نسان نودینیان-داوود رفاهی
٥آذر ـ ١١آذر ماه ١٣٩٣
اعتراضات
اعتصاب کارگران معادن البرز شرقی
١٠ آذر: بیش از ١٤٠٠ کارگر معادن البرز شرقی به همراه رانندگان اتوبوس این معادن و رانندگان کامیون زغالکش و پیمانکاران جزئی در اعتراض به عدم پرداخت ٧٠ روزهٔ حقوق و مزایای کارگران این معدن در محل کارشان منطقهٔ طزره، اعتصاب کردند و برای چند ساعت دست از کار کشیدند. در صورتی که کارفرما نسبت به پرداخت حقوق کارگران هرچه سریعتر اقدام نکند، این اعتصابات ادامه پیدا خواهد کرد.
تجمع آعتراضی کارگران گروه صنعتی هوایار
٨آذر: کارگران گروه صنعتی هوایار در اعتراض به کسر حقوق و افزایش ساعتهای کار و نوع برخوردهای صورت گرفته با آنان، در برابر دفتر این شرکت در تهران، تجمع اعتراضی برپا کردند.
کارکنان معترض، طی نامهای، مدیر کارخانه را در صورت ادامه این وضعیت به تعطیلی تمامی بخشهای کارخانه تهدید کردند.
تجمع مقابل مجلس دراعتراض به دولت!
٥ آذر: صاحبان مساکن مهر پردیس در اعتراض به اقدام دولت مبنی بر تاخیر در واگذاری مسکن مهرشان و همچنین دریافت مجدد وجوهی مقابل مجلس تجمع کردند.
به گفته یکی از تجمع کنندگان دولت قرار بود سال گذشته مسکن مهر شهرستان پردیس را به صاحبان آنها تحویل دهد که این موضوع تاکنون با تاخیر مواجه شده و اکنون مسئولان برای تحویل این مسکنها تقاضای دریافت١٢ میلیون تومان از افراد کردهاند.
گزارش
افزایش ٣٠درصدی قیمت نان
٩آذر: بنا بتصویب هیئت وزیران در جلسه ١٤ آبان ماه ١٣٩٣ قیمت نان سنگک از ٦٠٠ تومان به ٧٨٠ تومان، نان بربری از ٥٠٠ تومان به ٦٥٠ تومان، نان لواش از ١٦٠ تومان به ٢٠٨ تومان و نان تافتون از ٣٠٠ تومان به ٣٩٠تومان افزایش مییابد. “قیمت انواع نان از اول آذر ماه ١٣٩٣، حداکثر بهمیزان ٣٠درصد جهت جبران تعدیل قیمت گندم و افزایش سایر هزینههای دو سال اخیر کارخانجات آسیابانی و نانواییها نسبت به قیمتهای رسمی و مصوب سال ١٣٩٢ در سراسر کشور افزایش مییابد”.
قطع مزایای کارگران کارخانه فراوردههای نسوز پارس
٦آدر: حقوق کارگران کارخانه فرآورده های نسوز با تاخیرهای دو تا سه ماه پرداخت میشود. با خصوصی سازی شرکت خیلی از مزایا و پاداشهای مربوط به عملکرد سالیانهٔ کارگران قطع شده است. شرکت فراوردههای نسوز پارس یزد، ٣٦٠ کارگر دارد که از این تعداد نزدیک به ٢٦ نفر رسمی و مابقی با قرارداد موقت مشغول کارند.
دست کارگران خیاط زیر چرخ واردات و مشکلات!
کارگران خیاطی در کارگاههای کوچک و بزرگ شهر و با وجود مشکلات معیشتی …. هنوز هم مشغول تولید هستند. در کوچه و پس کوچههای خیابان انقلاب اسلامی تهران که قدم بزنی، ساختمانهای دو یا سه طبقه متعلق قدیمی ٥٠ تا٦٠ ساله را میبینی که از آنها صدای ممتد چرخهای خیاطی شنیده میشود، صدایی که چند ثانیه یک بار قطع و دوباره وصل میشود و گاهی هم صدای آواز خواندن کارگران خیاط یا رادیویی که از صبح اول وقت تا پاسی از شب روشن است و صدایش در میان صدای چرخهای خیاطی گم میشود. اما این روزگاران به دلیل واردات بی رویه و خارج از حد نیاز لباس دوخته شده چینی، کاهش تولید پنبه ایرانی و واردات پنبه یا منسوج خارجی و مشکلات گوناگون کارگری، کارگاهها کم رونق شده و خیلی از کارگران هم بیکار شده یا تغییر شغل دادهاند. وارد یکی از این کارگاهها میشوم، مرد ٦٥ سالهای نشسته و با سوزنی که در دستش دارد، تندتند و با مهارت در حال کوک زدن به پارچه است. آقا رحیم ٣٥ سال است که در همین کارگاه مشغول است و روزگار میگذراند، سوزن را کنار میگذارد و ادامه میدهد که خدا را شکر زندگی را میگذرانم، اما با این سنم هنوز خانه ندارم و با سختی روزگار میگذرانم. حقوقم کفاف هزینه ها را نمیدهد به همین خاطر تا دیروقت کار میکنم و فقط برای خواب به خانه میروم. در همین لحظه سعید که همکارش است، با استکان چای در دستش جلو آمد و گفت: کارگر همیشه کارگر است، هیچ کس هم برایش ارزش قائل نیست، سر ماه هم که میشود، حقوق ٧٠٠ هزار تومانی را به زور بهمان می دهند، اگر اعتراض هم بکنیم، یا بیکار شده یا باید برویم توی خیابان دست فروشی کنیم. از پلههای ساختمان قدیمی یک طبقه بالا رفتم یک کارگاه بزرگ و کارگری که پشت طاقههای پارچه گم شده بود و فقط صدای ضعیفی از آواز زیر لبش شنیده میشد، اول دوست نداشت حرف بزند و گفت فایده ندارد برو… ولی کمی که گذشت گفت که کار خیاطی را با علاقه انتخاب کرده، اما به خاطر افزایش هزینهها و ورود پارچه و لباسهای چینی دیگر خیاطی رونق ندارد و کارفرمای ما هم نمیتواند از پس هزینههای خودش بر بیاید برای همین ما بیمه نیستیم و گفته اگر میخواهید خودتان بروید هزینه بیمهتان را بدهید. این کارگاه هم نه جای استراحت دارد و نه هیچ امکانات دیگری…..از مغازه که بیرون میروم با فاصله کمی صدای چرخ خیاطی از داخل مغازهای به گوشم رسید. در را که باز کردم سه جوان شهرستانی را دیدم که سخت مشغول کار بودند. با آنها وارد صحبت شدم ، علی که از دو همکار دیگرش کم سنتر بود، اهل ایلام بود و دو نفر دیگر هم از بجنورد آمده بودند. آنها تعریف کردند که به دلیل نبود شغل در شهرشان مجبور به ترک خانه و خانواده شدهاند و الان با حقوق اندک کارگری و بدون بیمه تامین اجتماعی روزگار میگذرانند. علی میگفت که پدرش فوت شده و برای تأمین خرج مادر و برادر کوچکش اینجا کار میکند و هیچ اعتراضی هم نمیتواند به کارفرمایش داشته باشد، چون اگر شغلش را از دست دهد، باید دوباره به شهرشان برگردد و بیکار بماند. وحید و مراد هم میگفتند که از یک سال پیش تا حالا سه مرتبه محل کارشان را به خاطر حقوق کم و بد بودن شرایط عوض کردهاند، چون کارفرما فقط به فکر خودش بوده و میخواهد کارش پیش برود. بخشی کوتاه ازیک گزارش فارس
«نیمه تعطیل» شدن کورهپزخانههای ورامین
رکود بازار ساخت و ساز به فعالیت کوره پزخانهها لطمه وارد کرده و از سوی دیگر افزایش بهای قیمت حاملهای انرژی بویژه گاز باعث «نیمه تعطیل» شدن واحدهای آجر پزی شده است. کورهپزخانههای ورامین با کاهش هزار نفری نیروی کار شاغل مواجه شده است. از مجموع ٣٠ واحد تولید آجر در منطقه ورامین، فقط ٦ واحد آنهم با حداقل ظرفیت تولید و نیروی کار به فعالیت ادامه میدهند و باقی واحدها به دلیل افزایش قیمت حاملهای انرژی و تبعات کسادی بازار ساخت و ساز بر تولید آجر، از ابتدای سال جاری به مرور تولیدات خود را متوقف کردهاند.
کمبود ٨٠ هزار پرستارداریم
عضو شورای عالی نظام پرستاری :کمبود ٨٠ هزار پرستارداریم. وی علت کمبود پرستار در کشور، نگاه پزشک سالارانه حاکم بر وزارت بهداشت است. وضعیت پرستاری به قدری آشفته و به هم ریخته است که پرستار با ١٤ سال سابقه کار، ترک شغل می کند و دیگر نمی خواهد کار پرستاری انجام دهد. وی با اعلام اینکه در سال بیش از ١٠٠٠ پرستار ایرانی به کشورهای ترکیه، حاشیه خلیج فارس، کانادا و… مهاجرت می کنند، افزود: چون جذابیت های پرستاری در آن سوی آبها بیشتر است، معاون آموزشی وزارت بهداشت به کمبود ٨٠ هزار پرستار اشاره کرده و گفته است که برای تامین پرستار مورد نیاز مراکز درمانی کشور، می خواهیم کاردانی پرستاری و پرستاری یک ساله را احیا کنیم. در حالی که موضوع کاردانی پرستاری مربوط به سال ١٣٦١ بود که آن زمان تنها ٢٥ دانشکده پرستاری در کشور داشتیم.برگرفته از مهر
تامین اجتماعی بیمه ١٠٠٠ کارگر ساختمانی زنجان را قطع کرد
٨آذر: اداره تامین اجتماعی زنجان بیمه هزارکارگرساختمانی رابه دلیل اینکه کارگران در زمستان به کاری غیر از کار ساخت و ساز پرداختهاند را قطع کرد.
کارگران و کارفرما در معدن چادرملو
٩آذر: ٦ آذر ماه سال ١٣٩٢ اعتصاب ٨٠٠ کارگر معدن چادرملو برای افزایش دستمزدها و در اعتراض به اخراج یکی از کارگران بهرام حسنینژاد به مدت یک ساعت انجام شد. پس از آن در بهمن ماه ٩٢ بود که مدیرعامل مجتمع سنگ آهن چادرملو از طریق قوه قضاییه علیه تعدادی از کارگران شکایت کرد و این کارگران توسط پلیس امنیت احضار و سپس بازداشت شدند. همان موقع احمد کمالی، فرماندار اردکان ضمن بیان اینکه احضار و بازداشت نزدیک به ٢٠ کارگر معدن چادرملو به دلیل شکایت کارفرما از آنها صورت گرفته است، تحریک کارگران به اعتصاب را یکی از اتهامات کارگران بازداشتی ذکر کرده بود. ٩آذر ١٣٩٣ وکیل کارگران معدن چادرملو گفت: پروندهٔ شکایت از کارگران چادرملو در دست بررسی است و قرار منع تعقیب در بسیاری از اتهامات صادر شده است.
اخراج و بیکارسازی
شمار کارگران کارخانه آزمایش تهران از ١٨٠٠ کارگر به ٣٠ نفر رسیده است
کارخانه آزمایش واقع در شرق تهران در آغاز فعالیت دولت نهم ١٨٠٠ کارگر داشت و به تدریج با پدیدآمدن مشکلات بخش زیادی از کارگران خود را اخراج کرد، به طوری که هم اکنون در این واحد تولیدی تنها حدود ٣٠ کارگر باقی ماندهاند که در شرف بازنشستگیاند.
اخراج١٢٠ کارگر کارخانه فرش باستان یزد طی ٣ سال
بیش از ١٢٠ کارگر قراردادی فرش باستان یزد طی ٣ سال گذشته به دلیل آنچه کمبود نقدینگی خوانده شده اخراج شدهاند. یکی از کارگران اخراجی این کارخانه گفت: «تعداد کارگران این کارخانه در سالهای گذشته مجموعا ١٨٠ نفر بوده که تعدادی از آنها رسمی بودند و در سه سال گذشته همزمان با شروع اخراج کارگران بازنشسته شدند و مابقی نیروی قراردادی بودهاند که علی رغم اینکه برخی از آنها ١٥ تا ١٨ سال سابقهٔ کار در این کارخانه را داشتند، اخراج شدهاند.
اخراج ٥٠ کارگر ادنیس مشهد
در کارخانه لوازم خانگی آدنیس به دلیل عدم پرداخت به موقع حقوق تعداد زیادی از کارگران در ٣ ماههٔ اخیر از شرکت رفتهاند و نزدیک به ٥٠ نفر از آنان هم اخراج شدهاند که تمام این کارگران قراردادی بودند.
کارخانه فارسیت در استانه بیکارسازی
کارخانه فارسیت دورود در استانه بیکارسازی تعدادی از کارکران در این کارخانه.
اخراج١٥٠ کارگر شهرداری مریوان
١٥٠ کارگر فضای سبز شهرداری مریوان با اتمام قرارداد کاریشان در پایان ماه گذشته بیکار شدند. کارگران فصلی که به مدت هفت ماه (از اواسط اسفند پارسال تا پایان آبان ماه امسال) با شهرداری مریوان قرارداد کار بسته بودند در روزهای گذشته بیکار شدهاند. در حالی که بیش از یک هفته از اخراج این ١٥٠ کارگر میگذرد هنوز حقوق و اضافه کاری آنان در ماههای مهر و آبان پرداخت نشده است.
حقوقهای پرداخت نشده
١٤٠٠ کارگر معادن البرز شرقی ٢ ماه حقوق نگرفتهاند
٨آذر: ١٤٠٠ نفر از کارگران معادن زغال سنگ البرز شرقی در استان سمنان ٤ماه است حقوق نگرفته اند. معوقات حقوقی کارگران مربوط به مهر و آبان ماه سال جاری است. علاوه بر ١٤٠٠ کارگر تعداد ٥٥ نفر راننده اتوبوس و کامیون نیز سه الی چهار ماه است که دستمزدشان را دریافت نکردهاند. این کارگران تحت قرارداد یک شرکت پیمانکاری با معدن البرز شرقی برای جابجایی کارگران و زغال سنگ استخراج شده همکاری دارند.
تعویق ٣ ماه حقوق ١٥٠ کارگر کارخانه لوازم خانگی آدنیس مشهد
٨آذر: ١٥٠ کارگر کارخانه لوازم خانگی آدنیس ٣ ماه است حقوق و مزایا دریافت نکردهاند. از شهریور ماه که تولید کارخانه شروع شده، کارگران حقوق دریافت نکردهاند و بیمهها هم رد نشده است. کارگران و خانوادههای آنها در چند ماههٔ اخیر به دلیل عدم تمدید دفترچههای بیمه با مشکلات بسیاری مواجه شدهاند.
عدم پرداخت حقوق کارگران کارخانه فارسیت دورود
٩آذر: کارگران کارخانه فارسیت: کارگران رسمی این کارخانه ١٥ ماه و کارگران پیمانی ١٢ماه حقوق دریافت نکرده اند. منبع(فرماندار شهرستان دورود)
تعویق ٣ ماه حقوق کارگران کارخانه قفل کار در قزوین
٩آذر: پرداخت حقوق ٦٣ کارگر قراردادی و رسمی کارخانه قفل کارواقع در شهر صنعتی البرز قزوین، سه ماه به تعویق افتاده است. علاوه بر این پنج ماه حق بیمه این کارگران نیز به سازمان تامین اجتماعی پرداخت نشده است.
ناامنی محیط کار
مرگ یک کارگر درپامنار زیرآوار
٩آذر: در خیابان پامنار، کوچه صوفیانی تعدادی از کارگران در محل گودبرداری، مشغول کار بودند که ناگهان بخشی از دیوار فرو ریخت و دو نفراز کارگران افغانی در زیر آوار گرفتار و یکی از آنها جانباخت.
جان باختن یکی از تکنیسین های مکانیک شرکت جهان فولاد
٩آذر: تصادف یکدستگاه خودروی آتش نشانی متعلق به شرکت جهان فولاد با یکی از کارگران یکی از تکنیسین های مکانیک شرکت جهان فولاد محمد صالح پارسا مهندس ٢٧ سال سن جان خود ر ا از دست داد.
گازگرفتگی٤نفرازکارکنان شرکت پوشین چاپ شهرک صنعتی درود فرامان کرمانشاه
٩آذر: بدلیل آتشسوزی در شهرک صنعتی فرامان کرمانشاه ٤نفر کارکنان مصدوم و دچار گازگرفتگی شدند.
مسمومیت ٣٧ کارگر در عسلویه
٩آذر: ٣٧ نفر از کارگران شرکت صافا به دلیل مسمومیت غذایی ناشی از خوردن سالاد الویه فاسد به بیمارستان منتقل شده و بصورت سرپایی درمان شدند.
مرگ کارگر١٨ساله
٧آذر: تهران: یکی از کارگران در طبقه پنجم یک ساختمان هفت طبقه واقع در بلوار فرحزادی بالاتر نیایش در حال ساخت یکباره به داخل چاهک آسانسور در طبقه منفی دو سقوط کرد. و جان خود را از دست داد.
چهارکارگرساختمانی براثر خفگی ناشی از گاز در ساری جان باختند
٧آذر: چهار کارگر ساختمانی بر اثر خفگی ناشی از گاز در روستای ‘ اسپندان ‘ بخش رودپی شمالی شهرستان ساری جان باختند. کارگران باختگان اهل بروجرد ودر یک باب واحد مسکونی به صورت اجاره ساکن بودند . اسامی کارگران جان باخته ‘ وحید و سعید نصرالهی ‘ ،’ سعید عزیزی ‘ و ‘ محمود غلامی ‘ اعلام شده است.
٨٠٠بازرس برای بازرسی از ٢ میلیون و ٥٠٠هزار کارگاه
٧آذر: مدیرکل بازرسی کار: ٨٠٠ بازرس کار و بیش از ٢ میلیون و ٥٠٠ هزار کارگاه، سالانه حدود ٤٠٠هزار بازرسی از کارگاهها انجام می شود،گفت: با توجه به محدودیت نیروی انسانی، انجام بازرسی از همه کارگاه ها چندین سال زمان نیاز دارد.
افزایش آمارجان باختگان ناشی ازحوادث کاردراستان اصفهان در هفت ماهه اول سال جاری
به گزارش روابط عمومی پزشکی قانونی استان اصفهان در هفت ماهه اول سالجاری تعداد ٨٩ نفر ( همگی مرد) که به دلیل حوادث ناشی ازکار جان خود را از دست داده اند. لازم به ذکر است تعداد موارد مرگ ازحوادث کار در هفت ماهه اول سال ١٣٩٣ نسبت به مدت مشابه سال قبل (٦٩نفر ) ٢٧ و یک دهم درصد رشد داشته است. در این مدت آمار مصدومین ناشی از حوادث کار با ١٨٢١ مورد شامل ٩١ زن و ١٧٣٠ مرد نسبت به مدت مشابه سال قبل نیم درصد رشد داشته است .
جان باختن یک کارگردرارومیه
٦آذر: بدنبال یک حادثه کاری درارومیه یک کارگر در دستگاه نوار نقاله فلزی گیرکردو جان خود را از دست داد.
کارگران
بهنام ابراهیم زاده را به دادگاه خواهند برد!!!
امروز دوشنبه ٩ آذر قرار است بهنام ابراهیم زاده کارگر زندانی عضو کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری و فعال حقوق کودکان را از زندان گوهر دشت سالن ١٢ به دادگاه انقلاب در تهران ببرند، هنوز مشخص نشده است دلیل به دادگاه بردن وی چیست. از تمامی کارگران ، تشکل ها و مردم انقلابی می خواهیم در این رابطه حساس باشند و در صورت نیاز هر چه سریعتر خبر رسانی و اقدام به اعتراض نمایند.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:. جان شریفی باز هم قربانی ناهنجاری های خشنوت زا شد. فاجعه کشته شدن جانگذاز آموزگار شریف بروجردی ، زنده یاد محسن خشاشی را به خانواده گرامی و داغ داران آن زنده یاد و همشهریان، همکاران و دیگر مردم آزاده تسلیت میگوییم . ما با محکوم کردن این جنایت هولناک ضد بشری ،مسئو لیت این فاجعه را متوجه حامیان شناخته شده خشونت و خشنوت پروران می دانیم. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
به مناسبت ٢٥ نوامبر روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان
قتل فجیع خواهران میرابل(پروانه های آبی) در٢٥ نوامبرسال١٩٦٠ توسط دیکتاتور دومینیکن ژنرال تروخیلو نه اولین و نه آخرین خشونت علیه زنان بود اما توانست توجه جهانیان را به خشونتی که به طور روزمره در همه جای دنیا و به اشکال مختلف به وقوع می پیوندد جلب کند. خشونت علیه زنان البته پیامی را باخود حمل می کند. پیام فرودست نگه داشتن زنان، پیام کم اهمیت و گاه بی اهمیت تلقی کردن آنان، پیام جنس دوم بودن نیمی از جامعه . هدف خشونت علیه زنان در جوامع طبقاتی و به طور مشخص جوامع سرمایه داری ،چیزی نیست جز واداشتن زنان به اطاعت و تن در دادن به انقیاد و بهره کشی تا با درهم شکستن جسم و روح زن بتواند پایه های سیستم استتمارگرو ضد انسانی خودرا مستحکم سازد. جامعه سرمایه داری نیز نظیر تمامی جوامع طبقاتی تنها بر پایه تبعیض وتمایز است که می تواند انسان ها را از حقوق انسانی خود محروم کرده، آنها را به اشکال مختلف مورد استثمار و بهره کشی قرار دهد. انواع و اقسام تبعیض از قبیل تبعیض نژادی ، قومی ، جنسیتی و . . . به هرصورتی که باشند زمینه تثبیت وگسترش فرودستی خیل عظیمی از انسانها را فراهم می کنند که به نوبه خود می توانند زمینه ساز استثمار و بهره کشی هرچه بیشتراز آن ها باشند. این فرودستی به وسیله انواع بی حقوقی ، خشونت قانونی ،دولتی و یا فرهنگی وغیره اعمال و تشدید می شود. در جوامعی که شدت استثمار بیشتر است میزان خشونت و بخصوص ،خشونت علیه زنان به مراتب بیشتر است. زنان در سراسر جهان به طور دائم در معرض انواع خشونت ها قرار دارند. آمارهای سازمان ملل متحد و سازمان بهداشت جهانی و دیگر سازمان های مربوط به خشونت علیه زنان نشان می دهند که حدود ٦٠ در صد زنان درجهان قربانی یکی از موارد خشونت های شناخته شده بوده اند. آمارها همچنین نشان میدهند که درهر ١٨ ثانیه یك زن مورد حمله یا بدرفتاری قرار میگیرد. هرساله حدود دو میلیون دختر زیر ١٦ سال وارد بازار پرسود سکس می شوند و مورد بهره برداری قرار می گیرند. علاوه برهمه اینها درسال گذشته شاهد خشونت های سازماندهی شده و سیستماتیکی علیه زنان بودیم. حمله به یکی از مدراس دخترانه در نیجریه و به گروگان گرفتن٢٧٦ دختر دانش آموزتوسط گروه بوکو حرام،تجاوز،کشتار و به بردگی گرفتن و خرید و فروش زنان در عراق توسط داعش خود تنها نمونه هایی از این خشونت های سازماندهی شده هستند که در قرن ٢١ و نه در قرون وسطی! به وقوع می پیوندند. زنان ایرانی نیز همواره به اشکال مختلف در معرض بی حقوقی و خشونت قرار داشته اند.دو واقعه ی اعدام ریحانه جباری و اسید پاشی بر دختران در شهراصفهاناگرچه از دردناک ترین نمونه های اخیر این خشونت ها می باشند اما تنها گوشه بسیارکوچکی از خشونتی که هرروزه به اشکال مختلف بر زنان ایرانی اعمال می شود را نشان می دهد. اعدام ریحانه جباری بعد ازتحمل ٧ سال زندان در واقع پاسخ سیستم ضد زن به دختری بود که در نوزده سالگی در دفاع از خود مردی را که تقریبا سه برابر او سن داشت وبا فریب اورا به خانه خالی یکی از اقوامش تحت عنوان دفتر کارکشانده و قصد تجاوز به او را داشت به قتل رساند. وواقعه ی اسید پاشی شاید حتی از اعدام ریحانه هم دردناک تربود چرا که اگر زندگی ریحانه چنین ناجوانمردانه خاتمه یافت دختران بی گناهی که قربانی اسید پاشی شده اند باید در اوج شور ونشاط جوانی از بسیاری از خواسته ها وآرزو های خود چشم پوشی کنند ویک عمر با تبعات این اقدام غیر انسانی سر کنند .با این همه اگر درزندگی زنان ایرانی موشکافی کنیم ابعاد گسترده خشونتی را که همواره به آنها اعمال می شود خواهیم دید. قتل های ناموسی، مجازات سنگ سار، نداشتن حق طلاق، نداشتن حق حضانت فرزند،دیه وارث نابرابر،نداشتن آزادی پوشش ،ازدواج های اجباری و در سنین کم وهمچنین بارداری های اجباری همه وهمه نشان ازخشونت گسترده علیه زنان دارند. با اعتراض به هرنوع خشونت علیه زنان،نگذاریم زنان بیشتری قربانی شوند وبا شرکت درمبارزه طبقاتی آرزوی جامعه ای عاری از هرنوع تبعیض و خشونت را تحقق بخشیم. کمیته هماهنکی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری. ٤آذر ١٣٩٣
در محکومیت بازداشت فردین میرکی و منیژه صادقی
در محکومیت بازداشت فردین میرکی و منیژه صادقی کارگران ، تشکلهای کارگری ، انسانهای شریف و آزاده صبح روز شنبه اول آذر ماه ١٣٩٣ ماموران لباس شخصی اداره اطلاعات شهر سنندج با یورش به منزل شخصی فردین میرکی فعال کارگری و از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری ضمن تفتیش و تخریب اموال منزل فردین را بازداشت و به مکان نا معلومی منتقل کردند که تا به این لحظه هیچ خبری از وضعیت فردین میرکی در دست نیست ، همچنین روز چهار شنبه ٥ آذر ماه ماموران لباس شخصی اداره اطلاعات سنندج با یورش به منزل منیژه صادقی فعال کارگری و مدافع حقوق زنان و کودکان ضمن تفتیش و ایجاد فضای رعب و وحشت منیژه را بازداشت و به مکان نا معلومی منتقل کردند. کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد ضمن محکومیت بازداشت فردین میرکی و منیژه صادقی خواستار آزادی بدون قید و شرط تمامی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی است. کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد
رنجـور ِ رنـج: فاطمه جمالپور
لیلا برای فرار از جامعه روی درخت رفته. شبهای متوالی بدن نحیفش را بالا کشیده. با یکلا ملحفه در سرمای پاییزی تهران کز کرده روی شاخههای نهچندان مطمئن، از ترس آزارواذیت؛ تجربهای هولناک که بارهاوبارها دچارش شده؛ بیصدا، بیفریاد با زخمهای عمیق بر تن و روحش. کلا چهارماه طول کشیده؛ چهارماه که از دختر ١٥ساله خانه تبدیل شود به مادر ناشنوا در چهارمین روز ترک شیشه و هرویین؛ در سرپناه شبانه زنان معتاد و کارتنخواب. سعی میکنند با ایماواشاره او را متوجه سوالهایم کنند. خودش اما صدایش درنمیآید که تنها دستهایش میچرخند و آواها از دهانش خارج میشوند؛ گنگومبهم. میفهمم خانهشان شهریار بوده است؛ پدرش نقاش، مادرش خانهدار. پدرش در اثر یک تصادف میمیرد، مادرش سهماه بعد سکته میکند و در آن زمان لیلا تنها در خانه بوده و صدایی نداشته به اورژانس زنگ بزند. هرچه با برادرهایش تماس میگیرد جواب نمیدهند تا مادر جلو چشمانش جان میدهد. قصهاش به اینجا که میرسد، اشکهایش سرازیر میشود؛ اشکهایی که خیال بندآمدن ندارند. کسی را یارای تسلایش نیست. غمش در کنار درد و بیقراری چهارمینروز ترک هرویین و شیشه برای مادری ٣٥کیلویی که چهارماهه هم باردار است، طاقتفرساست. پروانه؛ دختر بهبودیافتهای که اولینبار لیلا را به سرپناه شبانه «تولد دوباره» آورده، با هیجان میگوید: «خودم فیلمش را دیدم، تو کوچه اوراقچیها خوابیده بود از ترسش. دمدمای صبح بوده انگار. فیلمش را گرفته بودند. خودم فیلمشرو دیدم علنا. ببین مردم این منطقه چهجوری هستن؟ تو تاریکروشن هوا ازش تو خواب فیلمگرفته بودن. دنبال سوژهن دیگه.»
صداها درهم گم میشوند. هرکس چیزی میگوید. لیلا با سهتا برادرش زندگی میکرده است. یکی متاهل است و دوتا مجرد. برادر را که ادا میکند، دوانگشت دودستش را به نشانه پیوند در هم گره میزند. ادای فرار را با دوانگشت در حال حرکت درمیآورد. ادای کتک و زاری را که درمیآورد، انگشتهایش را بر صورتش میکشد. «دریا» ایماواشارههایش را ترجمه میکند: «برادرهایم زیاد من را کتک میزدند. برادرم به من شک کرد.» ادای بریدن مو را درمیآورد. «موهایم را برید. کتکم زد.» شکی که حاصلش فرار لیلا از خانه بوده و این، نقطه آغاز تراژدی زندگی دخترک میشود؛ کتکی که هنوز هم گویا آثارش روی بدنش هست: «زمانی که آمد اینجا جای ضربوشتم روی بدنش هنوز باقی مانده بود. با سیم کتکش زده بودند و گوشت بدنش کنده شده بود.» اولینبار چطور آمدی «شوش» لیلا؟ اولینبار را با یک نشانش میدهد. کسی او را آورده و اینجا وسط میدان «شوش» رها کرده. چه کسی؟ معلوم نیست. «شوش» را میتواند ادا کند. شینی بلند. اینجا همین حوالی «لوکیشن» لابد قصه است؛ قصهای با انبوهی سیاهیلشکر، اراذلواوباش، معتادان و زنان خیابانی «شوش». اولین کام را چهزمانی گرفته معلوم نیست. سر درددلش باز شده، کاری به سوالهای من ندارد. قصه خودش را روایت میکند. در پارک؛ حیران و سرگردان میچرخیدم. التماس میکردم. کف دستهایش را به نشانهای التماس برهم میگذارد. سرش را خم میکند. چشمانش همان زاری التماس را دارند. «گشنم بود؛ خواهش کردم به من غذا بدن. در خونه مردمرو زدم گفتم سردمه اجازه بدین بیام تو… . با سیلی زدن تو صورتم و گفتن برو. برو از اینجا.» مسوول سرپناه میگوید: «یکماه اول لیلا را در یک خانه نگه داشته بودند و از او سوءاستفاده میکردند.» اینها را که میگوید، پروانه به حرف میآید که: «تو اون خونه بوده که میم میره اونجا و باهاش آشنا میشه. ساقی بوده مواد میبرده اونجا. بعد هم دلش سوخت که اونجا ازش سوءاستفاده میکردن از اون خونه آوردش بیرون. موادش را براش نگه میداشت. ولی کاری کرد که مواد نکشه. چون تو اون خونه معتادش کرده بودن. من از روزی که دیدمش تو «شوش» بود. یک موقع کاری چیزی داشت گشنهاش بود یا هرچی من و مهدی بهش کمک میکردیم. تا اینکه میم گیر کرد، میم را بردند کمپ و این موند تو خیابان.» پروانه لابهلای اشکهای روان لیلا ادامه میدهد، ضجههایش: «شب اول بعد از رفتن میم موند تو خیابون اما فرداشبش که دیدم اینجوریه آوردمش اینجا. تو این منطقه باید یکی بالای سر آدم باشد اگه نباشه همه میخوان همهجوره سوءاستفاده کنن. منم دیدم اینطوری شد، میخوان ازش سوءاستفاده کنن. جایی جز اینجا بلد نبودم خدایی. زمان ما این خوابگاه و اینا نبود که ما به این بدختی افتادیم. جاومکان نداشته باشه مصرفکننده هم باشه بهعنوان اینکه بیا جا بدیم بهت، مواد بدیم بهت، آخرش به سوءاستفاده ختم میشه. من خودم سنم یکم از این بالاتر بود این تجربههارو کردم. این نمیتونه از خودش دفاع کنه زبون نداره نمیتونه داد بزنه.» صدای گریه لیلا در اتاق میپیچد. نفسش لابهلای هقهقها گیر میکند. زنهای خوابگاه او را در آغوش میکشند تا کمی آرامتر شود. دستش را میگیرم. تازه یادم میافتد که کودک است و دستان کودکیاش را گرفتهام؛ کودکی که در چهارماه پیش و لابهلای دردها جامانده. انگشتانش ظریف و کوتاهند، نقطههایی از لاکنقرهای روی دستهایش جامانده.
دریا در جستوجو ی راهی برای آرامکردنش با ایماواشاره و صدا میگوید: «لیلا اول خدا، انگشت را میگیرد به سمت آسمان. رو میکند به ثریا اون مادر، من خواهر اینها همه دوست.» قلبم میزند.» با مشتی که روی سینهاش میگیرد، این را میگوید. هرزمانیکه یاد پدر و مادرش میافتد، اینشکلی میشود. لیلا به لرزه میافتد. نبضش را میگیرند. آبقند بهش میدهند. پتو میپیچند دورش. روز چهارم ترک مواد است. هرویین و شیشه را با هم کنار گذاشته. دردهای فیزیکی هرویینش کنار رفته. الان بیقراری شیشه مانده. ثریا میگوید: «روز چهارم و روز هفتم سختترین روزهای ترک شیشه است.» اینجا همه همدردند.
دریا ادامه میدهد: «لیلا سهدرد دارد؛ درد خماری و نسخی و درد بچهاش و درد سوم اینکه لال است و نمیتواند دردش را بگوید. کارهای بچهاش در حال پیگیری است، از طریق قوهقضاییه و پزشکیقانونی کشور. با پزشکیقانونی از طریق دادستانی در حال انجام است اگر دیر هم شود انجام میدهند.»
پروانه تعریف میکند که: «من یکبار با قفل فرمون کتک خوردم سر این. یکبار اومدن ببرنش رفتیم دعوا با قفلفرمون مارو زدن.» ثریا پی حرفش را میگیرد که «آوردنش به مرکز به این راحتی نبود. خیلیها اومدن اینجا دنبالش. تهدیدمون کردن. شیشههای مرکزرو شکستن. سنگبارونکردن مرکزرو شبانه… مردای پارک خود ما رو هم تهدید کردن. همین بار دوم ساعت ٥/١شب آوردیمش. چهارشب پیش برای بار دوم آوردیمش. بچههای اینجا از بیرون خطگرفتن، پروندنش. ترسونده بودنش که تحویل مامورا میدنت. میندازنت زندان. این بهونه بود که ببرن و ازش سوءاستفاده کنن. برای اینکه باهاش کاسبی کنن. بار دوم با مامور رفتیم پارک «شوش» برش گردوندیم. سهروز تمام منطقهرو زیرپا گذاشتیم که پیداش کنیم.» در این مدت چه بر لیلا گذشته بود؟ «حدود ١٥، ٢٠روز بیرون بود. وضعیت جسمیش شبیه دفعه اولی بود که اینجا آوردیمش. تا مدتها درگیر جراحتهایش بودیم.» ٢٠روز پیش که فراریش دادند، برایش سمعک گرفته بودیم. داشتیم پیگیری میکردیم. فقط باید میبردیم بهزیستی قالب گوشش را میگرفتیم که متاسفانه آن موقع فراریاش دادند از مرکز.» قرصی به اصرار میدهند بخورد، حالا دیگر گریه لیلا تبدیل به مویه شده است. لیلا دستهایش را به حالت دعا میآورد بالا و چیزی میگوید. دریا تکرار میکند: «خدایا کمکم کن.» آزمایش «اچآیوی» و «هپاتیت» او منفی بوده اما کمخونی دارد. ٣٥کیلو وزنش است.
اصالتا اهل شمالشرق ایران هستند. میرود عکس پدر و مادرش را میآورد. دوتا عکس ٣در٤، در قاب کوچک عکسها، پدر و مادر جوانند و جدی. عکس مادرش را میگیرد کنار صورتش. میگوید شبیه مادرم هستم. با صورتی کشیده، لبهای درشت و چشمهای ریز مثل لیلا. از آرزوهای لیلا که میپرسم لبش به خنده باز میشود با همان زبان ایماواشاره. دستهایش را میگذارد روی گوشهایش و سرش را تکان میدهد و میخندد: «دوست دارم بازی کامپیوتری، هندزفری و سمعک داشته باشم. ساعت بزرگ طلایی داشته باشم. مثل ساعت معلمم.» دستش را میگذارد روی مچ دستش. ادای رقصیدن درمیآورد برای گفتن عروسشدن و با خوشحالی میفهماند دوست دارد عروس شود. «چون من پدر و مادر ندارم دوست دارم بچه به دنیا بیارم.» شکمش را بزرگ میکند. «مادر بچهم بشوم. شوهر داشته باشم که بابای بچهم شود. من بابا ندارم، بچهم بابا داشته باشد.» دوست دارد خانه بگیرد و هیچ مردی را به خانهاش راه ندهد. نشان میدهد که از چشمی در بیرون را نگاه میکند و مردان را راه نمیدهد. انگشت سبابهاش را به نشانه نه تکان میدهد. به ما تعارف میکند با دستهایش، «اما شما بیایید» انگشتانش را گره میزند: «شما دوستانم هستید.» در حال رفتنیم که سوگند میآید داخل. ١٧ساله و بسیار زیباست. یکی از زنان کارتنخواب او را آورده. دیشب را در پارک خوابیده است. مادرش را ماموران در حال حمل موادمخدر گرفتهاند و صاحبخانه او را از اتاق نقلیشان انداخته بیرون. اعتیاد ندارد. کار دریا و ثریا ادامه دارد. اینبار تلاش برای نگهداشتن سوگند در این سرپناه.
اخراج تعدادی ازکارگران سد آزاد (بنیر) مریوان
بنا به گزارش رسیده، روز یکشنبه ٢/٩/٩٣ کارفرمای پروژه ی سد آزاد، واقع در جاده ی سنندج- مریوان، به بهانه ی آغاز فصل سرما و زمستان، اقدام به اخراج هفتاد نفر از کارگران قسمت تونل نمود و بیست نفر دیگر از کارگران همین بخش را تا اردیبهشت سال آینده بدون احتساب حقوق و مزایا به مرخصی اجباری فرستاد. این در حالی است که کارفرما از پرداخت حقوق معوقه ی کارگران که چهار ماه می باشد امتناع کرده و با فریب کاری و دادن وعده و وعیدهای توخالی، تنها بیست درصد از آن را به کارگران پرداخت نموده است. لازم به ذکر است تعداد ٤٥٠ نفر کارگر در این پروژه مشغول به کار می باشند که با وجود تحمل شرایط سخت کاری، مدام در معرض خطر اخراج و مرخصی اجباری می باشند؛ چرا که کارفرمای شرکت مدام به بهانه های واهی، از جمله فرا رسیدن فصل سرما و زمستان و یا نبود بودجه و اعتبار، اقدام به اخراج و یا تحمیل مرخصی اجباری بدون حقوق و مزایای آنان می نماید. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
ادامه بازداشت فعالین کارگری در سنندج
به دنبال دستگیری فردین میرکی ، فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری در صبح روز شنبه اول آذر ماه و انتقال وی به مکانی نامعلوم، همسر ایشان نیزکه جهت پی گیری وضعیت فردین به سازمانها و ارگانهای مختلف از جمله اداره اطلاعات مراجعه نموده بود به مدت چند ساعت بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفت! همچنین طبق گزارشات دریافتی، منیژه صادقی فعال کارگری وفعال زنان و کودکان نیزدرروز چهارشنبه پنجم آذرماه به دنبال یورش مامورین لباس شخصی به منزل ایشان، دستگیر و به مکان نامعلومی انتقال داده شده است. اعمال فشار به کارگران و فعالان کارگری ، به ویژه اعضا و فعالان این کمیته و احضار و بازداشت پی در پی آنان، در روزهای اخیر بیش تر به منظور ایجاد رعب و وحشت برای جلوگیری از اعتراضات به حق کارگران و مردم به جان آمده از ستم و استثمار سرمایه صورت می گیرد. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری ضمن محکوم نمودن این گونه اعمال فشارها و به طور مشخص دستگیری و بازداشت فردین میرکی و منیژه صادقی، خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط این عزیزان و تمامی کارگران زندانی می باشد.
پیام تسلیت به مناسبت درگذشت مادر زینب کرمیانی
کارگران ، تشکلهای کارگری ، انسانهای شریف و آزاده
با کمال تاسف مطلع شدیم که روز شنبه مورخ هشتم آذر ماه ١٣٩٣ مادر زینب کرمیانی ( دایه باجه) مادر گرامی واحد سیده فعال کارگری زندانی عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری به علت بیماری در بیمارستان شهر مهاباد برای همیشه از میان ما رفت. ما اعضای کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد ضمن عرض تسلیت به واحد سیده و تمامی خانواده و بستگان این فعال کارگری زندانی درگذشت این مادر رنج دیده را به تمامی انسانهای آزاده و شریف در سراسر ایران و جهان تسلیت میگوئیم. کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد
(نشریه کارگر کمونیست به خانواده واحد سیده درگذشت “مادر زینب کرمیانیانی” را صمیمانه تسلیت میگوید)
اخبار بین المللی
آمریکا – خشم مردم از تبرئه پلیس مسول قتل یک نوجوان سیاه پوست
دوشنبه شب٢٤ نوامبر (٣ آذر) شهرک فرگوسن در ایالت میسوری آمریکا صحنه درگیری شدید میان معترضان به حکم منع تعقیب قضایی دارن ویلسون بود. آقای ویلسون، مامور پلیسی است که در تاریخ نهم ماه اوت با شلیک گلوله مایکل براون ١٨ ساله را کشت. به گفته پلیس در جریان درگیریهای دوشنبه شب، دهها ساختمان به آتش کشیده شده و حدود شصت نفر بازداشت شدند. حتی باراک اوباما ریس جمهور آمریکا نیز مجبور شد به گوشه ای از واقعیتهای موجود در جامعه اشاره بکند. وی میگوید: “باید این واقعیت را قبول کرد که وضعیت در فرگوسن، گوشه ای از چالشی را که ملت ما با آن روبروست، نشان می دهد. واقعیت دارد که در نقاطی از کشور رنگین پوستها به نیروهای امنیتی اعتماد ندارند. این نتیجه برخی از تبعیضهاست. هیچکس به اندازه مردم فقیر و تحت ظلم به پلیس خوب احتیاج ندارد.” درگیریهای شب گذشته تنها محدود به شهرک فرگوسن نبود، بلکه خیابانهای دیگر شهرهای آمریکا از جمله لس آنجلس و نیویورک نیز شاهد درگیری معترضان و پلیس بود. مرگ مایکل ١٨ ساله در شهرک فرگوسن در حومه شهر سنت لوئیس در ایالت میسوری در تابستان امسال (٩ اوت) به بحث پیرامون رابطه نژاد و اجرای قانون در آمریکا دامن زده است. همکاران پلیسِ دارن ویلسون با بیان این که او در دفاع از خود شلیک کرده است وی را بیگناه اما فعالان و سیاهپوستان وی را گناهکاری می دانند که با کشتن نوجوانی غیرمسلح مرتکب قتل عمد شده است. مقامات آمریکایی نگران دور تازه ای از اعتراض ها و ناآرامی ها در فرگوسن هستند. تظاهرات و ناآرامی در دیگر شهرهای آمریکا نیز دور از انتظار نیست. فرماندار ایالت میسوری در این ایالت وضعیت فوق العاده اعلام کرده و گفته است گارد ملی برای حفظ امنیت در مراکز حساس فرگوسن از جمله پاسگاههای پلیس و مراکز آتش نشانی مستقر خواهد شد.
هلند – بانک “ای ان خی” ١٧٠٠ تن را اخراج میکند
بانک هلندی ای ان خی ING اعلام کرد در نظر دارد ظرف سه سال آینده ١٧٠٠ تن از کارمندان خود را اخراج بکند. این بانک دلیل این کار را صرف جوئی در هزینهها اعلام کرده است. در حال حاضر این مؤسسه مالی ١٦٠٠٠ کارمند دارد که تعداد اخراجیها معادل بیش از ١٠ درصد تعداد کّل کارکنان آن بشمار میرود. بیشترین تعداد اخراجیها از دفتر مرکزی این موسسه در آمستردام خواهند بود.
چین – کشته شدن ٢٤ کارگر در اثر انفجار معدن
بر اثر انفجار ناشی از انباشت گاز در یکی از معادن شمال شرقی چین، ٢٤ کارگر کشته شدند. این انفجار که با آتش سوزی همراه بود، در معدن ذغال سنگ استان «لیائونینگ» رخ داد که علاوه بر کشته شدن ٢٤ کارگر، ٥٢ نفر دیگر را روانه بیمارستان کرد. سال گذشته نیز بر اثر نشت گاز در یکی از معادن ذغال سنگ تحت پوشش شرکت یاد شده، ٨ کارگر جان خود را از دست داده بودند. در اردیبهشت ماه سال جاری نیز بر اثر ریزش معدن ذغال سنگ در استان «شانسی» چین ١١ معدنچی جان خود را از دست دادند. انفجار و ریزش معادن در چین به دلیل پایین بودن ضریب ایمنی که از سوی کارفرمایان و شرکتهای پیمانکار نادیده گرفته میشود، سالانه تعداد زیادی از کارگران را به کام مرگ میفرستد.
خبرهای کوتاه
اروگوئه – رانندگان تاکسی که اعتصاب خود را در روز “رانندگان تاکسی” آغاز کردند، خواستار بهبود شرایط کار، حقوق و افزایش اقدام های امنیتی برای خود هستند. اعتصاب بیش از ٦ هزار راننده تاکسی در شهر “مونته ویدئو” پایتخت اروگوئه و دیگر شهرهای این کشور که در اعتراض به شرایط کار و وضعیت اقتصادی خود از روز دوشنبه آغاز گردید، روز سه شنبه ٤ آذرماه وارد دومین روز خود شد.
سوریه – به گزارش “یورونیوز” جمعی از پناهجویان سوری در اعتراض به شرایط ناگوار خود در مقابل پارلمان یونان دست به اعتصاب غذا زده اند. در بین پناهجویان متحصن زنان و کودکان نیز دیده می شوند. آنان خواستار بررسی سریع پرونده هایشان و انتقال به کشورهای دیگر اروپایی هستند. از سال ٢٠١١ میلادی و آغاز جنگ در سوریه، میلیون ها شهروند این کشور یا در داخل کشور از خانه و کاشانه خود آواره شده و یا به کشورهای دیگر پناه آورده اند.
جهان – برپایه گزارش “کمیته زنان سازمان ملل” به مناسبت ٢٥ نوامبر “روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان” از هر سه زن یک زن جهان در معرض انواع خشونت ها است. نتایج مربوط به این گزارش حاکی از آن است که ٣٥ درصد از زنان در سراسر جهان انواع خشونت را تجربه کرده اند. همچنین برخی مطالعات نشان می دهد که ٧٠ درصد از زنان عمدتا تحت خشونت جنسی و یا فیزیکی شریک زندگی خود قرار گرفته اند.
پرتغال – همزمان با تصویب بودجه سال ٢٠١٥ میلادی پرتغال هزاران نفر در لیسبون دست به تظاهرات زدند. آنان بدعوت یکی از اتحادیه های مهم کارگری و با حضور در مسیری ١٢ کیلومتری خواستار کاهش مالیات، و اشتغالزایی شدند.
یونان – یک کشتی باری با موتوری از کارافتاده و مملو از مهاجران در آبهای جزیره کرت یونان دچار حادثه و ساعتها در میان امواج و باد شدید سرگردان شد. بدنبال مشاهده کشتی در وضعیت دشوار و سخت، ماموران یونانی به نجات مهاجران شتافته اند.گمان می رود سرنشینان این کشتی شهروندان افغانستان و سوریه بوده اند و مقصدشان ایتالیا بوده است.