چشم انداز فلج اقتصادی و فلاکت عمومی- کاظم نیکخواه

اقتصاد ایران با حاکمیت مافیای اسلامی سرمایه دارد به ته خط میرسد. این اقتصاد نه فقط مطلقا پیشرفتی ندارد، بلکه اساسا کار نمیکندو مدام باید به آن تنفس مصنوعی داد. دست اندرکاران حکومت روشن است که از اقتصاد جز دزدی و اختلاس و ثروت اندوزی چیزی نمیفهمند. اینها وقتی از اقتصاد حرف میزنند نشان میدهند که درکشان در حد همان امام سفیه شان خمینی است که گفت اقتصاد مال خر است. نه نقشه و برنامه ای برای بهبود اقتصاد دارند و نه امکان قدم از قدم برداشتن را دارند. فقط حسابهایشان را از پولهای نجومی سرریز میکنند و ثروتها و رانتهای کلان را بالا میکشند و در حسابهایشان در بانکهای خارجی سرمایه گذاری میکنند.
در آستانه سال قبل ابراهیم رئیسی گفت تا اخر سال (یعنی کمتر از یک ماه) فقر را ریشه کن خواهیم کرد! این گفته در کارنامه چرندیات مضحک آخوندها و شخص رئیسی ضبط شد و همه مردم آنرا به تمسخر گرفتند. اکنون قالیباف رئیس مجلس اسلامی قدم جلو گذاشته است و میگوید تورم و گرانی را بزودی کاهش خواهیم داد. همه مردم میدانند که اینهم از همان نوع خزعبل گوییهای آخوندی است. بهای هر دلار در ایران اکنون به ۳۲ هزار تومان رسیده است. این بدان معناست که کالاهایی که سال قبل با دلار ۱۲ تا ۱۵ هزار تومان وارد میشد با قیمت بیش از دو برابر دارد وارد این کشور میشود. و این بدان معناست که این تورم سالانه صد در صدی بر قیمت تمام کالاها تاثیر گذاشته و قدرت خریدنازل مردم را به کمتر از نصف قبل کاهش داده است.
محمدباقر قالیباف روز چهارشنبه ۱۱ خرداد با این ادعا که «رویکرد اصلی مجلس کاهش تورم و گرانی است»، گفت: «با صدور کالابرگ، چند قلم کالا با قیمت مناسب سال قبل به دست یارانه‌بگیران می‌رسد”.
کسی که سیاست اقتصادی جمهوری اسلامی را دنبال کرده باشد، میداند که یارانه به الاکلنگ جمهوری اسلامی در حوزه اقتصاد تبدیل شده است. یک مدت یارانه میدهند و بعد که معلوم میشود خود یارانه فورا با افزایش قیمتها خنثی میشود و قدرت خرید مردم را به حد پایین تر از قبل کاهش میدهد، سیاست حذف یارانه ها را در پیش میگیرند و خود این هم به گرانی بیشتر دامن میزند. اکنون جناب قالیباف که کارنامه دزدیهای کلانش در شهرداری و جاهای دیگر بر همه روشن است، میخواهد به مردمی که گرانی دارد کمرشان را خرد میکند، یارانه بدهد!
در مورد اقتصاد جمهوری اسلامی و قاچاقچیان و رانت خواران و اختلاسگران حکومتی ساعتها میتوان سخن گفت. مردم زیر بار این اقتصاد بیمار و فاسد و بحران زده که هم تورم و هم رکود بر آن حاکم شده، دارند نابود میشوند. میلیونها نفر از مردم به طور واقعی گرسنه اند. پول این کشور به کاغذ پاره تبدیل شده است. فقر کمر شکن، بیکاری گسترده، عدم تامینات اجتماعی، نبود بیمه بیکاری، هزینه سنگین درمان و تحصیل و همه چیز، زندگی را بر مردم به شدت تلخ و غیر قابل تحمل کرده است و دارد از مردم قربانی میگیرند. فقر غذایی و عدم امکان دسترسی به دارو و درمان هر سال شمار زیادی از مردم و بویژه بازنشستگان را از بین میبرد. جنایات جمهوری اسلامی فقط اعدام و شلیک مستقیم به مردم نیست. با اختلاسها و فساد و نابود کردن اقتصاد و محروم کردن مردم از ابتدایی ترین تامینات اجتماعیو هزینه های سنگین درمان و دارو و حتی معاش ساده نیز دارد وسیعا جنایت میکند.
مردم زیر فقر دارند مچاله میشوند و میدانند که برای خلاصی از فقر و نداری و بی تامینی راه دیگری جز سرنگونی جمهوری اسلامی نیست. یارانه نقدی و غیر نقدی و روضه خوانیهای رئیسی و قالیباف و دیگر آخوندهای حکومتی، تنها دهن کجی به مردم است و معنای دیگری ندارد.
ریشه بحران اقتصادی جمهوری اسلامی بطور واقعی سیاسی است. یعنی با هیچ سیاست اقتصادی ای نمیشود اقتصاد بشدت بحران زده و بیمار این کشور را نجات داد و یا حتی به حداقل کارکرد قابل قبول رساند. ثروتهای عظیمی در این کشور وجود دارد که در چنگال مافیای سرمایه داری دارد حیف و میل میشود. منابع اقتصادی هر روز به دلیل سیاستهای حکومت نابود میشوند. بحران سازیهای بین المللی حکومت به رکود تولید و زمین گیر شدن صادرات و واردات و فلج کل اقتصاد شدت میدهد. از این وضعیت فقط یک مشت سرمایه دار انگل و دزد و قاچاقچیان حکومتی نفع میبرند. ثروتهای جامعه دارد صرف پرورش آخوند و پاسدار و بسیجی و سرکوبگران و روضه خوانان حکومتی میشود. همین ها از گرانیها و تورم هم بیشترین نفع را میبرند. اقتصاد جمهوری اسلامی اقتصاد قاچاق و دزدی و رانت خواری است.
مردم همه اینها را به چشم می بینند و فریادشان بلند است. فریاد مرگ بر دیکتاتور و شعار دادن علیه اختلاسگران و مافیای حاکم به جزئی از مبارزه مردم تبدیل شده است.
بطور واقعی این اقتصاد در شرایط حاکمیت جمهوری اسلامی هیچ چشم اندازی برای بهبود ندارد. تورم و رکود و بیکاری مزمن و گسترش قاچاق و کل این بلبشوی اقتصادی که کمر اکثریت مردم را دارد خرد میکند، با جمهوری اسلامی مدام بدتر خواهد شد. تنها با سرنگونی جمهوری میتوان خواستهایی را که کارگران و معلمان و بازنشستگان و همه مردم در اعتراضات خود فریاد میزنند ، یعنی منزلت و رفاه و مسکن مناسب و درمان و آموزش رایگان را عملی کرد. تنها با به زیر کشیدن این حکومت میتوان به اختلاسهای نجومی و ثروتهای عظیم و نجومی آخوندها و آقازاده های مفتخور که جان به لب اکثریت مردم رسانده پایان داد. مردم راه خلاصی از بحران اقتصادی و کنار زدن فقر و گرانی و بی تامینی را میدانند. با شعارها و بیانیه هایشان هر روز دارند راه را نشان میدهند. مردم میدانند که سرنگونی این حکومت گام اول برای برپایی نظامی انسانی است که در آن رفاه و مسکن و درمان و آموزش رایگان و معیشت کافی و مناسب در اختیار تک تک مردم قرار گیرد. هیچ تردیدی در این نباید داشت.
فضای اعتراضی کنونی جامعه و فریاد مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر حکومتکه هر روز در هر خیزشی طنین می اندازد، نشان میدهد که مردم به درست وسیعا به این باور رسیده اند و حاضر نیستند بیش از این آوار این اقتصاد بیمار و بحران زده و حاکمیت مافیای سرمایه داری را تحمل کنند. مردم با هزینه های بسیار دارند در این جهت تلاش میکنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *