انترناسیونال ۶۲۲
پرسش از علی جوادی:
یک جبهه لابی اوباما و هیئت حاکمه در آمریکا بسیج تعدادی از «ایرانی ـ آمریکایی ها» در حمایت از توافق وین است. آیا مردم آمریکا حمایت ایرانی- آمریکاییهای سرشناس از توافق وین را جدی میگیرند؟ حمایت اینها اخلاقی (مورال) و یا از روی احساسات ایرانی گری است؟
علی جوادی: در حال حاضر ما شاهد تلاش همه جانبه ای از سوی هیات حاکمه آمریکا و در راس آن باراک اوباما برای به تصویب رساندن توافق هسته ای میان کشورهای ۱+۵ و حکومت اسلامی در کنگره آمریکا هستیم. واقعیت این است که اکثریت نمایندگان کنگره آمریکا متعلق به حزب اولترا راست و محافظه کار جمهوریخواه است که تماما در مقابله با این توافق صف آرایی کرده اند. اما مخالفت با این توافقنامه به نیروهای این حزب محدود نمیشود. عناصری کلیدی از حزب دمکرات نیز اعلام کرده اند که حاضر نیستند به توافقنامه رای مثبت دهند. در حال حاضر ۱۴ نماینده سنای آمریکا نظرشان را در مورد طرح اعلام نکرده اند و چرخش آرای این افراد به هر سو میتواند تاثیر بسزایی بر سرنوشت توافقنامه در آمریکا داشته باشد. چنانچه مخالفین توافقنامه بیش از دو سوم آرای کنگره را داشته باشند، در آن صورت وتوی حتمی اوباما نیز ملغی شده و توافقنامه در کنگره آمریکا به شکست کشیده خواهد شد. کنگره آمریکا تا ۱۷ سپتامبر فرصت دارد تا نظر خود را در مورد طرح اعلام نماید. ابهام و ناروشنی همچنان بر فراز آینده این طرح در گشت و گذار است.
در همین راستا ما شاهد تلاش هیات حاکمه آمریکا برای جمع آوری گروههای متفاوت اجتماعی در دفاع از این طرح هستیم. پیش از این نام ۱۹ تن از دانشمندان سرشناس آمریکایی که نام چند برنده جایزه نوبل نیز در میان شان بود، را در دفاع از این طرح دیدیم. همچنین جمعی از فرماندهان نظامی و عناصری از هالیوود دفاع خود را از این توافققانه اعلام کرده بودند. گرد آوری جمعی از ایرانی ـ آمریکایی ها نیز اقدامی در همین راستا است.
اما در این رابطه به چند نکته باید اشاره کرد: این جمع فاقد نفوذ اجتماعی و سیاسی خاصی در جامعه آمریکا است. جمع کوچکی است. فاقد هر گونه تاریخچه سیاسی روشن و قابل تبیینی است. موقعیت هنری و یا مدیریتی در ارگانهای سرمایه الزاما به خوش فکری و روشن بینی سیاسی حتی در اردوی راست جامعه ترجمه نمیشود. این واقعیت را از لابلای خطوط بیانه شان میتوان به روشنی دید. تلاش کرده اند خود را صلح دوست و مخالف جنگ و تقابل نظامی تعریف کنند. میگویند: «ما با این حال بر سر یک چیز توافق داریم: اینکه حل و فصل مشکلات از طریق تعامل، برای جهان بهتر است تا ستیز و درگیری». و اگر چنین است، باید پرسید در کدام کشمکش سیاسی چنین خط و سیاستی را نمایندگی کرده اند؟ کجا و چه زمانی در مقابل میلیتاریسم و قلدری و زورگویی هیات حاکمه آمریکا و کلا تروریسم دولتی، چه در گذشته و چه در حال شرایطی کنونی موضع گیری کرده و یا خدای ناکرده آن را محکوم کرده اند؟ مهمتر کی و چه زمانی در مقابل تروریسم اسلامی و حکومت اسلامی و جنایت هر روزه اش موضع گیری کرده اند؟ پاسخ منفی است. این جمع متناقض فاقد هر گونه اعتبار و کارنامه سیاسی صلح طلبی است. از این رو نمیتوان نسبت صلح دوستی و ضد میلیتاریسم و ضد جنگ طلبی به این جمع نسبت داد. نتیجتا میتوان به جرات گفت که اخلاقیات صلح طلبانه مبنای چنین تلاشی نیست.
آیا ناسیونالیستند؟ مسلما دارای تمایلات قوی ناسیونالیستی هستند. اما ناسیونالیسم ایرانی دارای دو شاخه متمایز و رو در روی هم است. این جمع عمدتا اگر خصلت سیاسی پایداری علاوه بر منفعت طلبی فردی و لحظه ای را بیان کنند، عمدتا ناسیونالیسم – اسلامی اند. عدم موضعگیری روشن در قبال حکومت اسلامی این جمع را علی العموم در جغرافیای سیاسی این صف قرار میدهد. اردویی که در اساس برای بقاء و اهلی کردن و اصلاح حکومت کثیف اسلامی تلاش میکند.
اما واقعیت مهمتری در این دوران در حال شکل گیری است. و آن شکل گیری و تحرک جریانات لابیستی بمنظور پیشبرد سیاستهای جناحی از حکومت اسلامی در آمریکا است. و این یک رکن سیاست جناح روحانی ـ رفسنجانی در شرایط کنونی است. جناح روحانی نیز روی این جمع ها و کانونها حساب میکند. در سفر سال گذشته به مجمع سازمان ملل با جماعتی از این جنس ملاقات و گفتگو کرد و وعده هایی نیز به آنها داده شد. این شرایط و سیاست را نیز باید به تحرک این جمع و یا جمعهای این چنینی افزود.