ابراهیم رئیسی در مورد قوه قضائیه که ایشان ریاست آنرا به عهده دارد مدتی پیش گفت “تنویر افکار عمومی از مهمترین برنامه های دستگاه قضائی است”. براستی هم این حکومت اقدامات شایانی در “تنویر افکار عمومی” انجام داده است. یک نمونه اش که این روزها شاهد بوده ایم گرداندن مجرمین و متهمین در ملاء عام در وضعیتی غیر انسانی و تحقیر آمیز و همراه با شکنجه و کتک کاری آنها در برابر چشم مردم است. برای نمونه روز سه شنبه این هفته۱۵ مهر نیروی انتظامی تهران فردی را در خیابانهای شهر گرداند که رسانههای داخلی او را «شرور محله مشیریه» تهران نامیدهاند.در ویدیوهایی که از این صحنه در شبکههای اجتماعی منتشر شده است، ماموران نیروی انتظامی دیده میشوند که سوار بر خودرو و با نقاب در کنار او ایستاده و بر سر و رویش میزنند و او را در برابر چشم مردم شکنجه میکنند. قبل از آن نیز مشابه این نمایش در رشت اجرا شده بود و نیروی انتظامی فردی را در سطح شهر گرداند که ادعا میکردند سهشنبه هفته گذشته (هشتم مهر) یک درگیری خیابانی را به داخل بیمارستان پورسینای رشت کشانده بود. حدود دو هفته قبل نیز پلیس دست به اقدامی مشابه در محله تهران پارس زد.این نوع اقدامات از سالها قبل توسط حکومت انجام شده است. اما مدتی متوقف شده بود و این بار شاید برای همان هدف “تنویر افکار عمومی” که رئیسی قولش را داده بود، مجددا از سر گرفته شده است. اینکه این به اصطلاح مجرمین واقعا جرمی مرتکب شده اند یا نه نیز خود در سیستم جمهوری اسلامی زیر سوال جدی است. اما در هرحال نفس این نمایش توحش بروشنی “تنویر” مورد نظر رئیسی را نشان میدهد.
گزارشهای زیادی از شکنجه های وحشیانه متهمین جرائم جنائی و غیر جنائی در درون زندانها و بازداشتگاههای حکومت منتشر شده است و بیشتر آنها را خود زندانیان بازگو کرده اند و کاملا قابل استناد و قابل اتکاء است و اینها نیز بخشی از سیاست کثیف حکومت توحش اسلامی است. اما این گزارشات و مشاهدات اینجا موضوع بحث نیست. بحث بر سر یک سنت عهد عتیقی و مربوط به نیروهای دوران جاهلیت و توحش است که امروز در قرن بیست و یکم توسط حکومت دارد در برابر چشم مردم به اجرا گذاشته میشود. این وحشی گری که در اسلام بنام “تشهیر” شناخته میشود بر اساس احادیث و قوانین اسلامی است که مجرمین مشخصی را در ملاء عام بگردانند و تحقیر و شکنجه کنند. براستی این نوع سیاستها از جانب یک دولت در این دوره از تاریخ بشری باور کردنی نیست. و اوج بربریت و عقب ماندگی و پوسیدگی مغز حاکمین این کشور را بازتاب میدهد. اینکه انسانی را به دلیل اینکه جرمی هرچند بزرگ و یا کوچک مرتکب شده است، در وضعیتی فلاکت بار و تحقیر آمیز در برابر چشم مردم بگردانند، فقط نشان میدهد که عاملین چنین سیاستهایی خود از بدترین اوباش و اراذل تاریخ بشرند و بویی از ارزشهای مدرن و پیشرو بشری نبرده اند. با این نوع سیاستها و اقدمات نه فقط مجرمین راهی برای بازگشت به جامعه پیدا نمیکنند، بلکه برعکس به موجوداتی زخم خورده و انتقامجو و پر از عقده تبدیل میشوند و معلوم نیست که در ادامه زندگی شان دست به چه اقداماتی خواهند زد. بعلاوه چنین سیاستی جامعه را نیز مسموم میکند. مردمی که در معرض این نوع اقدامات قرار میگیرند عملا شکنجه میشوند و برخی ممکن است بتدریج در معرض عقب ماندگی و قهقرای اخلاقی و اجتماعی حکومت اسلامی قرار گیرند.
جمهوری اسلامی با این سیاستها قطعا یک هدف سیاسی را هم دبنال میکند و آن قدرت نمایی در برابر مردم سرنگونی طلب است. میخواهند با نمایش ظرفیتهای توحش خود جامعه را مرعوب کنند و عقب برانند. شاید این جنبه حتی مهمترین هدف حکومت از نمایش توحش علیه مجرمین در برابر چشم مردم باشد.
ما مردم موظفیم که در برابر این نوع اقدامات و سیاستهای حکومتنیز بهر شکل ممکنبایستیم. باید این وحشی گری را محکوم کرد. باید به مردم هشدار داد که بویژه کودکانشان را از این صحنه های وحشیانهو دیگر نمایشات وحشیانه حکومت نظیر اعدام و شلاق دور کنند. باید به مردم فراخوان داد که علیه این نوع سیاستها به هر شکلی که میتوانند ابراز انزجار کنند. پایمال کردن شخصیت یک زندانی هر جرمی که مرتکب شده باشد مسموم و ضد انسانی است و خود تولید کننده جرم و جنایت است. اگر تحقیر و شکنجه و پایمال کردن حرمت افراد در جامعه به امری عادی تبدیل شود، مهار همه نوع اقدامات مجرمانه و ضد انسانی رها میشود و فضای جامعه با آموزش و فرهنگ ضد بشری و عقب ماندگی و دور از شان انسان مسموم میشود. تجربه خود جمهوری اسلامی نمونه گویایی از این واقعیت است که این نوع مجازاتها و کل سیاستهای این حکومت خود یک منشاء تولید و گسترش جرم و جنایت در جامعه است. برعکس در کشورهایی که زندانی هر جرمی که انجام داده باشد از حقوق و حرمت و فضای انسانی برخوردار میشود و فرصت می یابد که خود را باز سازی کند و به اشتباهات خود پی ببرد، کمترین میزان جرم و جنایت در جامعه وجود دارد.
جمهوری اسلامی براستی حکومت وحوش از گوربرخاسته تاریخ است که مفتخوران سرمایه دار بر سر مردم حاکم کرده اند. کل قوانین و سیاستها و اقداماتش از منطق و ارزشهای پیشرو و مدرن انسانی تهی است و فقط نماینده عقب مانده ترین و غیر انسانی ترین تفکرات و سنتهای دوران جاهلیت بشر است. در برابر این حکومت کارگران و معلمان و دانشجویان و زنان و جوانان و بازنشستگان و کل مردم پیشرو و انسان دوست و مدرن این کشور قرار دارند و بدون تردید با در هم کوبیدن این دستگاه متعفن حاکم در این کشور، کل سنتها و سیاستها و قوانینش را برای همیشه از تاریخ بشری پاک خواهند کرد و فضای امن و آزاد و مدرن و انسانی را بر جامعه حاکم خواهند نمود. *
انترناسیونال 889