شهاب بهرامی
صبح روز یکشنبه ۲۵ جولای، “قیس سعید” رئیس جمهور تونس طی حکمی “وهشام الشیشی” نخست وزیر این کشور را برکنارکرد، همزمان فعالیت های پارلمان این کشور را به مدت یکماه به تعلیق درآورد. گفته می شود اقدام قیس سعید، پاسخی به نارضایتی های وسیع و عمومی مردم از دولت و پارلمان این کشور است. نارضایتی به عدم توانائی دولت در مهار گسترش ویروس کرونا، واکسیناسیون عمومی و مدیریت این بحران. هفته ها پیشتر از صدور این حکم، ده ها هزار نفر از مردم تونس در اعتراض به وضعیت بد معیشتی و بیکاری و بی واکسنی در شهرهای مختلف تونس به خیابان ها ریخته بودند. آنها خواستار بهبود شرایط زندگی بوده و علیه جریانات اسلامی در دولت و پارلمان این کشور شعار می دادند.
حکم قیس سعید بعد از حداقل شش ماه کشمکش حاد سیاسی بین وی به عنوان شخصیتی مستقل از احزاب موجود و حزب اسلامی “النهضه” که دولت و پارلمان تونس به ریاست “راشد الغنوشی” رهبر حزب النهضه را در دست دارند، در حالی صادر می شود که آنها رئیس جمهور را به کودتا علیه دولت متهم نموده و تهدید به مقابله مسلحانه نموده اند. اینکه چنین تهدیدی چقدر جدی است یا توپ تو خالی است، نباید در این شک کرد که اسلامیون برای رسیدن به قدرت سیاسی، از دست بردن به اسلحه و هر گونه اقدام جنایتکارانه فروگذار نخواهند کرد. فعلا بالانس قدرت به ضرر اسلامیون است و به ویژه اینکه اکثریت مردم تونس در اعتراضات اخیر مخصوصا در حمایت از تصمیم رئیس جمهور مبنی بر برکناری نخست وزیر و تعلیق پارلمان آنرا به روشنی نشان داده اند.
خوشبختانه نسلی که ده سال پیش در کف خیابان به مصاف “زین العابدین بن علی” دیکتاتور و حکومت توتالیتر و قهارش رفت و از اریکه قدرت به زیر کشید. نسلی که راشد الغنوشی را که از تبعید برگشته بود وادار نمود بگوید که مخالف انقلاب اسلامی است و دولت آینده باید سکولار باشد، امروز این نسل آگاه تر از گذشته، جانوران مافیای اسلامی را زیر نظر دارد و اجازه نخواهد داد تا اسلامیون به خیزش مردم خون بپاشند تا محمد مرسی دیگری بر اریکه قدرت لم دهد. هر چند نیروهای اسلام سیاسی شانس چندانی برای کسب مشروع قدرت ندارند دقیقا به همین دلیل بسیار خطرناک ترند.
ده سال از انقلاب تونس، مشهور به “انقلاب یاس” یا مادر انقلابات بهار عربی می گذرد بدون آنکه این جابجایی قدرت، منجر به بهبود زندگی اکثریت مردم زحمتکش این کشور شده باشد. هنوز ده ها هزار ” محمد بو عزیزی” برای گذران روزمره زندگی باید دست فروشی کنند. و صد ها هزار بیکار و میلیون ها نفر زیر خط فقر فقط برای زنده ماندن باید به دنبال زندگی بدوند.
ممکن است در پیچ بعدی تحولات سیاسی تونس، جناب رئیس جمهور پا به فرار گذارد یا عملا در مقابل خواسته های مشروع و انسانی مردم ایستاده و به سرکوب مبارزات مردم بپردازد. برای هر حکومت و رئیس جمهور حتی شرافتمندی صیانت از مالکیت خصوصی و حفظ اقتدار سرمایه پیش فرض و یک وظیفه قانونی است و حمله به این ساختار سیاسی لاجرم با ارتش و پلیس و دستگاه سرکوب پاسخ می گیرد. امروز مردم تونس در کنار رئیس جمهور علیه جنایتکاران اسلامی ایستاده اند. این خوب است ولی کافی نیست. همانگونه که به اعتراف فعالین سیاسی تونس در انقلاب سال ۲۰۱۱ که گفتند از فعالین و مبارزین ایرانی در قیام ۸۸ الهام گرفته اند این بار نیز با الهام از مبارزات مردم و کارگران ایران، باید شروع به ایجاد شوراهای سازماندهی اعتراضات در محلات و محل های کار و غیره کرد و به ایجاد تشکلات سراسری خویش همت گماشت. باید فعالین و رهبران کارگری به صف اول مبارزه آمده و این مسئولیت تاریخی را به عهده گیرند. ایجاد یک حزب پرقدرت ، رادیکال و روشن بین کارگری در عین حال مهمترین و فوری ترین اقدام جنبش رادیکال کارگری برای رهایی جامعه از چنگال سرمایه و فقر و بدبختی و برای ایجاد جامعه ای آزاد و شاد و مرفه باشد.
عقیم ماندن مطالبات و اهداف بهار عربی اما دارای درسها و تجارب ارزنده ای بود که لازم است از طرف فعالین و مبارزان امروز تونس بازخوانی شود. عروج بهار عربی، افول جنبش اسلام سیاسی را در ابعادی باورر نکردنی به نمایش گذاشت. خیزش سرنگونی طلبانه مردم ایران و کارگران در راس آن، طلیعه سقوط مافیای اسلامی در ایران و منطقه است. اگر انقلاب یاس، دومینوی بهار عربی شد انقلاب ایران بی شک دومینوی انقلابات بعدی در منطقه خواهد بود. از این منظر مردم تونس مردم ایران را تا بدست آوردن پیروزی در کنار خود خواهند داشت.