اوکراین و سرنوشت پوتین- شهاب بهرامی

انترناسیونال 967

بیش از شش هفته از تجاوز نظامی روسیه به اوکراین می گذرد و هنوز هیچ دورنمائی از پایان این جنگ و یا آتش بسی موقت دیده نمیشود.  با عقب نشینی بخشی از نیروهای روسی از اطراف کیف پایتخت این کشور، وجه دیگری از جنایات نیروهای روسی نمایان شد. کشتار فجیع  بیش از چهارصد نفر غیرنظامی در شهرک “بوچا” خشم، اندوه و انزجار جهانیان، از پوتین و دستگاه سیاسی- نظامی دولت روسیه را به نمایش گذاشت.

به دنبال رخداد شهرک بوچا که “زلنسکی” رئیس جمهور اوکراین آنرا نسل کشی  و کشتار غیر نظامیان نامید، دولت آمریکا از سازمان ملل درخواست نمود تا عضویت روسیه از شورای حقوق بشر این سازمان را به حالت تعلیق درآورد. بسیاری از کشورهای اروپایی نیز قول دادند تحریم های سنگین تری را علیه این کشور اعمال نمایند.

بعد از فروکش کردن پاندمی کرونا و مرگ بیش از پنج میلیون نفر، دنیا آماده دیدن پرده دیگری از تراژدی، اینبار در اوکراین نبود. کراهت ناسیونالیسم عظمت طلبانه روسی نیز نشان داد که در توحش و جنایت علیه بشریت دست کمی از جنایتکاران آمریکائی و متحدان ناتوئی اش ندارد اما اشتباه است اگر فجایع عظیم بحران اوکراین را فقط به کراهت ناسیونالیسم روسی گره زد. اگر بیل کلینتون و بوش و اوباما در حمله به ۹ کشور و کشتن چند میلیون غیر نظامی، مفتخر به دریافت جایزه صلح نوبل گردیدند، ولادیمیر پوتین به جای جایزه نوبلی  احتمالا بر روی صندلی متهم به اتهام جنایت علیه بشریت در دادگاه نورنبرگی هاگ، ناخن خواهد جوید.

دادگاه لاهه بررسی می کند

تحقیقات در مورد جنایت جنگی علیه بشریت، در حال حاضر در دادگاه لاهه به درخواست تعدادی از کشورهای اروپائی شروع شده اما با توجه به شروع نشدن پروسه تحقیقات از وقوع جرم و مجرم  به دلیل عدم شرکت نمایندگان دولت روسیه  در جایگاه متهم اصلی فجایع اوکراین، امید به موفقیت این نوع دادگاه ها چندان زیاد نیست.

فیلیپ سندز حقوقدان و پروفسور دانشگاه کمبریج در مورد لاهه می گوید: دادگاه لاهه اساسا بر مبنای ضوابط دادگاه نورنبرگ هنگام محاکمه سران نازی به سه مورد می تواند رسیدگی کند. یکم، زیر پا گذاشتن قوانین جنگی. دوم، جنایت علیه بشریت. سوم، قتل عام. اما جرم چهارمی هم وجود دارد که در دادگاه نورنبرگ معروف به جرم علیه صلح بود. به بیانی ساده می گوید اگر شخصی یا دولتی به صورت غیر قانونی آغازگر جنگی علیه کشور دیگری باشد هر سه مورد گفته شده ی دادگاه نورنبرگ را در بر می گیرد. ما معمولا شاهد هستیم که با برگزاری دادگاهها در بهترین حالت بعد از سه یا چهار سال چند افسر میانی به دادگاه کشیده شده و محکوم می شوند در حالیکه مسببین و دستور دهندگان اصلی  مصون می مانند.

سندز معتقد است تنها راهی که بشود پوتین را به محاکمه کشاند بررسی اتهام دستور جنگی وی و حمله به اوکراین می باشد چرا که اگر جنگی در نمی گرفت آن جنایات دیگر نیز به وقوع نمی پیوست.

تحریم ها و معضل اقتصادی غرب

هانس تیمرمن معاون اول کمیسیون اتحادیه اروپا در مورد سیاست تحریم نفت و گاز روسیه می گوید متاسفانه بخاطر وابستگی شدید اروپا به نفت و گاز روسیه، ما در مورد سیاست تحریم، یکدست و متحد نیستیم. ۴۰ درصد نیاز انرژی اروپا وابسته به روسیه است و وابستگی کشور آلمان ۵۵ درصد است اما تا همینجا تحریمها بویژه در بخش صنایع و تکنولوژی، ضربات مهلکی به اقتصاد روسیه وارد کرده است. با این همه باید اذعان داشت که ادامه این جنگ، رشد اقتصادی اروپا را نیز با اختلال روبرو می کند. وی می افزاید، رشد اقتصادی در دهه های گذشته به یمن مواد خام ارزان و انرژی کم بها استوار بوده است. ایشان تمایلی ندارد تا از نیروی کار فوق ارزان صدها میلیون کارگر آسیائی وآفریقائی نامی به میان آورد که بار سنگین تولیدات مصرفی در کشورهای اروپائی و آمریکای شمالی را بر گرده دارند و عامل اصلی سودهای میلیاردی و رونق اقتصادی کشورهای اروپائی و آمریکائی اند.

در همین رابطه شارل میشل رئیس شورای اروپا می گوید: این جنگ امنیت جهانی و تمامی اقتصاد دنیا را تهدید می کند. آخیم وامباخ  مدیر مرکز تحقیقات اقتصادی اروپا در مانهایم  شاید در این میان تنها کسی است که بدرست اشاره می کند که “جنگ اوکراین الگوی اقتصادی ما را هم زیر سئوال برده است”. البته این الگو در بحران اقتصادی ۲۰۰۹ هم زیر سئوال رفت. با حمله کرونائی  ویروس ها هم زیر سئوال رفت. امروز جنگی در گوشه ای از جهان در می گیرد و به یمن همین “الگو” بیکار سازی ها و کاهش قدرت خرید مردم در چهارگوشه جهان گسترده می شود. چند فاجعه و بحران باید اتفاق بیفتد تا سترونی و  بیگانگی این الگو، این سیستم، با نفس و ذات وجود انسان و جوامع انسانی دوباره به اثبات رسد؟ آری این الگوی اقتصادی مدتها است که زیر سئوال رفته است.

جنگ اوکراین بی ثباتی و کراهت سرمایه داری را آشکارتر می کند

تهاجم ارتش روسیه به اوکراین، ادامه حمله غافلگیرانه روسیه به شبه جزیره کریمه در سال ۲۰۱۴  بود که این منطقه را به کشور خود الحاق کرد. شاید بتوان گفت که تهاجم به اوکراین سرآغاز دورانی نوین در رقابت هژمونی طلبانه روسیه بعد از فروپاشی با آمریکای در حال افول است اما شرایط امروز کاملا در جهت عکس منافع روسیه عمل می کند و ادامه این جنگ در میان مدت روسیه را از نقطه نظر بین المللی به روسیه دوران تزار بر می گرداند و عواقب جبران ناپذیری را به مردم این کشور تحمیل می کند، از هم اکنون نشانه های این روند قابل مشاهده است.

از طرف دیگر جنگ اوکراین دقیقا همچون بحران جهانی کرونا، سترونی و ناتوانی سیستم سرمایه داری  در تامین معیشت و رفاه و سلامتی عمومی را به عیان نشان می دهد. اگر در دوران دوساله پاندمی، ثروت میلیاردرها و مولتی میلیاردها دو برابر شد و مردم فقیرتر شدند. امروز این پدیده با حدت آشکارتری نمایان شده است.

هانس تیمرمن می گوید “از هم اکنون خطر فقر دارد سیمای اروپا را تغییر می دهد. قدرت خرید مردم کشورهای اروپایی بشدت کاهش یافته و مردم آلمان که شاید مرفه ترین مردم اروپا باشند قدرت خریدشان را به طور فاحشی از دست داده اند”. گرانی بعضی از اقلام مواد غذائی بین ۵۰ تا ۱۰۰ درصد افزایش نشان می دهد و این هنوز از نتایج سحر است.

ارجحیت دادن رشد اقتصادی اروپا بر سرنوشت میلیونها دردمند و آواره اوکراینی از زبان متفکرین و سیاستمداران جهان سرمایه داری بار دیگر این چهره دروغین حقوق بشری و بیگانگی این سیستم با نفس بشر و حقوق بشرشان را آشکار گردانید.

اما لازم به تاکید است، مسئول تمام این شرایط جهنمی و فجایعی که دامنگیر مردم اوکراین شده، بیشک و در وهله اول ولادیمیر پوتین و دولت اولیگارش روسیه است. برای پایان دادن هر چه سریع تر به رنج وعذاب مردم اوکراین و بربریتی که هر ساعت کشتار می کند ضروری است و باید جنبش ضد جنگ در ابعادی دیگر و با خواستهایی روشن به میدان آید و دولت های غربی را وادار کند بجای مماشات و چرتکه انداختن های کاسبکارانه، اقدامات جدی مانند بستن تمامی سفارتخانه ها و کنسولگری های روسیه را در دستور گذارند. این جنبش باید خواهان آتش بس و قطع فوری جنگ باشد، خواهان انحلال پیمان نظامی ناتو و خلع سلاح هسته ای گردد. در چنین فضایی مجالی دست خواهد داد که جهان متمدن  شاهد پایان میلیتاریسم و رقابت های جنون آمیز دول سرمایه داری و استیلای یک درصدی ها بر اقتصاد و سیاست باشد و میلیونها نفر آواره اوکراینی نیز بتوانند به خانه و کاشانه خویش برگردند. دادگاه هاگ برگزار شود و جهانیان شاهد محاکمه پوتین و ابواب جمعی اش به جرم جنایت علیه بشریت شوند. شادی وصف ناپذیری که مردم اوکراین برایش روزشماری می کنند. دیدن چنین روزی التیام بر زخم های عمیقی است که بر روح و روانشان تا مدتهای مدید ماندگار خواهد بود .

۷ آپریل ۲۰۲۲

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *