محمد شکوهی:
خبری تکان دهند ه که کمتر جلب توجه کرد. بر اساس اخبار و گزارشات رسانه های حکومتی، جمشیدی رئیس خدمات پشتیبانی بهداشت و درمان صنعت نفت و گاز استان فارس در بخشنامهای که در٢٣ دیماه سال جاری به روسای درمانگاههای موجود در مناطق عملیاتی «آغار»، «دالان»، «لاوان»، «گاز پارسیان»، «تابناک»، «ایثار»، «سعادتآباد» و «S١ فراشمند» صادر کرده، از آنان خواسته است که کارگران پیمانی و قرارداد موقت را نپذیرند و آنان را به درمانگاههای تامین اجتماعی بیرون از واحدهای محل اشتغالشان ارجاع دهند.
این خبر رسانه های حکومتی و برخورد مقامات وزارت بهداشت رژیم در باره قطع ارائه خدمات بهداشتی و درمانی هزاران کارگر موقت و پیمانی شاغل درمناطق نفتی جنوب می باشد. بخشنامه مقام حکومتی رسما اعلام کرده به این کارگران خدمات درمانی ارائه داده نمی شود. جمشیدی به مقامات زیردستش توصیه کرده که این کارگران را به درمانگاههای تامین اجتماعی خارج محیط کار این کارگران حواله بدهند. این سیاست ضد کارگری و تبعیض درمانی و بهداشتی کارفرمایان و مقامات جمهوری اسلامی در حق کارگران موقت و پیمانی بشدت محکوم می باشد. با این تصمیم حکومت و کارفرمایان، هزاران کارگر که در این مناطق کار می کنند و حتی قبل از اینکه چندرغار حقوق شان پرداخته بشود، سهم بیمه های درمانی شان ماهانه از حقوق شان کم میشود، امکان دسترسی و برخورداری از دوا و درمان را نخواهند داشت.
کارفرمایان و شرکت های پیمانکاری همسو با سیاستهای رژیم هم، پشت این بخشنامه ضد کارگری مقام وزارت بهداشت رفته و در صدد توجیه بی شرمانه آن بر آمده اند. با این بخشنامه حکومت هزاران کارگری که در محیط های بشدت آلوده کار با بدترین شرایط ایمنی به انواع و اقسام بیماریها مبتلا شده اند، از دسترسی به دوا و درمان محروم خواهند شد. مناطقی که صنایع نفت و گاز درآنجاها قرار دارند، از آلوده ترین مناطق کشور می باشند. جمهوری اسلامی و کارفرمایان در چنین شرایطی این بخشنامه ضد کارگری را صادر کرده اند. این یک جنایت در حق هزاران کارگر و خانواده هایشان می باشد.
اما درمانگاههای تامین اجتماعی مورد اشاره مقام وزارت بهداشت که وی هزاران کارگر را به آنها حواله داده، در چه وضعیتی هستند؟ درمانگاههای این سازمان نه فقط دفترچه های بیمه شدگا ن را قبول ندارند، بلکه با زد و بند با باندهای دیگر حکومتی و بیمارستانهای خصوصی، بیماران را به اینها حواله داده و هزینه های سرسام آور دوا و درمان چندین برابری را برکارگران تحمیل می کنند. باندهای گردآمده در تامین اجتماعی و دست اندرکاران این مافیا محل سرکیسه کردن بیماران می باشد. دزدان گرد آمده در تامین اجتماعی، دلالان مافیای بخش بهداشت و درمان دزدان تامین اجتماعی هستند که خون کارگران را درشیشه می کنند. تامین اجتماعی خود بخشی ازصورت مسئله تحمیل بی تامینی و بی امکاناتی بر جامعه کارگری می باشد. کارگران موقت و پیمانی شاغل در صنایع نفت و گاز قرار است بدست این مافیای دزدان وزارت بهداشت و درمان رژیم سپرده شوند. این وضعیت تامین اجتماعی در سراسر کشور است.
در این مورد مشخص تامین اجتماعی رسما در تبانی با کارفرمایان و شرکتهای پیمانکاری درمناطق جنوب کشورفقط کارگرانی را می پذیرند که تائید کارفرما، مقامات اداره کار و مسئولان تامین اجتماعی استان را داشته باشند. بر اساس این بخشنامه این کارگران حتی امکان استفاده از خدمات درمانی اندک تامین اجتماعی را نیز نخواهند داشت. این بخشنامه در تبانی با باندهای حکومتی دروزارت بهداشت، کارفرمایان و سازمان تامین اجتماعی استان فارس برای محروم کردن کارگران و زدن خدمات درمانی صورت گرفته است. همه این باندها در این مناطق برعلیه کارگران یکی شده اند.
اما برای مقابله با این سیاست ضد کارگری رژیم چه باید کرد؟ در این شکی نیست که کارگران باید در برابر این سیاست کثیف باندهای حکومتی باید اعتراض نمایند. کارگران شاغل و با سابقه که در این مناطق کار می کنند، نباید در برابر این تعرضات کارفرمایان و دولت ساکت بنشینند. باید به تبعیض رسمی و علنی باندهای حکومتی که چیزی جز تحمیل شرایط مشقت بار کار بدون هیچ امکان دوا و درمان برعلیه هزاران کارگر می باشد، متحد و یکپارچه دست به اعتراض و مبارزه زد. حمله و تعرض به هزاران کارگر موقت و پیمانی مقدمه تعرضات بعدی برجمعیت دهها هزار نفری کارگران شاغل در این مناطق می باشد. برخورداری از امکانات دوا و درمان و بهداشت حق بی چون و چرای همه کارگران می باشد. اعتراض متحد و با خواست پس گرفتن این مصوبه ضد کارگری و برخورداری همه کارگران از خدمات درمانی و بهداشت ، آن خواستهایی می باشد که باید در تجمعات اعتراضی به این تصمیم ضدکارگری در دستور گذاشت. باید کاری کرد که رژیم و کارفرمایان این بخشنامه شان را پس بگیرند.