مراد مکوندی: دو روی یک سکه زنگ زده!

انترناسیونال 904
اینکه گفته می شود مذهب و ناسیونالیسم به هم نان قرض می دهند، حرف درستی است. هر جا که ناسیونالیسم کم می آورد، از کیسه ی مذهب خرج می کند و در جایی که مذهب کمیت اش می لنگد، دست به دامن ناسیونالیسم می شود. فرقی هم نمی کند که مسیحیت باشد یا اسلام و یهودیت و یا بودیسم و کنفوسیونیسم و حتی مذاهب کوچک و قبیله ای مانند مذاهبی که در میان سرخپوست ها و بومیان استرالیا و یا هندوستان و آفریقا رواج دارد. همچنین برای قومپرستان و ناسیونالیست های ترک و فارس و کرد و عرب و بلوچ و آلمانی و کبک و باسک و کشمیر و کجا و کجا.
این دو، لازم و ملزوم یکدیگرند. در مقاطع مهم و حساس تاریخی از همدیگر پشتیبانی می کنند. ضعف های همدیگر را جبران می کنند. نمونه های این همکاری و همپوشانی در تاریخ معاصر کم نیست. از ناصریسم در مصر گرفته تا پان ترکیسم تا پان ایرانیسم تا پان کردیسم و حتی نازیسم در المان هیتلری و تا ناسیونالیسمی که در دو سه دهه قبل در بالکان فجایع و جنایت علیه بشریت راه انداخت و نسل کشی ببار آورده و حمام خون راه انداخت. همه فقط به خاطر مرز و زبان و نژاد و پرچم و سایر چیزهایی که فایده ای جز تفرقه و جدایی و قتل و غارت و چپاول ندارد، مردم را به خون کشیدند.
در روزهای گذشته در یکی از برنامه های تلویزیون حکومتی جمهوری آدمکشان اسلامی مجری – بازجو به کسی که با لباس محلی کردی حضور پیدا کرده بود، گفته بود که چرا با لباس چوپانی آمدی؟!
و با این ادبیات بغایت سخیف و ارتجاعی، به میلیون ها کرد که در جهان زندگی می کنند، توهین کرد که خشم مردم را برانگیخت. مجری بد دهن و توهینگر تلویزیون جمهوری ترور و جنایت اسلامی به چوپانان شریف و زحمتکش هم توهین کرد. او باید بداند شغل چوپانی یکی از مشاغل مفید و ارزشمند مثل خیلی شغلهای دیگر است وقابل مقایسه با شغل خرافه پراکنی و آدمکشی و ترور و دزدی و دروغ پراکنی ایادی حکومتی رژیم نیست.
این رفتارهای ایادی حکومتی نه از روی شوخی و یا بیسوادی و نااگاهی و یا اشتباه سهوی ، بلکه از روی عمد و برای تحقیر مردم صورت می گیرد. یاد مان نرفته است که در رژیم پهلوی بیشترین جوک ها را برای گیلانی ها و آذری زبان ها می ساختند و می پراکندند، زیرا می دانستند مبارزه ضد پهلوی در این دو استان شدت بیشتری دارد لذا می خواستند از این راه این مردم را کوچک بشمارند و تحقیر کنند. در چهار دهه ی گذشته نیز چند بار سعی کردند مردم استان های آذری زبان را تحقیر کنند و آن ها و فارس ها ! را به جان هم بیندازند.
چرا این بار با توهین به لباس کردی، در حقیقت می خواهند به کردها توهین کنند؟
جمهوری جهل و اختلاس و کرونای اسلامی به خوبی می داند که کردستان، یکی از متحزب ترین و آگاه ترین و مبارزترین مناطق کشور است و از همان سال اول روی کارآمدن جمهوری اسلامی بیرق طغیان و مخالفت با جانیان داعشی حاکم بر ایران را برافراشته است. لذا علاوه بر سرکوب نظامی و بمباران شهرها و قلع و قمع انقلابیون، از حربه ی سرکوب فرهنگی هم استفاده می کند تا بلکه به خیال خام خودش بتواند مقاومت انقلابی و جنبش قدرتمند سرنگونی را در میان مردم آگاه و بپاخاسته ی کرد عقب براند. یعنی وقتی نمی تواند از راه مذهب خود وارد شود، از راه ناسیونالیسم وارد می شود. چگونه؟
از این طریق که می آید دست روی جایی می گذارد که یکی از مولفه های قومی کردهاست. لباس کردی جزئی از سنت و آداب و رسوم مردم کرد است و کسی حق ندارد مردم این منطقه را به پوشیدن و یا نپوشیدن این لباس وادار کند. جمهوری اسلامی با توهین به این جنبه از آداب مردم کرد، جنبه های ناسیونالیستی را قلقلک می دهد. تا جایی که در یکی از تلویزیون های فارسی زبان پروغرب، کارشناس مجری یکی از برنامه ها که اتفاقا پزشک هم هست، با لباس کردی جلوی دوربین نشست و در پایان برنامه هم علت تغییر پوشش خود را پاسخ دادن به توهین مجری تلویزیون جمهوری اسلامی به لباس کردی اعلام کرده است.
خلاصه آنکه مذهب و ناسیونالیسم اینگونه هوای همدیگر را دارند. اما مردم کردستانآگاهتر از آنند که پاسخ هتاکی های گندچاله دهان های جمهوری اسلامی را با افراطی گری در پوشیدن لباس محلی بدهند. کردها هم مثل همه ی مردم آگاه و جان بلب رسیده می دانند و عزمشان را جزم کرده اند که برای راحت شدن از دست این جرثومه فساد و فقر و فلاکت،باید آنرا سرنگون کنند و بجایش دنیایی عاری از نابرابری و توهین برپا کنند. و آن روز نزدیک است.سی ام دیماه 1399 *

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *