سودان: ارتش ستون ارتجاع علیه مردم

ارتش همیشه و همه جا نقش حافظ وضع موجود در مقابل مردم را ایفا میکند. این را تجربه همه کشورها تایید میکند. ارتشها ابزار اصلی حاکمین علیه انقلاب مردم و در مقابل اراده مردم هستند. هرجا انقلابی در میگیرد هرگاه نظام حاکم به خطر می افتد، هرگاه اقلیت حاکم مورد تعرض مردم قرار میگیرد و احساس خطر میکند، ارتش چهره خودرا بعنوان اهرم نظم ارتجاعی آشکار میکند و جلوی چشم میگذارد. اینکه موفق به حفظ اوضاع میشودیانه بحث دیگری است. سودان تازه ترین  نمونه از اثبات نقش متعارف ارتش است. اما قطعا آخرین نمونه نخواهد بود. اکنون ماههاست که سودان در بی ثباتی و بحران اجتماعی گسترده و حالت انقلابی قرار دارد. دیکتاتوری اسلامی عمر البشیر که یک ژنرال ارتشی بود و در سال ۱۹۸۹ با کودتا سرکار آمده بود، دو ماه پیش بعد از خیزش گسترده مردم توسط شماری از ژنرالهای ارتش به زیر کشیده شد.

حکومت البشیر مدتها با اعتراضات مردم علیه فقر و سرکوب و نا امنی مواجه بود و به مدت ۳۰ سال توانست با وحشیانه ترین کشتارها و جنایات و تجاوز و پاکسازیهای مذهبی و قومی وحشیانه، اعتراضات را عقب براند و به دیکتاتوری خود ادامه دهد. حاکمیت عمر البشیر با اسلام و جنگ و جنایت عجین بود. طی حکومت البشیر شمار بسیاری از مردم قربانی شدند و با قوانین اسلامی مجازات گردیدند. بویژه زنان قربانیان اصلی این حکومت بودند که با حجاب اجباری و شلاق در ملاء عام و اعدام و تجاوز و برده سازیهای قانونی مواجه بودند. عمر البشیر در سال ۲۰۰۵ در جنگ با نیروهای ناسیونالیست جنوب سودان در آستانه شکست ناچار شد قرار داد صلح امضا کند. اما همزمان جنگ در دارفور جریان داشت و در آن جنگ نیز ارتش و پلیس و باندهای اسلامی مسلح وابسته به بشیر قتل عامها و تجاوز جمعی و پاکسازیهای وحشیانه ای را علیه زنان و کودکان و مردان دارفور به اجرا گذاشتند و صدها هزار نفر را به قتل رساندند و قحطی و گرسنگی و پاکسازی وحشیانه ای را علیه مردم دارفور به اجرا گذاشتند. در سال ۲۰۰۹ دادگاه جنایی بین المللی به دلیل جنایات حکومت بشیر در دارفور و در کل سودان، دستور جلب او را با حکم جنایت علیه بشریت صادر کرد. اما او به این حکم بی تفاوت ماند و به سرکوب و جنایات باندهای وابسته به خود علیه مردم شدت داد.

با اوجگیری اعتراضات توده ای در سودان، عمر البشیر در تاریخ ۱۱ ماه آوریل امسال یعنی درست دوماه پیش توسط ارتش از حکومت کنار زده شد. این اقدام یا کودتای ارتش در حالی صورت گرفت که خیزش انقلابی مردمی که با اعتراض به گرانی سوخت و نان از سال پیش اوج گرفته بود، گسترشیافت و عمر البشیر در آستانه سرنگونی با قدرت انقلاب مردم قرار داشت. ارتش که سرنگونی البشیر را نزدیک میدید دست به کار شد و عمر البشیر را از حکومت برکنار کرد و گروهی از ژنرالهای ارتش قدرت را بدست گرفتند. بنا به گزارشهای منتشر شده در خانه مسکونی عمر البشیرمقادیر بسیاری مشروبات گران قیمت الکلی و بیش از ۱۰۰ میلیون پوند پول نقد با دلار و یورو و دیگر ارزهای بین المللی که در چمدانهایی قرار داشته پیدا شده است.

حفظ اسلام و سلطه ارتش

ژنرالهای ارتش بعد از گرفتن قدرت ابتدا اعلام کردند که حکومت آنها موقت است. پس از آن گفتند به فاصله دو سال انتخابات سراسری برگزار خواهند کرد و دولت جدید را انتخاب خواهند نمود. با گسترش دامنه اعتراضات نظامیان با رهبران اعتراضات وارد مذاکره شدند و وانمود کردند که میخواهند به سازش و توافقی برسند. اما مذاکرات به بن بست رسید. شروط اصلی ژنرالها این بود که همچون قبل اسلام بعنوان مرجع و منبع اصلی قوانین باقی بماند، ارگان تصمیم گیری نهایی در جامعه یک نهاد نظامی باشد و زبان عربی زبان رسمی کشور اعلام شود. رهبران اپوزیسیون خواهان یک حکومت سکولار و غیر نظامی هستند.

مذاکرات خیلی زود به بن بست رسید و نظامیان سه تن از رهبران مخالفین از جمله یاسر آرمان رهبر جنبش آزادیبخش مردم سودان را که چهره شناخته شده ای در میان تظاهرکنندگان است دستگیر کردند و به همراه دوتن دیگر از رهبران این سازمان آنها را با هلیکوپتر به جنوب سودان تبعید کردند. این اقدام در خفا صورت گرفت و ارتش بعدا اعلام کرد که این فعالین به میل خود به جنوب فرار کرده اند! یاسر آرمان سه روز پیش با رسانه ها تماس گرفت و گفت که به زور به همراه اسماعیل جلب و مبارک آردول دوتن دیگر از سران “سازمان رهایی بخش مردم سودان” به جنوب تبعید شده است اما در آنجا مورد استقبال مردم و مقامات محلی قرار گرفته است.

همزمان روز ۳ ژوئن یعنی هفته پیش تجمع و تظاهرات بزرگی در مقابل مقر ارتش توسط توده های وسیع مردم صورت گرفت. مردم با شعار و پلاکارد و سخنرانی ها اعلام کردند که خواهان کنار رفتن نظامیان و انتقال قدرت به خود مردم هستند. اما نظامیان و باندهای مسلح به صف اعتراض کنندگان وحشیانه حمل کردند و بیش از ۱۰۰ نفر را به قتل رساندند و شمار بسیاری را دستگیر کردند و بنا به آمار بیمارستانها حداقل به ۷۰ زن و مرد و کودک تجاوز کردند.

با این جنایات و اقدامات ارتش، رابطه مردم معترض با نظامیان کاملا به حالت قهری در آمده و دیگر جای سازش و مصالحه ای باقی نمانده است. روز ۱۲ ژوئن یک مقام اتیوپیائی که در بحران سودان نقش میانجی را ایفا میکند گفته است که مذاکرات قرار است از سر گرفته شود. اما در خیابانها اعتراضات اکنون گسترش بیشترییافته است. ارتشیان با مشاهده گسترش اعتراضات شماری از افسران جزء و سربازان را به جرم حمله به تظاهرات مردم دستگیر کردند و اعلام کردند که آنها را مجازات خواهند کرد. اما این ترفند ها دیگر کارایی ندارد و تنها وحشت نظامیان از گسترش اعتراضات را بازتاب میدهد. نظامیانیک بار دیگر به مردم ثابت کردند که بهیچوجه قابل اعتماد نیستند و مستقیما علیه مردم وارد عمل شده اند. ارتش در واقع میخواهد همان حکومت سابق را بدون عمر البشیر سرکار نگه دارد. این را مردم بوضوح می بینند و میگویند.

چه تحولی؟

چشم انداز اوضاع سودان دقیقا روشن نیست. آنچه روشن است یک دیکتاوری ارتجاعی و اسلامی به زیر کشیده شده است و این خود قطعا نتایج مثبتی در آینده جامعه سودان خواهد داشت و ضربه ای به کل جنبش اسلام سیاسی است. فضای سکولار و رادیکال اعتراضات گسترده مردمی میتواند به تحولات مثبت و امید بخشی منجر شود. ارتش تلاش میکند اوضاع را کنترل کند و مانع گسترش و تعمیق تحولات و دخالتگری مردم شود. کل فضای اعتراضات نشان میدهد که نظامیان قادر به عقب راندن خیزش مردمی با زور و سرکوب نخواهند شد. آخرین خبرها حاکی از اینست که یک مقام اتیوپیایی که میانجیمذاکرات بوده است گفته است که قرار است مذاکرات از سر گرفته شود و زندانیان سیاسی همگی آزاد شوند. احتمال اینکه نظامیان ناچار به کنار رفتن از قدرت شوند بسیار است. اما این کناره گیری در شرایط کنونی با سرنگونی قهری نظامیان ممکن بنظر نمیرسد. بلکه با احتمال بیشتر با نوعی سازش و مصالحه “آبرومندانه” با ارتش عملی خواهد شد. بعبارت دیگر ارتش احتمالا عقب نشینی هایی خواهد کرد و نیروهای اپوزیسیون را در قدرت سهمیم خواهد نمود اما همچنان چون نیروی حافظ نظم در صحنه خواهد ماند و بعنوان مانع تحولی جدی عمل خواهد کرد.

این وضعیت احتمالا بحران سیاسی را کشدار خواهد کرد و در در روند این بحران است که باید دید کدام جریان، نیروهای چپ و سکولار، یا جریانات راست و اسلامی میتوانند اوضاع را یکسره کنند و سرنوشت جامعه را بدست بگیرند. مسائل و موانع زیادی در برابر مردم و اپوزیسیون چپ سودان قرار دارد. روشن است که اکثر مردم خواهان امنیت و آزادی و رفاه و حکومتی سکولار هستند و این خود زمینه را برای پیشروی نیروهای رادیکال و سکولار و مردمی فراهم کرده است. یک مانع جدی اقتصاد است که شیرازه اش از هم گسیخته است و سروسامان دادن به آن کار ساده اینیست. مانع دیگر کشاکشها و اختلافات و جنایات و جنگهایی است که از دوره عمر البشیر جریان داشته است و شکافها و زخمهای عمیقی را بر پیکر جامعه سودان ایجاد کرده و ترمیم آنها نیزیک خواست فوری مردم معترض است و در عین حال با توجه به ترکیب قومی و قبیله ای سودان کار بسیار دشواری خواهد بود. توطئه و دخالتگری دولتهای منطقه نیزیک معضل جدی است که خنثی کردن آن لازمه اش حفظ صفوف مردم و اتحاد و همدلی مردم پشت دولت آینده است. باید دید اپوزیسیون سکولار و چپ و مردمی سودان تا چه حد میتواند برای چنین ماموریت دشواری آمادگی نشان دهد.

ایجادیک جامعه باز و آزاد و انسانی در دل رقابتها و توطئه هایی که سودان را محاصره کرده یک کار هرکولی است. پاسخ به همه اینها و بسیاری از مسائل و معضلات مهم سودان یک رهبری جسور و روشن بین و با برنامه ای عملی و شفاف برای تحولات رادیکال و عمیق می طلبد. چنین رهبری اییک شبه خلق نمیشود. همراه کردن بخش موثری از مردم یک شبه عملی نخواهد شد. به این دلیل و دلایل متعدد دیگر هنوز زود است که در مورد آینده سودان بتوان ابراز خوش بینی کرد اما با توجه به آنچه تا کنون شاهد بوده ایم میتوان بدرجه ای امیدوار بود که مردم سودان از جهنمی که دیکتاتوری اسلامی عمر البشیر ایجاد کرده بود بطور قطع خلاص شوند و روندی که آغاز شده بتواند بتدریج فضای سکولار و صلح آمیزتر و انسانی تری را بر جامعه دیکتاتور زده و مذهب زده و جنگ زده سودان حاکم کند.*

انترناسیونال ۸۲۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *