مجموعه ای از اخبار و رویدادهای هفته در شهرهای کردستان
نسان نودینیان ـ نسرین رمضانعلی
درگیری میان نیروهای نظامی جمهوری اسلامی ایران و ساکنین روستای “دلو”
شمار چشمگیری از نیروهای نظامی به محل اصلی منبع آب آشامیدانی روستای “دلو” رفته و با تهدید ساکنین این روستا خواستهاند آب آشامیدنی آنان را قطع کنند که این اقدام منجر به درگیری میان ساکنین روستا و نیروهای نظامی حکومتی میشود. نیروهای نظامی با باتوم و قنداق اسلحه ٧ زن و مرد این روستا را مصدوم و مردم نیز در واکنش به این بیحرمتی با نیروهای نظامی درگیری شدند. در نتیجه این واکنش مردم، ٧ نفر از نیروهای نظامی زخمی گردیدند. نیروهای نظامی برای پراکنده کردن مردم و پایان دادن به درگیری از گاز اشکآور استفاده کردهاند. در استان آذربایجانغربی به ویژه در اطراف ارومیه، ذخیره آبهای زیرزمینی به شدت کاهش یافته و شماری از تالابهای این منطقه نیز خشک شدهاند. طی مدت اخیر ساکنین روستای “دربند” منطقه دول ارومیه با کمبود آب آشامیدنی مواجه و نیروهای نظامی با همکاری اداره آب و فاضلاب درصدد بودند که با انتقال آب روستای دلو، آب آشامیدنی روستای دربند را تامین کنند. یکی از ساکنین روستای “دلو” گفت: “در صورت انتقال آب روستای دلو به روستای دربند ما دچار کمبود آب خواهیم شد”.(منبع کُردپا)
فشار مالی هزینه درمان مصدومان شیمیایی
مریوان: “هادی اسماعیلیفرد ” ٢٧ سال قبل دچار مصدومیت شیمیایی ناشی از گاز خردل شده هماکنون در تأمین دارو و درمان با مشکلات جدی دستهوپنجه نرم میکند. و ماهیانه بیش از ٤٠٠ هزار تومان را صرف هزینههای دارویی میکند و ادارات ذیربط (بنیاد شهید و امور ایثارگران ) از وضعیت جسمی وی بیخبر هستند. “هادی اسماعیلیفرد ” معلم مدارس ابتدایی روستاهای اورامانات و شهرستان مریوان نیز میباشد که از ٢ سال قبل به دلیل تشدید بیماری ریهای و مشکلات تنگ نفسی از ادامه تدریس بازمانده است.
٢٢دی: مسعود شمسنژاد، پس از ٤ ماه حبس و اتمام دوران محکومیت از زندان آزاد گردید.
اعدام
١٦دی: صابر مخلد موانه، اهل ارومیه پس از دو سال بازداشت در زندان ارومیه، سحرگاه روز سهشنبه، شانزدهم دیماه حکم اعدام وی به اجرا درآمد.
حکم اعدام سه زندانی در سنندج
فرشاد شریعتی، افشین مختاری و سید حمدالله حسینی” سه زندانی محکوم به اعدام، سحرگاه پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۳، در زندان مركزی سنندج به دار آویخته شدند.
دستگیری
یحیی سرخانی ، با دستور مقامات امنیتی مهاباد به زندان مرکزی بازگردانده شد. چشم چپ این زندانی دچار عفونت گردیده و بنابه تذکر پزشک در صورت عدم معالجه در بیرون زندان با خطر از دست دادن بینایی روبهرو میشود.
جانباختن دو کارگر فصلی
کارگران
کامیاران: الماس رحیمپور ٤٥ ساله و رمضان رحیمپور ٥٠ ساله اهل روستای “درویان علیا” از توابع شهر کامیاران کارگران فصلی که برای امرار معاش به شیراز مهاجرت کرده بودند ، در نتیجه گاز گرفتگی جان خود را از دست دادهاند. دلیل وقوع این حادثه روشن کردن وسیله گازسوز (پیک نیک) در داخل خودور(سایپا) عنوان شده است.
١٤دی: قروه: دو کارگر اهل شهر قروه که در میدان ترهبار “میدان معلم – یافت آباد” تهران مشغول کار بودند براثر انفجار کپسول گاز جان خود را از دست دادند.
کامیاران: خودرو(ماشین) فرشاد رازیانی اهل روستای “تیلکو” از توابع شهر کامیاران به دلیل تعقیب و گریز نیروهای انتظامی واژگون گردید و فرشاد جان خود را از دست داده است.
تجمع اعتراضی کارگران مرزی
١٧دی: در اعتراض به رفتار غیر انسانی و تبعیض آمیز از سوی سرمایهگذاران و بازرگانان بازارچه قاسمرش” با شرکت ، دهها نفر از کارگران مرزی و کولبر در فلکه غربی شهر ربط تجمع اعتراضی برگزار شد.
اخراج گارگران سد بنیر
٢٥٠نفر از کارگران سد بنیر مریوان شاغل در قسمتهای تونل و معدن توسط کارفرمای این پروژه به مرخصی اجباری بدون حقوق و مزایا فرستاده شده اند.
سقز بیکارسازی کارگران فضای سبز
با اتخاذ سیاست خصوصی سازی و واگذاری اداره فضای سبز به بخش خصوصی ٦٠نفر از کارگران فضای سبز بیکار شدند.
کولبرجوانی در مرز شیخصله با تیراندازی مأموران نظامی سپاه جان سپرد
علیاکبر کیکاوسی جوان ٢٥ ساله کولبر جوان در مرز شهرستان ثلاث باباجانی بر اثر شلیک گلوله نظامیان رژیم جمهوری اسلامی جان خود را از دست داد.
محکومیت مجدد بهنام ابراهیم زاده
محکومیت مجدد بهنام ابراهیم زاده به نه و نیم سال زندان را قویا محکوم میکنیم و خواهان آزادی فوری این فعال کارگری هستیم!
بهنام ابراهیم زاده فعال کارگری و حقوق کودک پس از تحمل نزدیک به ۵سال حبس و در حالی که یک زندانی است و دستش از هر نوع اعتراض خیابانی و اعمال فشار بر قدرت حاکم کوتاه است بار دیگر به نه و نیم سال زندان محکوم شد. بهنام یک کارگر معترض و یک انسان شریف است و نمیتواند هیچ جرمی جز سازش ناپذیری در زندان مرتکب شده باشد. آیا تکاندهنده تر از این میتواند وجود داشته باشد که انسانی را که نزدیک به ۵سال از بهترین دوران عمرش را در زندان سپری کرده است بار دیگر به ۵/۹ سال زندان محکوم کنند؟ محکومیت چنین انسانی به نه و نیم سال زندان دیگر، بیش و قبل از اینکه کوچکترین اتهامی را متوجه این انسان عزیز بکند بیانگر سیمائی از یک وضعیت خشونت بار و بغایت غیر مدنی است که امروز در قرن ۲۱ بر کشور ما حاکم است. صدور چنین حکمی بر علیه یک کارگر در حالی صورت گرفته است که غارتگران میلیاردها میلیارد تومان از اموال ما کارگران با اسکورت و محافظ راست راست میگردند و در بهترین و مجلل ترین خانه ها زندگی میکنند اما کارگری همچون بهنام که تمام عمرش رنج و زحمت بوده و تنها جرمش مبارزه و تلاش برای پایان دادن به کار کودکان و دفاع از حقوق هم طبقه ای هایش بوده است باید پس از تحمل نزدیک به ۵سال حبس و دوری از یگانه فرزند بیمارش و در حالی که خانواده اش در منزلی استیجاری در جنوبی ترین نقطه تهران زندگی میکنند به ۵/۹ سال زندان دیگر محکوم شود.
این آن وضعیت دردناک و غیر قابل تحملی است که ما کارگران و مردم ایران با آن مواجه ایم و برای برون رفت از آن باید دست در دست هم بگذاریم و اجازه ندهیم هر بلائی که میخواهند بر سرمان بیاورند. وضعیتی که بر بهنام و دیگر کارگران زندانی ایجاد شده است تنها گوشه ای از شرایط مصیبت باری است که در این کشور بر ما کارگران تحمیل شده است. نیروی کار مال ما کارگران است اما دیگرانی از بالا بر سر قیمت آن تصمیم گیری میکنند، خط زندگی را برای ما خط فقر تعریف میکنند اما به این هم اکتفا نمیکنند و مزد ما یعنی سهم مان از زندگی را چندین برابر زیر خط فقر تعیین میکنند، با این حال برای این دور تسلسل ستم گرانه نیز هیچ مرزی قائل نمیشوند و همین مزد چندین برابر زیر خط فقر را ماهها پرداخت نمیکنند. قراردادهای موقت و سفید امضا کفاف غارتگری شان را نمیدهد در مجلس شورای اسلامی در صدد تحمیل شرایط راحت تری برای اخراج مان بر میایند و تلاش میکنند تا با وارد کردن شرایط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی کشور بر معیار تعیین مزد و امنیت شغلی، قوت لایموتمان را نیز از گلویمان بیرون کشند. آنوقت و در تحت چنین شرایط غیر قابل تحملی اگر کارگری صدایش در بیاید چه در محل کار و چه بیرون از محل کار مورد استنتاق و بازداشت و تعقیب قضائی قرار میگیرد و به سالها زندان محکوم میشود. بدون تردید چنین وضعیتی غیر قابل دوام است و همچنانکه شاهدیم علیرغم وجود بالاترین درجه از ناامنی شغلی و باز بودن دست دولت و کارفرمایان در اخراج کارگران و این همه بگیر و ببند آنان، روزی نیست که در جای جای کشور کارگران دست به اعتصاب و اعتراض نزنند.
این اعتراضات شاهد محکمی بر این مدعاست که طبقه کارگر ایران و پیشروان آن، نه تنها با بگیر و ببند و زندان و احکام تکاندهنده همچون حکمی که به بهنام داده اند ذره ای عقب نشینی نخواهند کرد بلکه با عزمی راسخ تر و با اتحاد و همبستگی روز افزون تری برای دست یابی به یک زندگی انسانی به میدان خواهند آمد. بهنام ابراهیم زاده یک کارگر زندانی است و تنها جرمی که در داخل زندان مرتکب شده است ابراز نظر بوده است و بس. محکومیت این انسان شریف به ۵/۹ سال حبس مجدد بیش از اینکه چیزی در مورد مجرمیت این فعال کارگری بگوید بیانگر تلاش سرمایه داری ایران برای تحمیل برده وارترین شرایط بر طبقه کارگر و ترس و دست پاچگی دست اندرکارانش از ابراز نظر یک کارگر از داخل زندان است. ما صدور این حکم را قویا محکوم میکنیم، خواهان لغو فوری آن و آزادی بی قید و شرط بهنام و دیگر کارگران دربند و همه انسانهای شریف و آزادیخواهی هستیم که در زندانهای سراسر کشور به بند کشیده شده اند و بدینوسیله از همه سازمانها و نهادهای کارگری و حقوق بشری در ایران و سراسر جهان میخواهیم تا نسبت به صدور حکم ۵/۹ سال زندان مجدد بر علیه بهنام ابراهیم زاده دست به اعتراض بزنند و اجازه ندهند صدور چنین احکامی به یک روال در برخورد به فعالین کارگری تبدیل بشود. اتحادیه آزاد کارگران ایران – ۱۸ دی ماه ۱۳۹۳
صدور حکم زندان نه و نیم ساله علیه فعال کارگری ، بهنام ابراهیم زاده را محکوم می کنیم!!!
نهاد های حکومت سرمایه داری ، در جهت حفظ حاکمیت طبقاتی و حفظ قدرت در دستتان عوامل سرمایه داری حاضر در قدرت، مانند دزدان میلیاردری اموال مردم و یا توسط مافیای قدرت و ثروت، در جهت چپاول و انباشت ثروت های نجومی، به بهای گرسنگی ، بی خانمانی ، افسردگی ، در یک کلام ایران را به بهشت میلیاردرهای حاکم و جهنمی برای ما خانواده های ۵۰ میلیونی کارگری تبدیل کرده اند. ضمن تحمیل مرگ تدریجی به ما کارگران از طریق گرانی نان، آب ، برق ، گاز، گرانی کرایه ها و مسکن ، ایجاد بیکاری های میلیونی ، معوقه کردن دستمزدهای ناچیز، سرکوب ، دستگیری و محاکمه کارگران معترض و اعتصابی ، پولی کردن بیمارستانها ، بهداشت و درمان ، پولی کردن مدارس و دانشگاه ها ، فروش اموال عمومی و خدماتی به بخش خصوصی ، محروم کردن فرزندان ما کارگران از تحصیل، … باعث رشد و شدت یابی هر چه بیشتر معضلات ضد اجتماعی و ضد انسانی نظام سرمایه داری از جمله فساد، اعتیاد ، فحشا، کودکان کار، کودکان خیابان ، طلاق ، دزدی ، اختلاس ، بیکاری و … در جامعه ایران شده و می شوند.
هر گاه کارگران آگاه و فعال بخواهند با اعتراض و با ایجاد تشکل، طبق وظیفه طبقاتی خود از حق و حقوق خود و هم طبقه ای هایشان دفاع کنند، نهاد های مختلف اقدام به سر کوب و تنبیه آنان می کنند، در شرایطی که برادران و خواهران ما در سراسر کشور در مقابله با این نا برابری و نا عدالتی و تبعیض، هر روز دامنه اعتصابات و اعتراضات خود را مانند واگن پارس ، پارس خودرو تهران ، اعتصاب سراسری کارگران برق ، ایران تایر ، البرز و … گسترده تر ، عمیقتر ، و آگاهانه تر پیش میگیرند و در زمانی که ضرورت ایجاد تشکل های مستقل صنفی و سراسری در قالب فدراسیون سراسری برای ادامه سازمان یافته، با برنامه و سراسری اعتصابات حیاتی و در حکم مرگ و زندگی برای جنبش کارگری است، دادن حکم دو باره نه و نیم سال به بهنام ابراهیم زاده عضو کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری در حقیقت جلو گیری با ترس و وحشت از ایجاد شدن اتحادیه های سراسری بعنوان یکی از مهمترین ابزار مقاومت و مقابله و مبارزه سازمان یافته مشترک ما ۱۴ میلیونی طبقه کارگردر برابر سیاست های ضد کارگری دولت سرمایه داری می باشد، سرمایه داران میخواهند در سایه برنامه های سرکوب گرانه و ایجاد رعب و وحشت از طریق دادگاه ها و زندانها به عمر ننگین حکومت خود و استثمار کارگران و غارت و چپاول مالی ادامه دهند. تنها گناه نابخشودنی این کارگر آگاه کارخانه( بهنام ابراهیم زاده) در مقابل طبقه استثمار گر حاکم تلاش برای ایجاد تشکل های مستقل سراسری کارگری می باشد.
کارگران : با ایجاد تشکل مستقل سندیکایی و با ایجاد فدراسیون سراسری به مثابه تنها وسیله تحقق مطالبات صنفی مان مانند امنیت شغلی ، دستمزد شایسته ، حق تشکل، حق اعتصاب، بیمه های درمانی، بیمه های بیکاری ، … از کار افتادگی و غیره به مقابله با سیاست های ضد کارگری حکومت سرمایه داری بر خیزیم. مبارزه برای آزادی بهنام و همه ی فعالین کارگری مبارزه برای حق حیات انسانی می باشد. از هر طریق ممکن مانند طومار ، تحصن در مقابل قوه قضائیه ، اعتصاب و … به مقابله با سیاست های دولت سرمایه داری بر خیزیم . سندیکای کارگران نقاشان استان البرز. هیات بازگشایی سندیکای کارگران نقاش و تزئینات تهران و حومه. انجمن سلامت اجتماعی آذربایجان. کارگران پیشرو بندر عبا ١٨/۱۰/۱۳۹۳
مهدی فراحی از دادگاه مجدد به انفرادی مجدد منتقل شد!!!
روز شنبه ۱۳/۱۰/۱۳۹۳ مهدی فراحی شاندیز یکی از اعضای کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری را که در اول ماه مه ۱۳۸۸ در پارک لاله دستگیر شده بود و هم اکنون در زندان گوهر دشت است ،از سلول انفرادی به دادگاه انقلاب شعبه ۱۵به ریاست قاضی صلواتی بردند تا تحت پوشش طرح جدید پرونده سازی های دروغین با اتهامات ساختگی طی برنامه جدیدی که جمهوری اسلامی برای محاکمه و تنبیه زندانیان سیاسی مقاوم برای شکستن مقاومت آنها طراحی کرده است وادار به تسلیم کنند یا مورد محاکمه مجدد قرار بدهد ، (همان گونه که در رابطه با بهنام ابراهیم زاده عمل کردند ) مهدی فراحی شاندیز در مقابل اتهامات دروغین و ساختگی قاضی صلواتی ضمن رد تمامی اتهامات دست به افشاگری های زد که قاضی صلواتی تحمل شنیدن واقعیت ها را نداشت دستور داد شاندیز را مجدد به انفرادی منتقل کنند و تا زمانی که دست از افشاگری بر نداشته و اتهامات را قبول نکرده است در انفرادی بماند. ما ضمن محکوم کردن طرح جدید پرونده سازی قوه قضائیه و نهاد های مربوط به زندانها و همچنین عمل ضد انسانی و ضد کارگری محاکمه مجدد زندانیان را عمل ددمنشانه حکومت ارتجاعی سرمایه داری جمهوری اسلامی می دانیم ، و از تمامی مردم آزادی خواه و کارگران و مبارزان و از جوانان می خواهیم از هر طریق ممکن به مقابله با این طرح جدید بر خیزند. مهدی فراحی شاندیز را از محاکمه مجدد و انفرادی نجات بدهیم. اجازه ندهیم جمهوری اسلامی با طرح جدید زندانیان سیاسی و کارگری را مجددا” محاکمه کند.
وضعیت نامشخص فردین میرکی از اعضای کمیته هماهنگی
بعد از پیگیری ها ی مکرر خانواده فریدن میرکی ازاعضا ی کمیته هماهنگی در بند و پس از گذشت نزدیک به دو ماه از زمان بازداشت وی ،هنوز وضعیت او مشخص نبوده و روز چهارشنبه ۱۷/۱۰/۹۳ نیز در پی مراجعه آرزو روحی ،همسر فردین میرکی به شعبه چهارم بازپرسی دادگاه انقلا ب سنندج ، با عکس العمل تند مقامات قضای روبرو شده و به وی گفته اند برای آزادی همسرش وثیقه تهیه کند ولی بعد از مراجعه مجد د به او جواب رد داده وبه او گفته اند که تحقیقات در مورد همسرت هنوز به اتمام نرسیده و ما به میل خود تا زمانی که بخواهیم او را در بازداشت نگه خواهیم داشت . کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ۸ ۱ دی ماه ۱۳۹۳
اعمال فشار بر کارگران سقز سازی کردستان(وَن ) برای کسب سود بیشتر
شرکت تولیدی سقز سازی کردستان تولید کننده آدامس طبیعی و انواع لواشک این بار برای کسب سود بیشتر کارگران را وادار به کار بیشتر اما در همان ساعت کاری تولید قبل نموده اند به این شکل که کارگران قسمت بسته بندی از سوی کارفرمای این شرکت مورد فشار قرار گرفته و به آنها گوشزد شده است باید در هر ساعت ۳ کارتن ادامس و در مجموع ۲۲ کارتن در طول روز اماده و بسته بندی کنند و در غیر این صورت از حقوق ارزشیابی انان در هر ماه کسر خواهد شد. بنا به این گزارش یکی دیگر از کارگران این شرکت با نام جبریل خانه بیگی که سابقه ۱۰سال کار را دارد از جانب کارفرمای این شرکت مجبور به انجام انواع کارهای سخت و طاقت فرسا شده و به بهانه های مختلف مورد تهدید و اخراج قرار گرفته است. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
خبری دیگر از خصوصی سازی و اخراج کارگران
در ادامه سیاست خصوصی سازی وکاهش هزینه ها ی ادارات و سازمانهای دولتی، شهرداری سقز، اداره فضای سبز این شهر را به بخش خصوصی واگذار کرد که نتیجه آن طبق معمول چیزی نبود جز اخراج و بیکار شدن ۶۰ نفر از کارگران فضای سبز این شهر. این کارگران علیرغم پی گیری های مکرر و چندین بار مراجعه به اداره کار، تاکنون نتیجه ای نگرفته اند و کارفرمای جدید نیز حاضر به پذیرفتن انها نمی باشد. آنچه که در این میان هیچ اهمیتی برای سرمایه داری و ارگان ها و نهادهای تابعه و در این جا شهرداری سقز و همچنین کارفرمای جدید ندارد، زندگی و سرنوشت کارگران و خانواده های آنها است.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ضمن محکوم نمودن هر نوع اخراج و بیکار سازی تحت هر عنوان بار دیگر تاکید می کند که کارگران برای مواجهه با چنین سیاستهای ضد کارگری و جهت دفاع از منافع خود چاره ای ندارند جز اینکه تشکلهای مستقل خودرا ایجاد کنند. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ٩٣/۱۰/۱۸
یورش نیروهای اطلاعاتی به منزل فعال کارگری جلیل محمدی!
بنا به گزارش رسیده روز چهارشنبه ۹۳/۱۰/۱۷ چندین نفر از مامورین وزارت اطلاعات در ساعت هشت و نیم صبح به منزل فعال کارگری جلیل محمدی یورش برده و اقدام به تفتیش منزل ایشان نمودند. با توجه به اینکه نامبرده مدتی است در شهرستان مشغول به کار می باشند در زمان مراجعه مامورین در منزل حضور نداشتند. مامورین اطلاعاتی علت این اقدام خود را برای خانواده ی این فعال کارگری درخواست برای پاره ای از توضیحات از جانب وی دانسته اند. لازم به ذکر است که جلیل محمدی ازفعالین کارگری و از چهره های خوشنام درمیان کارگران شهر سنندج می باشد و سالهاست که در راستای حقوق کارگران فعالیت می کند. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری این اقدام نیروهای امنیتی را به شدت محکوم نموده و خواهان رفع هرگونه فشار و اتهامی علیه این فعال کارگری می باشد. کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ۱۹ دی ۱۳۹۳
ادامه اخراج کارگران سد بنیر مریوان!
بنا به گزارش رسیده روز چهارشنبه ۱۷/۱۰/۹۳ تعداد ۲۵۰ نفر از کارگران سد بنیر مریوان شاغل در قسمتهای تونل و معدن توسط کارفرمای این پروژه به مرخصی اجباری بدون حقوق و مزایا فرستاده شده اند. کارفرما دلیل این اقدام خود را کمبود بودجه و اعتبار کافی دانسته است و این در حالی است که این کارگران حقوق معوقه خود را از سه ماه و نیم پیش دریافت نکرده اند. لازم به ذکر است این سد خاکی در ۵کیلومتری روستای نگل از توابع مریوان واقع و دارای ۴۵۰ نفرکارگر می باشد. کارفرمای این شرکت از آغاز فصل سرما در سال جاری اقدام به اخراج کارگران به بهانه های مختلف نموده است و در همین راستا چندی پیش نیز ۷۰ نفر دیگر از کارگران را اخراج و از کار بیکار نمود. در حال حاضر تعداد معدودی از کارگران این شرکت در قسمت خاک برداری مشغول به کار می باشند و پروژه به حالت نیمه تعطیل در آمده است. کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ١٩ دی ۱۳۹۳
سوء استفاده وبی حرمتی به متقاضیان آزمون عملی درسازمان فنی حرفه ای شهر سنندج!
طبق گزارشات دریافتی، سازمان فنی و حرفه ای سنندج که ظاهرا وظیفه آموزش فنون ومهارتهای کاری را به عهده دارد به هنگام مراجعه افراد به این سازمان، جهت برگزاری آزمون عملی در خصوص حرفه خود و کسب کارت مهارت، تنها بعد از پرسیدن چند سئوال آنها را به بیگاری در اموری نظیر جارو کشی و تی زدن سالن ها و جا به جا کردن صندلی ها و جارو کردن محوطه این سازمان وادارمی کند و بعد از اتمام کاری که به شخص محول کرده آنها را به امور اداری معرفی و امور اداری نیز برگه ای را امضا کرده به اتاق امتحان تحویل داده و به اصطلاح از این طریق قبولی این افراد را تایید می کنند. لازم به ذکر است که این عمل شرم آور بدون در نظر گرفتن سن وسال وتوانایی جسمی افراد انجام می گیرد. کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری این رفتار توهین آمیز، غیرانسانی و غیر قانونی را که با سوءاستفاده از شرایط موجود در جامعه، یعنی بیکاری مفرط از یک سو و فقدان تشکلهای مستقل کارگری و بیکاران از دیگر سو صورت می گیرد به شدت محکوم کرده تاکید می کند تا زمانی که کارگران و ازجمله بیکاران نتوانند تشکل های مستقل خود را تشکیل دهند هرروز شاهد تحمیل بی حقوقی هرچه بیشتر به این طبقه خواهیم بود. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ۱۹ دی ۱۳۹۳