ali javadi 1

علی جوادی

ali_javadi@yahoo.com

پیام کنگره حزب مشروطه: “هیچ چیز خطرناک تر از قیام فقرا و تهیدستان نیست”؟!

ali javadi 1
علی جوادی:
کنگره احزاب معمولا بالاترین مرجع تصمیم گیری و سیاستگذاری است. میگویم معمولا چرا که در بسیاری از احزاب بورژوازی بسیاری از سیاستهای کلان توسط محافل ذینفوذ و نه رای نمایندگان تعیین کننده است. مگر نه اینکه در جوامع دمکراسی غربی سیاستهای اساسی و پایه ای نه توسط توده های مردم٬ و نه حتی توسط نمایندگانی که بجای آحاد مردم در پارلمان و مجلس قرار میگیرند٬ بلکه توسط محافل غیر انتخابی و غیر پاسخگو صورت میگیرد. آمریکا نمونه بارز چنین “تقسیم کاری” در سیاست است. اما مستقل از مکانیسم تعیین سیاست٬ کنگره احزاب مکان و زمانی برای پرداختن به دورنماها و چشم اندازهای سیاسی احزاب است. حزب مشروطه هم از این قاعده مستثنی نیست. کنگره گرفته اند٬ کنفرانس برگزار کرده اند٬ سیاست تعیین کرده اند. و معمولا کنگره ها پیامی دارند٬ مهر شرایط و زمان را بر خود دارند. نگرانی های و امیدهای حزب را در مقطع خاصی بیان میکنند.

و این گوشه ای از سخنان دبیر کل حزب مشروطه ایران٬ فوآد پاشایی٬ در برنامه تلویزیونی “خط آتش” در پاسخ به چنین سئوالی است: “نکات محوری که حزب مشروطه در این کنگره به آن پرداخت کدام ها بودند؟” و پاسخ این است :

“ما شب قبل از کنگره یک کنفرانس اقتصادی برگزار کردیم که آقای حسن شریعتمداری از طیف جمهوریخواه٬ آقای دکتر حسن منصور از طیف جمهوریخواه٬ و آقای شاهین فاطمی که رایزن حزب هستند در این کنفرانس اقتصادی شرکت کردند و هر کدامشان گوشه ای از مشکلات اقتصاد ایران را و راهکارهای عبور از این مشکلات را برای حضار شکافتند. ما معتقدیم که یکی از معضلات عمده مردم ایران در شرایط موجود مساله اقتصاد است. درست است که جمهوری اسلامی با روشی که دارد٬ با برنامه اقتصادی که در ایران اجرا میکند٬ با فقیر کردن مردم٬ تلاش میکند که طبقه کارگر را از سر کار اخراج کند٬ طبقه تهیدست را تهیدست کردن٬ اینها را مدام درگیر امرار معاششان بکند و توده های مردم صبح که از خواب بلند میشوند٬ به جای اینکه به رژیم فکر کنند٬ به سالم یا ناسالم بودن این حکومت فکر کنند٬ به درست یا غلط بودن آنچه که باهاشان انجام میشود فکر کنند٬ مدام باید در فکر این باشند که نانشان را در بیاورند و بتوانند سر سفره بچه هاشون نانی بگذارند. ولی رژیم یک چیزی را فراموش میکند٬ این مقدار فشار و این مقدار فقر٬ همین فقر باعث قیام خواهد شد. یعنی رژیم باید از آن روزی بترسد که آن بخشی را در جامعه تهیدست کرده و فقیر کرده و مدام برای امرار معاشش بهش فشار می آورد٬ و این ایرانی مظلوم زجر میکشد٬ این بخش مطمئنا یک روزی قیام خواهد کرد. و هیچ چیز خطرناک تر از قیام فقرا و تهیدستان نیست. برای اینکه میتواند تر و خشک را در آن شرایط متاسفانه باهم بسوزاند. و آن قیام٬ قیام کور است در شرایط موجود. من امیدوار هستم با تمام مشکلاتی که در ایران هست چنین اتفاقی در ایران نیفتد.”

در برنامه تلویزیونی “خط آتش” مساله “قیام فقرا و تهیدستان” به تفصیل مورد بحث و جدل قرار گرفت. اما دوست دارم در نشریه انترناسیونال نیز به جنبه های دیگری از این بحث اشاره کنم.
از پیام کنگره اخیر حزب مشروطه نباید تعجب کرد. برعکس باید آن را نشان “بلوغ سیاسی” این حزب بورژوازیی و کلا بورژوازی ایران دید. دارند به استقبال حوادث میروند. بو کشیده اند٬ گوششان را به زمین چسبانده اند٬ صدای قطار تحولات سیاسی را از راه دور شنیده اند. دارند آماده میشوند. میدانند که با قیام نمیشود “بازی” کرد. بخصوص قیامی که “فقرا و تهیدستان” در راس آن قرار داشته باشند و نیروی اصلی محرکه این تحول اجتماعی باشند. بخصوص قیامی که کمونیسم کارگری با تمام قوا به استقبال آن میرود و برای سازماندهی و رهبری اش تلاش خواهد کرد. تعجب نباید کرد٬ پیشتر نیز داریوش همایون در یک مصاحبه تلویزیونی در کانال جدید گفته بود که کارگران و مردم نباید انتظار داشته باشند که بعد از سرنگونی رژیم کمتر کار کنند و بیشتر مصرف کنند. بلکه بر عکس٬ باید بیشتر کار کرد و کمتر مصرف کرد! به همین زمختی٬ به همین روشنی علیه کارگر و توده مردم زحمتکش!

رژیم اسلامی و مساله فقر
فقر و فلاکت اقتصادی یک مشخصه اصلی زندگی مردم تحت حاکمیت رژیم اسلامی است. رژیم اسلامی اکثریت عظیم توده های مردم را علیرغم ثروت عظیم اجتماعی به زندگی در فقر و فلاکت همه جانبه محکوم کرده است. اما رژیم علاوه بر اهداف روشن اقتصادی٬ علاوه بر چپاول اموال جامعه٬ اهداف سیاسی کاملا داده شده ای را در اعمال فقر و فلاکت بر جامعه دنبال میکند. یک هدف روشن رژیم به زانو در آوردن جامعه و تلاش مذبوحانه برای خالی کردن پتانسیل و توان مبارزاتی جامعه به لحاظ اقتصادی است. چرا که یک مشغله همیشگی رژیم اسلامی مقابله با جامعه و مردمی است که حکم به سرنگونی رژیم داده اند و هر تحرک اجتماعی به سرعت رنگ و بوی سرنگونی طلبانه بخود میگیرد.
رژیم اسلامی میداند مردمی که زندگی اقتصادی شان به گروگان گرفته است٬ اسیر نان شب خود هستند٬ توان اعتراضی کمتری برای مقابله با رژیم و صرف انرژی جهت سرنگونی آن دارند. به این اعتبار علیرغم درآمد عظیم حاصل از فروش نفت ما شاهد آن بودیم که رژیم حقوق و دستمزد بخور و نمیر کارگران ماههای متمادی پرداخت نمیشود. بی دلیل نیست که حداقل حقوق و دستمزد کارگران چند صد در صد زیر خط فقر اسلامی است. در واقع ارزیابی از طرحها و پلاتفرمهای اقتصادی رژیم بدون ارزیابی از سیاست همیشگی رژیم برای بقا و مقابله با مردم سرنگونی طلب ممکن نیست. واقعیت این است که رژیم اسلامی یک رژیم متعارف اقتصادی و سیاسی سرمایه داری نیست. و تحمیل فقر به جامعه یک رکن استراتژی رژیم اسلامی برای بقا است. کنگره حزب مشروطه بخشهایی از این واقعیت را دیده است اما نگران پی آمدها و “مخاطرات” ناشی از آن است.

و این تصور که تنها رژیم و جناحهای حاکم از “قیام فقرا و تهیدستان” در هراسند٬ تصویر ناقصی از ویژگیهای جناحهای بورژوازی چه در حاکمیت و چه در اپوزیسیون است. هراس از قیام فقرا و تهیدستان یک نقطه اشتراک این جریانات است. قیام “یقه آبی ها”٬ قیام “گرسنگان”٬ قیام برای “نان” نام های متفاوتی است که تاکنون بر این خیزش احتمالی توده مردم کارکن و زحمتکش نهاده شده است. از قرار و بنا به اذعان خودشان درد مشترکشان است٬ هراس مشترکشان از قیام کارگران و زحمتکشان است.

این هراس واقعی است. این جریانات ظرفیتهای جامعه را میشناسند. خطرات ناشی از قیام کارگران و زحمتکشان را میشناسند. از تاریخ آموخته اند میدانند چنانچه قیام کارگران تحت پرچم کمونیستی بنیادهای نظام اقتصادی و سیاسی حاکم را در هم خواهد پیچید. نتیجتا از هم اکنون میخواهند برای مقابله با این “خطر” آماده شوند. منتقد سیاستهای رژیمند٬ در عین حال از این رو که باعث به قیام کشاندن فقرا و تهیدستان میشود!

قیام فقرا و تهیدستان و اتهام همیشه آماده “شورش کور”؟
“شورش کور” یک اتهام همیشه آماده بورژوازی در مقابله با قیام کارگران و مردم زحمتکش است و این یک ویژگی مهم تقابل بورژوازی با خیزش توده های کارگر است. تلاش میکنند که قیام کارگران را مترادف “تخریب”، “ویرانی”، “هرج و مرج” و “خشونت” معنی کنند. میگویند قیام فقرا و تهیدستان “کور” است. “تر و خشک را باهم میسوزاند”. اما هراسشان از کمبودها و یا نارسایی های چنین قیامی نیست. مساله شان این است که مردم فرودست٬ کارگران٬ نیروی محرکه آنند. مساله شان این است که دستور چنین قیامی میتواند حل پایه ای ترین مساله سیاسی هر انقلابی و هم چنین مساله عاجل “اقتصاد” باشد. خوب میدانند که در این چهارچوب “وعده ای” ندارند٬ سیاستهایشان٬ مانند سیاستهای احمدی نژاد و روحانی و ورشکسته و شکست خورده است. میدانند که با سیاست “ریاضت اقتصادی” مردم گرسنه را به اردوی خود جلب کنند. نتیجتا تلاش میکنند که چنین پروژه ای را قبل از شکل گیری عقیم کنند. از هم اکنون زرادخانه تبلیغاتی شان را علیه چنین هدفی نشانه گیری کرده اند.

اما ما اجازه نمیدهیم. فقرا و تهیدستان٬ اکثریت عظیم جامعه اند، در برگیرنده طبقه کارگر و توده مردم کارکن اند. تحرک آنها تحرک طبقه ماست. قیام کارگری نقطه امید جامعه برای آزادی و خلاصی است. برای نابودی فقر و فلاکت باید بنیادهای سیاسی و اقتصادی رژیم حاکم و سرمایه را در هم شکست. بجای جامعه کنونی٬ با فقر و فلاکت و استبداد و مذهب و نابرابری و تبعیض جامعه ای آزاد و مرفه و برابر٬ یک جامعه آزاد سوسیالیستی را سازمان خواهیم داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *