پای میز محاکمه کشاند. دادگاه حمید نوری سرآغاز بسیار خوبی است که امیدواریم بتوان زمینه ساز محاکمه سران و دیگر کاربدستان جمهوری اسلامی بشود و این رژیم در سطح جهانی رسواتر و منزوی تر سازد.
حقیقت این است که مطالبه محاکمه علنی همه سران و کاربدستان جمهوری اسلامی که در جنایات این حکومت در بیش از چهار دهه گذشته نقش داشته اند یکی از خواستهای محوری حزب ما بوده است. ما بویژه بر علنی بودن این محاکمات تاکید داشته ایم چرا که ما می خواهیم همه دنیا بداند که جانیان اسلامی در طول حاکمیتشان چه رفتار وحشیانه ای با مردم ایران داشته و چه جنایتی را آفریده اند. این خواست یعنی محاکمه و مجازات سران و کاربدستان جمهوری اسلامی بعنوان آمرین و مسئولین این جنایات یک از خواستهایی است که باید بلافاصله بعد از سرنگونی جمهوری اسلامی اجرایی بشود. در واقع باید بگویم سرنگونی جمهوری اسلامی بدون تحقق چنین خواستی ناقص است و این خواست باید در منشور پیروزی مردم و غلبه بر جمهوری اسلامی گنجانده شود.
حزب کمونیست کارگری در عین حال همواره خواهان محاکمه سران رژیم اسلامی بدلیل جنایت علیه بشریت در دادگاههای بین المللی بوده است. مثلا ما از کارزار ایران تریبونال که به جنایت رژیم در دهه شصت رسیدگی کرد قویا حمایت کردیم و حتی رفقای ما در جلسات این دادگاه که در سال ۲۰۱۲ در لندن و لاهه برگزار شد بعنوان شاهد شرکت داشتند. برخی از نیروهای چپ متاسفانه به این دادگاه روی خوشی نشان ندادند ولی از نظر ما این یک واقعه مهم بود که می توانست سرآغازی برای محاکمه سران جنایتکار جمهوری اسلامی باشد که البته شد.
همچنین من باید اشاره کنم که ما همواره نسبت به حضور سران جمهوری اسلامی در خارج کشور معترض بودیم و در این رابطه اعتراضات متعددی را سازمان دادیم و دنبال این بودیم که بجای پهن کردن فرش قرمز زیر پای آنها از سوی دول غربی، این عوامل کشتار مردم ایران دستگیر و محاکمه شوند. آخرین مورد آن تلاش برای دستگیری محمود هاشمی شاهرودی رئیس پیشین قوه قضائیه رژیم بود که در آلمان به سهم خود سعی کردیم موجبات دستگیریش را فراهم بیاوریم که متاسفانه فرار کرد و به ایران بازگشت و البته آنجا بدون آنکه محاکمه بشود فوت کرد .
در مورد نفس کشتار زندانیان سیاسی در دهه شصت من باید بگویم ما یکی از جریانات هستیم که همواره بر افشای این جنایت و محاکمه مسببین این جنایات تاکید داشته ایم. ما به این جنایات اسم هولوکاست اسلامی داده ایم. آنچه که در خرداد ۶۰ اتفاق افتاد از نظر ما یکی از جنایات عظیم قرن بیستم بود. ٣٠ خرداد ۱۳۶۰ يک كودتای خونين ضد انقلابى-اسلامى بود. در آن ایام هزاران کمونیست و آزادیخواه را اعدام کردند. کسى که معلوم بود سوسياليست است، کسى کهمعلوم بود مدافع حقوق زن است، کسى که بى حجاب راه ميرفت، کسى که از ظاهرشفکر میکردند چپي است، میگرفتند و ميبردند همان شب می کشتند. آمار و ارقام ومدارک و شهود اين جنايات به وفور وجود دارند. روزى دهها نفر را در اوين و سراسر کشوراعدام می کردند. تمام نشریات آزاد و سوسیالیستی را بستند. تشکلهای کارگری را در هم کوبیدند. و این طور بود که جمهوری اسلامی توانست استحکام پیدا کند. جنایتی که در ایران اتفاق افتاد به مراتب وحشتناک تر ازوقایعی است که در شيلى اتفاق افتاد. يكي از فجايع مهم و تراژدی های مهمانسانى قرن بيست است. زدند، سرکوب کردند، کشتند، در گورهاى بدون نام ونشان دفن کردند، آدمهاى بسيار بسيار زيادى را، نازنينترين و پرشورترين وآزاديخواهترين انسانها را، بقتل رساندند تا سرِ کار بمانند. این کشتار دسته جمعی وحشیانه زندانیان سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷و بدنبال پایان جنگ ایران و عراق ادامه یافت و رژیم به قتل عام حدود ۵۰۰۰ زندانی سیاسی که قبلا حکم زندان داشتند دست زد. خمینی جلاد کمیسیون مرگ تعیین کرد که زندانیان را بعد از یک محاکه چند دقیقه ای و پرسیدن چند سئوال بی رحمانه به جوخه مرگ سپردند.
اینجا می خواهم به جایگاه جنبش دادخواهی از کشتارهای دهه شصت برای حزب ما بپردازم. این جنبش دادخواهی طبعا همپای جنایاتی که از سال ۱۳۶۰ شروع شد، شکل گرفت. اگر نام جنبش دادخواهی در شیلی با نام “مادران میدان مایو” در کره جنوبی با نام “مادران گوانگجو” ، در ترکیه با نام “مادران شنبه” تداعی شده است در ایران با نام مادران خاوران شناخته شده است. این جنبش انسانی ترین خواستها را دارد و هر انسان آزادیخواهی موظف است از آن حمایت و پشتیبانی کند. جنبش دادخواهی برای کشتارهای دهه ۶۰ بر سر جستجوی حقیقت و اجرای عدالت بوده است. در این سالها ستون فقرات این جنبش یعنی مادران و خانواده های کشته شدگان دهه ۶۰ علیرغم همه سختی ها و فشارهایی که از سوی جمهوری اسلامی متوجه آنها بوده است پرچم دادخواهی را افراشته نگاه داشته اند. به یمن این تلاش های ستودنی و پس از فراگیر شدن اینترنت از اوایل دهه ۸۰ و انعکاس اعدامها و تلاش خانواده ها برای دادخواهی در سایتهای خارج کشور، عده بیشتری از مردم در داخل کشور از این موضوع اطلاع یافته اند و جنبش دادخواهی گسترده تر شده است. این جنبش امروز دیگر فقط به خانواده های جانباختگان دهه ۶۰ محدود نیست بلکه به مراتب گسترده تر است. امروز خانواده های جانباختگان اعتراضات سالهای اخیر و همچنین خانواده های جانباختگان پرواز PS752نیز به این جنبش پیوسته اند. حزب ما همواره از مطالبات جنبش دادخواهی در ایران حمایت کرده است و تلاش داشته ایم که صدای آنها را با قدرت منعکس کنیم. بنابراین بسیار طبیعی است که امکانات تبلیغی خودمان را به تریبونی برای انعکاس دادخواهی آنها تبدیل کنیم. کاری که در جریان دادگاه و محاکمه حمید نوری انجام دادیم.
ما هم مثل همه دادخواهان می خواهیم که جنایاتی که منجر به قتل عزیزان همه ما شد بهیچوجه در ایران تکرار نشود. جنایاتی که در ایران اتفاق افتاده حاصل دشمنی جمهوری اسلامی با آزادی و آزاد اندیشی بود. محاکمه حمید نوری به همه ما یادآوری می کند که وسیعترین آزادیهای سیاسی، آزادی بی قید و شرط بیان و عقیده، آزادی تجمع و سازمانیابی و تشکیل احزاب سیاسی و فعالیت آزادانه آنها چقدر برای جامعه اهمیت دارد. همه کسانی که در دهه شصت اعدام شدند به این دلیل بود که این حقوق نه تنها رعایت نشد بلکه با سرکوب و سرنیزه تماما لگدکوب شدند. مردم باید حق داشته باشند بدون هیچ ترس و نگرانی آزادانه حرف بزنند، اعتراض کنند و به فعالیت سیاسی بپردازند بدون آنکه خطر زندان و شکنجه و اعدام متوجه آنها باشد. تعهد حزب ما به اجرای قوانینی که وسیع ترین آزادیهای سیاسی و مدنی را در فردای جامعه ایران عملی بکند طبعا ما را به اینجا می رساند که با محاکمه جنایتکارانی مثل حمید نوری به هیچ کس دیگری اجازه ندهیم که حقوق انسانی ما را سلب کند. از نظر ما امر دادخواهی به امر دفاع از آزادیهای سیاسی و مدنی گرده خورده است و حزب ما این عرصه را یک عرصه بسیار مهم مبارزه و جنبش مطالباتی مردم ایران می داند.
و بالاخره باید به این موضوع هم اشاره کنم که حزب ما در میان اپوزیسیون جمهوری اسلامی اولین حزبی بود که با صراحت تمام مخالفت خودش را با اعدام بعنوان یک مجازات ضد انسانی اعلام داشت و کمپین های وسیعی را علیه اعدام در ایران داشته است. اعدام از نظر ما قتل عمد دولتی است و به هر بهانه و دلیلی باید ممنوع باشد. جمهوری اسلامی از حربه اعدام بعنوان وسیله ای برای سلب آزادیهای سیاسی مردم استفاده کرد . مخالفت بنیادی ما با اعدام یکی دیگر از انگیزه های ما برای شرکت فعال در دادگاه حمید نوری و محاکمه رژیم ضد بشری اعدام در ایران بوده است.
و سر آخر حزب ما بر بایکوت جهانی جمهوری اسلامی و قطع روابط سیاسی، دیپلماتیک، فرهنگی و ورزشی و نظامی با جمهوری اسلامی تاکید دارد. تشکیل چنین محاکماتی علیه عوامل جمهوری اسلامی و رسیدگی به جنایات آنها در عین حال کمک می کند که این رژیم را در سطح جهانی رسوا کنیم. طوری که همه دولتها خود را در تداوم روابط دیپلماتیک و سیاسی با جمهوری اسلامی بشدت تحت فشار ببینند.